در باطن این سعی تو چشمه زمزم نهفته است
اقتصاد ایران: آوینی در «سفر به سرزمین نور» مینویسد: «حالا هنگام سعی در رسیده است،گویی هنوز آوای پُرغصه هاجر به گوش میرسد که: هَلْ بِالْوادِی مِن أَنیس؟ گویی هنوز این هاجر است که هرولهکنان در هرم آفتاب ظهر بیابان مکه از این سراب به آن سراب در جستوجوی آب است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از سفرنامههایی که در سالهای نخست پیروزی انقلاب از حج منتشر شد، سفرنامه شهید مرتضی آوینی است که تحت عنوان «سفر به سرزمین نور» منتشر شده است.
آوینی دوبار به سفر حج میرود. اولینبار سال 66 که به عنوان عضو گروه هنری از طرف بعثه به حج مشرف میشود و حاصل آن در قالب «سفر به سرزمین نور» منتشر میشود و دیگری در سال 71 که همراه با کاروان جانبازان بوده و مستندهایی هم که از آن ساخته شده مربوط به جانبازان است.
با وجود اینکه مستندهای تکاندهندهای از آوینی درباره حج خونین سال 66 منتشر شده است، اما آوینی در سفرنامهاش به این وقایع اشارهای نکرده است، که این در نوع خود حائز اهمیت است.
«سفر به سرزمین نور» نخستینبار در سال 84 منتشر شد و شامل دو بخش بود، بخش نخست درباره مراحل حج است که او از همان حج سال 66 آنها را نوشته و اما بخش دیگر مربوط به حج سال 71 است. آوینی در این سفرنامه از غربت بقیع به یاد مرگ در میقات میرسد، به سوی خانه دوست میرود، به گرد کعبه طواف میکند، مانند آفرینش که گرد حجت خدا میچرخد. بین خوف و رجا سعی میکند و وقوفی دارد برای معرفت حق.
در بخشی از این سفرنامه آوینی با اشاره به سعی صفا و مروه مینویسد:
«حالا هنگام سعی در رسیده است
گویی هنوز آوای پُرغصه هاجر به گوش میرسد که:
هَلْ بِالْوادِی مِن أَنیس؟
گویی هنوز این هاجر است که هرولهکنان
در هرم آفتاب ظهر بیابان مکه
از این سراب به آن سراب
در جستوجوی آب است.
ای مضطر خسته مشو، خسته مشو،
در باطن این سعی تو چشمه زمزم نهفته است.
حکایت آن وادی خشک و سوزان
حکایت حیات دنیایی ماست
و آب تمثیل حیات طیبه اخروی است
و انسان فطرتاً تشنه و عطشان آب حیات است
و این آب از چشمه ولایت و خلافت میجوشد که در قلب توست.
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ ویَكْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ.
ای مضطر خسته مشو
آب زمزم اجر سعی توست.
مبادا که این سرابهای فریبنده تو را به یأس بکشاند
که یاس چشمههای روح را می خشکاند.
سعی بین صفا و مروه سعی بین خوف و رجاست
و خوف و رجا بالای طیران الى الله هستند
و عاقبت سعی تو
چشمه زلالی است که از زیر پای اسماعیل جوشیده است.
یعنی که ای انسان
چشمه های حیات طیبه از منابع غیب
اما از درون همان فطرت پاکی میجوشد که بر آن تولد یافتهای
خسته مشو ای مضطر، خسته مشو
سعی تو مشکور افتاده است
و دعایت به استجابت رسیده.»
انتهای پیام/