شعر سپید مودب و قصیده ۱۱۰بیتی قزوه برای سیدحسن در «ماه لبنانی»
اقتصاد ایران: محفل شعر و ادب «ماه لبنانی» به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله، شامگاه امروز ۶ مهر ۱۴۰۴، با حضور جمعی از شاعران ایران و کشورهای جبهه مقاومت در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مهر، محفل شعر و ادب «ماه لبنانی» به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت شهید سیدحسن نصرالله، شامگاه امروز ۶ مهر ۱۴۰۴، با حضور جمعی از شاعران ایران و کشورهای جبهه مقاومت در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
شهید نصرالله، تکبیت جمال و زیبایی ظاهر و باطن بود
در ابتدای این برنامه که اجرای آن را فاطمه افشاریان برعهده داشت، حجت الاسلام محمدحسن رحیمیان دبیر جمعیت دفاع از مردم فلسطین، گفت: هنوز نتوانستیم در اعماق قلبمان شهادت سید حسن را باور کنیم. البته ممکن است جسم شهید در میان ما نباشد ولی فکر او و عشق به او همچنان زنده است. در بیش از چهل سال دوستی و ارادتی که به این سید بزرگوار داشتیم، «ما رأیت منه الا خیرا». او مظهر اخلاق بود. اگر شاعرانه بگوییم، او غزل عشق بود. او قصیده جهاد بود. او تکبیت جمال و زیبایی در ظاهر و در باطن و در اخلاق بود.
رحیمیان ادامه داد: شهید نصرالله هرچه بود، خوبی بود. او مصداق کامل «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» بود. او مظهر ایمان به خدا بود. از جهت عشق به ولایت و امام، کمنظیر بود. زمان امام (ره) دوره نوجوانی ایشان بود و واسطه آشنایی من با سید، حضرت امام خمینی(ره) بود؛ به واسطه ارتباطی که با امام داشتند. من هم به عنوان خدمتگذار، واسطهای بین مجموعه حزب الله و شخص سیدحسن با امام (ره) بودم.
دبیر جمعیت دفاع از مردم فلسطین، در پایان، گفت: او در ارتباط با مسأله فرهنگ شهادت و شهدا نقشی ویژه داشت. اگر شهادتطلبی در ایشان و حزب الله نبود، این اتفاقات بزرگ برای جبهه مقاومت و حزبالله رقم نمیخورد. او برخلاف بسیاری از سران مدعی مبارزه با اسرائیل که فرزندانشان در کشورهای شمال اروپا دنبال عیاشی بودند، هم خودش و هم فرزندش را تقدیم این راه کرد.
قصیده ۱۱۰ بیتی قزوه برای سیدحسن؛ هر شب مدیترانه تو را سجده میبرد
اولین شاعری که برای شعرخوانی حاضر شد، علیرضا قزوه شاعر و مدیر دفتر پاسداشت زبان فارسی صداوسیما بود. قزوه گفت: این شاید پنجمین یا ششمین شعر من برای شهید نصرالله باشد. افتخار داشتم در دوره حیات ایشان، تقریبا ۱۴ سال قبل از شهادت، شعری به ایشان تقدیم کردم. اسم آن شعر «تنها تو ماندهای نصرالله» بود که هنوز هم در صفحات اینترنتی قابل مطالعه است. آخرین شعرم برای سید را دیروز نوشتم که البته هنوز تمام نشده است.
قزوه در ادامه بخشی از آخرین قصیده ۱۱۰ بیتیاش برای شهید نصرالله را قرائت کرد:
تو راز سر به مهری و سر نهان تویی
امروز نیز میر و بزرگ جهان تویی
طهمورث زمانه، فریدون روزگار
ضحاک را شکسته به گرز گران تویی
سام زمانهای و نریمان روزگار
زال زری و رستم این سیستان تویی
از شرق تا به غرب جهان زیر نام توست
خورشید سربه زیر بلندآشیان تویی
جان باخت آن که تیغ خطا زد به جان تو
وآنکس که جان گرفت پس از بذل جان تویی
دستان تو هنوز دو گلدستهی دعاست
شامات را هنوز شکوه عیان تویی
صیدا و صور پرشده است از صدای تو
بیروت را یگانهترین پاسبان تویی
غیر از یمن که غیرت نایاب عصر ماست
گر غیرتی است، غیرت این کاروان تویی
شبها شهاب شعلهور شام چشم توست
آن تیر برکشیده برون از کمان تویی
بیروت را دو دست تو عمری پناه بود
امروز نیز ملجأ پیر و جوان تویی
ابر مدیترانه دو چشم رئوف توست
از برق حادثاتِ زمان در امان تویی
ای آرش دیار عرب! پهلوان فارس!
