ارتباط با رسانه به سبک «محمدرضا عارف»؛ ورود خبرنگاران ممنوع!
اقتصاد ایران: در رویدادهایی که با حضور محمدرضا عارف برگزار میشود، خبرنگاران تخصصی حوزههای مختلف اجازه حضور ندارند و امروز این رویکرد به یک رویه پرسشبرانگیز و در عین حال نگرانکننده تبدیل شده است.
خبرگزاری مهر، گروه دانشگاه، سعدانه طباطبائینیا؛ یکی از مسئولان روابط عمومی وزارت علوم چند وقت پیش جمله عجیبی گفت که حالا دیگر برای ما تکراری شده: «از این به بعد همگی در جریان باشید؛ در برنامههایی که آقای عارف حضور دارن، شما خبرنگارها نمیتونید شرکت کنید».
دیگر تعجب نمیکنیم. انگار که یک موضوع عادی و یک حقیقت مسلّم است که جای هیچ شک و تردیدی ندارد؛ انگار که گفته باشند «در جریان باشید که آب در ۱۰۰ درجه به جوش میآید!». زیرلب اعتراض میکنیم و در جمعهای خودمانی غر میزنیم، اما اتفاقی نمیافتد.
آخرینبار در اجلاس وزرای علوم و آموزش عالی کشورهای عضو پلتفرم گفتگوی OIC-۱۵ بود که اطلاع دادند: «برنامه افتتاحیه اجلاس با حضور معاون اول رئیس جمهور برگزار میشود ولی شما نمیتوانید شرکت کنید. بعد از اینکه دکتر عارف مراسم را ترک کردند، در خدمت شما هستیم».
این اولینبار نیست که نام خبرنگاران تخصصی از برنامههایی که با حضور محمدرضا عارف به عنوان معاون اول رئیسجمهور برگزار میشود، خط میخورد. مسئولان میگویند که خبرنگاران سیاسی باید سخنرانی عارف را پوشش دهند ولی به نظر میرسد که خبرنگاران سیاسی هم در این رویدادها حضور ندارند و تنها متن سخنرانی این مقام مسئول از سوی تیم رسانهای او برای خبرگزاریها ارسال میشود.
روال کار اینگونه است که در برنامههایی که سران سه قوه حضور دارند، به دلیل مسائل امنیتی سختگیریهایی برای خبرنگاران در نظر گرفته میشود و برای مثال برخی خبرنگاران امکان به همراه بردن تلفن همراه در مراسم را ندارند؛ ولی اینگونه نیست که از حضور خبرنگاران در این برنامهها جلوگیری شود و این شیوه حذف خبرنگاران موضوع جدیدی است.
رویکردی که قبلاً باعث عذرخواهی عارف شده بود، امروز عادی شده است
این رویکرد حذف محدود به اجلاس OIC-۱۵ نبوده و ما بارها در رویدادهای مختلفی که با حضور عارف برگزار شدهاند، شاهد این موضوع بودهایم. اولینبار که این رویکرد رسانهای مورد انتقاد قرار گرفت، اوایل شهریورماه ۱۴۰۳ و روزهای اول سکانداری دولت چهاردهم بود: چهار ساعت پیش از مراسم تودیع و معارفه ستار هاشمی؛ وزیر ارتباطات دولت چهاردهم، به خبرنگاران اطلاع داده شد که امکان حضور ندارند و این تصمیم با واکنش و اعتراض برخی خبرنگاران حوزه ارتباطات در فضای مجازی روبهرو شد.
پس از آن محمدرضا عارف در مصاحبهای در واکنش به این انتقادات گفت: «ظاهرا سوءبرداشتی شده بود که گفتم پیگیری جدی شود. آقای وزیر به ما گزارش دهند؛ ظاهراً سوءبرداشتی بین خبرنگاران سیاسی و تخصصی شده بود. میگویند لیست خبرنگاران تخصصی را به نهاد (ریاست جمهوری) دادند و نهاد آنها را دعوت کرده است. درحالیکه در این مراسم هر خبرنگاری باید بتواند شرکت کند و هر گزارشی را که مایل بود از این جلسه منتشر کند. اگر قصوری انجام شده یا کسی ورودش به جلسه منع شده است من عذرخواهی میکنم».
بعد از این اتفاق به نظر میرسید که روند حذف خبرنگاران متوقف شده است ولی این رویکرد تا کنون ادامه داشته و برای مثال مراسمهایی از جمله «روز جهانی ارتباطات» و «نکوداشت اعضای هیئت علمی نمونه کشوری» با حضور عارف و بدون حضور خبرنگاران تخصصی برگزار شدند.
این عرف رسانهای، خطرناک است
موضوع صرفاً پوشش سخنرانی این مقام مسئول نیست؛ بلکه مسئله اصلی ایجاد یک خطمشی و عرف رسانهای جدید و خطرناک است که میتواند نقش خبرنگار را کمرنگ کرده و حذف خبرنگاران در حوزههای تخصصی را عادی کند.
