جشنواره موسیقی جوان در دوراهی افتخار و کماثری
اقتصاد ایران: هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان در حالی به نهمین روز رسید که داوران ضمن تمجید از استعدادهای تازه، از نبود حمایتهای نهادی و ضعف اثرگذاری این رویداد بر جریان اصلی موسیقی کشور انتقاد کردند.
نگاه انتقادی داوران به کارکرد جشنواره
محمدرضا ابراهیمی پیش از آغاز داوریها خطاب به شرکتکنندگان جوان تأکید کرد که «در هنر، رقابت نباید اصل باشد» و جایگاه اول یا دوم نمیتواند مسیر هنری کسی را تعیین کند. این سخن نشان میدهد که حتی در سطح داوری نیز نگرانیهایی درباره تأکید بیش از حد بر بُعد رقابتی جشنواره وجود دارد.
حسین بهروزینیا، نوازنده برجسته عود و داور این بخش، در حاشیه نهمین روز جشنواره اظهار داشت: «اساس جشنواره استعدادیابی و تقویت جریان موسیقی در نسل جوان است.» او ضمن تأیید اهمیت حضور خانوادهها و حمایت والدین، به پرسشی بنیادین اشاره کرد: پس از پایان رقابتها چه نهادی مسئول هدایت و حمایت حرفهای این استعدادهاست؟
شکاف میان شناسایی استعداد و حمایت پایدار
بهروزینیا معتقد است که جشنواره، نوجوانان و جوانان مستعد را شناسایی میکند، اما مسیر حرفهای آنان همچنان در هالهای از ابهام است. او تأکید کرد: «محل بحث اینجاست که آیا پس از موفقیت در رقابتها جایی هست که از این افراد حمایت کند یا خیر.»
این نقد نشان میدهد که جشنواره، اگرچه بهعنوان سکوی اولیه موفق عمل کرده، اما در نبود سازوکارهای حمایتی، نقش آن به کشف محدود میشود نه پرورش. مقایسه با نمونههای بینالمللی نیز این ضعف را برجستهتر میکند؛ در بسیاری از کشورها، جشنوارههای جوانان به بورسهای تحصیلی، برنامههای آموزشی یا فرصتهای اجرایی منتهی میشوند، اما در ایران این پیوند هنوز برقرار نشده است.
محدودیتهای ساختاری در فضای فرهنگی کشور
محمدسعید شریفیان، آهنگساز برجسته و داور بخش آهنگسازی جشنواره، در گفتوگویی صریحتر تأکید کرد که «بازخورد جشنواره در فضای فرهنگی و هنری کشور بسیار ضعیف است.» او با اشاره به کیفیت بالای آثار رسیده به بخش آهنگسازی گفت: «تا کنون نزدیک به 70 اثر داوری کردهام که بسیاری از آنها بسیار عالی هستند.» اما به باور او، این استعدادها در سکوت و خلوت پرورش یافتهاند و فضای فرهنگی موجود امکان بروز کاملشان را نمیدهد.
شریفیان در ادامه افزود: «جشنواره نمیتواند خارج از فضای حاکم بر هنر و فرهنگ کشور عمل کند. در حد خودش خوب کار میکند، اما شرایط عمومی اجازه نمیدهد به دستاوردهای بزرگ برسد.» این دیدگاه، انتقادی بنیادین به ساختار مدیریتی و سیاستگذاری فرهنگی کشور است؛ جایی که حتی بهترین جشنوارهها نیز نمیتوانند اثرگذاری عمیقی داشته باشند.
جشنواره در آیینه تجربه جهانی
بررسی جشنواره موسیقی جوان در قیاس با جشنوارههای مشابه بینالمللی نشان میدهد که نقاط قوت آن، یعنی تنوع آثار و گستردگی حوزهها (از موسیقی سنتی تا کلاسیک و مقامی)، قابل توجه است. با این حال، در سطح جهانی، جشنوارههای جوانان معمولاً به شبکهای از حمایتهای آموزشی، تولیدی و اجرایی متصل هستند. به همین دلیل، خروجی آنها نه فقط معرفی استعداد، بلکه ورود موفق آنان به صنعت موسیقی است.
در ایران اما به گفته شریفیان، حتی طرحهایی که برای حمایت از آهنگسازان جوان در ارکستر سمفونیک تهران ارائه شده بود، به دلیل تغییر مدیریتها به سرانجام نرسیده است. او نمونهای را یادآور شد: «قرار بود آثار برگزیده جوانان توسط ارکستر اجرا شود، اما تغییرات مدیریتی مانع تحقق این برنامه شد.»
