انتقاد تند دیپلمات سابق ترکیه از اردوغان و فیدان
اقتصاد ایران: سفیر سابق ترکیه در واشنگتن، بر این باور است که هاکان فیدان نیز مانند بسیاری از سیاستمدارانی که در صف حزب عدالت و توسعه قرار گرفتهاند، از مردم فاصله گرفته و اجازه طرح هیچ انتقادی را نمیدهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در چند سال گذشته، تعداد قابل توجهی از موسسین حزب عدالت و توسعه، مقامات بالا و افرادی که در سال 2001 میلادی و در اثنای تاسیس حزب با اردوغان همراه بودند، راه خود را از او جدا کردند. از عبدالله گل، علی باباجان، عبداللطیف شنر و داود اوغلو گرفته تا بسیاری از دیپلماتهای رده بالا، حالا عملاً در صف منتقدین و مخالفین حزب حاکم هستند.
یکی از این چهرههای مشهور، نامقتان است. او مدتها به عنوان یکی از چهرههای برجسته تیم سیاست خارجی اردوغان، به عنوان سفیر ترکیه در آمریکا، نقش مهمی در توسعه روابط آنکارا – واشنگتن ایفا کرد. ولی حالا او نیز به مخالفین پیوسته و به عنوان نماینده مردم استانبول در پارلمان ترکیه و معاون سیاست خارجی رهبر حزب جمهوری خلق، انجام وظیفه میکند.
تان در یک یادداشت تحلیلی، مشاهدات خود از تغییرات آشکار در مشی و مرام سیاسی اردوغان، هاکان فیدان و دیگر مقامات حزب حاکم را بیان کرده و آنان را به باد انتقاد گرفته است.
تان معتقد است که هاکان فیدان نیز مانند بسیاری از سیاستمدارانی که در صف حزب عدالت و توسعه قرار گرفتهاند، از مردم فاصله گرفته و اجازه طرح هیچ انتقادی را نمیدهد.
بخشهایی از یادداشت او را با هم مرور میکنیم:
فیدان در پایانِ راه، سوریه در آغاز راه
افرادی مانند هاکان فیدان، حتی در شرایطی که وظایف امنیتی و دیپلماتیک بر عهده داشته باشند، باز هم عادت دارند در قامت مدافعین و سخنگویان حزب عدالت و توسعه ظاهر شوند.
حالا مدتهاست که هاکان فیدان هم با نگاه از بالا به پایین و موقعیتی مغرورانه با خبرنگاران و اصحاب رسانه صحبت میکند. او نیز مانند دیگر سیاستمداران حزب عدالت و توسعه، به جای آن که به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد، تمایل دارد حتماً نیش و کنایهای به حزب جمهوری خلق و دیگر مخالفین حزب حاکم بزند.
حالا نزدیک به یک ربع قرن است که این دسته از سیاستمداران جبهه اردوغان، میدان را به تمامی به دست گرفتهاند و به هیچکدام از دیگر جریانات سیاسی ترکیه اجازه اظهار نظر نمیدهند.
یکی دیگر از عادات سیاستمداران حزب عدالت و توسعه و از جمله هاکان فیدان وزیر امور خارجه کابینه اردوغان، این است که به هیچ خبرنگاری اجازه نمیدهند سوالی طرح کند که از قبل هماهنگ نشده باشد!
باید یکایک سوالات، یا از قبل با خود فیدان هماهنگ شود و یا این که خود او، سوالاتی را در اختیار خبرنگاران دستگاههای رسانهای آکپارتی میگذارد تا مثلاً از او بپرسند و پاسخ دریافت کنند!
این رویه، درست مانند همان سنت تبلیغاتی دوران آلمان نازی است! با منابع مالی و بودجههای ملی ترکیه، تمام رسانهها و تریبونها را در دست گرفتهاند، ولی رسانه و تریبون را فقط در مسیر منافع حزبی خود به کار میگیرند و در عین حال، به هر که صلاح بدانند پاداش و مروارید عطا میکنند، اما دیگران را با سوء استفاده از قدرت قوه قضاییه، به راحتی به حاشیه میرانند، به زندان میفرستند و اجازه نمیدهند اثری از آزادی بیان در ترکیه دیده شود.
