آحارانوت: افکار عمومی بین ادعاهای نتانیاهو و ترامپ و گزارش سی ان ان سردرگم است
اقتصاد ایران: به اعتراف تحلیلگر اسرائیلی، با وجود آنکه جنگ با ایران به پایان رسیده است اما جامعه صهیونیستی همچنان با پرسشهای بی پاسخ زیادی مواجه است.
به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، رونین برگمن تحلیلگر روزنامه یدیعوت آحارانوت اعتراف کرد، جامعه اسرائیل امروز نمیدانند حرف چه کسی را باور کنند، آیا باید ادعاهای نتانیاهو یا ترامپ را بپذیرند یا گزارشهای سی ان ان را باور کنند، نهادهای امنیتی هم روایت خاص خود را در این زمینه دارند.
او در این زمینه نوشت، ظاهرا ما در حال خلط مبحث، وارونه جلوه دادن حقایق، تحریف، مخفی کردن وقایع، ایجاد وقایع ساختگی و به طور خلاصه واقعیتها را در اختیار افکار عمومی اسرائیل قرار نمیدهیم.
این مسئله چه در رابطه با آنچه در غزه رخ داده و رخ خواهد داد و چه در زمانی که هزینههای جانی جنگ با ایران بسیار بالاتر رفت، صدق میکند، ما در رابطه با تقابل با ایران حاضر به فاش کردن واقعیتهای در رابطه با زیانهای وارده و خطراتی که با آن مواجه شدیم و نه شرایطی که اکنون در آن به سر میبریم با جامعه سخن نمیگوییم، مهمتر از همه این موارد آن است که کسی پاسخ این سئوال را نمیدهد که آیا خطر وجودی که اسرائیل به خاطر آن وارد این جنگ شد، به پایان رسیده است؟ آیا این خطر آنگونه که سخنگویان نخست وزیری ادعا میکنند، خنثی شده است، یا آنکه آنگونه که رئیس موساد میگوید تا حدود زیادی این خطر خنثی شده است؟
برگمن در ادامه این مقاله میافزادی: گاها برای دستیابی به نتیجه نیازی به دسترسی به نهادهای اطلاعاتی یا سازمانهای امنیتی یا حتی وزارت جنگ و اداراه سیاسی و حاکمیت نیست، فقط کافی است که به اطلاعاتی که منتشر میشود توجه داشته باشیم.
به طور مثال در اعلامیه رسمی اسرائیل که از سوی نتانیاهو در رابطه با اعلان پایان جنگ صادر شد ـ شاید هم شخص او آن را نوشته باشد ـ ، میبینیم که این اعلامیه حاوی 72 کلمه بود، اما در این 72 کلمه چهار بار تاکید شده است که اهداف این جنگ برچیدن خطر هستهای بود و محقق شده است!
اما همانطور که در مورد ایالات متحده شاهد بودیم و بعد از سخنان رئیس جمهور این کشور در رابطه با از بین رفتن اهداف سه گانه تهاجم آمریکا یعنی فردو، نطنز و اصفهان، سی ان ان و نیویورک تایمز اطلاعاتی مغایر با آن منتشر کرده و باعث شدند مورد هجمه رئیس جمهور ایالات متحده قرار بگیرند، در اسرائیل هم رؤسای نهادهای نظامی و امنیتی تلاشهای زیادی را برای راضی نگه داشتن رئیس خود به کار گرفته یا حداقل نمیخواهند سخنی بگویند که باعث شود بعدها برایشان دردسرساز باشد.
این کارشناس همچنین اعتراف میکند، هر کسی که گفتهها و سخنان این افراد را دنبال میکند، سریعا به حجم مبالغه گوییهای آنها پی میبرد گزافه گوییها در رابطه با توان نیروی هوایی و سرویسهای اطلاعاتی آن که خود را برای سالهای متمادی برای انجام این اقدام آماده میکرد و ضرباتی که به اسرائیل وارد شده کمتر از آن چیزی است که پیش بینی میشد.
