اربعین؛ کنش فراملی در گستره امت‌سازی

اقتصاد ایران: راهپیمایی اربعین نشان داد که حتی در جهان معاصر که با بحران‌های هویتی، واگرایی اجتماعی و سلطه منطق فردگرایانه دست به گریبان است، می‌توان نمونه‌ای الهام‌بخش از همبستگی و همکاری فراگیر را بر بنیاد ارزش‌های دینی و اخلاقی تجربه کرد.

- اخبار ویژه نامه‌ها -

خبرگزاری تسنیم ـ علی باشتنی سبزواری؛ در جهان معاصر که مرزهای هویتی، فرهنگی و سیاسی روز به روز پررنگ‌تر و جوامع انسانی به گونه‌ای فزاینده با تفرق و چندپارگی مواجه‌اند، مطالعه پدیده‌هایی که ظرفیت عبور از این مرزها و خلق همبستگی فراملی را دارند، اهمیت ویژه‌ای یافته است. راه‌پیمایی عظیم اربعین، به عنوان یکی از کم‌نظیرترین اجتماعات دینی تاریخ بشر، واجد شاخصه‌هایی است که آن را از دیگر اجتماعات مذهبی و آیینی معاصر متمایز می‌کند. این راه‌پیمایی که هرسال با حضور میلیونی زائران از ملیت‌ها، اقوام و مذاهب مختلف در مسیر پیاده‌روی نجف تا کربلا برگزار می‌شود، فراتر از یک آیین سوگواری یا مناسک مذهبی صرف، به عرصه‌ای برای تحقق کنش جمعی دینی با ابعاد فراملی و ویژگی‌های تمدنی بدل شده است.

مسئله محوری این نوشتار، واکاوی ظرفیت‌ها و امکانات راه‌پیمایی اربعین به مثابه الگویی موفق از کنش جمعی دینی فراملی است؛ الگویی که می‌تواند فراتر از ظرف و قالب سنتی، نقش‌آفرین پروژه تمدن‌سازی اسلامی در شرایط جهانی کنونی باشد. پرسش بنیادین این است که چه مؤلفه‌هایی موجب شده‌اند اربعین نه تنها در مقام یک واقعه مذهبی، بلکه به عنوان یک رخداد تمدنی و مدلی برای همگرایی فراملی دینی در جهان چندپاره معاصر، موضوع توجه نظریه‌پردازان حوزه اجتماع، دین و تمدن قرار گیرد؟ آیا می‌توان با اتکا به تجربۀ اربعین، افق‌های جدیدی برای تولید و بازتولید اجتماع دینی فراملی و ارتقای همبستگی در امت اسلامی ترسیم کرد؟ این پرسش، در واقع فراخوانی است برای بازاندیشی جایگاه اربعین در نظم نوین جهان اسلام و حتی ورای آن، به عنوان تجربه‌ای که می‌تواند الگوی نظری و عملی برای سامان‌دهی کنش جمعی دینی در مقیاس تمدنی باشد.

نگاه حاضر بر آن است که اربعین را نه به عنوان رخدادی استثنایی و منفرد، بلکه به عنوان یک الگو و مدل زنده برای کنش جمعی فراملی، تحلیل نماید؛ الگویی که ظرفیت‌های آن در فراتر رفتن از مرزهای متعارف هویتی و سیاسی و در عین حال، در خلق و تقویت سرمایه اجتماعی، همبستگی و هویت جمعی نوین اسلامی، واجد اهمیت راهبردی است. از این منظر، بحث از اربعین دیگر صرفاً در قلمرو مناسک و آیین باقی نمی‌ماند، بلکه به پرسشی کلیدی در نظریه‌پردازی تمدن اسلامی و راهکارهای تحقق آن بدل می‌شود: چگونه می‌توان تجربه‌ی موفق اربعین را به عنوان الگویی عملیاتی برای گسترش کنش جمعی دینی و تحقق پروژه تمدنی اسلام، فهم و بازتولید کرد؟

در این راستا، واکاوی وجوه تمایز، مؤلفه‌های ساختاری و ظرفیت‌های الگوبخش راه‌پیمایی اربعین، نه تنها راهی برای تحلیل بهتر این پدیده بی‌بدیل دینی-اجتماعی است، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز طراحی مدل‌های جدید همگرایی و همبستگی اجتماعی در جهان اسلام باشد؛ به ویژه در دوره‌ای که تنوع، تفرق و حتی بحران‌های هویتی، مهم‌ترین موانع پیش‌روی تحقق امت و تمدن اسلامی قلمداد می‌شوند. بنابراین، تحلیل اربعین از منظر الگوپذیری و ظرفیت تمدنی آن، ضرورتی نظری و راهبردی برای نخبگان و اندیشمندان جامعه‌شناس دین و مطالعات تمدنی به شمار می‌رود.

