بازخوانی بیانیه مداخله جویانه اسرائیل؛ وقتی دولت لبنان نتانیاهو را ذوقزده میکند!
اقتصاد ایران: لحن بیانیه نتانیاهو درباره تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت و دعوت ضمنی او برای عادیسازی میان این کشور با تلآویو، علاوه بر افشای نیات خطرناک اشغالگران، زنگ خطر را برای لبنانیها به صدا درمیآورد تا متوجه خطای بزرگ دولت خود شوند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که چند هفته از تصمیم غیرمسئولانه و غیر ملی دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت میگذرد، روز گذشته، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر با صدور بیانیهای از دولت لبنان قدردانی کرد!
ذوق زدگی نتانیاهو از تصمیم غیرمسئولانه دولت لبنان علیه مقاومت
در بیانیهای که توسط دفتر نتانیاهو صادر شد آمده که «تلآویو آماده حمایت از لبنان و همکاری با این کشور برای حرکت به سمت آینده امن و با ثبات است».
دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر بدون اشاره به تجاوزات مستمر این رژیم علیه لبنان مدعی شد که «اگر لبنان در راستای خلع سلاح حزب الله گام بردارد، اسرائیل هم حضور اشغالگرانه خود در لبنان را با هماهنگی آمریکا کم میکند».
در این زمینه روزنامه الاخبار لبنان در مقالهای به قلم علی حیدر، نویسنده برجسته لبنانی بیانیه صادر شده توسط دفتر نتانیاهو را بیانگر مسیری خطرناک دانست که قرار است برای لبنان و منطقه ترسیم شود. خلاصه این مقاله به شکل زیر است.
خطر بزرگی که دولت لبنان برای حاکمیت این کشور ایجاد کرده است
بیانیه دیروز دفتر نتانیاهو در مورد تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت را نمیتوان صرفاً یک بیانیه سیاسی دانست؛ بلکه بیانگر مسیری استراتژیک است که قرار است برای لبنان و منطقه ترسیم شود.
در حالی که فشارهای داخلی بر مقاومت در لبنان، در حال تشدید بوده و تلاشهای مداوم رژیم صهیونیستی برای از هم پاشیدن جبهه داخلی لبنان ادامه دارد و مزدوران دشمن هم سعی دارند آنچه را که صهیونیستها در جنگ به دست نیاوردند، به شکل رایگان تقدیم آنها کنند، بیانیهای که دفتر نخست وزیری رژیم اشغالگر در چارچوب قدردانی از دولت لبنان صادر کرده را نمیتوان صرفاً یک سری جملات و کلمات دانست؛ بلکه ابزاری در نبردی بلند مدت با هدف تغییر شکل معادلات حاکمیت و قدرت این کشور است.
نکته قابل توجه در مورد این بیانیه آن است که مستقیماً توسط نتانیاهو صادر شده که یک تحول غیر معمول به شمار میرود. این بیانگر میزان خطرناک بودن تصمیم دولت لبنان علیه سلاح مقاومت است که اسرائیل آن را به عنوان یک رویداد داخلی در لبنان تلقی نمیکند؛ بلکه این اقدام را گامی استراتژیک در راستای منافع تل آویو میداند.
روشن است که بیانیه دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی یک واکنش انفعالی نیست، بلکه تلاش برای تثبیت چیزی است که اسرائیل آن را نتیجه فشارهای سیاسی و دیپلماتیک اعمال شده توسط طرفهای بینالمللی و منطقهایِ همدست با این رژیم علیه بیروت میداند.
هدیه رایگان دولت نواف سلام به اشغالگران
آنچه که از محتوای بیانیه دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی پیداست، این است که تصمیم دولت لبنان یک ابتکار مستقل نیست، بلکه پاسخی به فشارها و شرط بندیهای خارجی است. اسرائیل که از طریق جنگ و با وجود ضربات شدیدی که به لبنان و حزب الله وارد کرد، نتوانست سلاح مقاومت را از بین ببرد، این بار شرط بندیهای خود را به داخل لبنان کشیده و معتقد است اختلافات سیاسی در این کشور میتواند درهایی را برای اسرائیل باز کند که تانکها و هواپیماهای این رژیم به آن نرسیدند.
