مسئولیت گردشگران در قبال هنجارهای جامعه میزبان/ تهدید فرهنگ با تضاد پوشش
اقتصاد ایران: بیتوجهی گردشگران به پوشش متعادل، مناسب و متناسب با بافت سنتی جوامع بومی، میتواند اثرات منفی گوناگونی بر افراد و پیکره جامعه میزبان داشته باشد. تضاد پوشش گردشگر با هنجارهای رایج فرهنگ میزبان، میتواند بیاحترامی و حتی تهدید فرهنگ محلی تلقی شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سفر هفته گذشته بهروز ندائی معاون توسعه مدیریت وزیر میراث فرهنگی به یزد با یک حاشیه پررنگ مواجه شد که انتقاداتی را به دنبال داشت.
در بخشی از این سفر، دو نفر از فعالان حوزه گردشگری در حضور معاون وزیر، مشغول طرح گلایهها و خواستههای خود بودند که یکی از آنها خطاب به ندائی گفت: شئونات رعایت نمیشد، ائمه جماعات، امام جمعه و پلیس آمدند و شروع به سختگیریهایی کردند.
پس از اینکه ندائی در پاسخ به گلایه این فعال حوزه گردشگری گفت که «دیگر الان که سختگیری نمیکنند»، فرد دیگر حاضر در محل گفت: یه وقتهایی افرادی اینجا میآیند که بعضاً اصلا روسری هم ندارند.
پاسخ به این صحبت بود که واکنشها و انتقاداتی را به سمت ندائی روانه کرد. معاو وزیر در پاسخ به این گلایه گفت: «مگر در تهران کسی روسری سر میکند؟»
اولین واکنش و پاسخ به معاون وزیر را همان فعال حوزه گردشگری داد و گفت که فرهنگ اینجا اجازه نمیدهد کسی اینگونه باشد و سریع واکنش نشان میدهند. در ادامه هم واکنشهایی چه در نقد نگاه ندائی به یک مسئله شرعی و چه در نقد نگاه او درباره لزوم رعایت فرهنگ جامعه میزبان گردشگران مطرح شد.
محمدرضا صالحی پور، عضو هیئت علمی دانشکده گردشگری دانشگاه تهران در واکنش به این ماجرا، یادداشتی درباره چگونگی احترام گردشگران به فرهنگ و اعتقادات جامعه میزبان گردشگر و تأثیر آن در گردشگری پایدار نوشته است که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
گردشگری پایدار با توجه به مقتضیات جامعه امروز بشری، یکی از بهترین شیوههای توسعه گردشگری است که مورد نظر جوامع گوناگون قرار گرفته است. گردشگری پایدار که بعد از دهه 1990 به الگوی غالب در سطح بینالمللی تبدیل شده و توسط سازمان جهانی گردشگری بهعنوان یکی از مطلوبترین سبکهای توسعه گردشگری درنظر گرفته میشود، دارای سه حوزه اساسی و کلی است. حوزه زیستمحیطی، حوزه اقتصادی و حوزه اجتماعی- فرهنگی.
توجه حداکثری به این سه حوزه از سوی نهادهای بینالمللی به این دلیل است که ذینفعان صنعت گردشگری یعنی افراد یا نهادهایی که یا از فرایند و جریان گردشگری تحت تأثیر قرار میگیرند و یا بر آنها تأثیر میگذارند، منافع بهینهای را بهدست آورند. این بدین معنا است که مثلاً توسعه گردشگری یک مقصد نباید به قیمت تخریب محیطزیست آن حاصل شود، مردم جامعه محلی باید از منافع اقتصادی گردشگری بهرهمند شوند و جریان و منافع اقتصادی صنعت گردشگری صرفاً در اختیار افراد یا نهادهایی محدود یا خاص نباشد و تعاملات میان فرهنگی مناسبی بین جامعه میزبان و میهمان برقرار شود.
در این جهت یکی از مباحث مهمِ تعامل مناسب گردشگران و جوامع محلی میزبان، احترام گردشگران به میزبانان است که میتواند در عرصههای مختلفی خود را نشان دهد. یکی از این عرصهها احترام به ارزشها، هنجارها و باورهای مردم محلی است. یک مورد از این هنجارها یا ارزشها که در جامعه ایرانی نیز اهمیت زیادی دارد، پوشش مردم بومی- محلی است. پوششهای تاریخی که برآمده از تمدن ایرانی در دو وجه قبل و بعد از اسلام هستند و بدننمایی و برهنگی در آنهاجایی ندارد.
گواه این موضوع بررسیهای متعدد محققین ایرانی، اروپایی و آمریکایی ازجمله آقای «والتر هینتس» است که همگی بر حضور پوشش کامل در جامعه ایرانی از دوران قبل از اسلام تأکید دارند. بنابراین اهمیت دارد که گردشگران ورودی به مقصدهای گردشگری کشور، با احترام به داشتههای تاریخی ملی و همچنین بافت سنتی مقصدها بهخصوص شهرها و روستاهای کوچک، کمک کنند تا پایداری گردشگری در وجه فرهنگی، به شکل بهتری محقق شود.
توجه به این نکته و لزوم زنده ماندن ارزشهای تاریخی یک ملت، که در این زمینه احترام به پوشش سنتی و تاریخی مردم بومی و تلاش برای خدشهدار نکردن بافت جامعه محلی خواهد بود، موضوعی است که سازمان جهانی گردشگری نیز در کدهای اخلاقی خود، بر آن تأکید دارد. این کدها اشاره دارند که "فعالیتهای گردشگری باید به تحکیم ارزشهای اخلاقی بشری کمک کنند". با توجه به آنچه گفته شد، عدم توجه گردشگران به حضور خود با پوشش متعادل، مناسب و متناسب با بافت سنتی جوامع بومی در محلهای زندگی آنان، میتواند اثرات منفی گوناگونی را بر افراد و پیکره یک جامعه و همچنین تجربه گردشگران به همراه داشته باشد.