کنش جمعی دینی فراملی و جایگاه اربعین در نظریه تمدن اسلامی

مطالعه راهپیمایی اربعین، بدون تبیین دقیق چارچوب‌های مفهومی و نظری، همواره در معرض فروکاهش به مناسک آیینی یا تکرار نگاه‌های سنتی به اجتماع دینی قرار می‌گیرد. اما آنچه تحلیل جامعه‌شناختی و تمدنی این پدیده را ضروری و متفاوت می‌سازد، مواجهه با پرسشی است که ریشه در تحولات دنیای معاصر دارد: در عصری که جامعه جهانی با گسترش فردیت، واگرایی هویتی و رقابت‌های سیاسی ـ قومی مواجه است، چگونه می‌توان به امکان تحقق اجتماع فراملی دینی اندیشید و الگویی عملی از آن را جستجو کرد؟

مفهوم «کنش جمعی دینی فراملی» در ادبیات جامعه‌شناسی دین و مطالعات تمدنی، به نوعی از رفتار و همگرایی اجتماعی اطلاق می‌شود که در آن، عاملان انسانی با انگیزه‌های دینی و اخلاقی، ورای مرزهای ملی، زبانی و قومی، به سوی تحقق یک هدف معنوی و اجتماعی مشترک حرکت می‌کنند. این کنش، از یک‌سو، ریشه در بسترهای فرهنگی و باورهای جمعی دارد و از سوی دیگر، واجد کارکردهای فراتر از ساحت مناسکی و آیینی است؛ زیرا در عرصه عمومی، ظرفیت تولید سرمایه اجتماعی، اعتماد و حتی بازتعریف هویت جمعی را داراست.

در نظریه تمدن اسلامی، همواره دو چالش اساسی فراروی تحقق امت و جامعه واحد دینی قرار داشته است: نخست، مانع جدایی‌های تاریخی، جغرافیایی و زبانی، و دوم، فقدان نمونه‌های عینی و عملیاتی برای عبور از این موانع. راهپیمایی اربعین، دقیقاً در همین نقطه قرار می‌گیرد؛ یعنی رخدادی است که ضمن حفظ ریشه‌های اعتقادی و مناسکی، امکان بروز نوعی کنش جمعی فراملی را در عرصه واقعیت اجتماعی فراهم آورده است. از این منظر، اربعین صرفاً یک گردهمایی یا تجمع میلیونی نیست، بلکه الگویی پویا و بالفعل از امت‌سازی و کنش تمدنی در جهان چندپاره امروزی محسوب می‌شود.

ویژگی مهم کنش جمعی دینی در مدل اربعین، عبور از مرزهای متعارف تعلق هویتی است؛ یعنی در این میدان، مشارکت‌کنندگان نه با اتکا به ملیت، زبان یا حتی تفاوت‌های مذهبی، بلکه با اتکاء به یک هویت دینی و هدف معنوی مشترک، به هم می‌پیوندند. این پیوند، نه فقط در سطح احساسات جمعی و مناسک مشترک، بلکه در قالب همکاری واقعی، تقسیم منابع، میزبانی داوطلبانه و شکل‌گیری شبکه‌های تعاملی اجتماعی تبلور می‌یابد؛ وجوهی که اغلب در اجتماعات دینی سنتی یا تجمعات ملی ـ مذهبی دیگر کمتر قابل مشاهده است.

در واقع، اربعین در بستر نظریه تمدنی اسلام، پاسخی عینی به نیاز جامعه مسلمان معاصر برای الگویی نو از همگرایی و مشارکت فراملی است؛ الگویی که می‌تواند الهام‌بخش صورت‌بندی راهکارهای عملی در جهت تحقق آرمان امت و تمدن اسلامی باشد. اهمیت این تجربه، در توانایی آن برای خلق معنا، تولید همبستگی، و سامان‌دهی کنش جمعی فراملی نهفته است؛ ظرفیتی که می‌تواند بستر طرح الگوهای مشابه برای پاسخ به نیازهای نوظهور جهان اسلام در عرصه اجتماعی و تمدنی را فراهم آورد.

