هدف آمریکا از مخالفت با غنیسازی نگرانی از پیشرفت صنعتی ایران است
اقتصاد ایران: رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران گفت: مخالفت غرب با برنامه هستهای ایران به خاطر نگرانی از عدم صلحآمیز بودن آن نیست؛ بلکه نمیخواهند ایران به فناوریهای راهبردی دست یابد.
حسین آبنیکی رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران درگفتگو با مهر در رابطه با اهمیت غنیسازی و هدفگذاری آن در صنایع پایین دستی هستهای بیان کرد: غنیسازی، در واقع، یکی از ارکان اساسی صنعت و فناوری هستهای محسوب میشود. بخش مهمی از سوخت مورد نیاز این صنعت، از طریق فرایند غنیسازی تأمین میگردد. اگر توانایی غنیسازی اورانیوم را نداشته باشیم، عملاً امکان تأمین سوخت لازم برای رآکتورهای هستهای را از دست خواهیم داد و در نتیجه، صنعت هستهای کشور دچار وقفه و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای خود خواهد شد.
وی افزود: در حال حاضر، ما توانایی غنیسازی اورانیوم تا سطح ۳/۵ درصد را داریم. این سطح از غنیسازی، سوخت مورد نیاز رآکتورهای هستهای تولید برق را تأمین میکند. هر رآکتور هستهای که با هدف تولید برق راهاندازی میشود، نیازمند سوخت با غنای ۳/۵ درصد است.
کم کاری در توسعه تولید برق هستهای موجب ناترازی در بخش برق کشور شده است
این متخصص در امور فنی و غنی سازی صنعت هستهای کشورمان با یادآوری اینکه طبق هدفگذاریهای انجامشده، کشور ما باید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای تولید کند، ادامه داد: به دلیل عدم تحقق این هدف در زمان مقرر و همچنین کندی عملکرد دستگاههای اجرایی در این حوزه، امروز تنها هزار مگاوات برق هستهای در اختیار داریم. این کمکاری و تأخیر موجب ناترازی در بخش برق کشور شده است. برای رفع این ناترازی و دستیابی به توازن در تولید و مصرف برق، باید چندین هزار مگاوات دیگر برق هستهای تولید شود.
آبنیکی با اشاره به نیاز کشور به برق هستهای تصریح کرد: تأمین برق هستهای وابسته به توسعه زیرساختهای غنیسازی و تأمین سوخت هستهای است. چنانچه نتوانیم این مسیر را بهدرستی ادامه دهیم، نهتنها بخش صنعت و اقتصاد کشور دچار اختلال خواهد شد، بلکه زندگی روزمره مردم نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. غنیسازی ۲۰ درصدی، به معنای افزایش درصد ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ تا سطح ۲۰ درصد است که نسبت به سطح پایه (۳/۵ درصد)، حدود ۱۶۳/۵ درصد بالاتر است. این سطح از غنیسازی، برای تأمین سوخت رآکتورهای تحقیقاتی بهویژه رآکتور تهران به کار میرود. رآکتور تهران، وظیفه تولید رادیوداروها را بر عهده دارد که نیاز بیش از یک میلیون بیمار را در حوزه تشخیص و درمان بیماریهای صعبالعلاج، از جمله سرطانها، بیماریهای قلبی و کلیوی، برطرف میکند.
غنیسازی ۲۰ درصد برای ما یک موضوع کلیدی و حیاتی است
وی تأکید کرد: غنیسازی ۲۰ درصد برای ما یک موضوع کلیدی و حیاتی است، چراکه تأمین رادیوداروها و در نتیجه سلامت میلیونها نفر از هموطنان، به آن وابسته است. در کنار آن، سطح دیگری از غنیسازی نیز در برنامههای راهبردی ما هدفگذاری شده و آن غنیسازی ۶۰ درصدی است. این سطح از غنیسازی برای تأمین سوخت پیشرانهای هستهای، بهویژه موتور زیردریاییها و کشتیهای هستهای کاربرد دارد. هماکنون پروژههایی در داخل کشور در حال اجراست که در آنها، رآکتورهای کوچک هستهای بهمنظور نصب در زیردریاییها و کشتیها طراحی و ساخته میشوند. این رآکتورها، با استفاده از سوخت ۶۰ درصدی، انرژی لازم برای حرکت طولانیمدت این وسایل دریایی را در دریا فراهم میکنند.
