افزایش چشمگیر خرید ملک در استانهای گیلان و مازندران
اقتصاد ایران: پس از جنگ ۱۲ روزه و تشدید بحران آب در کشور، بازار خرید ملک در گیلان و مازندران با رشد چشمگیری مواجه شده است. بیشتر متقاضیان زمین و ویلا در ماههای اخیر از استانهای تهران، البرز، آذربایجان شرقی و اصفهان بودهاند.
هم میهن: جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، تب خرید ملک و زمین را در استانهای شمالی، تندتر کرده است. هرچند بازار مسکن در کشور راکد بهنظر میرسد و آمار شفافی از افزایش قیمتها وجود ندارد، اما روایت املاکیهای استان گیلان، از افزایش تقاضا و بهتبعآن افزایش قیمت از سوی فروشندگان، خبر میدهد.
بررسی میدانی از مشاوران املاک در رشت و بعضی از شهرستانها و روستاهای اطراف نشان میدهد که بازار ویلا و زمین در استان گیلان، طی هفتههای پس از آغاز جنگ با موجی از افزایش تقاضا و رشد قیمت مواجه شده است؛ موضوعیکه میتواند تبعاتی همچون فشار بر خریداران محلی، تغییر در بافت بومی و تغییر الگوی سرمایهگذاری را بههمراه داشته باشد. ازسویدیگر با افزایش تعداد مسافران و تداوم حضور آنها، نگرانیها درباره افزایش آسیب به محیطزیست، تامین انرژی و کالاهای اساسی نیز بیشتر شده است.
حضور مسافران در شهرهای شمالی حداقل در چندماه گذشته، دیگر محدود به تعطیلات رسمی یا روزهای پایانی هفته نیست. برای مثال، خلاف سالهای گذشته که با آغاز سال تحصیلی جدید، شهرهای شمالی به زندگی عادی خود بازمیگشتند، هنوز هم در سطح شهر رشت پلاکهای زیادی از استانهای مختلف ایران تردد میکنند. تداوم حضور افراد غیربومی، تبعات انکارناپذیری مثل افزایش ترافیک خارج از ظرفیت شهری و بینجادهای، تامین کالاهای اساسی و آسیب به محیطزیست را آنهم در فقدان مدیریت مناسب زبالهها، بهدنبال دارد.
بخش زیادی از نگرانی افراد بومی و کارشناسان از افزایش جمعیت در استانهای شمالی، مربوط به تامین انرژی این استانهاست. با تمدید تعطیلی روزهای پنجشنبه در استان گیلان، نگرانی درباره مشکلات تامین انرژی، پررنگتر شده است. در مرداد و شهریورماه امسال نیز در بسیاری از نقاط شهری رشت، قطعیهای برق که با قطعی آب نیز همراه بودند به چهار ساعت در روز هم میرسید. بسیاری از افراد بومی علت تجربه این شرایط نامطلوب را حضور مسافران و استفاده بیبرنامه از کولرهای گازی ویلاهای استان میدانستند که مدیریت برق را با اختلال مواجه کرده بود. حالا هم ترس از ناتوانی برای مدیریت منابع در ماهها و سالهای آینده با افزایش تقاضا برای خرید زمین و خانه در شمال کشور، بیشتر شده است.
یکی از کارشناسان اداره برق استان گیلان، درباره تاثیر افزایش حضور مسافران در استان گیلان بر مدیریت انرژی بهویژه در حوزه برق میگوید که پستهای برق در استان بهویژه در روستاها براساس تعداد افراد ساکن در هر منطقه، برنامهریزی شده است: «باتوجه به اینکه توسعه خطها و اضافهکردن ترانسفرها هزینهبر هستند، مجبوریم مصرف خانوارهایی راکه در روستاها بهعنوان مسافر در خانهها یا ویلاها ساکن میشوند هم روی همان پستهای قبلی، بگذاریم. به زبان ساده همانند این است که بار یک خاور را روی یک نیسان بگذاریم. بنابراین برای تامین برق استان با افزایش حضور مسافران، باید پستهای برق افزایش پیدا کنند اما بهدلیل اینکه پروژهای هزینهبر است، هنوز تصمیمی دراینزمینه گرفته نشده است.»
