گسترش روابط اجتماعی در شرایط بحران

اقتصاد ایران: تجربه‌ این دوازده روز می‌تواند به ما بیاموزد که جامعه‌ تاب‌آور، جامعه‌ای نیست که بحران نداشته باشد، بلکه جامعه‌ای است که بتواند در متن بحران، روابط انسانی خود را ترمیم و بازسازی کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، در جنگ دوازده‌ روزه اخیر، جامعه‌ ما با یکی از دشوارترین و پراضطراب‌ترین دوره‌های روانی معاصر خود مواجه شد. دوره‌ای که در آن، سایه‌ تهدید و ناامنی، بی‌وقفه بر سر میلیون‌ها نفر سنگینی کرد. جنگ، با تمام تلخی‌ها و نگرانی‌هایش، فارغ از مرزهای جغرافیایی در ذهن و زندگی همه جا گرفت؛ چه در جان آنها که به‌طور مستقیم در خطر بودند و چه در ذهن آنهایی که به‌طور فیزیکی از مراکز بحرانی فاصله داشتند، اما روح و روان ساکنانش هر لحظه درگیر خبرها، هشدارها و اضطراب بود. آنچه در این میان رخ داد، چیزی فراتر از ترس و نگرانی‌های روزمره بود. جامعه، در مقیاسی گسترده، وارد مرحله‌ای از اضطراب جمعی و استرس مزمن شد. روانشناسی اجتماعی از این پدیده با عنوان «آسیب روانی گسترده در شرایط تهدید عمومی» یاد می‌کند؛ حالتی که در آن، حتی بدون تجربه مستقیم واقعه، اضطراب به‌شکلی واقعی و ماندگار، ذهن‌ها را تسخیر می‌کند.


اما یکی از مهم‌ترین و در عین‌ حال کمتر مورد توجه قرار گرفته‌شده‌ترین ابعاد این دوره، تغییرات ناگهانی در الگوهای ارتباط جمعی بود. در واکنش به تهدیدی که همه احساسش می‌کردند، بسیاری از خانواده‌ها و گروه‌های دوستانه تصمیم گرفتند کنار هم باشند؛ تصمیمی که به شکل‌های مختلف اجرا شد: از جمع‌ شدن در خانه‌ پدری و باغ‌های خانوادگی گرفته تا سکونت موقت چند خانواده در کنار هم.


از منظر جامعه‌شناسان، این نوع بازگشت به جمع، پاسخی طبیعی به بحران و تلاشی برای بازیابی حس امنیت بود. قرار گرفتن در کنار دیگران، می‌تواند یک سازوکار روانی مهم برای کاهش اضطراب باشد. افراد در شرایط خطر، به‌طور طبیعی تمایل دارند خود را به «واحدهای اجتماعی حمایتی» نزدیک کنند. به بیانی بهتر، آنچه این روزها در بسیاری از این جمع‌های موقت رخ داد، گویای واقعیت دیگری هم بود:   بودن، بدون آمادگی روانی و اجتماعی، می‌تواند خود به منبعی از تنش و اضطراب تازه تبدیل شود. دلیل این مساله، بیش از هر چیز، به تغییرات عمیق در سبک زندگی ما طی سال‌های اخیر بازمی‌گردد.


پس از دوران کرونا، جامعه‌ ما به‌طور گسترده به‌ سمت فردگرایی بیشتر و عادت به تنهایی‌های خودخواسته حرکت کرد. دورکاری، فاصله‌گذاری اجتماعی، قطع ارتباط‌های حضوری و تقویت روابط مجازی، باعث شد ظرفیت ما برای زندگی جمعی و تاب‌آوری در برابر اختلافات کاهش پیدا کند. اکنون و در این شرایط بحرانی، ناگهان خود را در کنار دیگرانی یافتیم که تفاوت‌هایشان با ما، چه از نظر دیدگاه‌های سیاسی، چه سبک‌های زندگی و حتی نحوه‌ مواجهه با اخبار و اطلاعات، بیش از همیشه آشکار بود.


