«انتصابی» کردن «رئیس» فدراسیونها؛ بازگشت ورزش ایران به ۲۸ سال قبل
اقتصاد ایران: وزارت ورزش پیگیر روی کار آوردن دوباره طرحی قدیمی برای تعیین مدیریت فدراسیونها است؛ این طرح البته صرفا ویژه «فدراسیونهای غیرالمپیکی» است و طی آن رئیس از سوی وزیر ورزش انتخاب خواهد شد.
به گزارش خبرنگار مهر، تعیین روسای فدراسیونها و برگزاری انتخابات برای آن طی سالهای گذشته همواره محل کشمش در ورزش بوده است، طوری که بعضاً مسیر انتخابات به «جنگ و جدل زیر پوستی» تبدیل شده و نتیجه هم دستخوش «لج و لجبازی» متولیان انتخابات یا شرکت کنندگان در آن شده است.
وزارت ورزش که در بسیاری موارد برچست «مهندسی کردن انتخابات» را به خود میدید، هیچ وقت و در هیچ دورهای نتوانست «آتش زیر خاکستر» انتخابات فدراسیونها را به طور کامل خاموش کند؛ آتشی که در بسیاری موارد به ابطال انتخابات انجامید و حتی در پرونده انتخابات اخیر فدراسیونها هم چندین بار با لغو مجامع و تعویق آنها زبانه کشید.
شاید این حواشی همیشگی پیرامون فدراسیونها و انتخابات شان بی تاثیر نباشد در طرحی که وزارت ورزش برای تعیین رئیس برخی فدراسیونها از «مسیرِ غیرانتخاباتی» در برنامه قرار داده است. این طرح شامل همه فدراسیونها نمیشود اما مدیریت ورزش را در «مسیر برگشت به عقب» قرار میدهد.
انتصاب رئیس برای فدراسیونهای غیرالمپیکی
وزارت ورزش پیگیر طرحی برای تعیین روسای برخی فدراسیونها خارج از مجمع انتخاباتی و به صورت «انتصابی» است. این طرح صرفاً شامل «فدراسیون های غیرالمپیکی» میشود. در واقع وزارت ورزش قصد دارد از این پس انتخاب رئیس فدراسیونهای المپیکی را طبق روال همیشگی از مسیر تشکیل مجمع پیش ببرد اما در مورد فدراسیونهای غیرالمپیکی اینگونه عمل کند که «حکم وزیر» و انتصاب مستقیم او، تعیین کننده رئیس شود.
طرحی که «نو» نیست
ورزش ایران در سالهای دور شکل و شمایلی شبیه به امروز نداشت طوری که فاقد فدراسیون بود یا فدراسیونها در آن جایگاه و وجه قانونی نداشتند. آن زمان به یکباره تصمیم به فعالیت در یک رشته گرفته میشد و اینگونه فدراسیون مربوط به آن شکل میگرفت و توسط سازمان وقت ورزش برای آن رئیس منصوب میشد.
شرایط ورزش کشور پیش از المپیک ۱۹۴۸ همینگونه بود. این بازیها اولین دوره بازیهای المپیک بود که کاروان ورزش ایران در آن شرکت داشت. حضور در این بازیها بهانهای شد برای شکل گیری چند فدراسیون و از جمله وزنه برداری که جعفر سلماسی به نمایندگی از آن در بازیهای لندن شرکت کرد و با ایستادن در جایگاه سوم، اولین و تنها مدال کاروان ایران را کسب کرد.
شرایط به همین شکل ادامه داشت تا المپیک ۱۹۷۶ مونترال؛ این بازیها آخرین دوره بازیهای المپیک پیش از انقلاب بود که کاروان ایران در آن شرکت داشت. بعد از این بازیها به دلایل مختلف و از جمله عدم نتیجه گیری خیلی مطلوب در مونترال، دستگاه ورزش ایران منحل شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مجدد دستگاه ورزش در ایران احیا شد و بعد از جنگ و در دوره سازندگی، تصمیم به قانونمند کردن آن گرفته شد. از آن به بعد بود که انتصابی بودن روسا از دستور کار خارج و انتخابات ملاک عمل قرار گرفت.
برگشت به عقب در تعیین روسا
در زمان تصدی سازمان تربیت بدنی وقت توسط مصطفی هاشمی طبا و حضور سعید فائقی به عنوان معاون وقت ورزش قهرمان، با پیگیریهای صورت گرفته در مجلس، فدراسیونها به عنوان «موسسات عمومی غیردولتی» معرفی شدند.
