احساسات درونی بچهها در بحران را بهرسمیت بشناسیم
اقتصاد ایران: این روزها همه مردم ایران در شرایطی خاص، حساس و پرچالش قرار دارند و حتی در میان ایرانیان خارج از کشور هم شاهد هستیم که افرادی با افکار و احساسات متفاوت، به ما مراجعه میکنند تا درباره احساسات شخصی خود صحبت کنند، چه برسد به اینکه بخواهند روحیه فرزندان خود را مدیریت کنند.
برترینها: زهرا دوستی روانشناس کودک و تولیدکننده محتوای مجازی، درباره کیفیت صحبت با کودکان درباره شرایط جنگی گفت: این روزها همه مردم ایران در شرایطی خاص، حساس و پرچالش قرار دارند و حتی در میان ایرانیان خارج از کشور هم شاهد هستیم که افرادی با افکار و احساسات متفاوت، به ما مراجعه میکنند تا درباره احساسات شخصی خود صحبت کنند، چه برسد به اینکه بخواهند روحیه فرزندان خود را مدیریت کنند.
وی افزود: این یک واقعیت است که این روزها احوال هیچ یک از ما خوب نیست و شاهد اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی هستیم اما سوال اصلی این است که در این شرایط برای مدیریت روحی خود و فرزندانمان چه باید بکنیم و چگونه به آنها برای عبور از این شرایط کمک کنیم؟ راهکارهای متنوعی در این زمینه وجود دارد که براساس پارامترهایی مانند سن و سال یک کودک، موقعیت جغرافیایی محل سکونت و دادهها و اطلاعاتی که یک کودک در معرض آنها قرار دارد میتوان آنها را پیشنهاد کرد.
دوستی تأکید کرد: برخی از کودکان هستند که هنوز هیچ واکنشی از فضای پیرامونی دریافت نکردهاند و یا صداهای استرسزای این روزها را نشنیدهاند، طبیعتا این گروه از کودکان را راحتتر میتوان مدیریت کرد اما گروه دیگری که در معرض صدای انفجار بوده و شخصا این فضای ملتهب را تجربه کردهاند، نگاه متفاوتی نسبت به این موقعیت دارند. شما حتما دیدهاید که یک کودک زمانی که زمین میخورد، پیش از آنکه به بدن خود و وضعیت خودشان نگاه کنند، نگاهشان متوجه پدر و مادر میشود تا واکنش آنها را ببیند. بچهها مانند آینه هستند و برخی از کنشها و احساسات خود را از ما بزرگترها دریافت میکنند.
این روانشناس در ادامه گفت: در چنین موقعیتهایی که ما خودمان بهعنوان پدرومادر احساس امنیت نداریم و در درون خودمان احساسات متناقضی همچون خشم و را تجربه میکنیم و فکرمان سرشار از چراهای بیپاسخ است، پیش میآید که خودمان هم نمیتوانیم مدیریتی روی خود داشته باشیم. در همین ایام با مادری صحبت میکردم که میگفت به این اتفاقات که فکر میکنم ناخواسته دستها و پاهایم میلزرد و از آنجایی که همسرم در بخش نیروهای خدماتی فعال است، خودم را هم نمیتوانم مدیریت کنم و نمیدانم چه کمکی میتوانم به فرزندم داشته باشم.
وی افزود: اولین توصیه به پدرومادرها این است که ابتدا این احساسات درونی خود را به رسمیت بشناسید و بدانید که در این احساسات، تنها نیستید. میدانیم که یک ملت درگیر این تجربهها هستند و همه در کنار یکدیگر این احساسات را در دورن خود داریم. پس هیچگاه نباید به خودتان برچسب بزنید که من چطور پدر یا مادری هستم که نمیتوانم خودم را جمعوجور کنم! شما تنها نیستید و خیلیها این احساسات گنگ و مبهم را در این شرایط تجربه میکنند.
دوستی ادامه داد: مورد دوم این است که در مواجهه با کودکان هم نباید احساسات آنها را از یکدیگر تفکیک کنید. نباید بهگونهای تلاش کنید که به کودک بقبولانید بخشی از احساسات، بهدرد نخور هستند و بخشی دیگر، احساسات خوبند. اینگونه نیست که احساساتی مانند خشم و غم احساسات بهدردنخور و ناهنجاری باشند و نمیتوان انتظار داشت که همواره احساسات خوب و رضایتبخش داشته باشیم. این اصلیترین گره و تلهای است که در این شرایط پدرومادرها در آن گرفتار میشوند چرا که بهزعم خودشان برای مراقبت از فرزند، تلاش میکنند این احساسات را از او دور کنند. مثلا مدام میگویند هیچ اتفاقی نیفتاده و تلاش برای فهماندن همین مفهوم به کودک، منجر به فشار مضاعف به والدین هم میشود. واقعا قرار نیست تفکیکی قائل شویم و اصلا قرار نیست کودکان از اضطراب، غم و حتی گریه شما بیاطلاع باشند.
