از «سحاب» تا غدیر؛ راز عمامه پیامبر بر سر امام علی (ع)
اقتصاد ایران: بستن عمامه «سحاب» بر سر امام علی (ع) از سوی پیامبر(ص)، نمادی روشن از تفویض ولایت بود که بسیاری آن را همافق با ماجرای غدیر میدانند که زبانی رمزی و ماندگار در کنار اعلام علنی امامت در غدیر دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در میان نمادهای تاریخی و رفتارهای رمزی پیامبر اعظم اسلام (ص)، یکی از پرمعناترین لحظات، زمانی است که حضرت، عمامه مشکی خود را که به نام «سَحاب» شناخته میشد، بر سر امیرالمؤمنین امام علی (ع) بستند؛ اقدامی که تنها یک رفتار تشریفاتی نبود، بلکه حامل پیامی ژرف در باب استمرار هدایت، جانشینی معنوی و رهبری امت پس از پیامبر (ص) بود. این اقدام در فرهنگی که عمامه نماد سیادت، شرافت، دانش و رهبری به شمار میرفت، نوعی تفویض عملی و علنی شأن خلافت معنوی محسوب میشد.
اگرچه در برخی منابع، این روایت به صورت مستقل آمده، اما شماری از علما و محققان با تحلیل شواهد تاریخی و چینش حوادث، آن را به ماجرای «غدیر خم» مرتبط میدانند، روزی که پیامبر (ص) در اوج جمعیت و در گرمای سوزان صحرای خم، دست امام علی (ع) را بالا برده و ایشان را بهعنوان مولای امت معرفی کردند. بستن عمامه در همان فضا یا در حاشیه آن ماجرا، ادامه همان خط روشنِ تبیین ولایت است، اینبار نه فقط با زبان خطابه، بلکه با زبانی رمزی، عمیق و ماندگار؛ آنگونه که تاریخ نقل کرد و میراث امامت بر دوش کشید.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با حجتالاسلام محسن مؤمنی، استاد حوزه و کارشناس مسائل دینی، به بررسی ماجرای عمامه سیاه پیامبر(ص) مشهور به «سحاب» و گذاشتن آن بر سر مبارک امام علی (ع) در روز غدیر پرداخته است.
ماجرای عمامه سیاه پیامبر(ص)
ما در برخی منابع میخوانیم که پیامبر گرامی اسلام (ص) عمامه سیاه خود را به امیرالمؤمنین امام علی (ع) داد و آن را دیگر پس نگرفت. این ماجرا از نظر تاریخی تا چه حد قابل اتکا است و در چه منابعی آمده است؟
بله، این روایت از ماجراهای مهم و نمادین در تاریخ صدر اسلام است و در منابع شیعه و سنی گزارش شده است. یکی از منابع برجستهای که به این موضوع پرداخته، کتاب کشف الغمه از علی بن عیسی اربلی است که از علمای معتبر شیعه در قرن هفتم هجری است.
همچنین در منابع اهل سنت مانند أسد الغابة ابن اثیر و الاستیعاب ابن عبدالبر نیز به پوشاندن عمامه به دست پیامبر(ص) بر سر امام علی (ع) در روز غدیر یا هنگام برخی اعزامها اشاره شده است.
در برخی روایات آمده که پیامبر (ص) عمامه خود را که به آن «سَحاب» میگفتند و سیاهرنگ بود، بر سر امیرالمؤمنین بسته و دنباله آن را بر پشت آن حضرت آویختند. این عمل از دیدگاه نمادشناسی دینی، نشانهای از تفویض و انتقال مقام و شأن است.
آیا رنگ سیاه عمامه پیامبر معنای خاصی داشته؟ چون امروز عمامه سیاه بیشتر به سادات منسوب است. آیا در آن زمان هم این معنا را داشت؟
در آن زمان، رنگ لباس و عمامه بیشتر کاربرد نمادین و عملی داشت تا هویتی به معنای متعارف امروز. البته پیامبر اکرم (ص) گاهی عمامه سفید میپوشیدند و گاه سیاه، و هر یک را در موقعیت خاصی استفاده میکردند. اما عمامه سیاه به این دلیل اهمیت داشته که در بعضی از مهمترین مراسم رسمی، مانند جنگ یا معرفی یک شخصیت برجسته، از این رنگ استفاده میشد.
در مورد عمامهای که به امام علی (ع) دادند، منابع تصریح دارند که سیاه بود. بعدها این رنگ در میان شیعیان به نماد عزت و عظمت اهل بیت (ع) تبدیل شد و به همین دلیل در قرنهای بعدی، عمامه سیاه به عنوان نشانه سادات شناخته شد، ولی در زمان پیامبر (ص) الزاماً چنین معنای تثبیتشدهای نداشت.
