فریبرز خان، انصافا از شنیدن این خبر جا خوردیم!
اقتصاد ایران: پس از پایان غائله اخیر، انتشار یک خبر در محافل سینمایی به نوعی غافلگیرکننده بود. فریبرز عربنیا اعلام کرده که میخواهد به سینمای ایران برگردد.
برترینها: پس از پایان غائله اخیر، انتشار یک خبر در محافل سینمایی به نوعی غافلگیرکننده بود. فریبرز عربنیا اعلام کرده که میخواهد به سینمای ایران برگردد. غافلگیری ماجرا اینجاست که در تمامی سالهای اخیر آدمها معمولا از سینمای ایران میروند، انگار وارد یک بازی شدهایم که برگشت ندارد. عمده کسانی که از ایران خارج شدهاند وارد فضایی میشوند که به نوعی غیرقابل بازگشت است.
اسمها و مواضع را خودتان بهتر از ما میدانید، اینجا مجال تکرار مکررات نیست، عربنیا اما در تمامی سالهای نبودنش از خودش محافظت کرد و انگار او تصمیم گرفته بوده یک پروژه خانوادگی را جلو ببرد و بعد مهیای بازگشت شود. شاید و البته شاید کاراکتر مختار و محبوبیت بیحد و حصر سریال مختارنامه باعث شد هالهای دور عربنیا ایجاد شود که او را از افتادن در ورطه موضعگیریهای سیاسی نجات بدهد. وقتی مختارنامه هر سال بازپخش میشود و حتی فاصله دورههای بازپخش این سریال به کمتر از یک سال هم رسیده، انگار که حیات هنری عربنیا همیشه و علیرغم غیبت فیزیکی او ادامه داشته است.
در میان تمامی آنها که رفتهاند چنین نمونهای سراغ نداریم، مثلا گمان کنید حمید فرخنژاد در کارنامهاش سریالی پر بیننده و غیرقابل چشمپوشی داشت، آیا همین میشد که حالا شده؟ عمده اعتبار او به واسطه فعالیتهای سینماییاش بوده است. اینجا اهمیت صداوسیما عیان میشود، وقتی بازیگری در صداوسیما و در یک شاهنقش در افکار عمومی پذیرفته میشود انگار تا همیشه مال ایران میشود از همین دریچه به اهمیت پذیرندگی و وسیع بودن صداوسیما پی میبریم، این که این همه عقلای قوم تاکید میکنند که صداوسیما واقعا ملی باشد در چنین بزنگاههایی خودش را نشان میدهد. هر چه این عرصه تنوعپذیرتر و پذیرندهتر باشد، عرصه هنر دست پرتری دارد و البته شانس سرمایهگذاری آنور آبیها برای تصاحب سرمایههای ملی هم کمرنگتر میشود.
حالا فریبرز خان بعد از حوادث اخیر بر اساس گفتههای خودش، میخواهد به ایران بازگردد و در کنار هموطنانش باشد. در مورد او اما نکتهای گلدرشت وجود دارد؛ درست است که تا قبل از مختار هم عربنیا در سینمای دهه ۷۰ یک ستاره بود اما با این حال تصمیم گرفت از دایره سینمای تجاری فاصله بگیرد و با تکیه بر یک پروژه تاریخی و البته باپشتوانه، در ذهن مردم بماند. تصمیمی که بنظر تا حدود زیادی درست بوده. او حتی این بار هم سنگ بنای بازگشتش را روی یک پروژه ملی - میهنی سوار کرده بود که ظاهرا مسیر ناگهان ناهموار شد و طبق گفته خودش فرآیند ساخت مجموعهای با محوریت "رستم" فعلا از مدار تولید خارج شده. قرار بود این بار جوان اول سینمای دهه 70 را در قامت اسطوره شاهنامه فردوسی ببینیم که انگار ماجرا بهم خورده. اما همین بازگشت در این وانفسای سینما شاید غنیمتیست که نصیب دستاندرکاران این حوزه شده و احتمالا یک فیلمنامه خوب هم میتواند افکار عربنیا را قلقلک دهد تا شاید او را در سینمای موسوم به جریان اصلی هم ببینیم.
نکته دیگر ماجرا تقارن انتشار این ویدیو با ایامیست که به رسم هر سال، بهانه پخش مختارنامه از تلویزیون میشود. فریبرز عرب نیا دوباره قرار است خود را در نگاه مخاطبان تلوزیون جا کند و خب، این بهترین مقدمهچینی برای بازگشت اوست که ثابت میکند احتمالا ستارهی چندان بداقبالی هم نیست!