وی تأکید کرد: باید درباره همه این احساسات با یک کودک صحبت کنیم و مثلا توضیح دهید که به دلیل احساس غمی که دارید، گریه میکنید. اصلا هم بار منفی برای این احساسات قائل نباشید و تلاش نکنید که این تفکیک را به کودک القا کنید.
دوستی در عین حال گفت: در مواجهه با مسئله و مشخصا واژه «جنگ»، خیلیها توصیه میکنند که تلاش کنید تا حد امکان کودکان با این واژه مواجه نشوند و زندگی روتین خود را ادامه دهند. این کار واقعا سخت است، اما بهطور خاص درمواجهه با بچههایی که میدانیم بیرون آوردن آنها از شرایط اضطراب و نگرانی دشوار است، باید مراقبتهایی از این دست داشته باشیم. البته همیشه هم نمیتوان در این زمینه موفق بود چراکه ما مانند آینه در برابر بچهها قرار داریم و طبیعتا بخشی از اضطراب ما از این واژه را آنها دریافت میکنند و میخواهند دربارهاش سوال کنند.
وی در ادامه تأکید کرد: اگر در شرایطی هستیم که ناخواسته کودکان در جریان این اضطراب قرار گرفتهاند، بهویژه اگر بالای پنج سال سن دارند و میتوانند از این موقعیت درک داشته باشند، همچنان خواهش ما این است که از واژه «جنگ» استفاده نکنید. این واژه بهخودی خود بار روانی بالایی برای یک کودک دارد و شاید برای آنها قابل درک نباشد. برای صحبت درباره این اضطراب میتوانید از زندگی زیسته کودک با او صحبت کنید؛ مثلا دعوای او با دوستش در مهدکودک و یا مدرسه را برایش مثال بزنید و درباره احساسات او در آن مقطع گفتوگو کنید. در مقیاس سن و سال هر کودک میتوان از این دست مثالها درباره تجربه زیسته خود او برایش داشت.
دوستی درباره واکنش احتمالی بچهها توضیح داد: در مواجهه با این توضیحات، احتمالا بچه سوال میکند که حالا چه میشود؟ در این مرحله باید به بچه امیدواری داد، اما نه با دروغ. یعنی عبارتهایی مانند «همین فردا همه چیز درست میشود» یا «مطمئنم اتفاقی نمیافتد» و «ترس نداشته باش» را نباید استفاده کنیم بلکه به جای آن باید درباره احساسات خودمان با او صحبت کنیم. مثلا بگوییم که ما هم از برخی صداها ترسیدهایم چراکه این صداها ترسناک بودهاند. بعد هم بگوییم که ما هم نمیدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد. در این مرحله اگر به کودک امیدواری واهی بدهیم، میتواند تبعات بعدی داشته باشد. همان چیزی که خودمان میدانیم و تجربه میکنیم را باید به زبان بچگانه با فرزندانمان به اشتراک بگذاریم.
وی افزود: قطعا برای گروه سنی زیر ۱۰ یا حتی ۱۳ سال، اصلا نباید درباره جزییات صحبت کنید. اصلا نباید درباره خراب شدن خانهها و یا کشته شدن برخی بچهها در این حوادث، با کودک صحبت کنیم. اینکه گاهی در شبکههای مخصوص بچهها در تلویزیون شاهد پخش این موارد هستیم هم همواره مورد انتقاد روانشناسان بوده است. بچهها اصلا نباید در جریان جزییات قرار بگیرند.
دوستی تأکید کرد: ما باید احساسات بچهها را به رسمیت بشناسیم. کل شناخت یک کودک از دنیا، محدود به خانه است و باید به او اطمینان بدهیم که در این خانه شرایط امنی دارد و همه چیز سرجای خودش است. باید به کودک اطمینان بدهیم که میتواند درباره همه سوالهایش با ما صحبت کند. حتی میتوانید بازیهایی را انجام دهید که تمرکز بچهها به دم و بازدم خود جلب کند. مثلا دعوت کنیم که یک بادکنک خیالی و جادویی را با فوتهای بزرگ باد کند. این باعث جلب توجه کودک به زمان اکنون و تنفس خود میشود که همزمان با افزایش گردش خون، زودتر او را به آرامش میرساند.
این تولیدکننده محتوای مجازی درباره دسترسی خانوادهها به مشاورههای بیشتر در این زمینه هم گفت: ما برنامههایی را برای تولید محتوا در سایت آپارات داریم و این آموزشها را بهصورت مجازی در دسترس خانوادهها قرار میدهیم. نسخه متنی این آموزشها هم در سایتهای تخصصی بارگذاری میشود که قابل استفاده برای همه مردم است. بهعنوان روانشناس تلاش میکنیم در این شرایط در کنار مردم باشیم تا به امید خدا روزهای بهتری فرابرسد و از این روزها عبور کنیم.