خانههایی به وسعت دل؛ میزبانی از زائران امام رضا(ع) در دهه پایانی صفر
اقتصاد ایران: مشهد - فرهنگ میزبانی در مشهد مقدس نمایانگر وحدت و همدلی جامعه ماست. افراد با هر سطح مالی، در خدمت به زائران سهیم میشوند و عشق به امام رضا (ع) را به نمایش میگذارند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها: دهه پایانی ماه صفر در مشهد، تنها یک مراسم عزاداری نیست، بلکه فرصتی است برای نمایش همدلی و سخاوت بیدریغ. در این ایام، خانههای مردم مشهد، بهویژه در اطراف حرم مطهر، به روی زائران امام رضا (ع) گشوده میشود. این میزبانی، فراتر از یک تعارف ساده است؛ بلکه نمایانگر عشقی عمیق به اهل بیت و ارادتی خالصانه به زائرانی است که از راه دور و نزدیک، برای زیارت و عزاداری به این شهر مقدس سفر میکنند. این خانهها، با آغوشی باز و دلی سرشار از مهربانی، پذیرای زائران میشوند و تلاش میکنند تا خستگی راه را از تن آنها بزدایند.
مشهد، پایتخت معنوی ایران، در آستانه ایام پایانی ماه صفر و سوگواری شهادت امام رضا (ع)، حسینهای عظیم میشود که قلب هزاران عاشق و دلباخته را از اقصی نقاط ایران و جهان به خود فرامیخواند. در این ایام، موجی از زائران، عمدتاً پیاده و از مسیرهای دور و نزدیک، خود را به بارگاه ملکوتی حضرت میرسانند تا در عزای شهادت غریبالغربا شریک باشند. در این میان، اما رسم و آئینی دیرینه و بینظیر، سیمای مشهد را به نگارخانهای از ایثار و همدلی تبدیل میکند: «فرهنگ میزبانی» از زائران. این فرهنگ که ریشه در ارادت خالصانه به خاندان عصمت و طهارت دارد، به ویژه در میان ساکنان محلههای منتهی به حرم مطهر، جلوهای مثالزدنی پیدا میکند؛ جایی که خانههای کوچک و بزرگ، فارغ از طبقه اجتماعی و سطح مالی، به روی زائران گشوده میشود و ساکنان با آغوشی باز و دلی سرشار از عشق، رفاه و آسایش میهمانان امام مهربانیها را فراهم میآورند. این گزارش، روایتی است از این ایثار بیمنت و گفتگو با برخی از این میزبانان سخاوتمند که خانههایشان، حرم دیگری میشود برای خادمان امام رضا (ع).
بانوی سالخوردهای با دلی به وسعت دریا
پیرزنی با چادری گلدار و لبخندی مهربان، در خانهای کوچک اما پر از صفا در نزدیکی خیابان نواب صفوی. چای تازهدم در استکانهای کمر باریک ریخته و با اصرار تعارف میکند. روی سجادهای که بوی گلاب میدهد، نشسته و آرام آرام شروع به صحبت میکند:
پسرم، این رسم ماست. از قدیمالایام، مادرم، مادربزرگم، همه همین کار را میکردند. ما که جز این ارادت و مهر چیزی نداریم که به زوار آقا تقدیم کنیم. وقتی میبینم زائر از راه دور آمده و خسته و کوفته است، دلم طاقت نمیآورد. این خانه ما هم که خدا را شکر سقف دارد، چند تا پتو داریم، همین نان و پنیری که خودمان میخوریم را با آنها قسمت میکنیم. باور کن، وقتی میروند، خانهمان بوی بهشت میدهد. سال پیش یه خانوادهای از شمال آمده بودند، بچه کوچک داشتند، آنقدر خسته بودند که همین که رسیدند، بچهشان خوابش برد. زنشان میگفت چقدر نگران اسکان بودیم. وقتی دیدم چه آرامشی پیدا کردند، انگار تمام خستگی سال از تنم بیرون رفت. اینها برکت است، برکت زندگیمان.
