تمدن آینده بدون همراهی دین و علم قابل تحقق نیست
اقتصاد ایران: حجت الاسلام موسوی با اشاره به رابطه دوسویه دین و دانش در شکلگیری تمدن نوین اسلامی تأکید کرد: امروز در تمدن غرب، هم دین و هم علم به ارت استکبار رفته و پای هر دو در غل و زنجیر است.
حجت الاسلام دکتر سیدمهدی موسوی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، به تبیین جایگاه دین و دانش در شکلگیری تمدن نوین اسلامی پرداخت و گفت: بنیاد هر تحولی هم بر مبنای دین و هم دانش است؛ اگر علم نبود انسان نمیتوانست آینده را پیشبینی و کنترل کند و بسازد بنابراین علم از ارکان اصلی تمدنسازی محسوب میشود و عامل کنترل، بهرهمندی و بهرهوری از سرمایهها، ایجاد ظرفیتها، شکوفاسازی استعدادها و نهایتا قدرت مواجهه با موانع و مشکلات است.
وی افزود: اصولا تمدن یعنی الگوی بهتر برای زیست انسانی به گونهای که امکان زیست سالم همره با رفاه و عدالت دارد و سایر جوامع از آن تبعیت میکنند و این الگوی برتر جز از طریق علم، میسر نمیشود؛ علم است که میتواند قواعد و اصول سلامت، آرامش، عدالت و کشف حقایق و بهرهمندی از طبیعت و سلطه بر نیروهای آن را در اختیار انسان قرار دهد؛ در عین حال این علم اگر بدون ایمان و معنویت و گرایشات متعالی باشد به تعبیر شهید مطهری مانند خنجری در دست زنگی مست و نقشهای در دست دزد خواهد بود.
علم و دین در غرب به اسارت استکبار درآمده است
پژوهشگر برتر حوزوی به نقل از شهید مطهری تصریح کرد: انسان به لحاظ گرایشات و تمایلات، بالاتر از حیوان قرار دارد زیرا در تمایلاتش میتواند از زمان و مکان و امور فردی به امور اجتماعی گذر کرده و به ارزشها و فضائل اخلاقی مجهز شود؛ بنابراین اگر این ارزشها در انسان تجلی پیدا کند و جان انسان، یک جان الهی اخلاقی شود، علم به خدمت فضائل و نهایتا صلح، عدالت و پیشرفت بشریت میآید و مانع ظلم و نابرابری میشود اما امروز در تمدن غرب، هم دین و هم علم به اسارت استکبار رفته و پای هر دو در غل و زنجیر است.
حجت الاسلام موسوی با بیان اینکه باید هم دین را از مادیگرایی غربی آزاد کنیم و هم علم را در خدمت اخلاق و فضائل درآوریم تا تمدن جدیدی شکل گیرد، افزود: در واقع در تمدن آینده، دین و علم مشترکا مدیریت جهان را بر عهده میگیرند و هر دو از اسارت شهوت و غضب و استعمار درآمده، آزادانه بشر را حرکت میدهند و زمینه ظهور عقل را فراهم میکنند؛ در اثر حاکمیت عقل، هر چیزی در جای خود قرار میگیرد و تنوعها، برای پیشرفت همافزا میگردد از این رو تعبیر دیگر مدینه فاضله مهدوی، مدینه عاقله است.
حرکت انقلاب اسلامی در مسیر علم نافع
وی در پاسخ این پرسش که پس از انقلاب اسلامی چقدر توانستهایم به علم نافع که حلال مشکلات است، دست یابیم، ابراز کرد: علم یک حقیقت تشکیکی است و هیچگاه تمامشدنی نیست که روزی به نهایت آن برسیم و توقف کنیم؛ بنابراین رقابت علمی بین کشورها و تمدنها همیشه بوده و هست و از بین نخواهد رفت؛ اصولا خداوند اینطور مقدر کرده است تا مردم بتوانند حقایق عالم را کشف کرده و استعدادهای خود را بروز دهند و به سمت حقیقت و کمال حرکت کنند بر این اساس باید گفت به چه درجاتی از علم نافع رسیدهایم و آیا در مسیر آن قرار داریم؟.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: دیگر اینکه باید دانست فرض جامعه بدون مشکل، اختلاف و درگیری روی زمین اصلا ممکن نیست از این رو تصور اینکه بنا است اینجا به رفاه مادی محض برسیم، غلط است و این ذهنیت باید از جامعه زدوده شود؛ این همان ادرس غلطی است که در رنسانس هم مطرح شد و گفتند با عقل(منهای دین)، رفاه مطلق و بهشت آخرتی برای مردم مهیا میکنیم؛ در حالی که دنیا جای رقابت و ظهور استعدادها و حرکت و تلاش است و رفاه و سلامت و .. نیز به تناسب همین تلاش برای انسان فراهم میشود نه به صورت کامل.
حجت الاسلام موسوی اضافه کرد: بنابراین اگر ضمن قناعت، در حال تلاش باشیم، میتوان گفت در انقلاب در مسیر علم نافع بوده ایم کما اینکه شاخصهای رشد علمی و مقایسه جایگاه بین المللی ایران در پیش و پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد از عدالت تا آزادی، امنیت تا سلامت، عزت تا شرافت انسان، نفوذ بین المللی تا اثرگذاری منطقهای و ... نه تنها عقبگرد نداشتیم بلکه پیشرفت هم داشتهایم اما نکته این است که آیا این پیشرفتها با آرمانها و شعارهای ما هماهنگ است یا خیر؟ اگر نیست، به خاطر ضعف سیاسی است یا عوامل خارجی و بحرانهای اجتماعی اقتصادی سیاسی تحمیل شده؟.
وی با اشاره به اینکه برخی عرصهها رشد بیشتر و در برخی دیگر، کمتر بوده است، خاطرنشان کرد: یکی از جاهایی که پیشرفتمان، متناسب با رشد و تحول انقلاب اسلامی و نیاز جامعه نبوده است، حوزه علوم انسانی و اسلامی است که نتیجه کمکاری حوزه و دانشگاه و ضعف تعامل اینها با یکدیگر است.
وجوه اهمیت دشمنشناسی
این پژوهشگر حوزوی با اشاره به اهمیت دشمنشناسی در هر حرکتی، گفت: اصولا اگر کاری کردیم که هیچ دشمن یا مانعی نداشت، به این معناست که آن کار مهم و مفید نبوده است بنابراین پیش از هر تغییر و اقدامی باید ابتدا موانع مسیر را شناخت؛ مسلما کسانی که حافظ وضع موجود و بهره مند از منافع طاغوتی آن هستند، جلوی این تغییر میایستند و مقابله میکنند چنانکه انبیای الهی هم با این مقاومت منفی مواجه شدند و مورد تمسخر، تهدید، توهین، تحقیر، جنگ، نفاق و ... قرار گرفتند.
حجت الاسلام موسوی تأکید کرد: دشمنشناسی و مانعشناسی از دو جهت لازم است؛ نخست شناخت خود و پیدا کردن مسیر درست، دوم شناخت ترفندها و مکرهای دشمن نسبت به حرکت در مسیر قله به منظور مقابله با آن؛ اگر دشمنشناس نباشیم، دچار غفلت شده و با لگد دشمن بیدار خواهیم شد چراکه او از ما غافل نیست و همواره ما را رصد و برنامهریزی میکند.
خبرنگار: زهرا شریعتی
انتهای پیام/