عاشورای امسال پس از جنگ ۱۲ روزه ، بار دیگر کربلا را تداعی کرد
اقتصاد ایران: رئیس جمعیت هلالاحمر در پیامیبه مناسبت فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، با اشاره به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، این روزها را یادآور تکرار مظلومیت کربلا دانست.
به گزارش خبرگزاری مهر، پیرحسین کولیوند رئیس جمعیت هلالاحمر در پیامیبه مناسبت فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، با اشاره به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، این روزها را یادآور تکرار مظلومیت کربلا دانست.
متن پیام به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
برادران و خواهران عزیز و عزادارم ضمن آرزوی سلامتی و قبولی عزاداریهای همه شما اجازه بفرمائید از سلول سلول وجودم مطالبی در خصوص این ایام و از ته دلم برایتان بگویم. امسال، عاشورا را با پوست و استخوان حس کردم نه بهعنوان یک روز در تقویم، که بهمثابه زخمی همیشگی در جان نه فقط روضهخوانی، که زندگی واقعی ما، عاشورا شد
امسال، وقتی صدای گریه کودکی از زیر آوار بلند میشد، وقتی پیکر کوچک و بیجان کودکی در آغوش امداد گرم قرار میگرفت… من یاد حضرت علیاصغر علیهالسلام افتادم و قلبم پارهپاره شد وقتی دیدم که ۳۸ کودک بیگناه و معصوم، همسن و سال علیاصغر، آماج موشک و بمب و گلولهها شدند و به خون خویش غلتیدند گویی کربلا، بار دیگر تکرار شد
در عاشورای امسال، روضهی سوختن خیمهها را نه در مداحیها، که در آتش گرفتن خانههای هموطنانم دیدم شعلههایی که دیوارهای امن خانه را بلعید، کودکان را سراسیمه کرد، مادران را گریان، و دلهای ما را شعلهورتر آنجا بود که فهمیدم ما هم در عاشورای بزرگ تاریخ قرار داریم
امسال، من نه یک مدیر، که یک داغدار بزرگ هستم داغدار پنج فرزند همکار و برادر ایثارگرم از جمع امدادگران عزیز و فداکارم که در لباس خدمت، در میانهی کمکرسانی، ابوالفضلگونه شهید شدند با دستان خالی، با دلهای لبریز از عشق، با چشمانی که فقط نجات را میدیدند و رفتند درست همانگونه که عباس علیهالسلام رفت؛ سربلند، با وفاداری، با غیرت
مگر میشود از داغ گفت و از سردار دلها نگفت؟ از سردار سلامی، که مرزبان عزت ایران بود از سردار حاجیزاده، که آسمان را به امنیت گره زد از سردار باقری، که ستون استواری در میدان دفاع بود از سردار شادمانی، آن روح آرام و صلابتدار جبههها و از سردار رشید، سرداری که هم هیبت جنگ بود و هم مهربانی وطن رفقایی، برادرانی، پشتوانههایی که رفتنشان همهچیز را برای من و برای ما تبدیل به ماتم ماندگار کرد شهادتشان، کمر ما را شکست، اما پرچم ما را نینداخت و اگر از عباس گفتیم، باید از زینب سلاماللهعلیها نیز بگوییم که امسال، زینبوار ایستادگی بانوان سرزمینم را دیدم زنانی که در میانهی آتش و خون، فرزندانشان را به خاک سپردند، اما غرورشان را زمین نگذاشتند زنانی که بهجای گریه، خدمت کردندبهجای ناله، لباس امدادگری پوشیدند و با دلهای شکسته، به دل حادثه زدند یادگار سردار سلامی عزیز و یادگار سردار شادمانی را دیدم که چگونه رجزخوانی کردند و غیرت و شجاعت و عزتشان را به رخ دنیا کشاندند و من هر بار که چشمانشان را دیدم، یاد نگاه محکم و پر از عزت حضرت زینب افتادم و با خود گفتم: کربلا ادامه دارد نه فقط در داغ، که در شکوه…
امسال، محرم فقط یک فصل نبود روایت زندگی ما بود روایت مظلومیت و مردانگی، داغ و خدمت، اشک و ایثار
من میگویم با صدای بلند: یا حسین علیهالسلام! ما یتیمان توایم و هیچ داغی، هیچ مصیبتی، هیچ زخمی، داغتر و سنگینتر از مصیبت تو نیست و ما، با دلی پارهپاره ولی سری افراشته، تا آخرین نفس بر عهد خود با حسین علیهالسلام و یاران شهیدش خواهیم ماند.
پیرحسین کولیوند