غنیسازی یک فرایند حیاتی برای پیشرفت ملی است
این کارشناس صنعت هستهای ادامه داد: هدف از دستیابی به این سطح از فناوری، ایجاد توانایی در ناوگان دریایی برای جابهجایی کالا، صادرات و واردات با استفاده از انرژی هستهای است. امروزه بسیاری از کشتیها و زیردریاییهای پیشرفته جهان، از موتورهای هستهای بهرهمند هستند. در نتیجه، چه غنیسازی ۳/۵ درصد برای تولید برق، چه غنیسازی ۲۰ درصد برای تولید رادیودارو، و چه غنیسازی ۶۰ درصد برای پیشرانهای هستهای، همگی بخشی از نیازهای اساسی کشور هستند. علاوه بر این، از سوخت و مواد غنیشده هستهای در حوزههایی مانند کشاورزی و صنایع نیز استفاده میشود. در واقع، غنیسازی بهمنزله تأمینکننده سوخت و انرژی برای صنعت، سلامت، کشاورزی و اقتصاد کشور است. وقتی از غنیسازی سخن میگوئیم، در حقیقت از یک فرایند حیاتی برای پیشرفت ملی در ابعاد گوناگون صحبت میکنیم.
ضرورت تولید ۲۰ هزارمگاوات برق هستهای در ایران پیش بینی آمریکاییها در قبل انقلاب بود
آبنیکی گفت: در بحث انرژی هستهای و غنیسازی، گاهی این پ
رسش مطرح میشود که کشوری مانند ایران که دارای منابع نفتی گسترده است و تولید و صادرات قابلتوجهی در حوزه نفت خام دارد، چه نیازی به برق هستهای و رآکتورهای هستهای برای تأمین انرژی دارد؟ این تصور، نادرست و ناپخته است. جالب است بدانید در دوران پیش از انقلاب، زمانی که جمعیت ایران حدود ۳۰ میلیون نفر بود و صنعت کشور در مقایسه با امروز بسیار محدود و نوپا به شمار میرفت، دانشگاههای آمریکایی به سفارش رژیم وقت مطالعاتی را انجام دادند. نتیجه این مطالعات نشان داد که ایران باید تا اواسط دهه ۱۳۷۰ شمسی (یعنی طی چند دهه آینده)، دستکم ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای تولید کند. این رقم، نیاز واقعی کشور در آن زمان با آن جمعیت و مصرف پایینتر انرژی بود.
وی ادامه داد: بحث نیاز ایران به برق هستهای، صرفاً یک ادعای امروزی یا سیاسی نیست، بلکه مبتنی بر بررسیهای علمی و کارشناسی است که حتی از سوی کارشناسان آمریکایی پیش از انقلاب انجام شده است.