استان گیلان یکی از تولیدکنندگان برق در کشور است و تولید مازاد بر مصرف خود دارد، اما با افزایش حضور مسافران، این نگرانی بهوجود آمده است که برای تامین برق استان باید تغییراتی در سیستم توزیع کشوری، ایجاد شود. بهگفته یکی دیگر از کارشناسان اداره برق استان گیلان، ظرفیت گیلان باتوجه به شرایط موجود، نیاز به افزایش دارد، اما در سطح کشوری اولویتهای مهمتری در نظر گرفته میشوند. به گفته او، اختلال تامین برق برای شهروندان استان شمالی یا حتی بسیاری دیگر از استانهای کشور و مسافرانشان، از اولویت کمتری نسبت به اختلال در تامین برق در تهران و مکانهای سیاستی و امنیتی، برخوردار است.
نگرانی برای محیطزیست
بسیاری از فعالان محیطزیست نیز حضور گسترده مسافرانی را که حالا تمایل بیشتری به ماندن دارند بهشدت آسیبزا میدانند. علاوه بر نگرانی از افزایش تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به باغ برای ساختن ویلا، موضوع مدیریت زباله در رشت که بدون حضور مسافران هم با اختلال گستردهای همراه است در کنار کمپکردن در جنگلها یا ساحل دریا، بدون نظارت و اعمال محدودیت، باعث شده است که کارشناسان نسبت به تشدید بحرانهای زیستمحیطی در گیلان هشدار دهند. آنها معتقدند که ادامه این روند میتواند تعادل اکولوژیکی مناطق جنگلی و ساحلی را برهمبزند.
با وجود همه این دغدغههای زیستمحیطی و شهری، آنچه در عمل مشاهده میشود افزایش تقاضا برای خرید ملک در استانهای شمالی است. بسیاری از خانوادهها و سرمایهگذاران، شمال کشور را بهعنوان مقصدی امن و مطمئن برای سرمایهگذاری یا گذران زندگی انتخاب میکنند. در دوران جنگ نیز افراد زیادی بهسمت استانهای شمالی آمدند و احتمالاً از همان زمان به این فکر افتادند که بهتر است نقطه امنی برای خودشان در نظر بگیرند. ترس از وقوع جنگ دوباره یا فرار از خشکسالی و آلودگی هوا، بسیاری را به فکر تهیه یک پناهگاه انداخته است؛ تصمیمی که بهنظر میرسد زندگی بسیاری از مردم استانهای شمالی کشور را بدون اینکه خودشان بخواهند، دستخوش تغییر میکند.
قیمت ملک به روایت املاکیها
روند صعودی افزایش قیمت زمینهای اطراف رشت، حتی برای مشاوران املاک محلی نیز جالبتوجه است. بهگفته آنها، افزایش قیمت از سوی فروشندهها صورت میگیرد و باتوجه به بالا بودن تقاضا، احتمال تداوم افزایش قیمتها همچنان وجود دارد. کارشناس فروش یک دفتر مشاوران املاک در منطقه گلسار رشت، افزایش قیمت ملک در استان گیلان را صرفاً مربوط به مناطق اطراف رشت میداند. او معتقد است که استانهای شمالی در زمینه افزایش قیمت املاک، تصمیمگیر نیستند و رفتار متقاضیان استانهای دیگر و اساساً بازار مسکن در سایر استانها، منجر به تغییر قیمت در بازار مسکن استانهای شمالی میشود. به گفته مشاوران املاک رشت، بیشتر متقاضیان خرید زمین و ویلا در ماههای اخیر، از استانهای تهران، البرز، آذربایجان شرقی و اصفهان بودهاند. یک کارشناس فروش املاک روایت میکند که یکی از مشتریان او از استان اصفهان بوده که در همان دوران جنگ، برای خودش و خواهر و برادرانش، چند ویلا و زمین را در شهرستانهای اطراف رشت، معامله کرده است.