مرور رفتارها و اقدامات دو سال اخیر دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه، گویای این است که از خود اردوغان گرفته تا هاکان فیدان و دیگران، غالباً از مردم فاصله گرفتهاند و به روال سابق، حاضر نیستند در جمع شهروندان حضور پیدا کنند.
میدانید که کاخ ریاست جمهوری اردوغان در بش تپه آنکارا، بیش از هزار اتاق دارد! هاکان فیدان و دیگران در همین اتاقها و تالارها، مداوماً در حال برگزاری جلسه و مصاحبه هستند و در نتیجه کسی آنها را نمیبیند و در معرض انتقادات مخالفین نیز قرار نمیگیرند.
آنها بیهدف در راهروهای تاریک و پر پیچ و خم این کاخ هزار اتاقه پرسه میزنند و یکدیگر را ستایش میکنند.
متاسفانه بسیاری از مقامات و کادرهای رده بالای سیاسی، اجرایی و فرماندهان نظامی در این میان به دنبال خودشیرینی و خودنمایی هستند و کسی حاضر نیست از رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و سیاستهای دولت، انتقاد کند.
تازهترین مثال که توجه همه رسانهها را جلب کرد، در اثنای بازدید اردوغان از نمایشگاه تکنوفست نیروی دریایی ترکیه در استانبول بود. در گوشهای از یک غرفه، ماکت بزرگی از یک ناو هواپیمابر جنگی به نمایش گذاشته بود اما دو ژنرال عالیرتبه نیروی دریایی، برای جلب توجه اردوغان، این سو و آن سوی آن میز سنگین را گرفته و کشان کشان آن را نزد جناب رئیس جمهور بردند تا از نزدیک آن را تماشا کند!
مساله به همین جا ختم میشود؟ خیر. وضعیت تراژیک-کمیک افسران ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه را به خاطر بیاورید که که در دانشگاه دفاع ملی، برای خوشایند اردوغان، به جهاد گرایان سوری سلام نظامی دادند!
بگذارید مثال دیگری بیاوریم. میدانید که شرکت پهپادسازی بایکار، به سلجوق بیرقدار داماد کوچک اردوغان تعلق دارد. برای این که شرکت مزبور ورشکست نشود، با لئوناردوی ایتالیا شریک شد و در یک رقابت ناعادلانه با شرکت پهپادسازی دولتی آسلسان، امتیازات فراوانی کسب کرده است.
به عبارتی روشن، حتی در صنایع دفاعی ترکیه که دارای اهمیت ملی است، انحصار شخصی و خانوادگی بر منافع کشور ترجیح داده میشود.
در چنین فضایی است که یک روزنامه نگار، حرفهای و متعهد مانند فاتح آلتایلی که اردوغان را به باد انتقاد گرفته بود، از چند ماه پیش روانه زندان شده و روزگارش را پشت میلههای سپری میکند.
آلتایلی همان روزنامه نگار جسوری است که با ذکر مثالهایی از تاریخ عثمانی، به این اشاره کرده بود که خویشاوندسالاری چه لطماتی دارد و تا چه اندازه موجب انزجار شهروندان میشود. اما واکنش دولت چه بود؟ آلتایلی را به اتهام توهین به رئیس جمهور روانه حبس کردند!
اردوغان در هیچکدام از مسائل مهم سیاسی، از کسی مشورت نمیگیرد و به عنوان مثال، در یک چشم به هم زدن، کمیسیونی را برای تدوین قانونی جهت پایین آوردن اعضای پ.ک.ک از کوهها و قانون دیگری برای آزادی اعضای پ.ک.ک از زندانها تشکیل داد. اما فیدان و اردوغان فکری به حال مساله سوریه نکردند و هر چند وقت یک بار، هم اردوغان و هم فیدان، دوباره تهدید به حمله نظامی به شمال سوریه را پیش میکشند.
