محمد رضا طورانی استراتژیست رسانه در یادداشتی به خبرگزاری مهر نوشت «غلبه روایت فراجا از میدان نبرد با منافقین و عوامل موساد، حاصل مرجعیت یابی است و شرط مرجعیت‌یابی نیز، خروج از کثرت در روایت و روایتگری است ظرفیت رسانه‌ای پلیس ایران به مرحله شکوفایی ارتباط صحیح و باورمند با مردم و رسانه‌ها رسیده است به طوری که توانست با خلق روایت‌های تصویری منسجم، نه تنها به جنگ روایت‌های متعارض برود؛ بلکه مرجعیت رسانه‌ای را ایجاد کند، روایت دشمن را خنثی کند؛ تفسیرهای متعد در یکپارچه سازد و مشروعیت داخلی و بین‌المللی را ارتقا دهد؛ هزینه‌های تبلیغاتی دشمن را افزایش دهد؛ امنیت روانی، ادراکی و ذهنی ایرانیان را بالا ببرد؛ سطح هوشمندی، عزم ملی، انسجام اطلاعات شهروندی و آگاهی لحظه‌ای وکاربردی آحاد جامعه را تصاعدی، افزایش دهد.

سردار رادان با مهارت ذاتی و اکتسابی خود به صورت مویرگی هدایت افکارعمومی و روحیه بخشی جامعه را از تحولات انتظامی و امنیتی کشور از نقطه صفر مرزی تا تمام نقاط کشور، با قاطیعت همیشگی خود، مدیریت کرد.

سردار منتظر المهدی نیز یکپارچگی، انسجام و وحدت فرماندهی در اطلاع رسانی فراجا را با روایت گری در عصر دیجیتال به سمت شناسایی مزدوران و راهکارهای آنان هدایت کرد. فراجا چشم امنیتی مردم را باز کرد و از ظرفیت اجتماعی با تشکیل لایه‌های هیبریدی امنیتی هم افزا، بسیج مردمی را طراحی و هدایت کرد و در جبهه جنگ شناختی و فرا نَرم، عامل اصلی نگاهبانی از ایران را مردم همدل قلمداد کرد و با مهارت از کنشگری نهفته اجتماعی ملت استفاده تاریخی کرد.

پلیس ایران مردم را به مرحله خودآگاهی نسبت به فریب چندوجهی موساد و منافقین رسانید.

فراجا در یک نبرد واقعی، قدرتآفندی و پدافندی امنیت شهری را درجهت تنبیه و مجازات خائنان، جاسوسان و شورشگرانتثبیت کرد. پلیس وفاق و انسجام ملی را ذیل عناصری مانند: رهبری، وطن، استقلال، امنیت محقق کرد. درایت، عقلانیت و شجاعت ایرانی در بحرانی‌ترین شرایط به بلوغ رسید.و رژیم صهیونی نتوانست اقدام راهبردی انجام دهد.

پایش و کنترل بَرخَط فراجا با استفاده از عقبه ۳ گانه اجتماعی، انتظامی و رسانه‌ای، منتج به عینی و شفاف شدن اهمیت مفهوم امنیت به عنوان یک ارزش حیاتی شد؛ که تحت هیچ شرایطی نمی‌توان بر اولویت و اهمیت آن خدشه وارد کرد. فراجا هم مانند مردم، ارتش، سپاه عزیزانی را تقدیم ایران کرد که داغشان ابدی و انتقامشان حتمی است.»