تحلیل رفتار متقاضیان از سوی مشاوران املاک نشان میدهد که خریداران برای پیداکردن گزینهای مطلوب نسبت به بودجهشان سراغ روستاهایی رفتهاند که چندان شناختهشده نیستند و جزو مناطق توریستی حساب نمیشوند. با این وجود، افزایش قیمت زمین حتی به این روستاها نیز رسیده است. برای مثال، در یک مورد، یک ویلا که پیش از جنگ به قیمت سه میلیارد تومان برای فروش گذاشته شده بود، بعد از جنگ به قیمت چهار میلیارد و 300 میلیون تومان، به فروش رفته است.
طیف گسترده قیمت خانه در مناطق شهری رشت هم موضوع دیگری است که توجه خریداران را به خود جلب کرده است؛ هرچند رفتار فروشندگان و تمایل نداشتن آنها به فروش املاکشان، موجب کنترل قیمت مسکن در شهر رشت شده است. قیمت خانه در شهر رشت حتی در یک محله، اما در دو کوچه متفاوت، میتواند تفاوت چشمگیری با هم داشته باشد. این طیف گسترده قیمتگذاری بهنفع خریداران غیربومی است. غیر از چند محله محدود در رشت، سایر محلهها از بافت مناسب و امنی برخوردارند و قیمتهای مناسبی هم دارند. بهعنوان مثال، درحالیکه یک خانه 200 متری نوساز در بلوار گلسار رشت به قیمت 36 میلیارد تومان (هر متر 151 میلیون و 898 هزار تومان)، به فروش گذاشته شده است، بهراحتی میتوان در نقطه دیگری از شهر، خانههایی پیدا کرد که با متراژ پایینتر کمتر از سه یا دو میلیارد تومان قیمتگذاری شدهاند.
بااینحال به گفته مشاوران املاک در محلههای اصلی رشت، رفتار بسیاری از فروشندهها بهویژه در مناطق شهری، بعد از افزایش قیمتها، تغییر کرده است. بسیاری از بومیها، زمینهای خودشان را در روستاهای اطراف رشت برای فروش گذاشتهاند و قیمت آپارتمان در خود رشت افزایش نداشته است. این درحالیاست که متقاضیان بسیار زیادی برای خرید آپارتمان وجود دارند اما فروشندگان بهدلیل افزایش تقاضا فعلاً قصد فروش ندارند و بهنظر میرسد منتظرند قیمتها بالاتر برود.
نارضایتی بومیها
این افزایش قیمت ملک در استان گیلان اما برای بسیاری از بومیها، ناراحتکننده است. مردمی که در روستاها و شهرستانهای اطراف رشت زندگی میکنند از افزایش قیمت زمینهایشان حس دوگانه رضایت و ناراحتی را تجربه میکنند؛ جوانهایی که از نبود امکانات رفاهی و شهری و مهمتر از همه، نبود کار در روستایشان گلایهمندند و فروش زمینهایشان تنها مسیر سبزی است که آنها را به شهرهای اصلی برای پیدا کردن کار و دسترسی به امکانات رفاهی و درمانی میرساند.
محمود، جوانی از روستای گفشه که همراه مادر کشاورزش زندگی میکند، نمونهای از مهاجرت روستاییان به شهر است. او میبیند که برادرانش و بسیاری از خانوادههای اطراف، زمینهای بهارثرسیده خود را فروختهاند تا به رشت بروند. این جابهجایی، نه از سر بیعلاقگی به روستا، بلکه بهدلیل کمبود فرصتهای شغلی و نبود امکانات اولیه است. بسیاری از این افراد با وجود دلبستگی عمیق به زادگاهشان، مجبورند آن را ترک کنند و درنهایت هم با پول حاصل از فروش زمین، توان خرید خانهای مناسب در رشت را ندارند. این چرخه، بهنوعی هم موجب خالیشدن روستاها میشود و هم فشار مضاعفی بر بازار مسکن شهری وارد میکند.
