به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در حال بررسی طرحی است که بر اساس آن سن ورود کودکان به مدارس از شش سال به پنج سال تغییر میکند. در حال حاضر سن ورود کودکان به اول دبستان شش سال تمام است، یعنی دانشآموزان برای ورود به پایه اول باید تا اول مهرماه که سال تحصیلی آغاز میشود، به شش سال تمام رسیده باشند.
با تصویب این طرح کودکان باید یک سال زودتر به کلاس اول بروند با اینکه طرح هنوز به تصویب نهایی نرسیده، اما اظهارنظرها و حواشی آن در جامعه مطرح شده است. سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس از این طرح و ابعاد مختلف آن گفت.
احسان عظیمی راد، سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سؤال که اخیراً در مرکز پژوهشهای مجلس و کمیسیون تحقیقات مجلس طرحی ارائه شده تا سن ورود به مدرسه کاهش پیدا کند میگوید: «این طرح با عنوان «تقویت نظام آموزش و پرورش» در کمیسیون آموزش مطرح شده است.
طرح به دنبال این است که ناهماهنگی در عرصههای سیاستگذاری و اجرایی کشور را در حوزه تعلیم و تربیت برطرف کند. بنابراین دارای مفاد مختلفی به منظور تقویت نظام آموزش و پرورش است. یکی از موارد مطرح شده در آن «کاهش سن ورود به پایه اول دبستان به پنج سال تمام» است که این موضوع در حال حاضر بین صاحبنظران آموزش محل بحث و گفتوگوست. البته موضوع در صحن کمیسیون مطرح شده، مواردی از آن مورد تصویب قرار گرفته و به برخی از موارد هم ایراداتی گرفته شده است.»
سخنگوی کمیسیون آموزش در پاسخ به اینکه تصویب این طرح به معنای اجباری شدن پیش دبستانی است و آیا ساختارهای لازم برای اجباری شدن پیش دبستانی در کشور وجود دارد، میگوید:«برخی معتقدند برای اجرای این طرح نیازمند تغییرات ساختاری در آموزش و پرورش هستیم.» عظیمیراد با تأکید بر اینکه در حال حاضر سن ورود به مدرسه 6 سال تمام است، توضیح میدهد: «البته مسأله سن ورود به دبستان از 5 سالگی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هم مطرح شده است. در این سند سن لازم التعلیم بودن کودکان 5 سال تعیین شده است. اما فعلاً سن ورود به مدرسه 6 سالگی است.»
او با بیان اینکه در مادهای از طرح، این پیشنهاد مطرح شده است که سن ورود از 6 سالگی به 5 سالگی تغییر پیدا کند، میگوید:«مراحل بررسی این طرح تا دو یا سه ماه آینده در کمیسیون به اتمام میرسد و برای تصویب نهایی به صحن میرود. البته در صورت تصویب طرح، مبنای اجرای آن سه یا چهار سال آینده خواهد بود.»
سخنگوی کمیسیون آموزش با بیان اینکه کمیسیون آماده شنیدن نظر همه دلسوزان تعلیم و تربیت است، تأکید میکند: «هر چند در جلسات مختلف کمیسیون اعضای کمیته آموزش و پرورش، شورای عالی آموزش و پرورش و صاحبنظران این حوزه حضور دارند، اما کمیسیون آماده شنیدن و استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت است.»
هنوز چیزی تغییر نکرده است
حمیدرضا شیخالاسلام، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک نیز با تأکید بر اینکه تاکنون هیچ برنامهای مبنی بر اجباری شدن دوره پیشدبستانی مصوب نشده است و تغییری در ترکیب مقاطع تحصیلی اعمال نمیشود میگوید:«تغییر ترکیب مقاطع تحصیلی و اجباریشدن دوره پیشدبستانی نادرست است، تاکنون هیچ برنامه و مصوبهای مبنی بر اجباری شدن دوره پیشدبستانی یا تغییر در ترکیب دورههای آموزش رسمی اعلام نشده است.»
شیخالاسلام با تکذیب خبر بازگشت مدارس به شرایط ۵، ۳، ۴ - پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و چهار سال دبیرستان - و اجباری شدن دوره پیشدبستانی، میگوید:«با توجه به اهمیت دوره اوان کودکی در موفقیت تحصیلی و نقش مهم این دوره در شکلگیری شخصیت افراد، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درصدد است طرحی را برای اعتباربخشی به دوره پیشدبستانی آماده کند؛ طرحی که میتواند زمینهساز افزایش نرخ پوشش کودکان در دو دوره پیشدبستانی ۱ و ۲ شود.» او تأکید میکند: «تاکنون هیچ برنامه و مصوبهای مبنی بر اجباری شدن دوره پیشدبستانی یا تغییر در ترکیب دورههای آموزش رسمی اعلام نشده و همه موضوعات مطرحشده در حد گمانهزنی رسانهای است.» در همین رابطه موسیالرضا کفاش، معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش نیز به ایسنا گفته با استناد بر مطالعات انجام شده، «کاهش سن ورود کودکان به پایه اول دبستان به ۵ سال تمام» به نفع کودکان نیست. این موضوع در حال حاضر بین صاحبنظران آموزش و پرورش محل بحث و گفتوگوست، اما نظر ما این است که سن ورود به پایه اول ابتدایی که هماکنون شش سال تمام است، به نفع دانشآموزان بوده و تسریع تحصیلی را که بخواهد با پنج سال تمام انجام شود کارشناسان به صلاح نمیدانند.»
