شوخی با اسطوره هنر نیست

اقتصاد ایران: شوخی با فردوسی مثل این می‌ماند که با حساب بانکیمان شوخی کنیم. هیچ آدم عاقلی، اطلاعات حسابش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر نمی‌کند. دلیلش هم این است که این اطلاعات، حساس، حیاتی و باعث بقای ما در فضای جامعه است. شوخی با فردوسی هم به همین منوال است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، چندی است انتشار یک برنامه طنز آنلاین با عنوان «اسطور» که داستان‌های شاهنامه را با زبان امروزی و لحن طنز بازآفرینی می‌کند، موجی از واکنش‌های گسترده را در فضای فرهنگی ایران برانگیخته است. این برنامه توسط یک طنزپرداز فعال در شبکه‌های اجتماعی با نام مستعار «امپراتور کوزکو» تولید شده و هدف آن به گفته تهیه‌کنندگان، جذب نسل جدید به میراث ادبی ایران و ایجاد پیوندی تازه میان مخاطب امروز و روایت‌های اسطوره‌ای گذشته است.

با این حال، واکنش‌ها به این برنامه دوگانه بوده‌اند. گروهی آن را تلاشی خلاقانه برای بازخوانی متون کلاسیک در قالبی قابل‌فهم برای نسل دیجیتال دانسته و گروهی دیگر آن را مصداقی از بی‌حرمتی به نمادهای فرهنگی و تخریب هویت ملی قلمداد کرده‌اند. 

منتقدانی چون مهدی تدینی، این برنامه را «ابتذال برای جلب توجه» خوانده‌ و بر این نکته تأکید کرده‌اند که آزادی بیان در کنار خود، مسئولیت‌پذیری و حق نقد را نیز به همراه دارد. اسماعیل امینی، شاعر و طنزپرداز هم این رویکرد را «کج‌فهمی» و نمونه‌ای از «آلودگی فضای فرهنگی» دانسته است. اکنون بحث بر سر مرزهای طنز، حرمت آثار ملی و مسئولیت اجتماعی هنرمندان بالا گرفته است و این پرسش را در ذهن پررنگ می‌کند که در فضای فرهنگی امروز، چگونه می‌توان میان خنده و نقد، جسارت و احترام، آزادی بیان و حفظ میراث مشترک، تعادل برقرار کرد؟

برای بررسی دقیق‌تر موضوع به سراغ یکی از استادان ادبیات رفتیم که هم در حوزه نظریه روایت صاحب‌نظر است و هم تجربه عملی در طنز داستانی دارد.  سیدعلی موسوی ویری،   داستان‌نویس و پژوهشگر روایت‌شناسی، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی با گرایش ادبیات عامه از دانشگاه تربیت‌ مدرس است. وی در سومین دوره جشنواره طنز داستان «خط‌خطی»، موفق به کسب رتبه دوم شده و سال‌هاست در حوزه تعلیق داستانی و روایت‌پردازی، فعالیت پژوهشی دارد.

*برای شروع بحث لطفا بفرمایید چه تفاوتی میان یک شوخی ساده، طنز سازنده و تمسخر یا هجو وجود دارد؟

باید بگویم طنز سازنده، برخلاف شوخی سطحی یا تمسخر، بر پایه یک ضایعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا اقتصادی شکل می‌گیرد. در واقع، طنز با زاویه‌دیدی متفاوت به موضوع نگاه می‌کند و تلاش دارد واقعیت مضحک یک ضایعه را آشکار کند. این نوع طنز هم خنده‌برانگیز است، هم واجد کارکردی انتقادی و روشنگرانه، اما تمسخر بیشتر به‌عنوان یک توهین شناخته می‌شود، در آن نه خبری از تحلیل هست، نه نگاهی انتقادی؛ صرفا تحقیر است و هیچ دستاورد خاصی در پی ندارد. شوخی ساده هم ممکن است فقط برای سرگرمی باشد اما اگر از مرزهای اخلاقی عبور کند یا فاقد زمینه فرهنگی باشد، می‌تواند به تمسخر نزدیک شود.

*پس به‌نظر شما تفاوت اصلی در نیت و هدف شوخی نهفته است؟

دقیقا. نیت و زاویه‌ دید شوخی تعیین می‌کند که آیا با یک طنز سازنده مواجهیم یا با یک رفتار سطحی و توهین‌آمیز. طنز واقعی، مخاطب را به فکر وامی‌دارد اما تمسخر، فقط رنجش ایجاد می‌کند.

