عیارسنجی خورشید کار شبپره شد
اقتصاد ایران: بسیاری از کاربران، انتشار کلیپی درباره شاهنامه فردوسی در اینستاگرام را نمونهای از هدف قراردادن هویت ملی و زیر سوال بردن ایراندوستی دانستهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشار پست یکی از فعالان اینستاگرام درباره شاهنامه، واکنشهای بسیاری را در میان جامعه ادبی، اهالی فرهنگ و حتی مخاطبان عام به همراه داشته است. کاربران اینستاگرام این پست را توهین به شاهنامه و فردوسی در نظر گرفته و آن را نمونهای از هدف قرار دادن هویت ملی دانستهاند که "ایراندوستی" را زیر سؤال میبرد.
خانمی که جلدی از شاهنامه را پیش روی خود گشوده، به زعم خود، به خوانش بخش اساطیری شاهنامه پرداخته و با زبان کنایه، روایتهایی از این بخش را زیر سوال میبرد. در این میان، اشعاری را هم به شاهنامه نسبت میدهد که یکی در میان غلط است.
عیارسنجی خورشید کار شبپره شد
صفحه شخصی محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد نامدار زبان فارسی، با انتشار بیتی به این کلیپ واکنش نشان داد و نوشت:
"زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد
عیارسنجی خورشید کار شبپره شد..."
خودآگاه جمعی ایرانیان
و در ادامه به نقل از زندهیاد ابوالفضل خطیبی، آورد: "...پس از فردوسی هویت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامه ملی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی روزگار کهن را زنده کنند که کردند.
پس از پدید آمدن شاهنامه تا 500 سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، به رغم وجود حکومتهای محلی، مفهوم ایران شهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحههای شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را هرچند بر قلمروی در گوشهای از ایران زمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب میکردند.
در قرن بیست و یکم ایرانیان میتوانند بر پایه همان بنیادها، به ویژه بنیادهای اخلاقی، که در سرتاسر شاهنامه موج میزند، در جهانی که در اثر پیشرفتهای برقآسا در فناوری ارتباطات بیم آن میرود که بسیاری از فرهنگهای بومی فراموش شوند، هویت ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند. سخن آخر اینکه اگر دیوان حافظ ناخودآگاه جمعی ایرانیان را باز میتاباند، شاهنامه خودآگاه جمعی ایرانیان است."
شاهنامه همواره قداست خاصی در نزد فارسیزبانان و ایرانیان داشته است. در نظر ایرانیان، میراث فردوسی نه تنها یک اثر ادبی، که سند هویت ایرانی است که توانسته در بزنگاههای تاریخی، دست ایرانیان را گرفته و از بنبست خارج کند.
شاهنامه؛ نوشداروی ایرانیان برای روزهایسخت
ایران و زبان فارسی وامدار تلاشی است که فردوسی در حدود 30 سال از عمر شریفش را صرف آن کرد و در نهایت اثری متولد شد که نه تنها فخر ایرانیان و فارسیزبانان، که از شاهکارهای ادبی جهان شناخته و معرفی میشود.
پژوهشگران ایرانی و غیر ایرانی شاهنامه را نوشدارویی برای ایرانیان دانستهاند که گاه مجبور بودهاند در تلاطمهای روزگار زیر بیرق بیگانه روزگار بگذرانند و تن به سازش دهند. فردوسی که او را از پیامبران شعر فارسی میدانند، همیشه چون پدری مشفق دست فرزندان خود را گرفته و با جان کلامش، درس نیکاندیشی، اخلاق، وطندوستی، جوانمردی، وفای به عهد، حیا و حرمت داده است.
فرزانه طوس بیش از آنچه گمان کنیم، مایه قوام تاریخ و هویت ایرانی بوده است. این موضوع در جای جای ایران و در میان اقوام مختلف ایران نیز قابل بررسی است. تأثیر میراث فردوسی در ادوار مختلف تاریخ ایران و حتی امروز نیز قابل مشاهده است. تأثیرپذیری کلام، فرهنگ، آیینها و سنتهای اقوام مختلف ایران از اثر سترگ فردوسی تأثیری پایدار بوده که از گذشتههای دور آغاز شده و تا امروز نیز ادامه دارد.
3 پرسش مهم
انتشار این کلیپ پرسشهای مهمی را میان مخاطبان مطرح کرده است: اینکه مرز میان "شوخی" و "طنز" با "لودگی" کجاست؟
پرسش مهم دیگر این است که چرا باید الان اثری مورد تمسخر قرار گیرد که شناسنامه هویت ایران است؛ آن هم در شرایطی که کشور مورد تهدید دشمن خارجی است و اتفاقاً شاهنامه، روایتی است از قهرمانی ایرانیان در میدان نبرد؟
و در نهایت، این کلیپ که از آن بوی هر چیزی برمیآید، الا طنازی، خنده را بر لب چه کسانی نشانده است؟
اختلال نمایشی و نمایش اختلال
اینستاگرام به عنوان یکی از شبکههای تأثیرگذار و پربازدید در دنیای امروز شناخته میشود، ابزاری که به راحتی در دسترس مخاطب با هر سن و سلیقهای است و به راحتی میتواند محتوا با موضوعات و مضامین مختلف را دریافت کند.
گسترش استفاده از این اپلیکیشن در میان کاربران، سبب شده تا برخی افراد با اختلالات شخصیتی و روحی، این فضا را بستری مناسب برای خود بدانند و با راهاندازی پیجهای مختلف، در این فضا فعالیت کنند. میل به دیده شدن که روانشناسان از آن با عنوان "اختلال نمایشی" یاد میکنند، سبب شده تا برخی از کاربران محتوای مورد نظر خود را بدون راستیآزمایی و تنها در جهت دیده شدن در صفحات مجازی، منتشر کنند و منتظر بازخوردهای مثبت و منفی بمانند و از آن لذت ببرند.
توجهطلبی مفرط در این دسته از افراد سبب میشود تا بدون در نظر گرفتن هیچ قاعده و قانون و متر و معیاری، در فضای مجازی فعالیت کنند؛ حتی به بهای تیشه زدن به ریشه خانه پدری.
انتهای پیام/