پیشنهاد عملی برای خروج از بحران غنی سازی
اقتصاد ایران: این یادداشت تلاش دارد با رویکردی واقع گرایانه و عملگرایانه به شرایط کنونی و با تشخیص اهم از مهم و لزوم حفظ استقلال، امنیت و تمامیت ارضی ایران و توجه به منافع ملی، پیشنهادی عملی در جهت حل اختلاف ایران و غرب درباره مسئله غنی سازی ارائه نماید.
جلیل بیات در عصر ایران نوشت: در روزهای اخیر بحث اجرای مکانیسم ماشه، غنی سازی و توافق مجدد در زمینه هسته ای داغ شده است. اخیرا مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی در استانبول بدون نتیجه مشخصی پایان یافت و خبر موثقی از شروع مذاکرات ایران و امریکا نیز منتشر نشده است.
در این میان چند روز پیش عباس عراقچی در گفتگویی تصریح کرد که جمهوری اسلامی از حق غنی سازی خود کوتاه نمی آید، اگرچه به این موضوع هم اذعان کرده بود که با توجه به خسارات وارد شده به مراکز هسته ای در جریان جنگ 12 روزه در حال حاضر امکان غنی سازی برای ایران وجود ندارد. در مقابل دونالد ترامپ ضمن تهدید ایران گفته است که اگر جمهوری اسلامی بخواهد به غنی سازی اورانیوم اقدام کند دوباره و خیلی سریع مراکز هسته ای آن را بمباران خواهد کرد.
لذا به نظر می رسد بحث غنی سازی همچنان در کانون اختلافات جمهوری اسلامی با غرب باقی مانده و جنگ 12 روزه نیز نتوانست تغییری در این موضوع ایجاد کند. از این منظر این یادداشت تلاش دارد با رویکردی واقع گرایانه و عملگرایانه به شرایط کنونی و با تشخیص اهم از مهم و لزوم حفظ استقلال، امنیت و تمامیت ارضی ایران و توجه به منافع ملی، پیشنهادی عملی در جهت حل اختلاف ایران و غرب درباره مسئله غنی سازی ارائه نماید.
اگرچه جمهوری اسلامی به درستی اذعان دارد که می بایست به عنوان یکی از اعضای پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) از حقوق مصرح خود وفق این پیمان از جمله حق غنی سازی اورانیوم در جهت مقاصد صلح آمیز برخوردار باشد، اما واقعیت این است که شرایط کنونی چنین اجازه ای به جمهوری اسلامی نمی دهد.
به عبارت دیگر نه تنها مخالفت کشورهای غربی، بلکه حتی به اذعان عباس عراقچی، مشکلات فنی و ساختاری ایجاد شده در مراکز هسته ای بعد از جنگ 12 روزه، امکان غنی سازی را از ایران سلب کرده است. ضمن آنکه عقل سلیم حکم می کند با توجه به مشکلات عدیده در کشور از جمله کمبود آب، برق، گرانی، تورم و ... حاکمیت منابع مالی محدود خود را به جای صرف کردن در موضوع هسته ای به حل این مشکلات تخصیص دهد.
از این منظر پیشنهاد می شود جمهوری اسلامی در مذاکرات مستقیم با آمریکا بسته پیشنهادی شبیه به آنچه در ذیل عنوان می شود ارائه دهد:
1- آمریکا و سایر کشورهای اروپایی کماکان به «حق» غنی سازی اورانیوم توسط ایران طبق پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای اذعان کنند، چنانکه پیشتر در توافق برجام به این موضوع اذعان کرده بودند.
2- علی رغم اذعان به این حق، جمهوری اسلامی به صورت داوطلبانه به مدت مشخصی این حق خود را «اعمال» نمی کند و از غنی سازی اورانیوم در خاک خود صرف نظر می کند، هرچند این اقدام داوطلبانه نافی حق ایران در این موضوع نمی باشد.