آمریکا بزرگترین تولیدکننده برق هستهای در دنیاست
رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران خاطرنشان کرد: در مقابل نیاز ایران به برق هستهای نگاهی به آمریکا بیندازیم؛ این کشور روزانه بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت خام تولید میکند، در حالی که تولید روزانه نفت ایران حدود ۳ میلیون بشکه است و صادرات نفت ما نیز کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز نوسان دارد. با وجود این تفاوت بزرگ، آمریکا بزرگترین تولیدکننده برق هستهای در دنیاست. اگر داشتن منابع نفتی دلیل عدم نیاز به انرژی هستهای بود، چرا آمریکا با این حجم تولید نفت، چنین سرمایهگذاری گستردهای در برق هستهای انجام داده است؟ چگونه ممکن است زمانی که ایران با جمعیت کمتر و مصرف پایینتر به ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای نیاز داشته، امروز با چندین برابر جمعیت، با صنعتی بزرگتر و مصرف انرژی بسیار بالاتر، دیگر نیازی به آن نداشته باشد؟
آبنیکی در همین قیاس میان ایران و آمریکا نسبت به نیاز به برق هستهای تأکید کرد: همین منطق درباره دیگر کشورهای نفتخیز نیز صدق میکند. عربستان سعودی، با تولید روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت، نه تنها به دنبال توسعه رآکتورهای هستهای است بلکه بهطور جدی پیگیر چرخه کامل سوخت هستهای، از جمله غنیسازی است. یا کشور امارات، با جمعیتی حدود ۱۱ میلیون نفر، تاکنون بیش از ۱۰۰۰ مگاوات برق هستهای تولید میکند و هدفگذاریهای جدی برای توسعه این بخش دارد؛ حتی در نظر دارد بخشی از برق تولیدی خود را صادر کند. نکته قابلتأمل آن است که آمریکا نه تنها مانع این کشورها در دستیابی به فناوری هستهای نمیشود، بلکه در مسیر تجهیز و راهاندازی نیروگاههایشان همکاری و حمایت نیز میکند. حال چگونه است که وقتی نوبت به ایران میرسد، همین منطق زیر سوال میرود؟
وی با طرح این موضوع که ایران قطعاً به انرژی اتمی نیاز دارد، افزود: پس روشن است که این استدلال که «ایران به برق هستهای نیاز ندارد چون نفت دارد»، استدلالی سست و بیپایه است. در دنیای امروز، تمامی کشورها برای تأمین پایدار، ارزان و پاک انرژی، نیازمند تنوع در سبد انرژی خود هستند و انرژی هستهای یکی از مهمترین اجزای این سبد است. در موضوع هستهای، برخی کشورها مانعتراشی میکنند و ادعا دارند که نمیتوانند به برنامه هستهای ایران اعتماد کنند. اما واقعیت این است که فناوری هستهای ایران کاملاً صلحآمیز است و تاکنون هیچگونه انحرافی از مسیر صلحآمیز نداشتهایم. گستردهترین نظام بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران اجرا شده و بازرسان این نهاد بهطور مستمر و دقیق از تأسیسات ما بازدید میکنند.
آبنیکی به ضرورت وجود انرژی اتمی برای رفع نیاز کشور در حوزه انرژی پرداخت و گفت: امروز در سبد انرژی کشورهای مختلف، انرژی هستهای در کنار برق بادی، خورشیدی و آبی جایگاه قابل توجهی دارد. کشورها در کنار استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بخشی از نیاز برقی خود را از طریق فناوری هستهای تأمین میکنند. حتی اگر ما تمامی منابع نفت و گاز خود را برای تولید برق صرف کنیم، باز هم در سالهای آینده با کمبود مواجه خواهیم شد. از سوی دیگر، نفت و گاز ما منابعی بسیار باارزشاند که باید در صنایع پتروشیمی به محصولات با ارزش افزوده بالا تبدیل شوند، نه اینکه صرفاً سوزانده شوند. سوزاندن این منابع هم موجب آلودگی محیط زیست میشود و هم ما را با محدودیتهای شدید ناشی از پروتکلهای زیستمحیطی مواجه میسازد.
این کارشناس هستهای خاطر نشان کرد: توسعه انرژی هستهای برای کشور ما یک نیاز اساسی، راهبردی و حیاتی است. اما چرا برخی کشورها بهویژه آمریکا با این روند مخالفت میکنند و ادعا میکنند که به ما اعتماد ندارند؟ واقعیت این است که فناوری هستهای جمهوری اسلامی ایران کاملاً صلحآمیز بوده و هیچگونه انحرافی در آن وجود ندارد. ایران تحت گستردهترین و دقیقترین نظام بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد و این نهاد همواره پایبندی ما به چارچوب صلحآمیز بودن برنامه هستهای را تأیید کرده است.