بنابراین به راحتی میتوان از مضمون بیانیه دفتر نتانیاهو فهمید که تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت، یک پیروزی نیابتی برای اسرائیل محسوب میشود و به آن اجازه میدهد مسیر جدیدی را برای از بین بردن معادله دفاعی لبنان ترسیم کند؛ معادلهای که از زمان آزادسازی این کشور از زمان جنگ جولای 2006 تاکنون توسط مقاومت ایجاد شده و عامل بازدارندگی لبنان مقابل تهدیدات و تجاوزات رژیم صهیونیستی بوده است.
زمانی که نتانیاهو تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت را تصمیمی بسیار مهم توصیف میکند، این فقط یک تعریف و تمجید گذرا نیست بلکه تاکید بر این نکته است که آنچه که اتفاق افتاده، پایان راه نیست؛ بلکه آغاز یک مسیر جدید است، به طوری که این گام سنگ بنایی برای اقدامات خطرناک بعدی است که میتواند موازنه قدرت را در لبنان و منطقه تغییر دهد.
از این منظر، هر امتیاز داخلی در لبنان که به صهیونیستها داده میشود، فرصتی اضافی برای آنهاست تا حوزه فشار خود را نه تنها بر لبنان بلکه کل منطقه گسترش دهند. لحن گستاخانه بیانیه نتانیاهو را میتوان در بیتوجهی کامل و قابل پیش بینی او به واقعیت اشغالگری مداوم و تجاوزات مستمر علیه حاکمیت لبنان در زمین، دریا و هوا مشاهده کرد.
طرح اسرائیل برای خالی کردن لبنان از همه عناصر قدرت و فاع
از طرف دیگر، متن بیانیه نتانیاهو به گونهای است که رژیم صهیونیستی را به عنوان نگهبان حاکمیت لبنان معرفی کرده؛ در حالی که این رژیم بزرگترین تهدید برای لبنان و همه کشورهای عربی از زمان اشغال فلسطین از نزدیک به 8 دهه گذشته تاکنون بوده است.
این لحنی که در بیانیه نخست وزیری رژیم صهیونیستی اتخاذ شده، اقدامی عامدانه و با هدف تضعیف مشروعیت مقاومت در ذهن لبنانیها و همه ملتهای عربی بوده و نکته تاسف بار اینجاست که دولت لبنان به گونهای رفتار کرده که اسرائیل به عنوان یک رژیم اشغالگر و بزرگترین دشمن لبنان، خودش را به عنوان شریکی در ایجاد ثبات و امنیت در این کشور معرفی میکند.
همچنین زمانی که بیانیه نتانیاهو از بازسازی نهادهای دولتی و ارتش لبنان به دور از مداخله بازیگران غیردولتی حرف میزند، به معنای تقویت ارتش این کشور نیست؛ بلکه باز تولید یک دولت ضعیف تحت قیمومیت خارجی است که هیچ عنصر قدرتی برای دفاع نداشته باشد.
روشن است که آنچه که صهیونیستها در لبنان میخواهند، یک دولت کاملا ضعیف، ارتشی بدون قابلیتهای دفاعی و نهادهایی است که تحت شرایط اسرائیل فعالیت میکنند. به این ترتیب، مفهوم حاکمیت از محتوای خود در لبنان تهی شده و به یک عملکرد نمایشی تقلیل مییابد که نمیتواند از کشور در برابر تجاوزاتی هرچند کوچک محافظت کند.
دعوت نتانیاهو از دولت لبنان برای فروش این کشور به اشغالگران
از سوی دیگر، بیانیه نتانیاهو صرفاً از تصمیم دولت لبنان علیه سلاح مقاومت استقبال نکرد؛ بلکه صریحا همکاری با این دولت برای خلع سلاح حزب الله را پیشنهاد داد. این پیشنهاد در واقع شامل پیامی عمومی مبنی بر لزوم حرکت به سمت همکاری و هماهنگی میان اسرائیل و دولت لبنان علیه مقاومت بود.