بااینحال مشکلات شهری را نمیتوان تنها به حضور گسترده مسافران تقلیل داد؛ مشکل اصلی نبود ظرفیت و زیرساخت کافی در استان است که با افزایش جمعیت، ناکارآمدتر میشود. وقتی روستاییان خود برای دسترسی به خدمات درمانی همانند مراجعه به متخصصان مجبورند به شهرهای اصلی همانند رشت بروند، طبیعی است که ورود جمعیت بیشتر، این کمبودها را تشدید کند. بحران ترافیک جادهای هم نهفقط معضل مسافران، بلکه تهدیدی جدی برای بومیهاست؛ خانوادههایی که در روستاهای اطراف جاده تهران ـ شمال زندگی میکنند، در مواقع اضطراری عملاً امکان دسترسی سریع به خدمات یا حتی رسیدن به عزیزانشان را ندارند. چنین شرایطی، بهویژه در موارد حیاتی مانند زایمان یا حوادث اورژانسی، میتواند بهبهای سنگینی برای مردم محلی تمام شود.
ساحل که به همراه خانواده خود در رشت زندگی میکند، فارغ از موضوعات اقتصادی، از افزایش افراد غیربومی در شهرها و روستاها نگران است؛ او میگوید: «شهر رشت حتی آمادگی پذیرش این حجم از مسافر را در روزهای تعطیلی ندارد، چه برسد به اینکه با افزایش جمعیت مواجه شود. با افزایش حجم خریداران غیرمحلی، بهمرور بافت محلی هم تغییر میکند.
درصورتیکه اصلاً شرایط برای چنین تغییری فراهم نشده است. بهعنوان مثال ترافیک شهری بسیار زیاد شده است. عملاً در روزهای آخر هفته بهدلیل افزایش حضور مسافران که حالا بیشترشان مالک شدهاند، اغلب بومیها در خانه میمانند.» او ادامه میدهد: «بحث میزبانی و میهماننوازی نیست، بحث نبود ظرفیت و امکانات است. وقتی ما خودمان بهعنوان شهروندان استان گیلان با مشکلات دسترسی به خدمات درمانی در روستاها مواجه هستیم و اغلب برای مراجعه به پزشک به رشت میرویم، چطور میتوان انتظار داشت که با افزایش جمعیت حتی در روزهای محدودی از سال، این مشکلات بیشتر نشود؟»
حس ناخوشایند برخی از بومیها از افزایش تقاضا برای خرید مسکن توسط غیربومیها، توان چندانی برای مبارزه با فشار اقتصادی و تصمیم به فروش زمینهایشان ندارد. رسول که بهتازگی یکی از زمینهای پدریاش را در روستای محل سکونتاش به یک خریدار تهرانی فروخته، میگوید: «در روستای خودمان که نمیتوانم کار کنم و سالهاست که برای کار به رشت میروم. برای اینکه بتوانیم یک خانه در رشت بخریم، نیاز به پول داریم و برای همین هم زمینهایمان را میفروشیم. خودم هم از این کار خوشحال نیستم، اما برای خرید خانه نیاز به سرمایه دارم.»
مشاور املاکی که در روستای رسول کار میکند هم همین حرف را میزند: «برای بومیها، زمینهای اطراف شهر، اهمیتی ندارد. اساساً گیلانیها کمتر درگیر قیمت ویلا هستند و بیشتر بهدنبال خرید خانه و آپارتمان در شهرهای رشت، لاهیجان، انزلی و لنگرود هستند. بنابراین افزایش قیمت ویلاها و زمینها درواقع بهنفع فروشندههاست، اما تا زمانی که قیمت ملک در خود شهرها افزایش پیدا نکند. این در صورتی است که احتمالاً با افزایش فروش ویلاها و زمینها به غیربومیها، میزان فروش آپارتمانها و خانههای شهری از سوی بومیها هم افزایش پیدا میکند و قیمتها به همین شیوه بالا میروند.»