کودک روبات نیست
این موضوع که سن تعلیم و تربیت کودکان را میتوانیم از 5 سالگی شروع کنیم از سالها پیش در کشور مطرح بوده است. مسئولان میگویند این طرح بر اساس «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» است؛ اما آیا واقعاً کودکان برای چنین تغییری آمادهاند؟ فاطمه علایی، روانشناس نیز با بیان اینکه کودک روبات نیست به روانشناسی رشد اشاره میکند: «کودک در هر مرحله از زندگیاش توانایی خاصی برای یادگیری دارد و نمیتوانیم مانند روبات، مفاهیم را به ذهن او تزریق کنیم.» او توضیح میدهد:«متأسفانه هنوز تعریف دقیق و روشنی از سن کودکی در کشورمان نداریم.
هنوز نمیدانیم چه سنی برای آموزش مستقیم به کودکان مناسب است، هنوز جزئیات دقیقی از این طرح را هم نمیدانیم. در بسیاری از کشورها کودکان از 5 سالگی به مدرسه میروند، اما ورود آنها به مدرسه به معنای این نیست که پشت میز بنشینند و فقط یک سری محفوظات به آنها دیکته شود. در آن کشورها سیستمهای آموزشی مهارت محورند. اما سیستم آموزشی کشورمان سالهاست که با مهارت محوری فاصله دارد. با این ساختارهای موجود یک سال زودتر به مدرسه رفتن نه به کودک و نه به سیستم آموزشی کمکی نخواهد کرد.» این روانشناس در پاسخ به این سؤال که برخی کودکان نسل جدید را باهوش میدانند و معتقدند میتوانند به راحتی جذب سیستم آموزشی شوند، میگوید: «ممکن است که امروز یک کودک 4 یا 5 ساله باهوشتر از کودکان همین سن در 10 سال قبل به نظر بیاید، اما نگرانی جدی این است که این کودک ممکن است از نظر روانی و عاطفی هنوز توانایی ارتباط با همسالان یا نشستن سر کلاس و پیروی از قوانین مدرسه را نداشته باشد. به عبارتی ممکن است نتواند با محیط مدرسه کنار بیاید.
بنابراین احتمال دارد با ورود زودهنگام به سیستم آموزشی شوق و اشتیاق یادگیری را از دست بدهد، کما اینکه همین حالا هم اشتیاق چندانی در میان دهه نودیها برای درس و مدرسه نمیبینیم.» علایی با تأکید بر اینکه باید بازی محوری و مهارت محوری در رأس برنامههای آموزشی برای کودکان قرار گیرد توضیح میدهد: «مدارس باید تبدیل به فضایی شاد و مفرح برای کودکان شوند، بازی محور بودن عنصر اصلی این دوره است. کودک باید بتواند با آزادی عمل، تجربیاتی به دست بیاورد، دست ورزی و کشف کند و ناظر بر این موارد فرآیند رشد و تربیت و یادگیری هم اتفاق بیفتد. این ذهنیت رایج که مرکز پیش دبستانی یا کودکستان یک ساختمان یا مجموعه فضاهایی شبیه مدرسه است، باید شکسته شود.
البته قرار هم نیست که از فضاهای غیر استاندارد استفاده کنیم، اما برخی قالبهای رایج از نظر مکانی و ظاهری باید تغییر پیدا کنند. هر چند به مربیان توانمند هم نیاز است که بتوانند راهبری این مدل را انجام دهند. وقتی این گونه نگاه کنیم خود به خود آموزش هم اتفاق میافتد.»
این روانشناس با تأکید بر لزوم آموزش مهارت زندگی به کودکان زیر 6 سال میگوید: «کودکان ما باید تحمل شکست را داشته باشند و بدانند همیشه در بازیها برنده نیستند. وقتی کودکی از سن پایین این موارد را یاد بگیرد، آمادگی موفقیت در زندگی شخصی را هم کسب میکند و اگر به هر دلیلی به پیروزی مورد نظرش نرسید، دچار بحران روحی نمیشود. از این گذشته امروز در دنیا با انواع مختلف واژههایی مثل سواد، سواد عاطفی، مالی و... روبهرو هستیم، دیگر سواد، فقط خواندن و نوشتن نیست. متأسفانه امروز در جامعه این نکته که بچه من قبل از ورود به مدرسه میتواند بخواند و بنویسد مایه فخر و مباهات والدین شده است در حالی که کودکان ما در زمینه سواد عاطفی، مالی و... بیسواد هستند، چون به آنها نیاموختهایم، اگر به مشکلی برخورد کردند چگونه باید آن را مدیریت کنند. تصور کنید همین کودکان بزرگ میشوند و ما در جامعه با بزرگسالان بیسواد مواجه خواهیم شد، در جامعه نگاه کنید چه تعداد افراد تحصیلکردهای داریم که در زندگی شخصی شکست خوردهاند یا با کوچکترین بحرانی فرو میریزند، چون مهارتهای زندگی را یاد نگرفتهاند. بنابراین همه این موارد ریشه در عدم آموزش دارد، پس بهتر است اگر قرار است سن ورود بچهها به مدارس تغییر کند قبل از آن به فکر آموزش مهارتهای اولیه به آنها باشیم تا از آسیبهای بعدی آنها در آینده جلوگیری شود.»