روایت تنها بازمانده خانواده شهید صدیقی؛محمدرضا زندگیاش را وقف وطن کرد
اقتصاد ایران: آستانه اشرفیه –تنها بازمانده خانواده شهید «سیدمحمدرضا صدیقی» دانشمند برجسته هستهای کشور از زندگی و شخصیت برادرش سخن گفت و نکات مهمی را به جوانان و دانشجویان توصیه کرد.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- هما اکبری: در میان هیاهوی زندگیهای پررنگ و لعاب امروز، گاه باید ایستاد و نگاهی انداخت به مردانی که در پی نام و نان نبودند بلکه با علم، ایمان و تعهد، مسیر بندگی را برگزیدند.
شهید «سیدمحمدرضا صدیقی صابر» یکی از همان انسانهای بیادعا بود که خدمت به وطن را وظیفهای الهی میدانست و سالها بیوقفه در جبهههای علم و صنعت دفاعی برای رضای خدا مجاهدت کرد.
«سیدعلیرضا صدیقی صابر» برادر این شهید دانشمند هستهای در گفتگو با خبرنگار مهر زندگی و روحیات این شهید را بازگو کرد؛ انسانی که اثر حضورش در امنیت، سلامت و اقتدار کشور تا همیشه ماندگار خواهد بود.
روستای نیاکو؛ زادگاه ساده و مذهبی شهید
علیرضا صدیقی صابر درباره خانوادهشان میگوید: ما اهل روستای نیاکو هستیم، تقریباً سه کیلومتر با آستانهاشرفیه فاصله دارد. پدر و مادرم سواد زیادی نداشتند؛ فقط خواندن و نوشتن بلد بودند، اما ایمان و اخلاقشان عمیق بود. آنها زندگی ساده، بیآلایش و پر از تقوا داشتند محمدرضا از کودکی در تمامی مراسمهای مذهبی مثل محرم، صفر و ماه رمضان حضور فعال داشت و در کلاسهای قرآن هم شرکت میکرد.
وی اضافه میکند: مادرمان در سال ۱۳۷۶ و پدرمان در دوران کرونا، سال ۱۴۰۰ از دنیا رفتند اینها تأثیر عمیقی روی محمدرضا داشت.
مسیر علمی و پژوهشی؛ از سیاهکوچه تا دانشگاه صنعتی امیرکبیر
سیدعلیرضا ادامه میدهد: شهید تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شهید احمد تنها در سیاهکوچه گذراند، راهنمایی را در مدرسه شهید باهنر و دبیرستان را در سهروردی لاهیجان با رشته ریاضی فیزیک ادامه داد لیسانس را در دانشگاه اصفهان و فوقلیسانس را در دانشگاه تربیت مدرس گرفت در هر مقطعی جزو دو نفر برتر بود حتی در مقطع دکتری دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز جزو ظرفیت محدود نخبهها بود.
وی یادآور میشود: محمد رضا همیشه میگفت علم را باید کامل یاد گرفت چون علم ناقص میتواند آسیبزا باشد برای موفقیت در کنکور ارشد به من توصیه کرد از دوران دوم راهنمایی زبان بخوانم و گفت زبان ضریب بالایی دارد این نظم علمی در زندگی خانوادگی ما هم جاری شد؛ دخترش سیده فاطمه هم مثل پدرش با دقت درس میخواند.
وی اضافه میکند: در پروژه تهیه واکسن فخرا که تنها واکسن کاملاً ایرانی بود، شهید ۱۰ تا ۱۲ روز متوالی به خانه نمیآمد خود و خانوادهاش ابتدا واکسن را تزریق کردند و هیچ واکسن دیگری را توصیه نمیکرد.
یکی از دانشجویانش که به خانه ما آمده بود، گفته بود: برای مشکل استخراج مس، دکتر صدیقی با روشی نوین و کامل راهنمایی کرد و من مدیون ایشان هستم.
سبک زندگی؛ ساده و بیادعا، با همان سمند ۸۸ تا آخرین روز
برادر شهید درباره زندگی شخصی او میگوید: پیشنهادهای زیادی از شرکتهای خودروسازی و غیره داشت اما همیشه میگفت علمی که یاد گرفته برای جامعه خودش است با همان سمند مدل ۸۸ تا آخرین روز زندگی کرد و آن را تغییر نداد.
برادر شهید صدیقی ادامه داد: از نظر مذهبی فعال بود و در هیأت سیاهزنی حضور پررنگ داشت، اما انسانی بسیار خاکی و فروتن بود نماز و قرائت قرآن را با آرامش کامل انجام میداد و در همه چیز دقت داشت همیشه آخرین نفری بود که از سفره بلند میشد و هیچوقت عجله نداشت.
ایمان و بصیرت؛ خدمت برای رضای خدا
وی ادامه میدهد: شهید صدیقی معتقد بود کار باید فقط و فقط برای رضای خدا باشد میگفت مؤمن شیعه باید هوشیار و بیدار حرکت کند و بصیرتش هوشمندانه باشد، دشمنشناسی داشت و باور داشت که صهیونیسم همیشه در کمین ملت ایران است. همیشه میگفت باید برنامهریزی بلندمدت داشت و تغییر افراد به تنهایی جوابگو نیست.
یادمانی ماندگار؛ خدمت، وظیفه و تکلیف الهی
سیدعلیرضا در پایان با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید میگوید: دوستانش همیشه او را مهربان و با عزت نفس میدیدند در ۳۰ سال گذشته در پروژههای مهم کشور حضور داشت اما هیچگاه نامش به ثبت نرسید. مقالات علمی و امنیتی داشت، اما هرگز کسبوکار مردم را معطل کار خودش نکرد. رعایت حقالناس و بیتالمال برایش اصل بود، حتی در شوخیها به آن احترام میگذاشت. برای او خدمت نه شغل، بلکه یک تکلیف الهی بود.
خدمت به مردم و کشور، تکلیفی است که شهید سیدمحمدرضا صدیقی با جان و دل پذیرفت و راهش را تا پایان، بیادعا و با ایمان ادامه داد او نمونهای از انسانهای مخلصی است که امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه ما به الگو گرفتن از آنها نیاز دارد.