پادکست | واکنش حماس به طرح صلح دونالد ترامپ
اقتصاد ایران: یکصدوپنجاهمین شماره پادکست «در عمق» را به موافقت مشروط حماس با طرح صلح دونالد ترامپ، برای پایان دادن به جنگ در نوار غزه اختصاص داده ایم.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ یکصدوپنجاهمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز شنبه 12 مهر 1404 ضبط و منتشر شد. در این شماره «علیرضا مجیدی»، موضع حماس در موافقت با طرح 21 مادهای آتشبس دونالد ترامپ را بررسی میکند.
حماس در واکنش به طرح صلح ترامپ، ابتدا بر جنبههای مثبت آن تأکید دارد؛ پایان جنگ، تبادل اسرا، ورود فوری کمکهای بشردوستانه، رد اشغال غزه توسط اسرائیل و جلوگیری از آوارهسازی مردم از سرزمینشان. با این حال، موضع این جنبش سهلایه است: بخشی را بهطور صریح میپذیرد، بخشی را مشروط اعلام میکند و بخشی را مبهم گذاشته تا در مذاکرات آینده طرح شود.
موافقت آشکار شامل پذیرش تبادل اسرا و واگذاری حکومت غزه است، موضوعی که از نوامبر 2024 مطرح بوده است. موافقت مشروط حماس مربوط به پیشنهاد واگذاری اداره غزه به یک دولت تکنوکرات مستقل است، اما این امر در ادامه به «توافق ملی فلسطینی با حمایت عربی و اسلامی» هم مشروط شده که عملاً گزینهٔ موردنظر ترامپ برای اداره آینده غزه یعنی سمیر الحلیله را کنار میگذارد. بخش مبهم این طرح نیز تعیین آیندهٔ غزه و حقوق ملت فلسطین است که باید با اجماع ملی و مشارکت حماس تصمیمگیری شود.
انتشار غیررسمی بخشهایی از طرح ترامپ، زمینه مقایسه با تجربهٔ توافق جنوب سوریه در سال 2018 را فراهم کرده است؛ در آن سال، تحت فشار امارات و اردن، مخالفان نظام بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه در استان درعا به سه دسته تقسیم شده بودند: پیوستن نیمهمستقل به ارتش سوریه با حفظ بخشی از سلاح و ایجاد شکاف امنیتی در جنوب، تحویل سلاح سنگین و ادامهٔ مقاومت مخفیانه در قالب «هستههای خفته»، و خروج فرماندهان به اردن. این توافق موجب شد دمشق هرگز کنترل کامل منطقه را به دست نیاورد.
تحلیل تطبیقی غزه 2025 و درعا 2018 چهار تفاوت مهم را آشکار میکند: شدت بیسابقهٔ فاجعه انسانی در غزه که انگیزهٔ انتقام پایدار تولید میکند؛ تضاد هویتی عمیق میان فلسطینیها و اسرائیلیها حتی در صورت استقرار نیروهای عربی خارجی؛ منتفی بودن الحاق غزه به اسرائیل بر خلاف ضمیمهشدن درعا به دمشق؛ و نبود هرگونه چشمانداز بلندمدت برای غزه که باعث تداوم تمایل به مقاومت میشود.
در صورت اجرای مدلی مشابه تسویهٔ 2018، نیروهای حماس احتمالاً به سه بخش تقسیم خواهند شد: رهبران شاخص که به خارج منتقل میشوند و فعالیت سیاسی و امنیتی خود را ادامه میدهند؛ بدنهٔ اصلی نیروهای «قسام» که به شکل هستههای زیرزمینی در غزه باقی میمانند و مبارزه مخفیانه را پیش میبرند؛ و گروهی که امکان بسیار کمی برای ایجاد نیروی شبهیکپارچه مشابه تجربهٔ سوریه دارد.
در این سناریو، هرچند ظاهراً و بنابر توهم غربیها کار حماس و شاخهٔ نظامی آن پایان مییابد، اما واقعیت میتواند ادامهٔ شبکههای زیرزمینی و فعالیتهای برونمرزی باشد. تجربههای پیشین نشان میدهد اسرائیل در جنگهای فرسایشی آسیبپذیر است و ممکن است در مواجهه با چنین الگوهایی، همانند درگیری نظامی در مناطقی چون سینا، جولان و جنوب سوریه، به عقبنشینی یا اعطای امتیازات ناگزیر شود.
انتهای پیام/