جنگ و خشکسالی
کیاداوود اسفندیاری، کارشناس سرمایهگذاری معتقد است که اساساً تمایل مردم برای خرید ملک در استانهای شمالی طی سالهای اخیر ریشههای متعددی دارد که صرفاً مربوط به جنگ اخیر یا احساس ناامنی نیست. او این میل خریداران ملک در استانهای شمالی ایران را پدیدهای طبیعی و بدیهی میداند و یکی از مهمترین دلایل آن را خشکسالی عنوان میکند: «اگرچه روند خشکسالی از سالها پیش بهصورت طبیعی در حال وقوع بوده، اما با مدیریت نادرست، تسریع شده است؛ در سالهای اخیر بهدلیل کاهش سرمایه اجتماعی بهمعنی همراهی نکردن مردم با مدیریت حاکم بهدلیل کاهش اعتماد، همچنین تشدید سیاستهای توزیع رانتی و موارد دیگری همچون بهکارگیری الگوی جایگزینی واردات و خودکفایی، خرید تضمینی گندم و تغییر الگوی کشت، سرعت خشکشدن در ایران زیاد شده است؛ همین خشکشدن مناطق مرکزی و جنوب ایران باعث شده که تعداد زیادی از مردم برای خرید زمین در استانهای شمالی، هجوم بیاورند.»
اسفندیاری یکی دیگر از دلایل تمایل مردم برای مالکیت در استانهای شمالی را مربوط به کاهش ارزش پول ملی میداند: «مردم ناچار هستند که برای حفظ ارزش دارایی خودشان، بخش زیادی از سرمایهشان را در ملک نگهداری کنند. درواقع بهجای اینکه سرمایهها در مسیر تولید و سرمایهگذاری مولد بروند، مردم مجبور میشوند که ارزش سرمایه خودشان را با خرید ملک حفظ کنند. چراکه مثلاً سرمایهگذاری در بانک بهدلیل اینکه نرخ بهره از تورم کمتر است، ارزش دارایی افراد از بین میرود و موضوع بورس هم که دیگر اصلاً مورد اعتماد مردم نیست.»
او همچنین برخورد مناسب و مساعد جوامع محلی در استانهای شمالی را نیز در تداوم این جریان تاثیرگذار میداند و معتقد است که اساساً میل مردم برای خرید ویلا و زمین، ریشه در رفتارهای حاکمیت نسبت به این موضوع دارد: «اصرار حاکمیت در ایران به اینکه سبک زندگی مردم را تحت کنترل خودش داشته باشد و مردم حتماً باید با سبک زندگی حکومت زندگی کنند، باعث شد که موضوع باغ و ویلا داشتن، جزو سبک زندگی مردم ایران در تمام استانها، قرار بگیرد.
مردم نمیتوانند بهراحتی در هتلها مستقر شوند و قوانین و الگوهای نهادی باعث ایجاد محدودیتهایی میشود که با سبک زندگی برخی از افراد جامعه همخوانی نداشته و ندارد. همین موضوع باعثشده مردم بهدنبال فضایی برای زیست دوگانه باشند و زندگی بسیاری از مردم را در ایران تحتالشعاع قرار داده است. در اطراف اغلب شهرهای ایران، تعداد زیادی باغ و ویلا وجود دارد که یا توسط مردم خریداری یا اجاره داده میشوند. این درحالیاست که همین زمینها میتوانستند در خدمت کشاورزی یا کاربردهای اقتصادی و تجاری داشته باشند.»
اسفندیاری اما درباره تبعات افزایش خرید زمین در استانهای شمالی، معتقد است که این موضوع را نمیتوان خوب یا بد ارزیابی کرد و نوع برخورد با این پدیده تعیینکننده است: «اگر به موضوع ورود سرمایهگذار، به چشم فرصت نگاه کنیم و ازسویدیگر مدیریتی آگاهانه و مسئولیتپذیرانه نیز وجود داشته باشد، میتواند منجر به رونق شود. در دنیای اقتصاد جهانی، ورود سرمایهگذاران مساوی با رونق اقتصادی است. در سالهای اخیر اقتصادهایی همانند سنگاپور یا لهستان که از الگوی توزیع رانتی به الگوی نظم دسترسی باز تغییر رویکرد دادند، به رونق اقتصادی دست پیدا کردند. ورود سرمایهگذاران به مناطق شمالی کشور میتواند منجر به افزایش اشتغال شود و علاوه بر این فروشندگان نیز سرمایهای بهدست میآورند که اگر بتوانند آن سرمایه را بهبود ببخشند، طبیعتاً رفاه بیشتری بهدست میآورند.»
