به گزارش سلامت نیوز به نقل از هم میهن، اگر آن چند قطره آب از شیر آب خانه نچکد، دلهره فاطمه آغاز میشود؛ وحشت از قطع شدن دائمی آب به کابوس او تبدیل شده است و فکر میکند در ادامه روزهای تابستان چه اتفاقی برسرش میآید؟ قطعی روزانه برق هم کسب و کار کوچک سهیلا را تحت تاثیر قرار داده و سفارشهایش روی زمین میماند. قطع برق کار شرکت تولید مواد شیمیایی مریم را هم خراب کرده و حالا باید گازوئیل قاچاق لیتری 15 هزار تومان بخرند که خط تولید از کار نیفتد؛ چون هر یک ساعت خواب دستگاههای تولید، برایشان دهها میلیارد تومان ضرر به دنبال دارد. این تصویری از روزهایی است که پشت سر میگذاریم؛ قطعی آب و برق در شهرها و کابوسهایی که به واقعیت تبدیل شده است.
هنوز چند روز تا رسیدن چله تابستان باقی مانده و گرمای غیرقابل تحمل هوا ادامه دارد؛ موج گرمایی که دو سه هفته پیش وارد کشور شد و تا پایان هفته آینده باقی میماند. حالا این برنامه قطعی برق در شهرهای مختلف کشور است که در گروههای مختلف دست به دست میشود و آب شرب خانگی است که بدون برنامه قطع میشود. کار آنقدر بالا گرفت که اعتراضات در سبزوار بابت قطعی آب و برق به دومین شب رسید. دولت اوایل هفته تصمیم گرفت اولین روز مرداد را با هدف کاهش مصرف آب و برق تعطیل اعلام کند و کسی نمیداند این تعطیلیها باز هم ادامه پیدا میکند یا خیر؟
فاطمه، یکی از ساکنان خیابان سنایی است و تعریف میکند که قطع طولانیمدت آب و برق جزئیات زندگی روزمرهاش را دچار مشکل کرده است؛ کارهای سادهای مثل پر کردن فلاشتانک خانههایی که فقط سرویسهای بهداشتی فرنگی دارند. غیر از آن وحشت از قطع دائمی آب او را آزار میدهد. او میگوید قطعی آب علاوه بر اینکه برای زندگی روزمره دردسر ایجاد میکند، نوعی وحشت هم برایم به دنبال دارد؛ انگار که نوعی ترس تکاملی است. در زمان قطعی آب افسرده و مضطرب میشوم.
خانه ما طبقه چهارم است و بعد از قطع برق، آب قطره قطره از شیر میآید اما باز هم امیدوارکننده است و فکر میکنم که از تشنگی نمیمیرم. شاید این ترس واقعی به نظر نیاید و میدانم که در نهایت مرگ از تشنگی اتفاق نمیافتد اما وحشت مرگ از نبود آب پیش میآید. به این فکر میکنم که چه به سرم میآید؟ قطع شدن غیر از دردسرهایی که برای زندگی روزمره دارد، آسیب روحی و روانی هم دارد. بدترین شکل آن این است که احساس میکنی هیچکس کاری برای حل آن انجام نمیدهد. اگر بگویند که روزی دو ساعت آب قطع میشود و بدانیم عدهای برای آن برنامه بریزند، از رنجی که تحمل میکنیم کم میشود.»
او نگران از دست رفتن امکان زندگی در تهران است؛ شهری که همه خانوادهاش ساکن آن شدهاند: «همه این اتفاقات آسیب روحی زیادی به من وارد میکند. آب که قطع میشود ظرفها نشسته باقی میماند، خانه گرم است، کولر بدون آب میسوزد و تو هیچ پیشبینیای از روزهای آینده نداری. به همین دلیل است که دائم اضطراب دارم و قرص پرانول میخورم.»
استحمام در استخر به دلیل بیآبی
چند خیابان آنطرفتر از سنایی، ساکنان خیابان میرزای شیرازی هم در روزهای گذشته با ساعتهای طولانی قطع آب روبهرو شدهاند. شقایق ساکن یکی از خانههای شمال این خیابان است و از حدود سه هفته گذشته با مشکل قطعی آب روبهرو شد. او میگوید در روزهای اول شدت قطع آب شبیه روزهای گذشته نبود و حدود دو تا سه ساعت در طول روز قطع میشد. کم کم ساعتهای قطع آب بیشتر شد و به پنج تا شش ساعت رسید تا اینکه از 10 روز پیش درتمام طول روز آب قطع میشد و شبها ساعت 7 عصر به بعد دوباره وصل میشد.