هر جا که نام تیر میآید کمان تویی
در آسمان شام فراوان ستاره است
روشنترین ستاره در این آسمان تویی
قهر خداست خشم تو ای روح قهرمان!
گر هست در دیار عرب قهرمان، تویی
دست خدا برون شده از آستین تو
آنجا که تیغ ضربه زند بیامان تویی
هر شب مدیترانه تو را سجده میبرد
ای بیکرانهای که کران تا کران تویی
آن کس که چون تهمتن با کید دشمنان
بر جان او نشست هزاران سنان تویی
در بین خسروان عرب، ای یگانه مرد!
گر خسروی ست -خسرو صاحبقران- تویی
ای اعتقاد و باور مستحکم و عمیق!
یک تن اگر رسد به یقین بی گمان تویی
صدرای روزگاری و از ساقهی خدا
در زیر خاک معنی گنج نهان تویی
در هر خزان نگاه تو تکثیر میشود
در هر بهار باغ گل ارغوان تویی
روز شهادت تو بجز روز عید نیست
شادم از آنکه روز سفر شادمان تویی
بالا گرفته کار تو در خلوت عروج
مسندنشین غرفهی بالائیان تویی
سعدی روایت تو به شامات میبرد
زیباترین حکایت این بوستان تویی…
در ادامه محمود اکرامیفر، بخشی از یک شعر طولانی درباره شهید نصرالله و شهید صفیالدین را برای حاضران قرائت کرد:
از غزه از لبنان، و تا اسپانیا تا چین
دنیا دچار تهمت است و طعنه و توهین
دنیا دچار چند دیوانه است، چند ابله
دنیا گرفتار است و محتاج جلال الدین
سر نیارد به در از دخمهی صهیون کفتار؛ تا که سید حسنی باشد و نصراللهی
سپس هیلانا عطاءالله، شاعر سوری و مسیحی، برای شعرخوانی دعوت شد. هیلانا عطاءالله شعری به زبان عربی برای شهید سیدحسن نصرالله خواند.
حسین اسرافیلی از پیشکسوتان شعر انقلاب، شاعر بعد بود که حاضران را به شعری برای سیدحسن نصرالله مهمان کرد:
سید! از داغ تو سرتاسر لبنان لرزید
ناله پیچید به هم، شانه ایران لرزید
اشک بود آنچه به سیلاب شهیدان پیوست
جان من بود که در ریزش باران لرزید
آشمان تار شد و ابر به شیون برخاست
خون دل جوش زد و آینه جان لرزید
کربلا بار دگر جلوه خون پیدا کرد
دشت در دشت همه کوه و بیابان لرزید
شاهدان سر به سر وعده ایمان دادند
ت انگویند که پا بر سر پیمان لرزید
باز با نام تو و تیغ و دم حیدریات
قلعه خیبری از غرش طوفان لرزید
باز هم دست تو بود آتش بر خرمن ریخت
باز حلقوم تو زد نعره و میدان لرزید
این که طوفان بلا در شب دشمن پیچید
موج تکبیر تو زد صیحه و شیطان لرزید
شاعر بعدی مصطفی محدثی خراسانی بود که شعرش را به سیدحسن نصرالله تقدیم کرد:
تا بیابی به سراپرده سرش راهی
میبرد عشق تو را بی سر و بی پا گاهی
پلک بر هم بنه و با دل خود خلوت کن
خواهدت برد به دیدار تجلی آهی
عشق ره نیست که پا جای کسی بگذاری
این سلوکی است به سرکردگی گمراهی
قید پایان سفر را ز سرآغاز بزن
گام بردار و مجو مقصد و منزلگاهی
سر نیارد به در از دخمهی صهیون کفتار
تا که سید حسنی باشد و نصراللهی
تو را «نصر الله» مینامیم؛ و پس از نام تو ایمان داریم به «فتحی قریب»
سپس علیمحمد مودب شعر سپیدی برای جبهه مقاومت قرائت کرد:
کیست این صاعقه رشید؟
که چون ذوالفقار علی ایستاده
برفراز دریاهای مشوش نفت
و در شبهای مضطرب «تل آویو» و «حیفا»
میسوزاند دماغ موشکهای ضد موشک آمریکایی را.
