نقش ایران در بازتعریف موازنه قدرت
اقتصاد ایران: تحولات اخیر نشان داد که معادلات کلاسیک منطقهای دگرگون شده است. ایران با نمایش توان دفاعی خود و عبور از سطح دفاع صرف، وارد مرحلهای از قدرتنمایی بازدارنده فعال شده و این پیام را مخابره کرده که «امنیت ایران قابل معامله نیست».
1.زمینهها و چرایی تشدید بحران تشدید تنشها را نمیتوان صرفاً به وقایع اخیر محدود کرد. در واقع، از آغاز جنگ غزه در 7 اکتبر 2023، که با عملیات «طوفانالاقصی» آغاز شد، محور مقاومت به رهبری ایران در سطح جدیدی از کنشگری فعال منطقهای ظاهر شده است. رژیم صهیونیستی، که درگیر یک جنگ فرسایشی در غزه است، با هدف انتقال بحران و بازگرداندن بازدارندگی، دست به حملات مستقیم به منافع ایران زد؛ اما پاسخ مستقیم ایران به این حملات معادلهای کاملاً جدید رقم زد. برای نخستین بار پس از دههها، جمهوری اسلامی ایران بهطور رسمی و علنی، از خاک خود حملات موشکی و پهپادی به مراکز نظامی اسرائیل انجام داد؛ اتفاقی که بسیاری از تحلیلگران غربی آن را پایان دوران جنگ نیابتی و آغاز فاز جنگ مستقیم محدود دانستند.
2.پیامدهای منطقهای: تغییر موازنه و آرایش جدید جبههها پاسخ ایران نه تنها واکنش نظامی بود، بلکه یک پاسخ راهبردی هوشمندانه محسوب میشد. جمهوری اسلامی نشان داد که در صورت عبور دشمن از خطوط قرمز، توان پاسخگویی مستقیم، دقیق و پرهزینه دارد. این امر تأثیرات زیر را بر منطقه گذاشت:
افول بازدارندگی اسرائیل: ادعای شکستناپذیری ارتش اسرائیل، که بر قدرت هوایی و اطلاعاتی تکیه دارد، در مواجهه با موشکهای ایرانی و ناتوانی گنبد آهنین در مهار همه آنها به چالش کشیده شد.
همافزایی محور مقاومت: بازیگران منطقهای مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و مقاومت فلسطین، با انسجام بیشتری در حال هماهنگی هستند. حمله ایران به اسرائیل، بهمثابه یک سپر روانی برای این گروهها عمل کرده و آنها را در مواضع تهاجمیتر قرار داده است.
بازآرایی نظم امنیتی منطقهای: کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، که از تقابل مستقیم ایران و اسرائیل نگراناند، اکنون بهسوی دیپلماسی متوازنتر با تهران گرایش پیدا کردهاند. این یعنی خروج تدریجی از دکترین «ایرانهراسی» و ورود به فاز «تعامل کنشگرانه».
3.پیامدهای جهانی: چالش برای آمریکا، فرصت برای چین و روسیه از منظر فرامنطقهای، این درگیری برای قدرتهای بزرگ جهانی نیز حامل پیامهای روشنی است:
آمریکا در وضعیت فرسایش ژئوپلیتیکی: ناتوانی واشنگتن در مهار جنگ غزه و جلوگیری از تقابل مستقیم ایران و اسرائیل، شکاف در راهبرد امنیتی ایالات متحده را برجسته کرده است. متحدان آمریکا در منطقه از کاهش تعهدات واشنگتن نگراناند.
سود راهبردی چین و روسیه: هرگونه بیثباتی در غرب آسیا، تمرکز آمریکا را از شرق آسیا و اروپا منحرف میسازد. این مسئله بهویژه به نفع چین در پرونده تایوان و روسیه در جنگ اوکراین خواهد بود. در عین حال، تهران نیز از این رقابتها برای افزایش قدرت چانهزنی بینالمللی استفاده میکند.
4.وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی: دولت بحران، ارتش فرسوده تحولات داخلی اسرائیل نیز بهگونهای است که توان تحمل یک جنگ چندجانبه دیگر را ندارد. شکاف شدید سیاسی، بحران مشروعیت دولت نتانیاهو، تظاهرات گسترده داخلی، و افزایش فرار سرمایهگذاران از سرزمینهای اشغالی، تصویری شکننده از رژیم صهیونیستی ترسیم کرده است. در چنین شرایطی، حتی نخبگان سیاسی و نظامی اسرائیل نیز در برابر جنگ با ایران هشدار میدهند.
5.جمهوری اسلامی ایران: بازدارندگی فعال و دیپلماسی هوشمند از سوی دیگر، ایران در قالب یک بازدارندگی فعال و در عین حال دیپلماسی چندجانبهگرا، در حال مدیریت هوشمندانه بحران است. حضور در پیمانهای نوظهور اقتصادی و نظامی، تلاش برای جذب سرمایهگذاری در شرق، برقراری مجدد روابط با عربستان و افزایش تعاملات با کشورهای حوزه خلیج فارس، نشان میدهد که تهران در حال پیشبرد راهبردی چندلایه است.
6.آیا جنگ تمامعیار در راه است؟ پاسخ واقعبینانه به این پرسش، «نه» است؛ چرا که هزینههای جنگ تمامعیار برای هر دو طرف و نیز برای منطقه و جهان بسیار بالا است. آنچه محتملتر است، ادامه یک فاز بلندمدت از «درگیریهای کنترلشده» یا «جنگ نامتقارن هوشمند» است که با عملیات سایبری، حملات نقطهای، جنگ نیابتی و تهدیدهای هدفمند پیگیری خواهد شد.
تحولات اخیر نشان داد که معادلات کلاسیک منطقهای دگرگون شده است. ایران با نمایش توان دفاعی خود و عبور از سطح دفاع صرف، وارد مرحلهای از قدرتنمایی بازدارنده فعال شده و این پیام را مخابره کرده که «امنیت ایران قابل معامله نیست». در این میان، افول تدریجی نقش آمریکا در منطقه، بروز بحرانهای داخلی در اسرائیل و شکلگیری بلوکهای جدید قدرت، نشان از گذار منطقه غرب آسیا به سمت یک نظم امنیتی نوین با محوریت بازیگران بومی دارد. این تحولات نهتنها منطقه را دستخوش تغییر کرده، بلکه توازن جهانی قدرت را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بهنظر میرسد آنچه در منطقه میگذرد، تنها جنگی محدود نیست؛ بلکه طلیعهای بر یک دوران جدید در سیاست بینالملل است.