*آیا معتقدید برای چهره‌هایی مثل فردوسی باید «حریم نمادین» قائل شد و اگر پاسختان مثبت است، این حریم را چه کسی و با چه معیارهایی تعیین می‌کند؟

به نظرم در دنیای امروز می‌شود با هر چیزی شوخی کرد اما نکته مهمی که باید در نظر گرفت این است که بدانیم در چه زمانی و چگونه این کار را انجام بدهیم. درست در زمانی که ابرقدرت‌های سیاسی، دست روی نام خلیج فارس می‌گذارند، شوخی با فردوسی آن هم با کلمات ناشایست، اصلا هوشمندانه نیست. اتفاقا شاهنامه فردوسی برای دنیای امروز، حرف‌های دقیقی دارد که می‌تواند دستمایه تولید طنز و شوخی باشد. البته چگونگی این کار هم مهم است؛ چنانچه معیاری در دست نداشته باشیم، چه ‌بسا مشابه یکی از برنامه‌های پخش‌شده از صدا و سیما، این شوخی به ارائه‌ تصویری مضحک از رستم و سهراب منحصر شود که شاید توهین‌آمیز نباشد اما به قدری از واقعیت شاهنامه دور است که از کارکرد انتقادی فاصله می‌گیرد.

به نظرم در این زمینه، عرف جامعه تا حدی می‌تواند معیارها را مشخص کند، اما باید ببینیم بزرگان ادبیات ما چگونه با مفاخر ادبی از جمله شاهنامه فردوسی برخورد می‌کنند تا همین مواجهه را دستمایه ایجاد طنز قرار دهیم.

*سنت شوخ‌طبعی و طنز در متون کلاسیک، چه الگوهایی برای تعامل با بزرگان به ما می‌دهد و آیا نمونه‌هایی هست که در گذشته عادی بوده اما امروز ناپذیرفتنی به نظر برسد؟

در باره این‌که چه نمونه‌هایی در متون کلاسیک وجود دارد، باید اصحاب طنز و کسانی که در این زمینه تجربه دارند، پاسخ بدهند اما دو نکته را می‌شود مطرح کرد. اول این‌که متن ادبی در دوره‌های ابتدایی خودش، مخصوصا در فرهنگ ما خیلی اوقات با هدف القای یک نکته تعلیمی نوشته می‌شد. اگر نگاهی به گلستان سعدی بیندازیم، می‌بینیم که جناب سعدی حتی از مسائل  مگو، نکات اخلاقی جالب بیرون کشیده است. در ارتباط با بزرگان ادبی هم باید از خود بپرسیم «برفرض، نقدی طنازانه به یک ادیب برجسته وارد کردیم، هدف ما از این کار چیست؟» همین پرسش به سرعت، مشخص خواهد کرد که شوخی ما وجهی دارد یا خیر.

نکته دوم که آن هم بسیار اهمیت دارد این است که توجه به ملزومات عرفی جامعه نیز مهم است. ما کجا در فرهنگمان دیده‌ایم که با یک ادیب برجسته ایرانی با الفاظ ناشایست سخن گفته شود؟ حتی احمد شاملو با آن‌که بی‌پرده از عدم علاقه‌اش به فردوسی سخن گفت، هرگز به شخصیت او توهین نکرد. به باور من، حتی مردم کوچه و بازار نیز در ناخودآگاه جمعی خود برای چنین چهره‌هایی احترام قائلند، چه برسد به اهالی فرهنگ و ادبیات. این جایگاه نمادین، حاصل دستاوردهای ادبی و نتیجه پیوند عمیق این شخصیت‌ها با هویت تاریخی و فرهنگی ماست. 

توجه به فضای عرفی جامعه تا آنجا که ما را به بیراهه نکشاند، در کنار معیارهای ادبی، معیار دیگری است که مشخص می‌کند با چه موازینی و به چه شکل با بزرگان شوخی کنیم.

*در داوری درباره شوخی باید بیشتر به نیت آفریننده، وزن بدهیم یا به اثر اجتماعی آن و اگر این دو در تعارض باشند، کدام را برمی‌گزینید؟

به نظرم این سکه دو رو دارد. وقتی نیت آفریننده شوخی، درست و دقیق و به‌جا باشد، اثر اجتماعی آن نیز بهتر عمل می‌کند. مگر می‌شود با نیتی سوء و دم‌دستی، دنبال اثر اجتماعی عمیق بگردیم؟ اگر حواشی‌های زودگذر با نیت جذب مخاطب را کنار بگذاریم، چیزی که در فضای اجتماعی ما می‌تواند اثرات روشنگرانه بگذارد، ناگزیر از انتخاب یک نیت مشخص و درست است.