بر اساس آن چه در ماشین تبلیغاتی حزب حاکم تبلیغ شد، اردوغان با عنوان اغراقآمیز «رهبری در سطح جهانی» در سالگرد نبرد ملازگرد به شهر اخلاط رفت و از سلجوقیان عثمانیان یاد کرد، اما در سالگرد ظفر آتاترک، حاضر نشد در مراسم خاصی حضور پیدا کند.
اردوغان درست در همان مراسم ملازگرد، یک بار دیگر به زبان تهدید نظامی پناه برد و خطاب به شبه نظامیان کُرد شمال سوریه اعلام کرد: «اگر شمشیر از غلاف بیرون بیاید، دیگر جایی برای کلام و قلم باقی نخواهد ماند. در چنین شرایطی، هاکان فیدان نیز در مقام وزیر امور خارجه، به جای آن که تدبیر سیاسی ویژهای اتخاذ کند، طوری برنامهریزی کرده تا هر هفته دست کم یک بار در یکی از شبکههای تلویزیونی نزدیک به حزب عدالت و توسعه روبروی دوربین بنشیند و به سوالاتی پاسخ دهد که در آنها، خبرنگار، نهایتاً جرات دارد بگوید: بسیار خوش سیما و با ابهت به نظر میرسید!
جنبه عجیب ماجرا اینجاست، او هنوز هم در همان حال و هوای دوران ریاست سرویس اطلاعاتی میت است و تلاش میکند تا استانداردهای آژانس اطلاعاتی را در وزارت امور خارجه برقرار کند!
از سویی دائماً در تلاش است تا در کانون توجه باشد و از دیگر سو، نشان دهد که از همه چیز اطلاع دارد و همه چیز تحت کنترل اوست. این در حالی است که او حالا بر یک مسند دیپلماتیک تکیه کرده و وزرای امور خارجه باید بدانند چه زمانی وقت سکوت است و دقیقاً باید چه زمانی و کجا صحبت کنند.
ما در چندین کتاب سیاستمداران مشهور دنیا خواندهایم که به نیکی از احمد داود اوغلو وزیر اسبق امور خارجه ترکیه یاد کرده و سخنان و جملات او را در زندگینامه و خاطرات خود به تاریخ تبدیل کردهاند.
اما هاکان فیدان، بیشتر به دنبال جلب توجه است و عادت دارد در مورد سیاستمداران خارجی، نام کوچک آنها را به زبان بیاورد: «من به استیو (ویتکاف) گفتم»، «من دوباره صبح دیروز با جیحون (بایراموف) گپ زدم».
نمیدانم آیا این سخنان او بعدها در کتابها ثبت خواهد شد یا نه. این را هم نمیدانیم که حاضر است در مورد پایاننامه دکترا پس از ارائه مدرک از دانشگاه آمریکایی که از راه دور تکمیل شده، توضیحی ارائه دهد یا خیر.
تنها چیزی که میتوانیم با اطمینان در مورد آن صحبت کنیم، این است که خود هاکان فیدان نیز درباره سیاست خارجی فعلی ترکیه در سوریه و ادامه مسیر، درک روشنی ندارد و مشخص نیست چه خواهد شد.
با توجه به بحران اقتصادی کنونی ترکیه و عدم اطمینان در مورد چگونگی تأمین مالی حضور نظامی فعلی، آیا میتوان هزینه یک حمله گسترده را هم تامین کرد؟
اساساً فیدان طوری صحبت میکند که انگار وزیر امور خارجه سوریه است، نه وزیر امور خارجه ترکیه! در شرایطی که سوریه هنوز هم فاقد دولت، ارتش، زنجیره فرماندهی و کنترل و نظم و انضباط است، فیدان به راحتی تعیین تکلیف میکند. غافل از این که ایجاد یک ارتش منظم از شبهنظامیان موجود و به ویژه از جهادیهای سلفی غارتگر و خشن، یا غیرممکن است یا مستلزم طی کردن مسیری بسیار دشوار و طولانی.
انتهای پیام/