از روز شنبه تا یکشنبه شب هم آب به طور کامل در این خیابان قطع شده بود. شقایق میگوید حتی خانههایی که در طبقات همکف هم زندگی میکنند با همین مشکل روبهرو میشوند: «من شنیدم که در خیابان سنایی تانکر آوردند و آب توزیع میکردند. من از همان روزهای ابتدای جنگ چند دبه آب و آب معدنی ذخیره کردم. در این مدت هم فقط کارهای ضروری را انجام میدهیم. در این مدت من مجبور شدم یک روز درمیان استخر بروم که بتوانم خودم را تمیز کنم.
از کولر هم نمیتوانم استفاده کنم. نظم زندگی از دستم خارج شده و وقتی هم که آب وصل است، مدام دلشوره دارم که نکند دوباره قطع شود؟ یک اضطراب مداوم دارم و دیگر کنترل زندگی دست خودم نیست. بعد از اینکه 48 ساعت آب قطع بود یک منبع آب 70 لیتری کنار حمام گذاشتم و از آن استفاده میکنم. خوابم هم به هم ریخته است. چند روز پیش تا پنج صبح بیدار ماندم، چون فقط از 2 تا 5 صبح آب وصل شده بود و باید آن را ذخیره میکردم.»
او این روزها از بلوار داخل خیابان میرزای شیرازی که رد میشود، از دیدن چمنهای غرق در آب آن تعجب میکند و نمیداند چرا مردم کمبود شدید آب را باور نمیکنند: «چیزی که برای من واقعا آزاردهنده است، وضعیت خبررسانی درباره قطعی آب است. جمعیت زیادی آب ندارند، اما در خبرها چیزی درباره آن گفته نمیشود. کسی درباره این صحبت نمیکند که وضعیت چطور پیش خواهد رفت؟ اگر این وضعیت ادامه پیدا کند چه میشود؟ ممکن است تا هفتههای آینده آب در تهران به طور کامل قطع شود؟ پیشبینیها چیست؟ تا آخر شهریور دوام میآوریم؟ این پنهانکاری بسیار ترسناک است. خیلی از مردم هنوز قطعی آب را جدی نگرفتهاند. من هرروز از بلوار میرزای شیرازی که رد میشوم، میبینم که به شکل غرقابی آبیاری میشوند. معلوم است که مردم هم این بحران را جدی نمیگیرند.»
ادامه گرما تا پایان هفته آینده
زینب قیصری، نماینده تهران، شمیرانات، ری و اسلامشهر به تازگی گفته است که حدوداً تا چهل روز آینده در تهران دچار بیآبی یا کمآبی شدید خواهیم بود و«کم کردن فشار آب از تمهیداتی است که اندیشیده شده تا آب به تمامی مناطق برسد اما باید اساسی فکر شود؛ به عنوان مثال عملیاتی کردن بخش دوم سد طالقان برای انتقال آب در دستور کار است و امیدواریم تا پایان سال نهایی شود اما نباید از ابعاد دیگر این موضوع غافل شد.»
گرمای شدید هوا باعث شده که مصرف آب و برق همزمان افزایش پیدا کند. دمای هوای کشور در هفته گذشته 4/1 درجه و در تیرماه 2/1 درجه نسبت به میانگین بلندمدت افزایش داشته است؛ این عددی است که صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات جوی سازمان هواشناسی به «هممیهن» میگوید و توضیح میدهد که گرمای شدید روزهای گذشته در کشور، به دلیل فعل و انفعالات جوی است: «طی روزهای گذشته یک توده هوای جنب حارهای خودش را به عرضهای بالاتر رسانده بود. این توده هوا پدیدهای عادی محسوب میشود و کشورهای همجوار را هم درگیر کرده است.
ما اوج گرما را پشت سرگذاشتهایم و ممکن است یک تا دو درجه تغییر دما داشته باشیم اما ماندگاری هوای گرم تا پایان هفته بعد با دمای فعلی ادامه دارد. این گرما جزیی از اقلیم کشور ماست و معمولاً تا 25 مرداد تقریباً در سراسر کشور هوای گرم تابستانی را داریم.» ضیائیان میگوید دمای هوای این روزها بیشتر از میانگین بلندمدت است اما نمیتوان گفت گرمای بیسابقهای است، اما در مجموع در دهکهای بالای آماری قرار دارد. به گفته او تغییرات اقلیمی باعث میشود روند افزایش تا دهههای آینده در سراسر جهان رخ دهد و پیشبینی میشود تا 2100 این روند افزایش دما ادامه داشته باشد.