این تحلیلگر صهیونیست سپس مینویسد: با تمام احترامی که برای این موفقیتها قایل هستم اما واقعیت آن است که بسیار زودهنگام است بتوانیم حجم تلفات وارد شده به دو طرف را ارزیابی کنیم، اما باید اعتراف کرد که ادعای اعلام شده در رابطه با برچیده شدن تهدید هم غیرصحیح و غیرمسئولانه است، گرچه نتانیاهو با ارسال تشکر برای نهادهای مختلف سعی میکند آنها را نمکگیر خود کرده و اجازه ندهد آنها سخنانی مغایر با آن اعلام کنند.
به گفته برگمن، ما شاهد آن بودیم که تا 12 ساعت بعد از اعلام ترامپ در رابطه با آتش بس، مسئولین اسرائیلی در سکوت کامل و بدون واکنش بودند، سکوت مرگ باری از سوی نخست وزیر و مشابه آن بر نهادهای امنیتی، ارتش اسرائیل و سرویسهای اطلاعاتی حکمفرما بود، بعد از 12 ساعت که اسرائیلیها نفسها را در سینه حبس کرده و برای آنکه واشنگتن آنها را از این رولت روسی نجات دهد، دعا میکردند، اظهارات مسئولین اسرائیلی آغاز شد.
در ادامه این نوشتار آمده است: رافائل میرون تا چندی پیش دستیار ماموریتهای ویژه رئیس شورای امنیت اسرائیل بود، طبیعتا او در این پست مسئولیت تمامی مسایل مربوط به خنثی کردن پروژه هستهای ایران را هم به عهده داشت، جالب است به اظهارات و نظرات او در رابطه با این جنگ دقت کنیم.
او میگوید: ما به سه دلیل (بهانه) اصلی وارد جنگ شدیم، دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده با خلوص بالا (60 درصد) که میتواند برای ساخت 10 بمب هستهای کافی باشد، همچنین به این خاطر که آنها به توانمندی ادامه غنی سازی تا سطح 90 درصد را در فاصله زمانی بسیار کوتاهی پیدا کره بودند، و سوم آنها بعد از شکست مذاکرات شان با ایالات متحده برای دستیابی به توافق، پیشرفت بسیار زیادی را در مقابل آنچه که به خلع سلاح معروف است، به دست آورده بودند، اینگونه بود که تصمیم گرفته شد برای تغییر ریشهای شرایط وارد جنگ شویم.
او افزود: حال امروز باید از خود بپرسیم آیا در این موارد موفقیتی حاصل کردیم یا آنکه در تحقق اهداف مذکور دچار شکست شدهایم؟ برای رسیدن به پاسخ این مسئله باید شرایط قبل از جنگ و شرایط فعلی که در آن به سر میبریم را با یکدیگر مقایسه کنیم، در حد اطلاعاتی که در اختیار دارم، هیچ تغییر ریشهای در این شرایط نسبت به زمان آغاز جنگ به وجود نیامده است و هیچ تغییر ریشهای در رابطه با این پرسش که آیا تهدید هستهای علیه اسرائیل برچیده شده هم صورت نگرفته است.
