مینیمالیسم خوشنویسانه؛ نگاهی نو به خط در نمایشگاه «هور»
اقتصاد ایران: اصفهان- «هور» عنوان تازهترین نمایشگاه نقاشیخط است که با نگاهی مینیمال و غیرکلامی، در اصفهان برگزار شده است.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - کوروش دیباج: در روزگاری که نقاشیخط بیش از هر زمان دیگری درگیر جلوهگریهای بصری و تکرار ترکیببندیهای آشنا شده، نمایشگاه «هور» در گالری اکنون اصفهان فرصتی است برای مکث، تأمل و تجربهای ناب از مواجهه با خط، بیواسطه و آزاد از قید معنا.
آنیتا شیرانی، هنرمند خوشنویس و نقاش، در این مجموعه تلاش میکند تا خط را از کارکرد زبانیاش رها کند و آن را به جوهری بصری و شهودی بدل سازد؛ خطهایی که نه میخواهند خوانده شوند و نه ادعای معنا دارند، بلکه در همنشینی با نور، خلأ، و سکوت، مخاطب را به درون خود دعوت میکنند. «هور» تجربهای از دیدن نیست، بلکه مکاشفهای است در روشنایی درون؛ نوری که نه از خورشید، بلکه از لایههای عمیقتری در جان بیننده میتابد.
در این گفتوگو با آنیتا شیرانی، به بهانه برگزاری این نمایشگاه در گالری اکنون، درباره تجربههای حسی، فرمهای رها، و معنای تازهای از خط گفتوگو کردهایم؛ خطی که شاید نه برای نوشتن، بلکه برای زیستن آفریده شده است.
از چه نقطهای به ایده اولیه «هور» رسیدید؟
ایده «هور» از مواجههای درونی با مفهوم نور زاده شد. سالهاست در آثارم با خط و فرم و معنای حروف بازی کردهام، اما در این مجموعه، بیشتر از هر چیز، خواستم به سکوت برسم؛ سکوتی که نه در فقدان صدا بلکه در حضور تام و تمام نور است. برای من «هور» نه یک نمایشگاه، بلکه فرایند مراقبهای بود؛ زیستن در میان مرزهای خط و نور، در جایی میان فرمهای مینیمال و مفهوم آفتاب.
در این آثار، برخلاف نمونههای متداول نقاشیخط، خبری از جملههای آشنا یا متنمحور نیست. چه شد که از متن فاصله گرفتید؟
من در این مجموعه تلاش کردم حروف را از کارکرد زبانیشان برهانم. بیشتر از آنکه متن بنویسم، میخواستم «نوشتن» را تجربه کنم؛ آنهم نه برای رساندن معنا، بلکه برای فرا رفتن از آن. بهنوعی، با خط برخوردی زیباشناختی، آزاد و شهودی داشتم. مخاطب اینجا نه با پیام صریحی روبهروست، نه با ارجاعاتی بیرونی؛ او دعوت میشود تا سکوت کند، ببیند و در نور غوطهور شود.
به نظر میرسد در مجموعه «هور» نوعی سادگی فرمی و مینیمالیسم رنگی هم به چشم میخورد. این انتخاب آگاهانه بود؟
بله، کاملاً آگاهانه. من در این مجموعه از رنگهای محدود و خنثی استفاده کردم؛ سفید، طلایی، مشکی و گاه طوسی. هدفم این بود که مخاطب با کمترین اغتشاش بصری مواجه باشد و بتواند تمرکزش را بر تجربهای درونی بگذارد. فرمها هم سادهاند؛ خطهایی رها شده از چارچوب متن، گاه پیچیده، گاه منحنی، گاه در تداوم سکون.
آیا میتوان این مجموعه را نقطه عطفی در مسیر هنری شما دانست؟ تغییری در نگاه شما به نقاشیخط رخ داده است؟
بیتردید. پیشتر بیشتر به زیباییشناسی خوشنویسی کلاسیک و ترکیببندیهای پیچیده توجه داشتم. اما در این تجربه، متوجه شدم که خط، فراتر از رساندن معنا، میتواند خودش بهانهای برای مکاشفه باشد. من از نو با خط آشتی کردم؛ اینبار نه بهعنوان رسانهای برای گفتن، بلکه عنصری برای شنیدن درون.
ترکیب نور، متریال و سطح بوم در برخی آثار مجموعه «هور» بسیار بدیع و متفاوت است. درباره استفاده از متریالهای خاص توضیح میدهید؟
در بعضی آثار از ورق طلا، آینه، رزین و حتی بومهایی با بافت خاص استفاده کردم. آنچه برایم اهمیت داشت، بازتاب نور بود؛ نوری که از خورشید نمیآید، بلکه در درون بیننده شکل میگیرد. تلاش کردم سطح بوم را به آینهای تبدیل کنم که مخاطب در آن، نه تصویر خود، که روشنایی درونش را ببیند.
چه مخاطبانی را برای این مجموعه در نظر داشتید؟ آیا پیام مشخصی برای آنها داشتید؟
من این آثار را نه برای مخاطب خاصی، بلکه برای گفتوگویی بیکلام با هر مخاطبی ساختم. مخاطب «هور» باید شهامت سکوت داشته باشد. کسی که انتظار روایت یا متن روشن دارد، شاید نتواند با آثار ارتباط برقرار کند. اما آنکه به جستوجوی درون و تماشای بیقضاوت میرسد، دقیقاً همان کسیست که این مجموعه برایش خلق شده است.
در پایان، اگر بخواهید «هور» را در یک جمله توصیف کنید، آن جمله چیست؟
«هور» دعوتیست به دیدن نوری که نه از خورشید، بلکه از سکوت درون برمیخیزد؛ جایی که خط دیگر ابزار نوشتن نیست، بلکه آستانهای برای زیستن در روشنایی است.