آبیاری چمن در تهران بحران زده
کامیار پهلوان، کارشناس منابع آب میگوید مسائل محیط زیستی راهحل کوتاهمدت و مقطعی ندارند و همیشه بحران آب و الگوی نادرست توسعه و آمایش سرزمینی و جانمایی تاسیسات و صنایع آببر همیشه در ایران مطرح بوده است.
او میگوید در خشکترین سالهای آبی کشور هم حدود 130 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیریا در دسترس داشتیم، اما الگوی نادرست توسعه شرایط فعلی را ایجاد کرد.
به گفته او از 130 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر سالیانه، حدود هشت میلیارد مترمکعب سهم آب شرب و بین 90 تا 100 میلیارد سهم کشاورزی است که آن هم با الگوی کشت نادرست و سنتی هدررفت زیادی دارد: «ما الگوی توسعه درستی نداشتیم و تهران به شکلی رشد کرد که از نظر منابع آبی به این مرحله رسید. منابع آب تهران از سدها و سفرههای زیرزمینی تامین میشود و حالا حجم ذخایر این سدها در نتیجه بهرهبرداری و مدیریت نکردن، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی کاهش پیدا کرده است.»
پهلوان از تجربه «روز صفر آب» در کالیفرنیای آمریکا میگوید و توضیح میدهد که با استفاده از روشهای فنی، فرهنگسازی و همراهی مردم توانست از آن عبور کند؛ وضعیتی که در روزهای گذشته و به گفته کارشناسان، تهران فاصله کمی با آن ندارد.
او تاکید میکند که در این شرایط در مسائل کلان مدیریت آب در ایران راهکارهای طولانیمدت را در نظر بگیریم؛ نمونه آن کاهش سهم اشتغال در بخش کشاورزی و انتقال آن به سمت صنعت است و به این ترتیب میتوان از مصرف 90 تا 100 میلیون مترمکعبی حوزه کشاورزی کاهش داد. در این صورت در هیچ استانی مشکل آب شرب نخواهیم داشت. او میگوید این میزان آب برای کشاورزی 6/9 میلیون هکتاری هدر میدهیم؛ چون هم مصرف آب مجازی و هم صادرات میوه داریم و 40 درصد محصولات کشاورزی هم به ضایعات تبدیل میشود: «کشاورزی ما الگوی درست، روشهای آبیاری و کشت درستی ندارد که اصلاح آنها به معنی راهکارهای بلندمدت است.»
پهلوان از نبود مدیریت یکپارچه در حکمرانی آب کشور میگوید و توضیح میدهد که چطور این روند، روی منابع آبی تاثیر گذاشته است؛ نمونه آن آبیاری فضای سبز در شهری مانند تهران است که مدتهاست با بیآبی دستوپنجه نرم میکنند اما همچنان شهرداری به آن ادامه میدهد:«درست است که عدهای میگویند این آب پساب و بازیافتی است، اما سهم سفره آب زیرزمینی است. زمانی که روز صفر در کالیفرنیا رخ داد، استفاده از چمن در فضای شهری آن متوقف شد. من طرفدار این موضوع نیستم که میگویند الگوی مصرف سهم زیادی در کاهش مصرف دارد، اما امروز دیگر باید منتظر راهکارهای بلندمدت باشیم و باید خودمان هم آن را رعایت کنیم.»
تاکید او بر مدیریت جامع برای گذراندن بحران فعلی است:« حل این بحران به مدیریت جامع نیاز دارد. در حکمرانی آب ایران، تامین و توزیع آب به وزارت نیرو سپرده شده، شهرداری جداگانه تصمیم میگیرد که فضای سبز را آبیاری کند، جهادکشاورزی از طریق کانالها کشاورزی میکند. در مجموع این روند به معنی مدیریت یکپارچه نیست. این نگاه بخشی است و مسئولان آن هم در یک روند شایستهسالارانه انتخاب نشدهاند. اگر متخصص این حوزه در جای خودش قرار گیرد، انجام این کارها پیچیده نیست، اما در ایران در مدیریت منابع آب هم هر دستگاه جداگانه تصمیم و اقدام میکند. در چنین شرایطی که ضرباهنگ این ارکستر با هم متفاوت است نمیتوان انتظار کار عجیبی داشت.»