به این ترتیب، تحلیل اربعین از منظر چارچوب مفهومی کنش جمعی دینی فراملی و جایگاه آن در پروژه تمدن‌سازی اسلامی، نه تنها راهی برای درک بهتر این پدیده است، بلکه مقدمه‌ای است برای تبیین و انتقال تجربیات آن به سایر حوزه‌های همگرایی اجتماعی و دینی، در عصری که بیش از همیشه، امت اسلامی نیازمند نمونه‌های عملیاتی و الهام‌بخش برای عبور از تفرق و نیل به همبستگی تمدنی است.

ویژگی‌های الگوی موفق کنش جمعی دینی فراملی

اربعین به‌مثابه یک مدل عملیاتی از کنش جمعی دینی فراملی، واجد ویژگی‌هایی است که آن را به نمونه‌ای ممتاز و قابل الگوبرداری در سپهر تمدنی اسلام بدل می‌سازد. نخستین ویژگی برجسته این پدیده، گسست از مرزهای ملی و قومی است. برخلاف بسیاری از اجتماعات مذهبی که در محدوده جغرافیایی یا فرهنگی خاص محصور می‌مانند، راهپیمایی اربعین ظرفیتی فراهم آورده است که مسلمانان و حتی غیرمسلمانان از کشورهای گوناگون و با پیشینه‌های متفاوت فرهنگی، با هویتی مشترک و هدفی واحد گرد هم آیند. این تجربه عینی، خود نشانگر امکانی است برای عبور از صورت‌بندی‌های سنتی هویت و شکل‌گیری یک اجتماع مبتنی بر ارزش‌ها و آرمان‌های فراگیر دینی.

دومین وجه ممتاز اربعین، مشارکت داوطلبانه و مردمی است. شکل‌گیری این اجتماع عظیم نه بر اساس دستور یا سازماندهی صرفاً دولتی، بلکه عمدتاً بر مدار انگیزه‌های معنوی، احساس تعلق دینی و فراخوان خودجوش مردم سامان یافته است. این امر به‌ویژه در زمینه میزبانی، خدمات‌رسانی، اسکان، تغذیه و تأمین امنیت زائران قابل مشاهده است؛ جایی که هزاران موکب، بدون وابستگی به قدرت‌های رسمی، شبکه‌ای از همکاری و همدلی را خلق می‌کنند. این مشارکت داوطلبانه، علاوه بر تجلی ایمان و اخلاص، مصداقی روشن از سرمایه اجتماعی دینی و قابلیت آن برای سازمان‌دهی کنش جمعی فراملی است.

سومین ویژگی قابل توجه، تولید هویت جمعی و همبستگی اجتماعی نوین در بستر اربعین است. زائران اربعین، فارغ از تفاوت‌های زبانی، نژادی یا فرهنگی، خود را عضوی از یک اجتماع بزرگ‌تر احساس می‌کنند که بر پایه عشق به اهل‌بیت(ع) و تعهد به ارزش‌های اخلاقی و معنوی شکل گرفته است. این هویت جمعی، نه تنها مانع از بروز تعارضات و رقابت‌های فرقه‌ای می‌شود، بلکه بستر همدلی و احساس تعلق به یک «امت معنوی» را در میدان عمل می‌گستراند. اربعین، در همین راستا، عرصه‌ای برای تکوین نوعی اعتماد متقابل و وفاق اجتماعی فراتر از مرزهای متعارف فراهم آورده است؛ امری که در بسیاری از اجتماعات مذهبی معاصر کمتر قابل مشاهده است.

از سوی دیگر، منطق کنش در اربعین، بر پایه ارزش‌هایی همچون ایثار، خدمت بی‌منت و گذشت از منافع شخصی برای منافع جمعی استوار است. در این مسیر، افراد در قالب موکب‌ها و گروه‌های خدمات‌رسانی، از منابع و داشته‌های خود به‌گونه‌ای سخاوتمندانه بهره می‌گیرند تا نیازهای دیگران را برآورده کنند. این منطق کنش، علاوه بر تقویت پیوندهای اجتماعی، امکان بازآفرینی هنجارهای اخلاقی و دینی در مقیاس گسترده را مهیا می‌کند و الگوی عملی برای مشارکت جمعی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی ارائه می‌دهد.