*«پایین‌دستی/بالادستی» بودن شوخی در ایران چگونه معنا پیدا می‌کند؟ آیا شوخی با فردوسی، شوخی با قدرت است یا با میراث مشترک؟

به عقیده من شوخی با فردوسی مثل این می‌ماند که با حساب بانکیمان شوخی کنیم. هیچ آدم عاقلی، اطلاعات حسابش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر نمی‌کند. دلیلش هم این است که این اطلاعات، حساس، حیاتی و باعث بقای ما در فضای جامعه است. شوخی با فردوسی هم به همین منوال است. محمدعلی جمالزاده در کتاب «یکی بود یکی نبود» می‌گوید که زبان فارسی، آخرین پناه برای نجات جامعه ماست. حالا اگر بخواهیم با این پناه آخرین هم بی‌مبالاتی کنیم، واقعا خارج از هشیاری و وقت‌شناسی است.

*وقتی یک شوخی جنجال می‌آفریند، بهترین واکنش فرهنگی چیست؟ سکوت، دفاع، عذرخواهی، گفتگوی عمومی یا بازنشر انتقادی؟

چنین اتفاقی چندین وجه گوناگون دارد. از نظر شبکه‌های اجتماعی، وقتی یک شوخی ولو ناشایست حتی با نیت اعتراض، دست‌به‌دست می‌شود، اتفاقا باعث دیده شدن فرد شوخی‌کننده خواهد شد. اصطلاحا کامنت‌گذاشتن، ارسال پست برای اطرافیان و... همگی به دیده شدن بیشتر فرد کمک می‌کنند و در این موارد باید احتیاط به خرج داد.

البته که اعتراض به چنین پدیده‌هایی، نشانه‌ دغدغه‌مندی اهالی فرهنگ است اما شناخت الگوها و الگوریتم‌های وایرال [فراگیر] شدن یک پست در شبکه‌های اجتماعی را نیز نباید نادیده گرفت. نتیجه‌ نادیده گرفتن این مسأله‌ فنی آن است که رسانه‌ای مثل «ایران اینترنشنال» همین شوخی را بهانه‌ای برای نبود آزادی بیان در ایران قرار می‌دهد و حتی مردم ایران را به «بیش از حد حساس بودن» متهم می‌کند. 

بهترین واکنش فرهنگی که هم اعتراض به چنین شوخی‌هایی به شمار می‌رود و هم جلوی الگوریتم‌های وایرال شدن یک پست را می‌گیرد این است که پست مربوطه را ریپورت (گزارش محتوا) و پیجی که آن پست را منتشر کرده است، مسدود کنیم. این واکنش هم از نظر فرهنگی درست است و هم از نظر فنی.

*فارغ از چارچوب حقوقی، در سطح اخلاق حرفه‌ای اهل قلم چه اصولی باید رعایت شود تا هم آزادی بیان آسیب نبیند و هم حرمت میراث جمعی حفظ شود؟

همان نکته‌ای که عرض کردم به نظرم بهترین معیار است؛ این که از خود بپرسیم «با چه چیزی، چگونه و در چه زمانی شوخی کنیم؟» پاسخ به این چند پرسش کمک می‌کند که همیشه شوخی به‌جا و اثرگذاری داشته باشیم.

*آینده شوخی با کلاسیک‌ها را چگونه می‌بینید؟ آیا ما به سمت آزادی عمل بیشتر اما حساسیت بالاتر حرکت می‌کنیم؟

پاسخ به این پرسش، نیازمند در نظر گرفتن مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌های فرهنگی است. آن‌چه تعیین‌کننده مسیر آینده است، صرفا میزان آزادی بیان نیست، کیفیت و چارچوبی است که «فرهنگ شوخی» در آن شکل می‌گیرد. اگر این فرهنگ به ‌صورت لجام‌گسیخته و بدون معیارهای روشن گسترش یابد، نتیجه‌اش نه طنز سازنده که تمسخر و تخریب خواهد بود.

برای جلوگیری از این روند، لازم است که فعالان حوزه طنز و شوخی، نقش خود را در فرهنگ‌سازی جدی‌تر بگیرند. ایجاد مرزهای اخلاقی، شناخت حساسیت‌های فرهنگی و توجه به جایگاه نمادهای ملی از جمله اقداماتی است که می‌تواند طنز را از ابتذال دور کرده و به ابزاری برای نقد مؤثر و گفتگوی اجتماعی تبدیل کند.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