این کارشناس منابع آب توضیح میدهد که عبور از بحران آب تهران، نیازمند هزینههایی است که یک مدیریت یکپارچه باید آن را بپذیرد؛ نمونه آن هم تغییر مدیریت آبیاری فضای سبز شهر تهران است:«در شهر تهران یک دریاچه مصنوعی ایجاد میکنید که غیر از مسائل محیطزیستی، باید منبع آب آن را هم تامین کنید. فارغ از اینکه این پساب فاضلاب است و نیاز به برق دارد که از برق نیروگاه و تصفیهخانه تخصیص دهید کم میشود. اگر یک مدیریت یکپارچه وجود داشته باشد، اختیار این را خواهد داشت که از میزان فضای سبز کم کند، پساب را به صنعت دهد، سفرههای آب زیرزمینی را تقویت و بحران آب امسال را رد کند و بعد در دورههای زمانی محتلف برنامهای تنظیم کند.
در نهایت با توجه به اینکه امکان اصلاح ساختار حکمرانی وجود ندارد، دست به دعا میبرند که باران بیاید، اگر میخواهیم از خشکسالی عبور کنیم، باید هزینهای بابت آن داد؛ مثلاً نباید در خیابانها چمن داشت. چهره شهر تهران با اینکه قطعیهای چندساعته آب دارد، چهره یک شهر خشک نیست. در تمام اتوبانها فضای سبزی دیده میشود که نیاز به آبیاری دارد؛ در حالی که اقداماتی که مربوط به مبلمان شهری است- مانند همین آبیاری فضای سبز- کاهش داده نشده است. پرتی شبکه کم و مدیریت شبکه اصلاح نشده است. در مجموع دانش فنی آب موجود است اما ساختار حکمرانی نیاز به اصلاح دارد.»
اوج اشعه ماوراء بنفش در اردیبهشت و خرداد
اشعه ماوراء بنفش یا همان UV یکی از اجزای نور خورشید است که به سه قسمت (A,B,C) تقسیم شده است. سوراخ شدن لایه اوزون هم به دلیل افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و بالا رفتن میزان گرمای زمین سبب میشود هیچ لایه محافظتی در برابر این اشعه وجود نداشته باشد و به همین دلیل سطح زمین با اشعه ماوراء بنفش آلوده میشود.
در طول سال، شاخص اشعه ماوراء بنفش تغییرات چشمگیری از خود نشان میدهد که بیانگر نوسان میزان خطر قرار گرفتن در معرض آفتاب است. بررسیها نشان میدهد اوایل اردیبهشت تا اوایل خردادماه بیشترین میزان تابش اشعه ماوراء بنفش در تهران ثبت شده است؛ جایی که شاخص اشعه ماوراء بنفش در اردیبهشت و خرداد به اوج خود یعنی ۱۳ رسید که در رده «بسیار شدید» قرار میگیرد. با این حال در روزهای اردیبهشت و خرداد دولت اقدام به تعطیلی ادارات نکرد. در حال حاضر شاخص اشعه ماوراء بنفش روی عدد ۱۱ ثبت شده است که دو درجه کمتر از ماه اردیبهشت و خرداد است.
براساس اطلاعات منتشرشده در سایت nomadseason.com اشعه ماوراء بنفش در ماه می (اردیبهشتماه) تا ماه ژوئن (خردادماه) در بالاترین حد خود بوده که با عدد ۱۳ و ۱۲ نمایش داده شده است و در حال حاضر در ماه جولای این عدد به ۱۱ رسیده است. دادههای سایت هواشناسی weather.gov هم عدد شاخص اشعه ماوراء بنفش در تهران در حال حاضر را حدود ۱۱ نشان میدهد. در سایت uvindex.io شاخص اشعه ماوراء بنفش در روز اول مردادماه با عدد 55/11 ثبت شده است. براساس دادههای این سایت، حدود ساعت ۱۲ ظهر بیشترین میزان اشعه در هوا وجود داشته است. همچنین براساس دادههای سایت tutiempo.net شاخص اشعه ماوراء بنفش در تهران در روزهای پنجشنبه و جمعه به ترتیب ۱۲ و ۱۱ خواهد بود.