در نهایت، آنچه اربعین را به الگویی ممتاز برای کنش جمعی دینی فراملی تبدیل می‌کند، توانایی آن در ایجاد بسترهای شبکه‌ای و پویای تعامل اجتماعی است. این اجتماع عظیم، نه تنها در فضای فیزیکی بلکه در بستر ارتباطات مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز امتداد می‌یابد و به بازتولید معنا و همبستگی کمک می‌کند. بدین ترتیب، اربعین به تجربه‌ای بدل شده است که ظرفیت بسط به سایر مناسبت‌ها و زمینه‌های تمدنی را داراست؛ تجربه‌ای که می‌تواند الهام‌بخش الگوسازی در راستای تحقق امت و تمدن اسلامی در جهان معاصر باشد.

امکان‌سنجی الگوپذیری و بسط مدل اربعین برای تمدن‌سازی اسلامی

درک اربعین به‌مثابه یک الگوی موفق از کنش جمعی دینی فراملی، تنها زمانی به تحقق پروژه تمدن‌سازی اسلامی یاری می‌رساند که امکان تعمیم، بازتولید و بسط مدل آن در عرصه‌های دیگر به صورت جدی مورد ارزیابی قرار گیرد. از این منظر، باید به این پرسش پاسخ داد که چه ظرفیت‌ها، فرصت‌ها و موانعی پیش‌روی الگوگیری از مدل اربعین برای تحقق نمونه‌های مشابه در سطح امت اسلامی و حتی فراتر از آن وجود دارد؟

نخستین ظرفیت مهم، داوطلبی و مردمی بودن مدل اربعین است که امکان مشارکت فراگیر و عبور از موانع بروکراتیک و ساختاری را فراهم می‌سازد. تجربه اربعین نشان داده که هویت دینی و انگیزه‌های معنوی، می‌توانند فراتر از انگیزه‌های سیاسی یا اقتصادی، بسترساز همگرایی عملی و خلق شبکه‌های پایداری از همکاری اجتماعی باشند. این ویژگی، در صورت انتقال به سایر حوزه‌ها و مناسبت‌ها، می‌تواند بنیان یک مشارکت اجتماعی فراگیر و ماندگار را رقم بزند و به‌ویژه در پروژه امت‌سازی اسلامی، راهکاری نوین و اثربخش به شمار آید.

از سوی دیگر، الگوی خدمات‌رسانی و مدیریت جمعی داوطلبانه در اربعین، نمونه‌ای عینی از کارآمدی مدل‌های غیرمتمرکز و شبکه‌ای در سازمان‌دهی اجتماعات بزرگ است. این مدل می‌تواند الگویی عملی برای سایر عرصه‌های تمدنی باشد که نیازمند مشارکت فعال و مستقیم مردم‌اند؛ از جمله مواجهه با بحران‌های اجتماعی، مدیریت بلایای طبیعی، یا پیشبرد پروژه‌های فرهنگی و آموزشی در جهان اسلام. چنین ظرفیتی، اگر با تدبیر و هوشمندی از سوی نخبگان و سیاست‌گذاران دینی و اجتماعی حمایت شود، قادر خواهد بود نیروی عظیم سرمایه اجتماعی دینی را در مقیاس وسیع‌تری به خدمت تمدن اسلامی درآورد.

با این وجود، تعمیم و انتقال مدل اربعین با چالش‌هایی جدی نیز مواجه است. نخستین مانع، ملاحظات سیاسی، امنیتی و گاه سوءتفاهم‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی است که می‌تواند ماهیت مردمی و دینی این کنش را به سمت مصادره سیاسی یا تفسیر تقلیل‌گرایانه سوق دهد. همچنین، تفاوت‌های زمینه‌ای میان جوامع مسلمان، اعم از فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، سبب می‌شود که تعمیم مدل اربعین نیازمند بومی‌سازی و توجه به مقتضیات هر جامعه باشد. از سوی دیگر، تداوم و پایداری این مدل مستلزم ترویج ارزش‌های اخلاقی و معنوی اربعین، تقویت آموزش‌های دینی، و ایجاد فضاهای گفتگو و تعامل میان اقشار و گروه‌های مختلف است.

فرصت مهم دیگر، ظرفیت اربعین برای خلق گفتمان جدید امت‌سازی و همگرایی اسلامی است. تجربه اربعین نشان داده که شکل‌گیری یک اجتماع فراملی، نه تنها از طریق سازمان‌دهی رسمی و دولتی، بلکه بیشتر بر پایه انگیزه‌های معنوی، شبکه‌های مردمی و ارزش‌های مشترک دینی محقق می‌شود. این امر می‌تواند الهام‌بخش پروژه‌هایی باشد که در پی بازسازی مفهوم امت و تقویت سرمایه اجتماعی اسلامی‌اند؛ پروژه‌هایی که بیش از هر چیز نیازمند خلق معنا، مشارکت داوطلبانه، و هویت‌سازی فراگیر هستند.