این موضع دری را به روی سناریوهای متعدد باز میکند که باید تحت بررسی دقیق سیاسی قرار بگیرند تا پیامدهای عملی آنها رصد شود. اولین سناریویی که از این موضع رژیم صهیونیستی میتوان برداشت کرد، پیشنهاد علنی برای امضای سریع توافق عادی سازی میان لبنان با این رژیم است. به عبارت دیگر اسرائیل دیگر به نشستن پشت میز مذاکره غیر مستقیم با بیروت راضی نیست، بلکه به دنبال ایجاد ارتباط مستقیم با لبنان است تا نفوذ خود را به سرعت در این کشور گسترش دهد.
یک نکته قابل توجه دیگر در بیانیه نخست وزیری رژیم صهیونیستی آن است که در مورد کاهش تدریجی اشغالگری این رژیم در لبنان حرف زد؛ به جای خروج کامل از این کشور. همچنین در این بیانیه هیچ اشارهای به توقف تجاوزات علیه لبنان نشد و همه اینها بدان معناست که اسرائیل به دنبال کسب امتیازات راهبردی از لبنان بدون ارائه هیچ تضمین واقعی به آن است.
این در حالی است که صهیونیستها پیش از این وعده عقبنشینی و اجرای توافق آتش بس با لبنان را داده بودند، اما با حمایتهای آشکار آمریکا، همدستی بین المللی و سکوت و انفعال دولت لبنان، به هیچ یک از وعدههایشان عمل نکردند.
اینجا فرض میکنیم که تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح مقاومت عملی شود؛ در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ روشن است که در این شرایط لبنان نه تنها اصلیترین سلاح خود، بلکه موازنه قدرتی را که به عنوان وزنه تعادل مقابل دشمن عمل میکرد را نیز از دست خواهد داد. حتی نکته خطرناکتر این است که اسرائیل در آن زمان قادر خواهد بود به بهانه ثبات، مستقیماً در شکل دهی به آینده سیاسی و امنیتی لبنان هم مداخله کند.
به این ترتیب، لبنان به یک عرصه بیپناه و عاری از ابزارهای دفاعی خود و تابع دیکتههای منطقهای و بینالمللی تبدیل خواهد شد و برای همیشه جایگاهش را از دست میدهد و صرفاً یک کشور تابع در داخل یک پروژه بزرگتر خواهد بود.
جنگ اسرائیل در قلب لبنان
بر اساس موارد فوق، واضح است که بیانیه نتانیاهو صرفاً در قدردانی از تصمیم دولت لبنان نبود، بلکه اعلام مرحله جدیدی از جنگ علیه این کشور است؛ مرحلهای که در آن رویارویی از مرزهای جنوبی به قلب لبنان منتقل خواهد شد. به عبارت دیگر، هدف اسرائیل صرفاً خلع سلاح مقاومت نیست؛ بلکه از بین بردن آموزههای مقاومت و سیطره بر افکار عمومی جامعه لبنان است.
با این حال، یک واقعیت اساسی همچنان پابرجاست؛ اینکه رژیم صهیونیستی علی رغم لفاظیهای خود شکست نظامی مقابل حزب الله را پذیرفته و مجبور به شرط بندی روی اختلافات داخلی در لبنان و انفعال دولت این کشور شده است.
در این شرایط، سوال مهمی که دولت لبنان باید به آن پاسخ بدهد این است که آیا میتواند در غیاب مقاومت، حاکمیت این کشور را حفظ کند و آیا تجربه چند دهه تجاوزات و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی علیه کشورهای عربی از جمله لبنان کافی نبوده تا دولت این کشور بفهمد مقاومت نه تنها یک بار سنگین نیست؛ بلکه تنها تضمین برای محافظت از کشور در برابر دشمنی است که تنها زبان زور و سلطه را میفهمد؟
انتهای پیام/