بُعد اجتماعی و روانی جشنواره
با وجود این انتقادات، جشنواره موسیقی جوان تأثیر اجتماعی قابل توجهی نیز دارد. حضور خانوادهها، تشویق نوجوانان و ایجاد فضایی برای تجربه نخستین اجراها، بُعد روانی و انگیزشی مهمی را به همراه دارد. بهروزینیا میگوید: «خوشبختانه گرایش به یادگیری موسیقی در اکثر خانوادههای ایرانی مشاهده میشود و این جشنواره محلی است که جوانان بتوانند مهارتهای خود را محک بزنند.»
از منظر روانشناسی موسیقی، چنین تجربههایی میتواند نقش مهمی در افزایش اعتمادبهنفس، تثبیت هویت هنری و شکلگیری مسیر حرفهای ایفا کند. هرچند نبود حمایتهای بعدی، ریسک دلسردی و رهاشدن استعدادها را افزایش میدهد.
تحلیل فنی و محتوایی اجراها
در بخش عود، سه رده سنی الف، ب و ج روی صحنه رفتند. سطح اجراها به گفته داوران نشاندهنده ارتقای کیفی نسبت به سالهای گذشته بود. بهروزینیا بر این نکته تأکید کرد که «سطح کیفی آثار تغییر یافته است» و این خود نشانهای از تأثیر مثبت جشنواره در بالا بردن استانداردهای آموزشی در میان جوانان است.
در بخش آهنگسازی نیز، تنوع آثار رسیده چشمگیر بود؛ از قطعات ارکسترال و الهامگرفته از موسیقی بومی تا تجربههای مدرن با سازهای جهانی. این گستردگی بیانگر آن است که نسل تازه موسیقی ایران نه تنها به سنتهای بومی وفادار مانده، بلکه به دنبال تجربههای جهانی نیز هست.
پرسش اصلی: آینده جشنواره به کدام سو؟
با وجود تحسینها، پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا جشنواره موسیقی جوان میتواند از سطح یک رقابت سالانه فراتر رود و به نهادی تأثیرگذار در صنعت موسیقی کشور بدل شود؟
پاسخ داوران، ترکیبی از امید و تردید است. بهروزینیا معتقد است که جشنوارهها ذاتاً به رشد موسیقی کمک میکنند و رقابت سالم ایجاد میکنند. اما شریفیان هشدار میدهد که «در فضای کلی موسیقی کشور کمبودهایی هست که اجازه نمیدهد جشنواره ملی موسیقی جوان دستاوردهای بزرگ داشته باشد.»
پسزمینه و اهمیت تاریخی جشنواره
جشنواره ملی موسیقی جوان از نخستین دورههای خود تا امروز نقش مهمی در معرفی استعدادهای درخشانی ایفا کرده است. بسیاری از نوازندگان و آهنگسازان مطرح امروز، نخستین بار در همین جشنواره شناخته شدند. استمرار 18 دوره نیز خود نشانهای از اهمیت و جایگاه این رویداد در فضای موسیقی ایران است.
با این حال، آنچه امروز مورد نقد قرار میگیرد، همان شکاف میان «شناخت» و «پرورش» است؛ جشنوارهها کشف میکنند، اما ساختار فرهنگی و آموزشی کشور باید پرورش دهد؛ وظیفهای که هنوز به درستی انجام نمیشود.
هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با دبیری حمیدرضا اردلان تا 26 شهریور در تالار رودکی ادامه دارد و علاقهمندان میتوانند اجراها را دنبال کنند. اما فراتر از اجراها، پیام اصلی نهمین روز این جشنواره، بازتاب نگاه انتقادی داوران است: جشنواره خوب کار خود را انجام میدهد، اما در غیاب سیاستهای حمایتی و ساختارهای فرهنگی کارآمد، نمیتواند به تنهایی بار تحول موسیقی ایران را بر دوش بکشد.
شاید آینده این جشنواره نه فقط در استمرار رقابتهای سالانه، بلکه در ایجاد سازوکارهایی برای هدایت حرفهای جوانان باشد؛ جایی که استعدادهای شناساییشده، فرصتهای واقعی برای رشد، آموزش و حضور در صحنه ملی و بینالمللی بیابند. تنها در این صورت است که جشنواره موسیقی جوان میتواند بهجای سکوی موقت، به پلی پایدار برای آینده موسیقی ایران تبدیل شود.