3- در مدت مذکور آمریکا یا کشورهای اروپایی موظف خواهند بود هر میزان اورانیوم غنی شده در سطح پایین و برای مصارف صلح آمیز که ایران نیاز دارد به این کشور بفروشند. بدیهی است که جمهوری اسلامی اورانیوم غنی شده دریافتی را تحت نظر بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی یا حتی کنترل های دوگانه ایرانی – امریکایی در موضوعات صلح آمیز مصرف خواهد کرد.
4- جمهوری اسلامی می تواند در جهت اعتمادسازی میله های سوخت مصرف شده را به آمریکا بفروشد یا در قبال تحویل آن، اورانیوم غنی شده دریافت کند تا شائبه هرگونه بازفرآوری سوخت مصرفشده در داخل ایران نیز برطرف شود.
5- طبق این توافق آمریکا موظف خواهد شد در مدت زمان مشخصی حداقل 10 نیروگاه هسته ای در جهت تولید برق برای ایران بسازد و طبق بند سوم از این توافق سوخت موردنیاز آن را نیز تامین کند. (هزینه های ساخت این نیروگاهها قابل توافق است)
6- بدیهی است که با این توافق آمریکا می بایست تمام تحریم های وضع شده علیه ایران را به طور کامل و موثر لغو کند و زمینه پیوستن ایران را به اقتصاد جهانی فراهم آورد. ضمن آنکه ایران می بایست برای پرداخت هزینه های ساخت نیروگاه های هسته ای یا سوخت مورد نظر آنها از درآمد کافی ارزی برخوردار باشد و لازمه این کار لغو تحریم ها خواهد بود.
7- چنانچه آمریکا یا کشورهای اروپایی به هر یک از تعهدات خود از جمله تحویل اورانیوم غنی شده مورد نیاز ایران عمل نکنند، جمهوری اسلامی می تواند راسا و طبق حق اذعان شده در بند نخست این توافق، اقدام به غنی سازی برای مصارف صلح آمیز نماید.
بدین ترتیب به نظر می رسد انجام توافقی با این مشخصات هم شدنی و هم کاربردی است و به نفع ایران نیز خواهد بود. اول آنکه جمهوری اسلامی می تواند ادعا کند که بار دیگر قدرت های بزرگ دنیا از جمله امریکا به حق غنی سازی اورانیوم توسط ایران اذعان کردند و آن را به عنوان یک دستاورد مطرح نماید.
دوم آنکه ایران عملا امتیازی را به طرف مقابل می دهد که اساسا در اختیار ندارد و آن انجام غنی سازی در شرایط کنونی است. سوم آنکه با این توافق ایران طرف مقابل را ملزم به تامین اورانیوم غنی شده مورد نیاز خود خواهد کرد و از این جهت با مشکلی مواجه نخواهد شد. چهارم و مهمتر آنکه با بند هفتم ضمانت اجرایی برای انجام تعهدات از سوی طرف مقابل برقرار می شود. پنجم آنکه این توافق بر خلاف برجام و آنطور که دونالد ترامپ می خواهد برای آمریکا نیز منفعت خواهد داشت چرا که این کشور با ساخت نیروگاههای هسته ای برای ایران می تواند میلیاردها دلار سود کند.
ششم اینکه ایران با این توافق عملا به چند هدف می رسد. مهم تر از همه بهانه تجاوز به ایران توسط اسرائیل یا آمریکا را سلب و سایه جنگ را از کشور دور می کند. از تهدید کنونی فرصتی برای تامین برق مورد نیاز کشور می سازد و تحریم ها را لغو و زمینه حضور ایران در اقتصاد جهانی را فراهم می سازد. ضمن آنکه جمهوری اسلامی می تواند در مذاکرات مربوطه با توجه به انصراف از اعمال حق غنی سازی (موضوعی که اساسا در شرایط کنونی شدنی نیست) طرف مقابل را از ابراز خواسته های دیگر همچون بحث موشکی منصرف سازد.
لذا به نظر می رسد اصرار بر غنی سازی اورانیوم در شرایط کنونی نه شدنی است و نه آورده ای برای مردم ایران خواهد داشت. بنابراین باید تا دیر نشده توافقی با طرف غربی کرد که هم غرور ملی خدشه دار نشود و هم بیشترین سود و مزیت نصیب مردم ایران گردد.