لیگ فوتبال بانوان در دو راهی تغییر یا تکرار؛ شوک تازه یا رکود همیشگی؟
اقتصاد ایران: لیگ فوتبال بانوان ایران در نقطهای تعیینکننده قرار دارد ورود تیمهای تازه میتواند شوکی مثبت به رقابتها وارد کند ولی اگر این حضور بدون برنامه باشد رکود گذشته تکرار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار مهر، با نزدیک شدن به فصل تابستان و آغاز فصل جدید لیگ برتر فوتبال بانوان ایران فضای فوتبال زنان کشور بار دیگر در حال جان گرفتن است. تیمها اکنون در مرحله آمادهسازی قرار دارند و فرصت دارند تا از زمان باقیمانده نهایت بهره را برای تقویت ترکیب خود ببرند. در این گزارش تلاش میکنیم نگاهی جامع به وضعیت فعلی لیگ، چالشهای ساختاری، نقاط قوت و افق پیشرو داشته باشیم.
شروعی دیگر اما با سوالهای تکراری
با وجود اینکه فصل جدید لیگ نوید حضور چند تیم جدید و پرامید را میدهد بسیاری از دغدغهها همچنان تکراریاند. نبود زیرساختهای مناسب، کیفیت پایین برخی مسابقات، ضعف داوری و اختلاف سطح تیمها از مشکلاتی هستند که در فصل پیشین وجود داشتند و بعید است بدون برنامهریزی جدی در فصل جدید بهبود چشمگیری پیدا کنند.
تفاوت سطح تیمها؛ لیگ دو سر برد
یکی از اساسیترین مشکلات لیگ فوتبال بانوان ایران اختلاف فاحش بین سطح فنی تیمها است. تنها چهار تیم در این لیگ کیفیت فنی مناسبی دارند و از برنامهریزی و منابع مناسبی برخور دارند؛ باقی تیمها اغلب در تلاشاند تا تنها در لیگ بمانند و سقوط نکنند. این فاصله موجب شده تا رقابت برای قهرمانی عملاً در دایره محدودی باقی بماند و پیشبینی نتایج تا حد زیادی از پیش مشخص باشد.
همین شکاف در سطح تواناییها موجب کاهش هیجان رقابت شده و روی انگیزه بازیکنان و جذابیت برای مخاطب نیز تأثیر منفی گذاشته است. لیگ زمانی پویا و سالم خواهد بود که رقابت واقعی و نزدیک بین تیمها شکل بگیرد نه اینکه یک تیم با اختلاف قهرمان شود و دیگران تنها به دنبال بقا باشند.
خاتون بم یک سر و گردن بالاتر از بقیه
نمیتوان از لیگ فوتبال بانوان صحبت کرد و نامی از خاتون بم نیاورد. تیمی که با ترکیبی از مدیریت باثبات، منابع مالی مناسب، حضور مربیان و بازیکنان ملیپوش و نگاهی حرفهای به توسعه تبدیل به قدرت اول فوتبال زنان ایران شده است.
قهرمانیهای پیدرپی خاتون بم نتیجه یک کار سیستمی و مداوم است که قابل تقدیر است. اما از سوی دیگر این سلطه یکجانبه تا حد زیادی جذابیت لیگ را کاهش داده و به نوعی باعث یکنواختی در جریان مسابقات شده است. با توجه به حضور سرمربی موفق این تیم مرضیه جعفری در تیم ملی باید دید غیبت او در فصل آینده تا چه حد در عملکرد خاتون بم تأثیر میگذارد و آیا فرصتی برای تیمهای دیگر فراهم میشود یا خیر.
ورود تیمهای تازهنفس روزنهای برای تغییر؟
فصل جدید با حضور تیمهایی مانند فولاد، تراکتور و پرسپولیس، بارقههایی از تحول را در دل فوتبال زنان روشن کرده است. فولاد خوزستان با تجربهای ارزشمند در زمینه پرورش بازیکنان پایه اگر همین ساختار حرفهای را به تیم بانوان نیز منتقل کند میتواند به تدریج به رقیبی جدی برای خاتون بم تبدیل شود.
از سوی دیگر تراکتور تبریز با برخورداری از برند قوی و پایگاه هواداری پرشور در کشور در صورت اتخاذ رویکردی بلندمدت و حمایتی از فوتبال زنان توانایی ایجاد تحول اجتماعی و فرهنگی را دارد. این تیم میتواند زمینه را برای افزایش حضور زنان در ورزشگاهها، جذب اسپانسرهای جدید و جلب توجه رسانهها فراهم کند.
و اما پرسپولیس یکی از نامهای بزرگ فوتبال ایران، اگر با برنامهریزی و رویکردی حرفهای وارد لیگ شود، میتواند وزن رسانهای و مشروعیت اجتماعی بیشتری به لیگ زنان ببخشد. اما تجربه نشان داده که صرفاً داشتن نام بزرگ کافی نیست؛ موفقیت در فوتبال زنان نیاز به برنامهریزی، منابع و استمرار دارد.
داوری؛ پیشرفت اندک در مسیر طولانی
مسئله داوری در فوتبال بانوان از جمله حوزههایی است که همچنان جای کار بسیار دارد. اگرچه در سالهای اخیر شاهد بهبود کیفیت داوری بودهایم، اما هنوز فاصله زیادی با سطح مطلوب وجود دارد.
کمبود داور و کمک داور زن، عدم آموزش حرفهای مداوم و نبود امکانات نوینی چون سیستم VARموجب شده تا اشتباهات تأثیرگذار داوری در برخی مسابقات سرنوشت تیمها را تغییر دهد. این موضوع نهتنها اعتماد عمومی را نسبت به عدالت مسابقات کاهش داده بلکه موجب اعتراض و نارضایتی مکرر تیمها نیز شده است.
زیرساختها معضلی که حل نمیشود
یکی از معضلات ریشهای لیگ فوتبال بانوان وضعیت نامناسب زیرساختها و امکانات مسابقات است. بیشتر بازیها در زمینهایی با چمن غیراستاندارد، نورپردازی ضعیف و امکانات رفاهی نامناسب برگزار میشوند. برخی تیمها حتی ناچارند در زمینهای تمرینی یا ورزشگاههایی فرسوده بازی کنند که نهتنها زیبایی بازی را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه سلامت بازیکنان را نیز تهدید میکند.
عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای ورزشی مخصوص بانوان پیام واضحی از نابرابری و بیتوجهی به ورزش زنان است و تا زمانی که این موضوع به شکل جدی مورد توجه قرار نگیرد نمیتوان انتظار رشد چشمگیری در سطح لیگ داشت.
افق آینده؛ از بحران تا فرصت
با تمام چالشهایی که ذکر شد نباید از پتانسیلهای موجود در لیگ فوتبال بانوان غافل شد. حضور باشگاههای بزرگ، نسل جدید بازیکنان مستعد، توجه رسانهای نسبی و علاقهمندی روزافزون دختران جوان به فوتبال همگی دلایلی هستند که میتوانند آیندهای روشنتر برای فوتبال زنان رقم بزنند.
اما تحقق این آینده در گرو تصمیمهای جدی، سرمایهگذاری واقعی و نگاه بلندمدت از سوی فدراسیون فوتبال، باشگاهها و نهادهای مسئول است. اگر تیمهای جدید با برنامه وارد شوند، اگر زیرساختها ارتقا یابند، اگر داوری بهبود یابد و عدالت رقابتی برقرار شود میتوان امیدوار بود که لیگ فوتبال بانوان ایران نهفقط از نظر نام بلکه از نظر کیفیت نیز به سطحی درخور برسد.