کیست این نخل افراشته
در مزرعه کدوهای ژنتیک؟
این نخل خشمگین
وسط رقاص خانه اعراب.
در اصطبل این همه میش، کیست این شیر ژیان؟
میان این همه نی، چه غریب افتاده این شمشیر؟
در محاصره این همه جاسوس
کیست این سردار تنها؟
جنوب تشنه بود و سیب تشنه
مدیترانه تشنه بود و بیروت تشنه
خداوند به ما و قاتلان «حسین» فرصتی دوباره داد
دستهای بریده عباس را از شریعه گرفت
و بر شانههای تو به یاری ما فرستاد
تو را «نصر الله» مینامیم
و پس از نام تو ایمان داریم به «فتحی قریب»
ایمان داریم به قلب تو
که عبای جدت را بر دوش میاندازی
و فریاد میزنی «الله اکبر»
با میراثی از مهربانی «فاطمه» و قهر «حیدر کرار».
خداوند به ما فرصتی دوباره داد
تا در جنوب زنده شویم
در سیبهایی که به بهشت میرسند
ما در جنوب زنده شدهایم
چرا که تو در جنوب زندهای
و خون همه شهیدان تاریخ
در رگهای تو با خون «حسین» میآمیزد
ما در جنوب زنده شدهایم
و فریاد میزنیم «زنده است نصر الله»
هنگامی که فیفا به مشکل همزمانی جام جهانی بعدی
با جنگ جهانی بعدی میاندیشد
و آمریکا آماده برگزاری چهار جنگ جهانی در هر سال است.
«زنده است نصر الله»
که فریاد میزند تا مدیترانه تکانی به خود بدهد
حلقههای رقص عربی را رها کند
با خاک پای شهیدان تیمم کند
و نمازش را بخواند
آن گاه قربه الی الله، ناوهای اسرائیلی را فرو برد
«زنده است نصر الله»
در فریاد«الله اکبر»
تا کودکان ما توفان را یاد بگیرند
و تلویزیونهای ما پخش مستقیم آتشفشان را
«زنده است نصر الله»
و همچنان در«المنار» اذان میگوید
برای ملتی که نمازش را نشسته میخواند
در رکوع اما راه میرود
و در سجده میخوابد.
فریاد بزن آقا!
و بگو که تنها «نیروی حافظ صلح» قوت قلب ماست
و زور بازوان ما
فریاد بزن و بگو که فریاد، نفس ماست
و ضربان قلب ما
و بگو که کودکانمان
تنها در محدوده فریادهایمان میتوانند بازی کنند
و تنها در محدوده فریادهایمان میتوانند آسوده بخوابند.
فریاد بزن آقا!
هر چند نفست را دود قهوه خانههای اعراب میسوزاند
و دلت را آمد و شد هواپیماهای تشریفات
تو را به جنازه سوخته فرزندت در تلویزیون اسرائیل قسم
فریاد بزن آقا!
که عنقریب از صندوقهای باطل شده انتخابات
از پنجرههای بیداری و خواب
در الجزایر و ترکیه
در عراق و افغانستان...
حق به میدان خواهد آمد
به میدان خواهند آمد میلیونها حنجره
میلیونها مشت باطل شده
و فریاد خواهند زد: «نصر من الله و فتح قریب»
همه اخبار زندی دنیا؛ شد خبرهای کشتهی بیروت
سپس کبری حسینی بلخی از کشور افغانستان غزلی برای شهید نصرالله خواند:
چه پروازی، پرنده پر کشیده بال و پر مانده است
از این پرواز تنها قطرههای خون اثر مانده است
چهل سال است اگر پیموده شد ره تا فراسوها
نیاسوده دمی سید که معراجی دگر مانده است
بت صهیون فرو ریزد به دست جیش حزبالله
از ابراهیم رسم بت شکستن با تبر مانده است
چه بیمی از نبود لشکر اشباح در میدان
علی در معرکه با ذوالفقاری در کمر مانده است
شرر برخیزد از خشمی مقدس در غم سید
نفسها همچنان در نای مردان شعلهور مانده است
سرافرازان عالم تا ابد مرهون این مردند
اگرچه غزه و لبنان دو داغی بر جگر مانده است…
پس از آن، رضا اسماعیلی روی صحنه حاضر شد. اسماعیلی شعری با این مطلع برای سید شهدای مقاومت قرائت کرد:
دنیا به زیر سلطه ارباب تزوریر است
بر دست و پای مردم آزاده زنجیر است
شاعر بعدی محمود حبیبی کسبی بود که قصیدهای را با این مطلع به شهید نصرالله تقدیم کرد:
زد شرار از جهنم طاغوت
به غروب بهشتی بیروت
گوش دنیا به ضجه غزه
چشم دنیا به ضاحیه مبهوت
آسمان شد سیاه و هر خانه
مشعلی شد به گوشه برهوت
ریخت کافور بر جنازه سِدر
شاخه توت پر شد از شاتوت
همه اخبار زندی دنیا
شد خبرهای کشتهی بیروت
فوران کرد داغ نصرالله
ریخت آوارِ بغض، روی سکوت...