حسن اعتمادزاده، متخصص بیماریهای پوستی درباره عوارض در معرض اشعه ماوراء بنفش بودن میگوید: «بین ساعتهای ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر میزان تابش اشعه بالاتر میرود. تابش این اشعه ابتدا منجر به برنزه شدن میشود. این اشعه همان چیزی است که در سولاریوم هم از آن استفاده میشود و این برنزه شدن خطرناک است. چون منجر به آفتابسوختگی میشود و در ادامه به پیری زودرس و واکنشهای پوستی میرسد که به شکل لکهای پوستی بروز پیدا میکند.» به گفته او دریا یا برف (مناطقی که سطح سطوح صاف است) یا ورودی و کف ساختمانهایی که با سنگهایی مانند گرانیت کفپوش شده، باعث میشود اشعه بازتاب داده شده قدرت دو برابر بیشتری داشته باشد: «سوختگی در برف و دریا دو برابر آسیب بیشتری دارد و به همین دلیل کوهنوردان سوختگیهای شدیدتری را تجربه میکنند.»
او درباره موقعیت جغرافیایی ایران هم میگوید: «کشورهایی که به استوا نزدیکترند اثرات مضر تابش اشعه فرابنفش را بیشتر احساس میکنند و هر چه به سمت شمال میروید این اثرات کمتر میشود. اما این اثر در همه جا برقرار است.»
او معتقد است کسانی که پوستهای روشنتری دارند با اثرات بیشتری روبهرو خواهند بود و نیاز به محافظت بیشتری دارند.
خطر ابتلا به سرطان بر اثر تابش اشعه ماوراء بنفش بسیار جدی است: «این اشعه میتواند گسترهای از سرطانها مانند سرطان نادر ملانوم را هم در بدن فعال کند. سولاریوم میتواند میزان ابتلا به سرطان پوست را تا ۱۰۰ برابر افزایش دهد. به همین دلیل این اشعه میتواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد چون همان چیزی است که در سولاریوم هم به شکل مصنوعی از آن استفاده میشود.» او کوهنوردان را در این روزها مخاطب قرار میدهد و از آنها میخواهد بیشتر از دیگران مراقب باشند: «استفاده از برخی پوششها مانند کلاه یا نقاب، لباسهای آستین بلند، دستکش نخی و استفاده از عینک آفتابی مناسب میتواند راهحلهای فردی برای کمتر در معرض اثرات این اشعه باشد.»
اعتمادزاده درباره کاهش قدرت دفاعی بدن بر اثر تابش اشعه ماوراء بنفش میگوید: «زمانی که افراد مدت زمان طولانی در معرض آفتاب باشند قدرت دفاعی بدنشان هم کاهش پیدا میکند.» به گفته او اشعه ماوراء بنفش همیشه وجود دارد اما مقدار آن کم بوده اما در حال حاضر به دلیل گرما، طول تابش خورشید و از دست رفتن لایه اوزون خطرات بیشتری ایجاد میکند: «در بسیاری از کشورها برای محافظت افراد از چتر استفاده میکنند.
بیرون نیامدن در ساعتهای پرخطر برای این افراد در شش ماهه نخست سال ضروری است. ما از ابتدای فروردین با این مسئله مواجه میشویم و هر چه شدت گرما بیشتر میشود اثرات منفی آن هم افزایش پیدا میکند. در این بازه زمانی میزان خطر به دلیل افزایش گرما بیشتر شده است.» این متخصص پوست میگوید این مسئله برای افرادی با سنین بالاتر هم به نسبت جوانان خطرناکتر است. افراد مسن و سالخورده نیاز به محافظت بیشتری دارند.
اعتمادزاده درباره استفاده از برخی خدمات زیبایی ناخن هم هشدار میدهد: «نکته مهمی که به عنوان یک زنگ خطر باید در نظر گرفته شود رواج استفاده از لاکهای ژلیش است که برای خشک شدن آنها از همین اشعه ماوراء بنفش به شکل مصنوعی استفاده میشود. این موضوع میتواند سرطان ملانوم در انگشتان را افزایش دهد و این نوع سرطان در صورتی که در سه انگشت بروز پیدا کند پزشک جراح راهی جز قطع دست فرد از مچ را ندارد و به دلیل قدرت کشندگی بالای این نوع از سرطان این راهحل بیفایده است و به طور معمول عمر افراد مبتلا شده به بالاتر از یکسال و نیم نمیرسد.» به گفته او، این سرطان بسیار نادر بوده اما به دلیل استفاده از منابع ماوراء بنفش مصنوعی افزایش یافته و روی دیگر سرطانهای پوستی هم موثر خواهد بود.