جوان کارمندی با روحیهای جهادی
آقا رضا، حدوداً ۳۵ ساله، کارمند یک شرکت خصوصی است. آپارتمان کوچک و نقلیاش در خیابان شیرازی، در ایام صفر، تبدیل به پایگاهی برای زائران میشود. او که با شور و حرارت صحبت میکند، از اهمیت مشارکت جوانترها در این فرهنگ میگوید: فکر میکنید فقط برای آدمهای مسن است این کار؟ نه به خدا. من و همسرم هر سال، حداقل دو تا اتاق از خانه را برای زائران خالی میکنیم. اوایل شاید کمی سخت بود، چون باید برنامهریزی میکردیم، اما حالا دیگر عادت شده. حتی دوستانم هم به ما کمک میکنند. یکی پتو میآورد، یکی غذا. میدانید، این کار فقط یک عمل خیرخواهانه نیست، یک جور تزکیه نفس است. وقتی با آدمهایی از فرهنگهای مختلف روبرو میشوی، وقتی میبینی همه برای یک هدف مشترک و با یک عشق دور هم جمع شدهاند، تمام ذهنت از مسائل دنیوی پاک میشود. یک بار یک گروه دانشجو از سیستان و بلوچستان مهمان ما بودند. از سختی مسیرشان گفتند و از اینکه چقدر دلتنگ امام رضا (ع) بودند. ما که کاری نکردیم جز فراهم کردن یک جای خواب ساده، اما انرژیای که از آنها گرفتیم، تا سال بعد برایمان کافی است. این حس مشترک بین میزبان و زائر، فوقالعاده است.
نمونهای از میزبانی دستهجمعی
خانواده محمدی در خیابان طبرسی ساکن هستند. آنها هر سال با همکاری چند همسایه، یک «حسینیه موقت» در منزلشان ایجاد میکنند و به صورت گروهی از زائران پذیرایی میکنند. آقای محمدی، پدر خانواده، در مورد این همکاری میگوید: ما یک خانواده پرجمعیت هستیم و خدا را شکر خانه بزرگی داریم. سالها پیش به فکرمان رسید که به جای اینکه فقط خودمان مهماننوازی کنیم، چرا این کار را توسعه ندهیم؟ با کمک همسایهها، از مسجد محل و چند هیئت، وسایل مورد نیاز مثل پتو، بالش، ظروف، و حتی مقداری مواد غذایی برای پخت و پز جمعآوری میکنیم. بچهها هم در پخش غذا و پذیرایی کمک میکنند. این یک کار تیمی است. همه محله درگیر میشوند. یکی آش میپزد، یکی شله. حتی مغازهدارها هم کمک میکنند. دهها نفر در روزهای اوج عزاداری در اینجا اسکان پیدا میکنند و غذا میخورند. بعضی از این زائران واقعاً هیچ جایی ندارند، یا پولی برای اقامت در هتل. ما فقط واسطهایم، واسطهای برای رساندن این خیر به زائر امام رضا. دعای خیر این زوار، تمام زندگی ما را پر از برکت کرده است.
فرهنگ میزبانی از زائران امام رضا (ع) در مشهد، تنها یک رسم سنتی نیست، بلکه تجلی عینی از عمق ارادت، ایثار و همبستگی مردمی است که عشق به اهل بیت (ع) را در تار و پود زندگی خود تنیدهاند. این خانههای ساده و صمیمی، نه تنها پناهگاهی برای جسم خسته زائران میشوند، بلکه قلبهایشان را نیز با مهری از جنس ولایت، سیراب میکنند. در این ایام، مشهد نه تنها شهر زائران، که شهر میزبانانی میشود که با تمام وجود، هستی خود را وقف آسایش میهمانان امام رئوف میکنند. این صحنههای ناب از همدلی و ایثار، تصویری فراموشنشدنی از ایران اسلامی ارائه میدهد؛ جایی که هر خانه میتواند حسینیهای کوچک باشد و هر کوچه، مسیری به سوی بهشت، در سایه لطف و عنایت امام هشتم (ع). این فرهنگ، بیشک میراثی گرانبهاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به عنوان یکی از زیباترین جلوههای معنویت در جامعه ما، همواره درخشان خواهد ماند.