به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، در تصور عمومی، سوءاستفاده کلامی بیشتر به رابطه والد با کودک یا رابطه زناشویی نسبت داده میشود. اما شکل کمتر شناختهشدهای از آن، زمانی است که فرزند بالغ با زبان، لحن یا رفتار خود والدین را آزار میدهد. این موضوع، با وجود شیوع قابل توجه، در بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگ ما، کمتر به رسمیت شناخته میشود.
برای بسیاری از والدین، این تجربه شوکآور است: فرزندی که برایش سالها زحمت کشیدهاند، حالا در بزرگسالی با خشونت کلامی، توهین، تحقیر، تهدید یا سرزنش پاسخ میدهد.
این خشونت ممکن است در قالب فریاد زدن، بیاحترامی مکرر، اتهامزنیهای بیاساس یا حتی نادیدهگرفتن کامل والدین ظاهر شود. در هر صورت، پیام آن روشن است: رابطه از تعادل خارج شده، و سلامت روان والد در معرض تهدید است.
سکوت والدین؛ پیامی از گناه یا وفاداری؟
بیشتر والدین در چنین شرایطی سکوت میکنند. دلایلشان قابل درک است: ترس از خراب شدن رابطه، احساس گناه بابت اشتباهات گذشته، باور به اینکه «او هنوز بچه من است»، یا حتی نگرانی از تنهایی فرزندشان. اما این سکوت، اگر طولانی شود، به مرور تبدیل به پذیرش ناهنجاری میشود و به فرزند بالغ این پیام نانوشته را منتقل میکند که رفتارش توجیهپذیر است.
توجه به این نکته حیاتیست: فرزند بالغ، مسئول رفتار خود است. حتی اگر گذشتهای پر از رنج داشته باشد، حتی اگر والدین بینقص نبودهاند، باز هم خشونت کلامی نمیتواند توجیه شود.
ویژگیهای سوءاستفاده کلامی از سوی فرزندان بالغ
نشانههای این نوع رابطه ناسالم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
* فرزندتان با کوچکترین اختلافنظر فوراً عصبانی میشود و توهین میکند.
* دائماً گذشته شما را به رخ میکشد و شما را عامل تمام شکستهایش میداند.
* تماسهایش مملو از بیاحترامی یا تهدید است.
* بهجای گفتگو، سعی در کنترل شما دارد؛ با سکوت، تحقیر یا طعنه.
اگر این الگوها به صورت مکرر تکرار شوند، دیگر با یک رابطه عادی و تنشدار طرف نیستید، بلکه با نوعی سوءاستفاده عاطفی
مواجهاید.
چرا مقابله لازم است، حتی اگر سخت باشد
والدین حق دارند در رابطهای محترمانه با فرزندان خود زندگی کنند. در هر سنی. هیچ محبتی به معنای پذیرش توهین نیست.
مقابله با این وضع، به معنای قطع رابطه یا مجازات فرزند نیست؛ به معنای بازتعریف مرزهاست.
مرز یعنی به وضوح بگویید:
«من حاضرم گفتگو کنیم، اما نه با این لحن.»
«اگر فریاد بزنی، مکالمه را متوقف میکنم.»
در ابتدا ممکن است با مقاومت یا خشم روبرو شوید. اما اگر این مرزها با آرامش و تداوم حفظ شوند، فرصت ترمیم واقعی ایجاد میشود.
راهبردهای عملی برای والدین
۱. پذیرفتن احساسات بدون انکار: این تجربه ممکن است با غم، خشم، یا حتی شرم همراه باشد. سعی نکنید همهچیز را توجیه یا پنهان کنید.
۲. در اولویت قرار دادن مراقبت از خود: پیادهروی، ارتباط با دوستان، مراجعه به مشاور یا تمرین ذهنآگاهی، ابزارهایی هستند که میتوانند شما را در حفظ سلامت روانیتان یاری دهند.
۳. پرهیز از واکنش هیجانی: پاسخ متقابل به فریاد یا تحقیر، فقط چرخه خشونت را تکرار میکند. سکوت همراه با مرزبندی، تأثیر بیشتری دارد.
۴. استفاده از منابع حمایتی: مشاوره فردی، گروههای حمایتی، یا حتی کتابها و پادکستهای معتبر میتوانند به والد کمک کنند تا از موضع قدرت درونی وارد گفتگو شود.
پدر و مادر بودن به معنای بیمرز بودن نیست. شما همانقدر که عشق میورزید، سزاوار احترام هستید. اگر فرزندتان - به هر دلیلی - در رفتارش از این مرز عبور میکند، این وظیفه شماست که به رابطهتان تعادل ببخشید.
عشق سالم، با احترام متقابل آغاز میشود. و هیچکس، حتی عزیزترین فرزند، نباید از آن تخطی کند.