به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،موضوع جمعیت، تنها یک مسئله پزشکی یا اقتصادی نیست؛ مسئلهایست با ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و ساختاری که اگر هر بخش مسئولیت خود را بهدرستی انجام ندهد، نباید انتظار بهبود اوضاع را داشت. تجربه امروز ایران نشان میدهد که بیاعتمادی عمومی و نبود حمایت مؤثر، مانع جدی در مسیر جوانی جمعیت است.
در حالیکه برخی کشورها با مهاجرت هدفمند و حمایتهای اصولی از خانوادهها بخشی از بحران جمعیت را مدیریت کردهاند، در ایران تصویب قوانین بدون پشتوانه اجرایی و سیاستهای ناپایدار، نه تنها کمکی به جوانسازی جمعیت نکرده، بلکه نگرانی و دلسردی خانوادهها را افزایش داده است.
هزینههای بالای فرزندآوری، از زایمان و پوشک گرفته تا درمان و آموزش، خانوادهها را از تصمیم برای فرزند بیشتر بازمیدارد. نسل امروز مانند صد سال پیش بدون بررسی شرایط اقتصادی و آیندهنگری تصمیم نمیگیرد. این در حالیست که برای اولینبار در ۶۰ سال گذشته، تولدهای سالانه کشور به زیر یک میلیون رسیده است.
مرگهای زودرس؛ چالشی برای جمعیت بارور کشور
یکی دیگر از عوامل جدی در کاهش جمعیت، مرگهای زودهنگام، بهویژه در حوادث ترافیکی است. میانگین سنی قربانیان این حوادث در ایران ۳۵ سال است؛ سنی که جامعه بیشترین سرمایهگذاری آموزشی، مهارتی و حرفهای را روی افراد انجام داده است. طبق آمارها، بیش از ۵۰ درصد مرگهای کشور، زودرس هستند—نرخی که در مقایسه با کشورهایی مثل ژاپن (۱۵ درصد) بسیار بالاست.
دکتر حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی، معتقد است که مرگ یک فرد ۳۵ ساله در تصادف، یعنی از دست رفتن دههها عمر مفید، بهرهوری و سرمایه انسانی برای جامعه. به همین دلیل، او هشدار میدهد که برای کنترل این مرگهای پرهزینه، باید بهطور جدیتری برنامهریزی شود.
نقش وزارت بهداشت چیست؟ هشدار یا حمایت؟
به گفته حسین کرمانپور، رئیس روابط عمومی وزارت بهداشت، این وزارتخانه صرفاً نقش هشداردهنده در بحث جمعیت دارد. به گفته او، سالمندی جمعیت فشار اقتصادی قابلتوجهی به نظام سلامت وارد میکند؛ زیرا بیماران امروزی بیشتر از گذشته به بیماریهای مزمن و پرهزینه مبتلا هستند و تختهای بیمارستانی نیز با بیماران مسنتری اشغال شدهاند.
وی میگوید حتی کشورهای ثروتمند نیز درگیر بحران جمعیت هستند، اما بدون تغییر فرهنگی و ساختاری، فقط با هشدار نمیتوان اوضاع را بهبود بخشید.
نگاه تکبعدی به بحران جمعیت جواب نمیدهد
آمارها نشان میدهد که نرخ باروری کل در ایران به حدود ۱.۷۳ رسیده؛ در حالیکه برای ثبات جمعیت، این عدد باید حداقل ۲.۱ باشد. استاد سوری یادآور میشود که حدود ۲۰ درصد زوجین با مشکلات باروری مواجهاند، اما حتی اگر همه این زوجها درمان شوند، باز هم به سطح جایگزینی نمیرسیم. در دهه ۱۳۴۰، این نرخ در ایران حدود ۶ بوده، اما امروز کاهش شدیدی یافته است.
برخی مسئولان، مانند علیرضا رئیسی معاون وزیر بهداشت، تاکید دارند که نگاه تکبعدی به مسئله جمعیت اشتباه است. به گفته او، تنها فقر، تنها ناباروری یا تنها تأخیر در ازدواج علت کاهش جمعیت نیست، بلکه ترکیب عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی روانی در کنار هم بحران را ایجاد کردهاند.
او با اشاره به بالارفتن سن ازدواج و فاصله زیاد بین تولد اولین و دومین فرزند در خانوادهها هشدار میدهد که بیتوجهی به سبک زندگی جدید و عدم درک واقعیتهای جامعه، اجرای هر سیاستی را با شکست مواجه خواهد کرد.
اعتماد؛ حلقه مفقوده سیاستهای جمعیتی
اگر هدف افزایش جمعیت است، چاره کار صرفاً در بیلبوردهای تبلیغاتی و قرعهکشی خودرو نیست. باید برای زوجهای جوان اعتمادسازی کرد، حمایت واقعی و قابل اتکا ارائه داد و دست از فشارها و اجبارهای غیرمنطقی برداشت.
در شرایطی که جوانان نسبت به وعدهها و سیاستهای دولتی بیاعتمادند، هیچ مشوقی نمیتواند آنها را به فرزندآوری ترغیب کند. بهویژه اگر نگران باشند که در آینده، دولت آنها را در مواجهه با هزینههای سنگین زندگی تنها خواهد گذاشت.