مجموع بحرانها
در روزهایی که گرمای هوا به اوج رسیده و شاخص اشعه فرابنفش از مرزهای ایمن عبور کرده، شبکههای اجتماعی فارسیزبان پر از هشدارهایی است که یا رنگ اطلاعرسانی دارند یا بوی ناامیدی. این بار نهفقط گرما، بلکه سه بحران همزمان، اشعه فرابنفش، قطع برق و بیآبی، صدای اعتراض کاربران عادی را در فضای مجازی بلند کرده است. مردم در این فضا هم هشدار میدهند، هم تجربه شخصی را روایت میکنند، هم مسئولان را به پاسخگویی فرامیخوانند. افزایش شاخص UV تا سطح «بسیار خطرناک» در شهرهایی مانند تهران هم موجی از هشدار را در صفحات شخصی و خبری به راه انداخته است. کاربران، با احساس فوریت و مسئولیت جمعی، تلاش میکنند دیگران را آگاه کنند. توصیهها عمدتاً سلامتمحور و علمیاند؛ از خطر ابتلا به سرطان پوست تا آسیب چشمی و پیری زودرس.
یکی از کاربران با نام حامد در شبکه ایکس نوشت: «دوستان سطح اشعه فرابنفش این دو سه روزه در محدودهی بسیار خطرناکه. برای سلامتی خودتون و عزیزانتون هم که شده به هیچ وجه در معرض نور مستقیم نباشید. حتی داخل ماشین. حتماً ضد آفتاب قوی (SPF 50) بزنید و هر نیم ساعت تجدیدش کنید. خیلی خیلی خطرناکه.» پستهای اینچنینی، معمولاً فراتر از توئیتهای کوتاهاند و در قالب کپشنهای بلند و علمی منتشر میشوند؛ اما همه در یک مسیر قرار دارند: آگاهیرسانی در هماهنگی با توصیههای رسمی وزارت بهداشت. همزمان با اوجگیری گرما، بحران قطع برق هم به یکی از داغترین موضوعات شبکههای اجتماعی تبدیل شده. کاربران از نابرابری در توزیع برق بین مناطق بالاشهر و پایینشهر میگویند و بعضی با زبان طنز، تلخی ماجرا را روایت میکنند.
یکی از نمایندههای افراطی مجلس در توئیتی نوشته است: «مردم مناطق گرم جنوبی پیام دادهاند که روزی ۴ ساعت برق نداریم و برق مناطق پایینشهر بیشتر از بالاشهر قطع میشود!» او این وضعیت را «بیعدالتی» نامیده است. یک کاربر دیگر در توئیتر نوشته: «از ۶ صبح تا 3 عصر بیمارستان بودم، خسته و کوفته رسیدم خونه دیدم برق نیست و پنج طبقه باید برم بالا.» کاربری با نگاهی اجتماعیتر نوشته است که چرا وقتی گفتند تحریم نعمت است، نگفتند کمبود برق، ناترازی بنزین، کمبود دارو و دلار ۷۰ تومنی همون یک نعمت رو تکمیل میکنه؟ «من به عنوان یک پدر حاضرم ساعتها خاموشی رو تحمل کنم ولی محیطزیست وطنم بیش از این تخریب نشه.» عدهای دیگر هم به مازوتسوزی درباره نیروگاهها نوشته و معتقدند: «تجربه نشون داده هم برق رو قطع میکنن، هم پولش رو میگیرن، هم مازوت میسوزونن.»
در کنار خاموشی، مشکل کمآبی هم دغدغه پررنگ دیگری در میان کاربران بود. بسیاری از مردم، بهویژه در استانهای جنوبی و مناطق کمبرخوردار، درباره بیآبی در روزهای گرم هشدار دادهاند. یکی از کاربران شبکه ایکس نوشته: «گاز نیست، همه جا تعطیل میکنن. برق نیست، همه جا تعطیل میکنن. آب نیست، همه جا تعطیل میکنن… ولی ما هنوز تو خیابونیم!» مهدیس، کاربری دیگر در توئیتر، گرهخوردن این سه بحران را در یک توئیت تلخ اما گویا خلاصه کرده است: «درحالیکه تو روزی که بخاطر حد غیرمجاز اشعه فرابنفش تهران تعطیل شده مجبور بودم بیرون زیر آفتاب باشم و برای اولین بار در زندگیم به حدی عرق کردم که تمام لباسهام خیس خیس شدن… الان برگشتم خونه و گِس وات؟ هم آب قطعه، هم برق!»