او اما درعینحال معتقد است که افزایش ورود سرمایهگذاران تاثیرات منفی نیز بهدنبال دارد: «زمانی که قیمت زمین و مسکن افزایش پیدا میکند، خودبهخود باعث میشود که گروهی از بومیهایی که زمینها و ملکهای زیادی ندارند، زندگی سختتری را تجربه کنند. در سالهای گذشته ترکیه مسیر مهاجرتی دریافت شهروندی از طریق خرید ملک را توسعه داد و تعداد زیادی از مردم روسیه، عراق و ایران از این روش شهروند ترکیه شدند؛ اما هزینه اجارهبها و قیمت مسکن افزایش پیدا کرد و باعث اعتراضات گسترده شهروندان ترکیه شد. مشابه این جریان در کانادا نیز اتفاق افتاد که با افزایش زیاد مهاجران به این کشور، سیستم اقتصادی این کشور بهویژه در حوزه مسکن منجر به بروز نارضایتیهای بسیار شد. درنهایت هر دو کشور مجبور به تغییر سیاستهای خود شدند.»
این کارشناس سرمایهگذاری، ازدسترفتن زمینهای کشاورزی را مهمترین پیامد افزایش خرید زمین در استانهای شمالی عنوان میکند: «ما در ایران درگیر خشکسالی شدید هستیم و اندک زمینهای کشاورزی در استانهای گیلان، مازندران و گلستان نیز با این رویه از بین میروند و هیچ ارزشافزودهای هم در مقابل وجود ندارد. درحالحاضر بدون برنامه زمینهای کشاورزی با تغییر کاربری از بین میروند و تبدیل به ویلا و خانه میشوند که میتواند در آینده بسیار خطرناک باشد.»
او همچنین درباره تاثیرات اجتماعی ورود زیاد افزاد غیربومی به استانهای شمالی، توضیح میدهد: «مطالعات نشان میدهد که سود افزایش قیمت عمدتاً نصیب مالکان زمینها میشود، درحالیکه افراد فاقد زمین یا درآمد کافی، فقط با افزایش هزینه مواجه میشوند. مقالههای علمی معتبر در دو دهه اخیر نشان میدهد که در چنین شرایطی، توزیع نابرابر منافع رخ میدهد و این موضوع از نظر اجتماعی خطرناک و نگرانکننده است و ممکن است حتی بهسمت افزایش تنش و خشونت نیز پیش برود. یکی دیگر از موضوعات مهم، بحث آسیب به محیطزیست است که طبیعتاً تغییر کاربری زمینها و افزایش خانهسازی، میتواند اساساً اکوسیستم آن مناطق را با مشکلات جدی، مواجه کند.»
اسفندیاری، تغییر کاربری و حفاظت از زمینهای کشاورزی، مالیات بر عایدی سرمایه و توسعه گردشگری پایدار را یکی از راهکارهای جلوگیری از آسیبها میداند: هرچند مالیات بر عایدی سرمایه باتوجه به میزان تورم در کشور، احتمالاً مورد استقبال مردم قرار نمیگیرد، اما بهطور کلی این الگو باعث میشود که داشتن خانههای دوم و سوم و ویلا دیگر چندان جذاب نباشد. همچنین میتواند از هجوم خریدارانن به مناطق شمالی جلوگیری کند. موضوع شفافسازی حقوقی برای مقابله با زمینخواری و جنگلخواری نیز میتواند بسیار موثر باشد که البته این الگو سالهاست که در ایران شکست خورده است.»
این کارشناس سرمایهگذاری معتقد است: «البته بیان این موارد بهعنوان راهحل، عملاً بیفایده است. الگوی ذینفعانهای که در کشور حاکم است، ابداً به این موضوعات فکر نمیکند و مسابقهای از طرف مدیران شکل گرفته که هرکسی هرچیزی را میتواند بهدست بیاورد و از آنِ خودش کند. اخباری که سالها منتشر شده از اختلاسها، مردم را نگران کرده و به صورت ناخودآگاه تشویق کرده است که این الگو را تکرار کنند.»