این رویکرد زمانی متناقض و سوال برانگیز میشود که چهرهای دانشگاهی مانند محمدرضا عارف در مرکز آن قرار دارد. فردی که سالها در بطن دانشگاه و جامعه علمی کشور حضور داشته است. استادی که باید از نقد و پرسشگری استقبال کند، امروز در عمل نه تنها درِ گفتگو را به روی خبرنگاران تخصصی بسته، بلکه در عملکرد آنها در پوشش خبری برنامههای مرتبط با حوزه آموزش عالی، اختلال ایجاد کرده است.
این یک تصمیم روابط عمومی نیست؛ خط قرمزی جدید برای خبرنگاران است
رویکردی که در ظاهر «یک تصمیم کوچک روابط عمومی» به نظر میرسد؛ در واقع ایجاد یک خط قرمز تازه برای خبرنگاران است. این خط قرمز نه با محرمانه بودن توجیه میشود و نه با ملاحظات امنیتی؛ بلکه صرفاً تمایل شخصی یک چهره سیاسی است که ترجیج میدهد با رسانههای تخصصی روبهرو نشود.
در چنین فضایی، خبرنگار که باید شاهد و ناظر باشد و از فرآیندهای تصمیمسازی سوال بپرسد؛ در حد مصرفکننده متنهای سخنرانی آماده تقلیل مییابد. تیم رسانهای یک روایت از پیش طراحی شده به رسانهها تزریق میکند تا هیچ سوال چالشبرانگیزی در کار نباشد و همهچیز در چارچوبی از پیش تنظیمشده و بدون هیچ مزاحمتی بماند و اینجاست که باید نگران شد. چراکه خبرنگار چشم و گوش جامعه است و حذف او میتواند به حذف شفافیت منجر شود.
حذف خبرنگاران حوزه تخصصی آموزش عالی از رویدادها و جلسات سیاستگذاران و تصمیمگیران دانشگاهی میتواند به معنای خاموش کردن صدای دانشگاه باشد و رویدادهایی که میتوانند فرصتی برای گفتگو، پرسش از مسئولان درباره آموزش عالی، پژوهش و سیاستگذاری علمی کشور باشد، تبدیل به رویدادهایی تشریفاتی و بدون ناظر میشوند.
حتی رئیسجمهور آنقدر سختگیری نمیکند!
جای تعجب آنجاست که در مراسمی که با حضور رئیسجمهور برگزار میشود، سختگیریهایی به این شدت برای حضور خبرنگاران وجود ندارد ولی معاون اول او چنین رویکرد سختگیرانهای اتخاذ کرده است.
پاسخ سوالاتی از قبیل اینکه آیا عارف از چنین برخوردی اطلاع دارد یا رفتارهای اینچنینی تنها تصمیم تیم رسانهای اوست، همچنان مبهم است. ما نمیدانیم که آیا او از مواجهه با خبرنگاران واهمه دارد یا تیم رسانهای او تصمیم گرفته روایتها را کنترل کند؛ اما در هر دو صورت نتیجه یکسان است. رویدادهایی که میتوانند تبدیل به فضای گفتگو و نقد شوند و شور و نشاط و امید به تغییر را در جامعه علمی و دانشگاهی ایجاد کند، تبدیل به برنامههای تشریفاتی بی جان و بدون حضور ناظران میشوند که هیچ تغییر و امیدی را به دنبال نخواهند داشت.
ما نگرانیم...
محمدرضا عارف یک چهره علمی و دانشگاهی است که سابقه اصلاحطلبی دارد؛ جریانی که زمانی با تکیه بر آزادی رسانه و تقویت نهادهای مدنی شناخته میشد. اگر امروز در عمل شاهد محدود شدن تدریجی دسترسی خبرنگاران تخصصی به برنامههایی که او حضور دارد هستیم؛ یک علامت نگرانکننده و در تضاد با آن باورهاست.
این فضا نه به سود دانشگاه، نه به سود رسانه و نه حتی به سود دولت وفاق است. در فضایی که شبکههای اجتماعی، رسانههای خارجی و بلاگرها در تلاشاند که افکار عمومی را جهتدهی کنند و مرجعیت رسانههای رسمی را کاهش دهند، اینگونه برخوردها جایگاه رسانههای خط اول را متزلزلتر و روند شفافیت را مختل خواهد کرد.
شفافیت لازمه اعتماد عمومی است و بدون حضور خبرنگار ممکن نیست. خبرنگاری که با تعهد و تخصص، مسائل را روایت میکند، مزاحم نیست و میتواند ضامن آگاهی عمومی و حفظ فضای نقد سازنده در جامعه باشد.
شاید شنیدن این جمله که «شما در برنامههایی که آقای عارف حضور دارن، نمیتونید شرکت کنید» برای ما خبرنگاران تکراری شده باشد؛ اما نگرانی اصلی ما تسری این رویکرد به یک سیاست همهگیر است. قاعدهای که بدون ابلاغ آئیننامه و بخشنامه، آرام آرام در میان سایر مسئولان رواج یابد؛ تا جایی که حضور خبرنگاران در رویدادها نه یک حق بدیهی، بلکه یک لطف تلقی شود.