تأیید کامل و دائمی امام علی (ع)
در روایت آمده که پیامبر(ص) این عمامه را پس نگرفتند. این نکته چه معنا و پیامی دارد؟
اینکه پیامبر (ص) عمامه خود را پس نگرفت، از نظر فرهنگی و عرف اجتماعی عرب آن زمان، به معنای واگذاری تام یک شئ به شخص دیگر بود. همان طور که شمشیر یا ردای شخصی پیامبر وقتی به کسی داده میشد و پس گرفته نمیشد، نشاندهنده تأیید کامل و دائمی آن فرد بود.
پس ندادن عمامه سیاه که نماد تشخص، رهبری و جایگاه اجتماعی بود، نشاندهنده تثبیت این جایگاه برای امام علی (ع) است. این کار، نماد انتقال رسمی شأن و منزلت بود، به خصوص اگر توجه داشته باشیم که این عمل در روز غدیر و در همان فضای اعلام «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» رخ داده است. یعنی وقتی پیامبر (ص) امام علی (ع) را به عنوان امام و پیشوای هدایت معرفی کردند، همان زمان عمامه مشکی خود را بر سر مبارک آن حضرت گذاشتند تا نمادی برای عزت و عظمت امام علی (ع) باشد.
سحاب؛ نشان بیواسطه ولایت امام علی (ع)
با این توضیحات، آیا این ماجرا صرفاً بار نمادین دارد یا میتوان آن را در کنار دیگر شواهد به عنوان دلیلی برای امامت امیرالمؤمنین علی (ع) مطرح کرد؟
این ماجرا را نمیتوان به تنهایی سند کامل امامت دانست، اما همین نکته که این رویداد در غدیر اتفاق افتاد و در کنار مجموعهای از گفتارها و رفتارهای پیامبر (ص) در رابطه با امام علی (ع)، این حرکت نیز معنای خاصی پیدا میکند.
در فرهنگ نبوی، گزینش افراد برای مأموریتهای خاص با نشانههایی همراه بود. مثلاً اعزام زید بن حارثه یا اسامه بن زید با بستن عمامهای خاص یا نصب پرچم. اما در مورد امام علی (ع)، پوشاندن عمامه پیامبر بر سر ایشان و عدم پسگیری آن، نوعی انتصاب آشکار و بیواسطه تلقی میشود. این رفتار، در منظومه معرفتی شیعه، نشانهای از تفویض مقام ولایت و رهبری است و با سخنان پیامبر (ص) در روز غدیر و حدیث منزلت همخوانی کامل دارد.
سکوت قرآن؛ نه انکار، که رسالت دیگر
ممکن است این پرسش برای برخی افراد مطرح شود که اگر این واقعه اینقدر مهم بوده، چرا در قرآن نیامده یا چرا کمتر در تاریخ رسمی به آن اشاره شده؟
این پرسش خوبی است. اولاً باید بپذیریم که قرآن کتاب هدایت است نه کتاب تاریخ یا گزارش جزئیات زندگی پیامبر (ص). بسیاری از رخدادهای مهم زندگی پیامبر مانند تعداد دقیق فرزندان یا جزئیات غزوات، در قرآن نیامده است.
ثانیاً، تاریخ رسمی اسلام بهویژه آنچه در دورههای پس از خلفا ثبت شده، بیشتر متأثر از گفتمان خلافت بوده تا امامت. به همین دلیل بسیاری از نشانههای برجسته امامت، یا حذف شده یا کمرنگ شده است. اما روایات فریقین و آثار دانشمندان مستقل شیعه و برخی از اهل سنت اینگونه موارد را ثبت کردهاند و برای اهل تحقیق مشخص است که پشت چنین حرکتهای نمادینی، پیامهای جدی سیاسی دینی نهفته بوده است.
امروز تا چه اندازه میتوان از این ماجرا برای بازتعریف رابطه جامعه با مفهوم امامت بهره برد؟ چگونه؟
بازخوانی اینگونه نمادهای رفتاری پیامبر (ص) به ما نشان میدهد که امامت در نگاه نبوی فقط یک جایگاه معنوی یا اخلاقی نبود، بلکه یک مأموریت اجتماعی، سیاسی و رهبری کلان امت بود. وقتی پیامبر عمامه خود را به امام علی (ع) داده و آن را بازپس نگرفتند، یعنی امری دائمی و تثبیتشده را تأیید کردند.
امروز میتوان با مرور چنین روایاتی، نگاه جامعه به اهل بیت (ع) را از سطح احساسی و عاطفی، به سطح اندیشهورز و مسئولانه رساند و امامت را نه یک رابطه عاطفی، بلکه یک ولایت تربیتی، تمدنی و اجتماعی بازتعریف کرد.
انتهای پیام/