در این راستا در سال ۱۳۷۵ با الهام از اساسنامه کمیته ملی المپیک اقدام به تدوین اساسنامه برای فدراسیونها شد و در سال ۱۳۷۶ هم اساسنامه به تصویب رسید، بعد از تصویب این اساسنامه بود که تعیین رئیس فدراسیونها وارد مرحله «انتخابات» شد چرا که موسسات عمومی غیردولتی که فدراسیونها در زمره آنها قرار گرفتند، از چند رکن برخوردار بودند از جمله «مجمع»؛ که یکی از وظایف مجمع هم برگزاری انتخابات بود.
از آن سال به بعد بود که تشکیل مجمع انتخاباتی برای تعیین روسای فدراسیونها در دستور کار سازمان تربیت بدنی وقت گرفت. تا پیش از آن روسا به صورت انتصابی وارد کارزار ورزش میشدند. شیوهای که وزارت ورزش بعد از ۲۸ سال قصد بازگشت دوباره به آن را دارد در حالی که خودِ وزیر با رای نمایندگان مجلس انتخاب میشود نه انتصاب.
تا زمانی که ایران صاحب نخست وزیر بود، رئیس سازمان تربیت بدنی وقت توسط نخست وزیر و به عنوان وی منصوب میشد. از زمانی هم که رئیس جمهور جایگاه نخست وزیر در چارت مدیریت کشور گرفت، بازهم انتخاب رئیس دستگاه ورزش انتصابی بود و به همین دلیل استیضاحی در مورد او صورت نمیگرفت. همین موضوع بهانهای شد برای ارائه طرح ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان و تشکیل وزارت ورزش و جوانان و تعیین وزیر برای آن تا شرایط استیضاح هم ایجاد شود.
طرحی که باعث تعلیق فوتبال شد و شکست خورد
طبق اساسنامهای که برای فدراسیونها تصویب شد، رئیس سازمان تربیت بدنی وقت بود. بر اساس همین بند اوایل دهه ۸۰ به اساسنامه فدراسیونها بندی اضافه شد که به رئیس وقت سازمان تربیت بدنی اجازه میداد رئیس فدراسیون را عزل کند. البته این بند جدید «ماندگار نشد» به خصوص که بهانهای برای تعلیق فوتبال و بازنگری در اساسنامه فدراسیون آن شد.
در واقع فوتبال اولین فدراسیونی بود که اساسنامه اش بر اساس قوانین جهانی این رشته تغییر کرد. یکی از تغییرات این بود که تعیین رئیس مجمع فوتبال از رئیس سازمان تربیت بدنی گرفته شد و به اعضای مجمع واگذار شد.
به هر حال ورود بعد از قانونمند شدن جایگاه فدراسیونها در ورزش ایران، ورود دستگاه ورزش به جایگاه رئیس فدراسیون - به منظور عزل - یکبار به تعلیق و شکست انجامید با این حال وزارت ورزش دوباره به دنبال انتصابی کردن روسا است با لحاظ کردن اینکه وقتی انتصاب با این وزارتخانه باشد قطعاً عزل هم در حیطه اختیاراتش قرار میگیرد.
دو تکه شدن فدراسیونها
البته وزارت ورزش قصد دارد «انتصاب» روسای فدراسیونها را صرفاً در مورد رشتههای غیرالمپیکی دنبال کند که شامل منشور المپیک و قوانین آن به خصوص تاکیداتی که در مورد عدم دخالت دولت در امور فدراسیونها دارد، نمیشوند.
شاید این راه فراری برای مواجه نشدن با تجربههای شکست قبل است اما اصلاً «چه لزومی برای دو تکه کردن فدراسیونها و تعیین متفاوت روسای آنها وجود دارد؟»
به هر حال رشتههای غیرالمپیکی هم عضو فدراسیونهای آسیایی و بین المللی هستند که هر یک قوانین خاص خود را دارند و کشورهای عضو ملزم به تبعیت از آن هستند. بازیهای جهانی که دوره جدید آن امروز در چنگدو جریان دارد، ویژه همین رشتههای غیرالمپیکی است و این نشان دهنده سازوکار جهانی برای این رشتهها دارد. با این اوصاف، «تضمیمی وجود دارد که اجرای طرح انتصابی کردن روسای فدراسیونهای غیرالمپیکی، مشکل بین المللی برای آنها ایجاد نمیکند؟»