تنش‌های نسلی، شکاف‌های ارزشی و حتی اختلافات قدیمی خانوادگی، حالا در فضایی کوچک و پراسترس، با شدتی بیشتر از قبل سر بر آوردند. افراد در این جمع‌ها، گاه به ‌دلیل تفاوت در مدیریت ترس و اضطراب، دچار مشاجرات کلامی و حتی درگیری‌های هیجانی شدند. گروهی ترجیح می‌دادند به‌طور مداوم اخبار را پیگیری کنند، گروهی دیگر خواهان قطع ارتباط با فضای خبری و حفظ آرامش بودند. برخی نیاز به شوخی و خنده داشتند تا فضا را سبک کنند، در حالی که دیگران همین رفتارها را نوعی بی‌مبالاتی و بی‌تفاوتی تعبیر می‌کردند. نتیجه‌ این ترکیب، افزایش اصطکاک‌ها و تنش‌های میان‌فردی، خستگی روانی و حتی قطع ارتباط موقت یا دلخوری‌های طولانی بود. عامل تشدیدکننده‌ دیگر در این وضعیت، نقش بی‌بدیل و در عین‌ حال دوگانه فضای مجازی بود. شبکه‌های اجتماعی در این دوازده روز، به بستری از اطلاعات نگران‌کننده، تصاویر خشونت‌آمیز، هشدارهای امنیتی و تحلیل‌های متناقض تبدیل شدند. افراد حاضر در جمع خانوادگی، هر کدام از طریق گوشی موبایل خود، در معرض سیلی از اخبار فوری و اغلب تایید نشده قرار داشتند.

این بمباران خبری، نه‌تنها بر اضطراب فردی می‌افزود، بلکه فضای روانی کل جمع را هم تحت‌ تاثیر قرار می‌داد. از سوی دیگر، نباید فراموش کنیم که جامعه‌ ایرانی طی سال‌های اخیر، بارها و بارها با بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه شده و نوعی «استرس پس‌زمینه» به بخشی دایمی از زندگی اجتماعی تبدیل شده است. این انباشت استرس‌های مزمن، موجب شده آستانه‌ تحمل روانی در سطح فردی و جمعی به ‌شدت پایین بیاید. روانشناسی اجتماعی از این پدیده با عنوان «استرس تجمعی» یاد می‌کند؛ وضعیتی که در آن، مجموعه‌ای از فشارهای کوچک و بزرگ، بی‌آنکه به‌ تنهایی بحرانی جدی تلقی شوند، در کنار هم ظرف روانی فرد را لبریز می‌کنند. در چنین شرایطی، حتی یک اختلاف‌نظر ساده بر سر نحوه‌ پیگیری اخبار یا مدیریت مصرف آب و غذا، می‌تواند به نقطه‌ شروع یک مشاجره بزرگ تبدیل شود. 


نکته‌ مهم اینجاست که برای عبور از چنین وضعیت‌هایی، نمی‌توان صرفا به امید گذر زمان نشست. جامعه نیازمند بازآموزی جدی مهارت‌های ارتباطی و مدیریت تعارض است. اکنون بیش از هر زمان دیگری تقویت مهارت‌های گفت‌وگو، شنیدن بدون قضاوت، مدارا با نظرات متفاوت و بازسازی ظرفیت همدلی اجتماعی، ضروری است. برنامه‌های آموزشی در سطح رسانه‌های جمعی، مدارس، دانشگاه‌ها و حتی نهادهای محلی می‌توانند در این مسیر نقش‌آفرین باشند. لازم است فرهنگ عمومی جامعه به‌ سمت پذیرش این حقیقت حرکت کند که «بازگشت به جمع»، به ‌خودی‌ خود به معنای بازگشت آرامش نیست، مگر با آمادگی روانی، مهارت‌های اجتماعی و فضای گفت‌وگوی سازنده. به ‌علاوه، لازم است افراد در سطح فردی هم مراقب فرسودگی هیجانی خود باشند؛ مراقب علایم خستگی روانی، تحریک‌پذیری بیش از حد و تمایل به انزوا. کاهش مصرف اخبار، مدیریت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی، ایجاد زمان‌هایی برای استراحت روانی و تمرین مدارا در تعاملات روزمره، راهکارهایی ساده، اما موثر برای عبور از این دوره پرتنشند. 


در نهایت، تجربه‌ این دوازده روز می‌تواند به ما بیاموزد که جامعه‌ تاب‌آور، جامعه‌ای نیست که بحران نداشته باشد، بلکه جامعه‌ای است که بتواند در متن بحران، روابط انسانی خود را ترمیم و بازسازی کند. در شرایطی که هنوز هم سایه‌ نگرانی بر سر شهر و کشور سنگینی می‌کند، شاید مهم‌ترین وظیفه هر کدام از ما، بازسازی مهارت با هم‌ بودن، بدون افزودن بر اضطراب‌ها و تنش‌های یکدیگر باشد. سخن کوتاه آنکه، بازگشت به جمع، بازگشت به مسوولیت مشترک در مراقبت از روانِ جمعی است؛ وظیفه‌ای که امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم. 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