میرون میافزاید: سؤال اول درباره مواد با غنای بالا است: آیا این مواد همچنان قابل استفادهاند؟ آیا دسترسی به آنها ممکن است؟ آیا پراکنده شدهاند؟
سؤال دوم درباره ادامه غنیسازی است: آیا مواد آماده برای غنیسازی در تأسیسات فوردو وجود دارد؟ آیا این تأسیسات هنوز قابل استفاده است، حتی بهصورت محدود؟ آیا ایرانیها قبل از این مواد را از آنجا منتقل کردهاند چون میدانستند احتمال حمله آمریکا به آن زیاد است؟
درباره بازفرآوری - یعنی تبدیل مواد غنیشده به فلز و ساخت گلولهای که بتوان در بمب استفاده کرد - آیا تواناییهایی که در اصفهان هدف حمله قرار گرفتند، کاملاً نابود شدهاند؟
به نوشته آحارانوت، با توجه به اینکه نخست وزیر بارها این مسئله را خطر وجودی توصیف کرده بود باید پاسخهایی برای آن داشته باشد... پس با توجه به پرسشهای مطرح شده توسط میرون و مسئولین عالیرتبه سابق و فعلی، ما به سراغ نهادهای ذیربط رفته و لیستی بلند از پرسشها را اوایل هفته تسلیم اداره سخنگوی ارتش اسرائیل کردیم، اما ساختاری که دارای بیشترین تعداد از سخنگویان رسمی در اسرائیل است و در ترویج و تبلیغ رسانهای دست آوردهای عظیم !! سرویسهای اطلاعاتی و نیروی هوایی ید طولایی دارد ناگهان در سکوتی عجیب فرو رفته است، نه خبری از پاسخ است و نه نشانی از تفسیر، نه اطلاعاتی از محل اختفای مواد غنی سازی شده وجود دارد و نه ارزیابی از میزان زیانهای وارد شده به فردو.
اسرائیل حتی از تعداد سانتریفیوژهایی که ایران آنها را تولید اما تا به امروز راه اندازی نکرده هم در اختیار ندارد، در چنین شرایطی ایران همکاری خود را با بازرسان آژانس بین المللی انرژی هستهای هم به حال تعلیق در آورده است.
برگمن در ادامه به برخی از تناقض گوییهای آمریکایی ـ اسرائیلی در این رابطه پرداخته و مینویسد:
فورا بعد از جنجال به وجود آمده بین ترامپ و سی ان ان، سرویسهای اطلاعاتی ناگهان متوجه میشوند که اطلاعات جدیدی در اختیار دارند و این اطلاعات حکایت از وارد آمدن خسارات شدید به تاسیاست فردو دارد.
در کنار آن کلیپی ویدیویی از دیدی برنیاع رئیس موساد منتشر میشود که ظاهرا در یک نشست با شماری از ماموران و مسئولین عالیرتبه اعلام میکند، آنچه رخ داده بی سابقه بوده است.
در واشنگتن بعد از مدت کوتاهی به همراه گروه خاصی از خبرنگاران سندی را به دست آوردند که منسوب به کمیته انرژی هستهای اسرائیل است، این سند به زبان انگلیسی بوده و کمیته مذکور هم آن را رد نکرده است، چون به هر شکل این سند توسط کمیتهای تهیه شده که موشه ادری مدیر آن یکی از نزدیکترین افراد به نتانیاهو محسوب میشود و در آن نکته به نکات ادعای رئیس جمهور ترامپ در مورد این حمله تایید میکند، ادعاهایی که البته نتانیاهو هم آن را بارها تکرار کرده است.
باید گفت که این یک حادثه بی سابقه جهانی محسوب میشود زیرا از یکی از سریترین سازمانهای اسرائیلی سندی در اختیار رسانهها قرار میگیرد، این در حالی است که اگر قبلا حتی یک کلمه یا یک جمله از گزارشهای آن رسانهای میشد افسران امنیتی مربوطه باید برای مشخص شدن حفره اطلاعاتی به وجود آمده بسیج میشدند.
مسئله عجیب تر در این سند آن است که، سند مذکور به زبان انگلیسی تهیه شده است این در حالی است که زبان رایج و متداول در این سازمان و در اسرائیل عبری است.
در کنار آن نه تنها این سند از سوی دانشمندان و کارشناسان این کمیته تهیه نشده بلکه اصولا ارزیابی میزان خسارات وارد شده به تاسیسات فردو در حیطه اختیارات این کمیته نیست! و ارتباطی به آن ندارد.
اما به شکلی کاملا تصادفی و خودجوش این سند افشا شده دقیقا با خواستههای ترامپ و نتانیاهو همسویی دارد.
انتهای پیام/