سپس مسعود علویتبار یک رباعی برای جبهه مقاومت قرائت کرد. آخرین شاعرانی که شعر خواندند، احمد شهریار و سیده شریعت رضوی از پاکستان بودند و شعرهایی به زبان فارسی و اردو به شهید نصرالله تقدیم کردند.
رونمایی از کتابهای منتشرشده درباره شهید سیدحسن نصرالله
پس از پایان شعرخوانیها، میثم نیلی دبیر مجمع ناشران انقلاب اسلامی با اشاره به کتابهای منتشرشده درباره شهید نصرالله، گفت: ما افتخار داشتیم بخشی از آثار جبهه مقاومت را منتشر کنیم تا جانهای تشنه را برای سالهای بعد سیراب کنند و این حماسهها در آثار مکتوب ماندگار شود. یکی از کارها در این دوره، آثاری درباره شهدای مقاومت و درباره شهید حسن نصرالله بود. ناشران ما از سال ۸۶ آثاری درباره این شهید تولید کرده بودند ولی از سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این جریان تقویت شد و چیزی نزدیک به سی یا چهل کتاب در این زمینه تولید شد. در سال گذشته و پس از شهادت سید حسن نصرالله، این آثار بیشتر شد که امروز از برخی از این کتابها رونمایی میکنیم؛ مثل کتاب «روحالامین»از الهه آخرتی که از بهترین آثار این دوره بود و به تازگی توسط انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.
نیلی ادامه داد: باید این کتابها را بهتر ببینیم و معرفی کنیم، چون امروز معارف به ترویج معارف سید حسن نصرالله نیاز داریم، نه فقط به بزرگداشت اسم او. باید به مقام و راه سید حسن معرفت داشته باشیم. ترویج این کتابها امتداد راه شهداست.
سپس الهه آخرتی نویسنده کتاب «روحالامین» گفت: من کمتر از آن هستم که از سیدحسن نصرالله بگویم. این کتاب بر اساس ۱۷۰ ساعت از مصاحبهها و سخنرانیهای ایشان گردآوری شده است و کلمه به کلمه از «بای بسم الله» تا «تای تمت» از زبان خود سید است. امیدوارم این کتاب مورد رضای حق و سیدحسن نصرالله باشد.
پایانبخش این مراسم، رونمایی از تازههای نشر در حوزه جبهه مقاومت بود که با حضور حجتالاسلام رحیمیان دبیرکل جمعیت دفاع از مردم فلسطین، حجتالاسلام امرودی، علیرضا قزوه، الهه آخرتی و میثم نیلی، از این کتابها رونمایی شد. «ضاحیه مقدسه» برگزیده اشعار درباره سیدحسن نصرالله به همت محمود کسبی و احمد بابایی، «سید مقاومت»، از انتشارات کتابک، «روح الامین» اثر الهه آخرتی، «امین القلب» انتشارات نارگل، «بابای هادی» از انتشارات چُغُک، «قهرمان جهان عرب» انتشارات قدر ولایت، «ستارهای که ماه شد» زندگینامه شهید از نشر معارف، «ضاحیه» اثر علیرضا سکاکی داستان از زندگی شهید نصرالله و کتاب «دیدار با دبیرکل» اثر خانم طاویوسی از نشر سوره مهر، بخشی از این کتابها بودند.
گفتنی است محفل شعر و ادب «ماه لبنانی» به همت دفتر جمعیت دفاع از مردم فلسطین، دفتر پاداشت زبان و ادبیات فارسی صداوسیما، و حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.