در مجموع، ارزیابی امکان الگوگیری و بسط مدل اربعین، بیانگر آن است که این پدیده، ضمن دارا بودن ظرفیت‌های کم‌نظیر تمدنی و اجتماعی، نیازمند تدبیر، حمایت و گفتمان‌سازی مستمر از سوی نخبگان، متفکران و نهادهای فعال در عرصه دین و تمدن اسلامی است. تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت مدل اربعین، از سطح یک مناسک آیینی فراتر رود و به راهبردی مؤثر برای پیشبرد پروژه تمدن‌سازی اسلامی بدل شود.

اربعین نمونه‌ای از امت‌سازی

تحلیل راهپیمایی اربعین در مقام یک الگوی موفق کنش جمعی دینی فراملی، فراتر از توصیف یک پدیده آیینی یا اجتماعی صرف، در واقع تلاشی برای تبیین امکانی نوین در جهت تحقق همبستگی، مشارکت و هویت‌سازی در جهان اسلام معاصر است. این پدیده، به‌واسطه عبور از مرزهای متعارف هویتی، اتکا به انگیزه‌های معنوی و مردمی، و خلق فضای همدلی و تعاون بی‌سابقه، ظرفیتی کم‌نظیر را برای بازاندیشی در مفهوم امت و امت‌سازی پیش روی اندیشمندان قرار داده است.

راهپیمایی اربعین نشان داد که حتی در جهان معاصر که با بحران‌های هویتی، واگرایی اجتماعی و سلطه منطق فردگرایانه دست به گریبان است، می‌توان نمونه‌ای الهام‌بخش از همبستگی و همکاری فراگیر را بر بنیاد ارزش‌های دینی و اخلاقی تجربه کرد. تجربه اربعین نه‌تنها عرصه‌ای برای احیای سرمایه اجتماعی و بازتولید هویت جمعی اسلامی است، بلکه الگویی عملیاتی برای پروژه تمدن‌سازی اسلامی محسوب می‌شود؛ الگویی که نشان می‌دهد خلق کنش جمعی فراملی، مستلزم پیوند عمیق میان معنا، ارزش و مشارکت فعال مردمی است.

در این میان، نقش نخبگان، اندیشمندان و فعالان اجتماعی و دینی در تبیین، ترویج و انتقال این تجربه به حوزه‌های دیگر، واجد اهمیتی بنیادین است. بدون تلاش‌های نظری و راهبردی، و بدون تدبیر برای بومی‌سازی و تطبیق عناصر الگو با مقتضیات متنوع جوامع اسلامی، مدل اربعین در معرض مصادره یا تقلیل به یک آیین موقتی باقی خواهد ماند. بر این اساس، گفتمان‌سازی علمی پیرامون اربعین، طراحی چارچوب‌های نظری و عملی برای تعمیم این مدل، و ترغیب به خلق مناسبت‌ها و اجتماعات مشابه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای پیشبرد پروژه تمدنی اسلام در عصر جدید به شمار می‌رود.

افق آینده اربعین، به مثابه یک اجتماع فراملی دینی و نمونه‌ای از امت‌سازی در عمل، نیازمند توجه مستمر و چندلایه است؛ توجهی که تنها به عرصه مناسک و آیین محدود نمی‌شود، بلکه باید در ساحت نظریه‌پردازی، سیاست‌گذاری فرهنگی، و برنامه‌ریزی اجتماعی نیز امتداد یابد. بدین ترتیب، تجربه اربعین می‌تواند الهام‌بخش نوسازی راهبردهای کنش جمعی دینی، بازتعریف هویت جمعی امت اسلامی، و ایجاد بنیان‌های جدید برای مشارکت و سرمایه اجتماعی باشد.

در نهایت، اربعین نه فقط به عنوان یک رخداد مذهبی بزرگ، بلکه به مثابه یک الگوی تمدنی و آینده‌نگر برای جوامع اسلامی، واجد ظرفیتی بی‌بدیل است؛ ظرفیتی که اگر با تدبیر، گفتمان‌سازی و الگوسازی راهبردی همراه شود، می‌تواند به پیشران شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و تحقق آرمان امت واحده در عصر جهانی‌شده کنونی بدل گردد.

انتهای پیام/

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