گزارش تحلیلی درباره شایعات پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی
اقتصاد ایران: بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۶۰۰ خبر جعلی پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تولید شد که هر کدام به طور میانگین ۵ میلیون بار دیده شدند و هر خبر حدود ۴ هزار بار بازنشر شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، تجربه جنگهای گذشته نشان داده است که پایان درگیریهای نظامی، به معنای پایان جنگ روانی نیست. پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، شبکههای اجتماعی فارسیزبان و برخی رسانههای خارجی مملو از شایعات و اخبار تأییدنشده شدند. این موج خبری، که اغلب سازمانیافته و هدفمند بود، با هدف ایجاد ترس، ناامیدی و بیاعتمادی در جامعه ایران منتشر میشد. بررسی این شایعات نشان میدهد که آنها بخشی از یک عملیات روانی گسترده برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایران بودهاند.
بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۶۰۰ خبر جعلی پس از جنگ تولید شد که هر کدام به طور میانگین ۵ میلیون بار دیده شدند و هر خبر حدود ۴ هزار بار بازنشر شده است. نقش شبکهها و رسانههای خبری معاند، به ویژه در افزایش دیده شدن و بازنشر این اخبار، بسیار مؤثر بوده است.
دستهبندی شایعات
۱. شایعات امنیتی و نظامی
• گزارشهای متعدد از شنیدهشدن صدای انفجار در تهران و سایر شهرهای ایران برای القای تداوم سایه جنگ.
• ادعاهایی درباره ترورهای هدفمند توسط اسرائیل در داخل ایران، مانند خبر غیررسمی درباره ترور یکی از فرماندهان نظامی.
• شایعاتی درباره ناامن بودن آسمان کشور و احتمال حملات هوایی مجدد.
• برجستهسازی ارسال تجهیزات سنگین نظامی به اسرائیل برای نمایش قدرت این رژیم.
• انتشار اخبار جعلی درباره تحرکات آمریکا و اسرائیل در منطقه و تخلیه سفارتخانههای اروپایی از ایران، که توسط رسانههای معاند بازنشر میشد.
۲. شایعات اجتماعی و روانی
• خبرهایی درباره کمبود شدید آب در سدهای کشور با هدف ایجاد هراس عمومی.
• ادعای افزایش اعدام بازداشتشدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ تشدید احساس ناامنی روانی، که شبکههای خبری معاند آن را بزرگنمایی میکردند.
۳. شایعات اقتصادی
• طرح ادعا درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و جهش قیمتها همراه با کمبود مواد غذایی.
• انتشار خبرهای غیرموثق درباره گرانیهای گسترده در آینده نزدیک، با هدف بیثبات کردن افکار عمومی و تشدید اثرگذاری توسط رسانههای معاند.
۴. شایعات سیاسی
• روایتهایی از توافقات پشتپرده ایران و آمریکا همراه با ادعای اعطای امتیازات گسترده، برای کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت.
اهداف انتشار شایعات
• ایجاد فضای رعب و وحشت از طریق بزرگنمایی خطر جنگ و ناامنی داخلی.
• تضعیف اعتماد عمومی به توان دفاعی کشور و مقامات مسئول.
• القای کمبود منابع حیاتی مانند آب و مواد غذایی برای تحریک نارضایتی اجتماعی.
• ناامیدسازی جامعه نسبت به آینده اقتصادی و سیاسی کشور.
• بزرگنمایی قدرت رژیم صهیونیستی و کوچکنمایی توان دفاعی ایران.
• اثرگذاری بر مخاطبان منطقهای و بینالمللی برای نمایش ایران بهعنوان کشوری ضعیف و آسیبپذیر.
• افزایش دامنه اثرگذاری شایعات از طریق رسانهها و شبکههای خبری معاند.
شیوههای انتشار
• استفاده گسترده از شبکههای اجتماعی و کانالهای ناشناس برای انتشار اولیه.
• بهرهگیری از تصاویر و ویدئوهای قدیمی یا جعلی برای تقویت شایعات.
• بازنشر توسط رسانههای خارجی و معاند برای افزایش دامنه اثرگذاری.
• تکرار هدفمند یک موضوع در بازه زمانی کوتاه برای القای واقعی بودن آن.
• استفاده از الگوریتمهای شبکههای اجتماعی برای دامنزدن به بازنشر سریع و گسترده.
اقدامات مقابلهای و دفاع رسانهای
• ستاد رسانهای کشور با مدیریت سریع اطلاعرسانی، شفافسازی اخبار و انتشار گزارشهای رسمی، بسیاری از شایعات و اخبار جعلی را در مراحل اولیه خنثی کرد.
• ارسال پیامک و نامههای هشداری: ستاد رسانه با ارسال پیامک و نامههای هشداری به نهادها و مخاطبان کلیدی، مردم و مسئولان را نسبت به شایعات حساس و آگاه نمود.
• اقدامات افندی و پدافندی رسانهای: شامل تدابیر پیشگیرانه و واکنشهای هدفمند به شایعات بود که باعث شد بسیاری از عملیات روانی دشمن اثرگذاری زیادی نداشته باشد.
• نتیجه: ترکیب اقدامات ستاد رسانه، پیامکها و نامههای هشداری و تدابیر دفاعی رسانهای توانست موج شایعات را کنترل کند و از تشدید ناامنی روانی و اجتماعی جلوگیری نماید.
نتیجهگیری
شایعات پس از جنگ ایران و اسرائیل بخشی از یک عملیات روانی سازمانیافته بودند که ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی را همزمان هدف قرار دادند. موج بیش از ۶۰۰ خبر جعلی با میانگین ۵ میلیون بازدید و حدود ۴ هزار بار بازنشر هر خبر، همراه با بازنشر گسترده توسط شبکهها و رسانههای خبری معاند، نشان میدهد که هدف اصلی تضعیف روحیه مردم، ایجاد بیاعتمادی نسبت به نهادهای رسمی و القای ناتوانی ایران در برابر دشمنان خارجی بوده است.
مقابله با چنین موجهایی نیازمند ارتقای سواد رسانهای جامعه، شفافیت و اطلاعرسانی بهموقع از سوی نهادهای رسمی و ایجاد مراکز مستقل راستیآزمایی ( fact-checking) است تا شایعات در همان مراحل اولیه خنثی شوند. تجربه نشان میدهد که مدیریت جنگ روانی به اندازه مدیریت میدان نبرد اهمیت دارد.