پتروشیمی ایران و توافق با آمریکا؛ فرصت طلایی یا آزمون ساختارها؟
اقتصاد ایران: با احتمال شکلگیری توافقی جدید میان ایران و آمریکا، بار دیگر نگاهها به صنعت پتروشیمی به عنوان نقطه ثقل صادرات غیرنفتی کشور دوخته شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، صنعت پتروشیمی ایران همواره در بزنگاه بین فرصتهای بیرونی و کاستیهای درونی ایستاده است؛ سرزمینی که یکی از بزرگترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد، اما همواره با چالشهایی چون کمبود سرمایهگذاری نوین، فناوری قدیمی، بازارهای محدود و نوسان ارزی روبهروست.
حالا زمزمه توافق بزرگتر بین تهران و واشنگتن، امیدها و نگرانیها را دوچندان کرده است. تجربههای محدود رفع تحریم و بازگشت مجدد آنها طی دهه گذشته، فعالان این عرصه را محتاط و دقیق کرده. پرسش محوری این است: صنعت پتروشیمی در ایران پس از رفع تحریم، چه جایگاهی خواهد داشت و بر سر دوراهی ماندن و رفتن باید چه تصمیمی بگیرد؟ در همین رابطه با امیررضا صادقی کارشناس پتروشیمی گفتگویی انجام دادیم که این مصاحبه در ادامه منتشر میشود.
رفع تحریم چه اثرات مستقیمی روی تقاضا و صادرات پتروشیمی خواهد داشت؟
پس از توافق، تقاضا از سوی خریداران آسیایی و اروپایی بلافاصله تحریک میشود. با رفع محدودیتهای بانکی و کشتیرانی، بازگشت به مقاصد قدیمی و توسعه بازارهای جدید مثل شرق اروپا یا شمال آفریقا محتمل است، اما مسئله مهم، «کیفیت عرضه» است نه صرفاً کمیت صادرات. هیچ تضمینی نیست که صرف رفع تحریم ما را به دوران طلایی صادراتی بازگرداند.
در عمل، بسیاری از خریداران طی سالهای تحریم منابع جایگزین (از قطر، عربستان و آمریکا) یافتهاند؛ بازیابی سهم بازار نیازمند تخفیف قیمتی، ارتقای استاندارد و شفافیت است.
به نظر شما محدودیت اصلی تولید و رشد شرکتهای پتروشیمی چیست؟
به جرأت میگویم مشکل اصلی صنعت ما «زیرساخت و تکنولوژی» است. بسیاری از کارخانههای پتروشیمی ما با فناوریهای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی کار میکنند. کمبود کمپرسورهای مدرن، خطوط انتقال خوراک با تلفات زیاد، و مشکل افت فشار شبکه گاز مشکلات دیرینهاند.
حتی اگر سرمایه خارجی بیاید، اگر اجازه مدرنسازی تجهیزات و فرآیندهای مدیریتی داده نشود، رشد واقعی رخ نخواهد داد. ساختار مقررات دولتی و تعدد نهادهای موازی تصمیمگیری هم چالش جدی است؛ این ساختارها سرعت هر گونه تحول را کم میکنند.
پس سرمایهگذاری خارجی چه زمانی سراغ ایران خواهد آمد؟
حرکت سرمایه خارجی وابسته به سه چیز است: رفع پایدار تحریمها، ثبات قوانین داخلی و شفافیت مالی. بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی و آسیایی، تجربه ریسک بالای بازار ایران را دارند و تا زمان رفع ابهام درباره بازگشت تحریم یا رفتارهای سیاسی، تمایلی به ورود سرمایه بلندمدت نشان نمیدهند.
در بهترین حالت، ابتدا سرمایهگذاران کوچکتر یا شرکتهای با خطرپذیری بیشتر وارد و صرفاً بر پروژههای پایه تمرکز خواهند کرد. پروژههای فناورانه و تولید محصولات خاص، تا اصلاحات ساختاری و اطمینان حقوقی کامل نشود، در دستور کار نخواهد بود.
آینده رقابتپذیری منطقهای پتروشیمی ایران را چطور میبینید؟
در محصولات پایه مثل اوره، متانول، آمونیاک و اتیلن، به خاطر دسترسی به خوراک ارزان همچنان برگ برنده داریم، اما عربستان و قطر نیز بیکار ننشستهاند. این کشورها ضمن سرمایهگذاری روی فناوریهای جدید و «پتروشیمیهای سبز»، محصولات با ارزش افزوده بالاتر و دوستدار محیطزیست عرضه میکنند.