در بسیاری از جوامع بومی- محلی، پوشش بخشی از هویت فرهنگی مردم است. بنابراین وقتی گردشگر با پوششی ظاهر میشود که در تضاد با هنجارهای رایج است، این رفتار میتواند نوعی بیاحترامی یا حتی تهدید برای فرهنگ محلی تلقی شود. همچنین اینکه گردشگر نشان میدهد حاضر نیست خود را با شرایط مقصد تطبیق دهد، میتواند سبب ایجاد عدم اعتماد و پذیرش اجتماعی گردشگران از جانب مردم محلی شود. بنابراین اینکه گردشگران به هنجارها درمورد پوشش بیتوجه باشند، ممکن است باعث شود جامعه میزبان نسبت به حضور گردشگران، دیدگاهی منفی پیدا کند.
این موارد میتواند بر تجارب گردشگری نیز اثرات منفی برجا بگذارد یعنی نهتنها باعث شود تا مردم بومی، در مقابل گردشگران حالتی تدافعی به خود بگیرند و نگرشی منفی به آنان پیدا کنند بلکه گردشگران نیز نتوانند از جاذبههای متنوع و گاه منحصربهفرد در مناطق محلی استفاده کنند.
ممکن است این سؤال درخصوص گردشگران خارجی و زنانی که بهعنوان گردشگر به ایران سفر میکنند پرسیده شود که دیدگاه آنان بهعنوان گردشگرانی که اکثراً بهقصد دیدار از میراث فرهنگی کشورمان به ایران سفر میکنند چگونه است و نظر آنان نسبت به پوشش اسلامی کشورمان چیست؟ جالب است بدانیم که در چندین مورد، مصاحبه با گردشگران خارجی خانم نشان داده که آنان رعایت پوشش اسلامی در جامعه ایرانی و الزام گردشگران برای توجه به این موضوع را تهدیدآمیز نمیدانند بلکه آن را جالب ارزیابی میکنند.
دلیل موضوع نیز این است که طبق تحقیقات بینالمللی، گردشگران فرهنگی قبل از سفر به یک کشور، دقیق راجع به آن تحقیق میکنند، درمورد آداب و رسوم و قوانین آن کشور آگاهی مییابند و با دانستن این قوانین آن کشور را برمی گزینند. آنها از این جهت که در جستجوی بهدست آوردن درک عمیقتری از فرهنگ جامعه میزبان هستند، میپذیرند که هنجارها و ارزشهای جوامع میزبان خود را محترم بشمارند. موضوع قابل تأمّل این است که امروزه و در دورانی که معنا در زندگی جوامع گوناگون بهخصوص در جوامع غربی دچار بحران شده و آنان سعی دارند معنا و روح زندگی را در جوامع دیگر کشف کنند و از لحاظ روحانی خود را رشد دهند، ایران بهعنوان کشوری که بسیاری از اصالتها و فضاهای معنوی و روحانی خود را حفظ کرده و گردشگران میتوانند در فرهنگ اصیل آن غرق شوند، میتواند مقصد بسیار خوبی برای این گردشگران فرهنگی باشد. بنابراین گردشگران خارجی، رعایت پوشش مقصدی بهعنوان ایران را نیز در این جهت ارزیابی خواهند کرد.
در پایان ذکر چند نکته ضروری است:
عدم سفر گردشگران خارجی به ایران، به دلیل لزوم رعایت حجاب یا پوشش اسلامی نیست، دلیل این موضوع مشکلاتی کلان از قبیل تحریمهای بینالمللی و مخدوش شدن تصویر ذهنی ایران در سطح جهانی، عدم وجود زیرساختهای مناسب برای پذیرش گردشگران، نبود برنامهریزی مناسب در کشور برای حوزه کلان گردشگری، آموزشدیده نبودن بخش مهمی از نیروی انسانی شاغل در این صنعت و مواردی از این قبیل است.
درخصوص آموزش گردشگران برای رعایت هنجارها و ارزشهای جامعه محلی در زمینه پوشش، نیاز است وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، کدهای بومیِ متناسب و تکمیلکننده کدهای اخلاقی جهانی را تهیه کند تا بتوان پایداری اجتماعی- فرهنگی گردشگری را در جوامع مقصد به شکل بهتری محقق کرد.
بخش تقاضای گردشگری نباید جامعه محلی را محیطی درنظر بگیرد که در آن همه باید برای برطرف کردن خواستههای او بسیج شوند و گردشگر وظیفهای در قبال این محیطهای بومی ندارد. این موضوعی دوجانبه است که دریافت خدمات و کیفیت تجربه مناسب گردشگری، نیازمند احترام به ارزشها، باورها و عقاید مردمانی است که ریشههای تاریخی ملی و محلی خود را حفظ کرده و سعی دارند تا آنها را به نسلهای آینده انتقال دهند. ریشههایی که در صورت کمرنگ شدن یا ازبین رفتن، میتوانند کلیت جامعه را از معنا خالی نمایند و جذابیتهای اصیل و متفاوتی را که میتوانند به جاذبه گردشگری تبدیل شوند و موجبات تجربهای منحصربهفرد برای گردشگران شوند، نابود کنند.
انتهای پیام/