در فضای پساتوافق، ما باید دستکم روی سه محور رقابت کنیم: ۱. کاهش شدت انرژی و بهبود بهرهوری؛ ۲. اصلاح نظام قیمتی خوراک و واقعیسازی تدریجی قیمتها؛ ۳. نوآوری و ارتقای کیفیت محصولات
بدون این اصلاحات، حتی با در باز شدن بازارها و ارائه تخفیف، سهم ایران به سختی قابل بازیابی است.
سیاستهای دولت پس از توافق باید چگونه باشد تا صنعت از فرصت بیشترین بهره را ببرد؟
دولت باید به جای کنترل صرف بازار داخلی و تثبیت قیمت خوراک، به سراغ «توسعه واقعی زنجیره ارزش» برود، یعنی به شرکتها اجازه بدهد از صادرات صرف محصولات پایه گذر کنند و به سراغ پلیمرها و محصولات خاص بروند.
نظام ارزی باید پایدار و شفاف باشد تا شرکتهای خارجی جرأت سرمایهگذاری داشته باشند.
لزوم شفافیت مالی، قطع رانتهای پنهان و حمایت از پژوهش و دیجیتالسازی تولید هم از واجبات است.
اگر صرفاً به صادر کردن کالای خام و تعیین قیمت دستوری خوراک بسنده کنیم، عقبماندگی مزمن تداوم مییابد.
آیا پایایی بلندمدت توسعه صنعت با بحران انرژی و آب تهدید میشود؟
بله، شاید این مسئله در چند سال آینده بزرگترین تهدید توسعه باشد. بحران گاز در زمستان، اولویت توزیع به خانگی، قطع مکرر خوراک صنایع و کاهش تولید نشانه همین چالش است. کمآبی نیز بسیاری از مجتمعها را مجبور به استفاده از آبهای شور و سیستمهای بازیافت پیشرفته کرده.
اگر مدیریت تقاضا، سرمایهگذاری در ارتقای شبکه انتقال گاز و مدیریت مصرف آب بهطور جدی اجرا نشود، هر سال در ماههای اوج مصرف، پتروشیمی قربانی ناترازی انرژی خواهد بود.
آیا رفع تحریم فرصت ورود به محصولات دانشبنیان را هم فراهم میکند؟
فرصت ورود به محصولات خاص فراهم میشود اما بستگی به جسارت شرکتها و فضای باز داخلی دارد. یعنی هر گاه محدودیتهای انتقال فناوری برداشته شود، دسترسی به لایسنسهای بینالمللی، خرید کاتالیست و مواد اولیه خاص آسانتر میشود.
اما اگر فضای پژوهش و نوآوری داخلی، حمایت هدفمند نشود و ساختار گزینش مدیران و تصمیمگیری سنتی باقی بماند، تنها به واردات دانش فنی و برچسب صادرات دانشبنیان بسنده میکنیم.
حرکت به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا و دوستدار محیطزیست نیازمند پیوند واقعی دانشگاه، صنعت و بخش خصوصی است.
مهمترین تهدیدها پس از توافق را چه میدانید؟
خطر بازگشت دوباره تحریم، همانطور که تجربه شد، همواره باید جدی گرفته شود. تسویهحسابهای غیربانکی و روشهای جایگزین صادرات هم هزینه بالایی دادند. تهدید بزرگتر، تداوم ساختار اقتصادی رانتی و سلطه تصمیمگیریهای کوتاهنگرانه است.
همچنین رقابت فشرده منطقهای، ورود محصولات جدید مبتنی بر بازیافت و اقتصاد سبز و دشواریهای ورود به زنجیره پیچیده بازارهای جهانی تحدید کنندهاند.
در نهایت باید گفت توسعه پایدار، ترکیب هوشمندانهای از بهرهبرداری از فرصت بیرونی (توافق) و اصلاحات اساسی درونی است.
توافق احتمالی ایران و آمریکا شاید بتواند به رفع قفلهای صادراتی، حل بحران نقدینگی و بازگشت تدریجی سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی بینجامد، اما مسیر توسعه پایدار از «توافق درونی» مهمتر است.
ایران اگر میخواهد از مزایای رقابت منطقهای و بازار جهانی برخوردار شود، باید همزمان با رفع تحریم، نقشه راهی برای بازسازی زیرساخت، بهروز رسانی فناوری، اصلاح نظام حکمرانی و سیاستهای قیمتگذاری ارائه دهد.
در غیر این صورت، فرصت طلایی توافق سیاسی، خیلی زود با بازگشت موانع ساختاری، بحران انرژی و رقابت منطقهای رنگ میبازد.