آبنیکی با اشاره به فعالیت هستهای ایران که پیش از انقلاب اسلامی و به توصیه آمریکاییها در ایران ایجاد شده، اشاره و تاکید کرد: غنیسازی ۲۰ یا حتی ۶۰ درصدی به هیچ عنوان به معنای انحراف از مسیر صلحآمیز نیست. در دوران پیش از انقلاب نیز، رآکتور تحقیقاتی تهران که توسط کشورهای غربی ساخته شده بود، با سوختی حدود ۳ درصد فعالیت میکرد. باید توجه داشت که حتی غنیسازی در سطوح بالاتر مانند ۹۰ درصد نیز الزماً به معنای تولید سلاح هستهای نیست. بر اساس بندهای ۳ و ۴ معاهده NPT، جمهوری اسلامی ایران حق دارد بر اساس نیازهای خود، به هر میزان که لازم بداند غنیسازی انجام دهد.
وی یادآور شد: در حال حاضر، بازرسان آژانس به طور منظم در حال نظارتاند؛ دوربینهای نظارتی نصب شدهاند؛ حسابرسی دقیق مواد هستهای تا آخرین گرم آن انجام میشود و همه چیز کاملاً شفاف و مشخص است. تاکنون هیچ گزارشی از انحراف یا چالش در برنامه هستهای ایران منتشر نشده است. ما جزو نخستین کشورهایی بودیم که به معاهده NPT پیوستیم و همواره همکاری کامل با آژانس داشتهایم. بنابراین تمام ادعاها و کارشکنیها، چیزی جز بهانهجویی سیاسی نیست.
دوربینهای نظارتی آژانس در تأسیسات ما فعالاند
رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران یادآور شد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره تأیید کرده که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است و هیچگونه انحرافی از تعهدات دیده نشده است. حتی غنیسازی در سطوح ۲۰ درصد یا ۶۰ درصد، بههیچوجه به معنای انحراف از مسیر صلحآمیز نیست. این موضوع، نه در قوانین بینالمللی و نه در اساسنامه آژانس، بهعنوان نشانهای از ساخت سلاح یا اقدامات نظامی تلقی نمیشود. جالب است بدانیم که در دوران پیش از انقلاب، رآکتور تهران توسط کشورهای غربی برای ایران ساخته شد و همان زمان نیز از سوخت با غنای دو تا سه درصد استفاده میکرد. بنابراین اصل غنیسازی از ابتدا بخشی از برنامه صلحآمیز هستهای ایران بوده است.
آبنیکی خاطرنشان کرد: مطابق ماده ۳ و ۴ معاهده NPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای)، ایران حق دارد براساس نیاز خود در هر سطحی اقدام به غنیسازی اورانیوم کند؛ مشروط بر آنکه تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، که چنین نیز هست. دوربینهای نظارتی آژانس در تأسیسات ما فعالاند، بازرسان بهطور منظم حضور دارند، و حسابرسی دقیق از مواد هستهای انجام میشود. تمام مواد، تا آخرین گرم، ثبت، کنترل و نظارت شدهاند.
وی تأکید کرد: ما هیچگاه انحرافی از تعهدات خود نداشتهایم. ارتباط ما با آژانس مستمر است، بازرسان دائماً در رفتوآمد هستند، و همکاری ما با نهادهای بینالمللی همواره برقرار بوده است. ایران جزو اولین کشورهایی است که به معاهده NPT پیوسته و تا امروز هیچ چالش اساسی یا تخلفی از سوی ما گزارش نشده است. بنابراین، ادعای برخی کشورها مبنی بر بیاعتمادی، چیزی جز بهانهتراشی سیاسی نیست.
رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران در پاسخ به این پرسش که چرا توقف غنیسازی ایران با بهانهای واهی مطرح میشود؟ گفت: هدف اصلی غربیها این است که ایران را از توانمندی در تأمین سوخت، تولید دارو، و پاسخ به نیازهای کشاورزی و اقتصادی محروم کنند. آنها نمیخواهند مردم ایران پیشرفت کنند یا به فناوریهای پیشرفته دست یابند. این در حالی است که خودشان همین فناوریها را در اختیار کشورهایی قرار میدهند که نه جمعیت قابل توجهی دارند، نه صنعت پیشرفتهای، و نه حتی نیازی در سطح ایران. به عبارت دیگر، سیاست دوگانهای در پیش گرفتهاند؛ از یکسو ما را از این مواهب محروم میکنند، و از سوی دیگر آن را در اختیار کشورهای کمنیازتر منطقه قرار میدهند.
میخواهند با ناترازی انرژی دچار مشکل اقتصادی شویم
آبنیکی در همین رابطه ادامه داد: آمریکا و غرب در حوزه انرژی، قصد دارند ما را دچار ناترازی در تأمین برق کنند تا با مشکلات اقتصادی و اجتماعی مواجه شویم. اما محدودیتها فقط به برق محدود نمیشود؛ در حوزه پزشکی هم شاهد فشارهای آشکاری هستیم. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۸۸ سوخت رآکتور تهران تمام شد. این رآکتور مسئول تأمین رادیوداروهایی بود که سالانه حدود ۸۰۰ هزار بیمار به آن وابسته بودند. ما از کشورهای غربی درخواست کردیم که سوخت ۲۰ درصد در اختیارمان قرار دهند. آنها نه تنها این درخواست را رد کردند، بلکه حاضر نشدند حتی خود رادیودارو را نیز به ما بفروشند.
وی با اشاره به اینکه غرب همواره ایران را وابسته میخواهد، یادآور شد: رادیوداروها که کاربردی کاملاً پزشکی و صلحآمیز دارند و اساساً برای تشخیص و درمان بیماریهایی همچون سرطان، بیماریهای قلبی و کلیوی بهکار میروند، نه کاربری نظامی دارند و نه تهدیدی برای کسی هستند. اما همین را هم از ما دریغ کردند. در نتیجه، ایران تصمیم گرفت خودش وارد فرآیند تولید سوخت ۲۰ درصد شود. ما این مسیر را با تکیه بر توان داخلی طی کردیم، سوخت را تولید کردیم، و اکنون بیش از یک دهه است که رآکتور تهران با سوخت بومی در حال تولید رادیودارو است.
رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران با تأکید بر رویکرد مخالفان غنیسازی مخالف با پیشرفت ایران و ایران هستهای صلحآمیز است، اظهار کرد: این رویکرد نشان میدهد که مخالفت غرب با برنامه هستهای ایران بههیچوجه به خاطر نگرانی از انحراف یا عدم صلحآمیز بودن آن نیست؛ بلکه نمیخواهند ایران به فناوریهای زیربنایی و راهبردی که باعث رشد اقتصاد، صنعت، و استقلال کشور میشود دست یابد. این در حالی است که در سخن میگویند علاقهمند به پیشرفت مردم ایراناند، اما در عمل دانشمندان ما را ترور میکنند، تحریمهای گسترده اعمال میکنند و حتی داروهای بیماران خاص مثل بیماران پروانهای و دیگر بیماریهای صعبالعلاج را تحریم میکنند. بنابراین، آنچه امروز با آن مواجه هستیم، نه بحث انحراف در برنامه هستهای است، نه مسئله عدم اعتماد واقعی؛ بلکه تلاشی سیستماتیک برای جلوگیری از رشد اقتصادی، صنعتی و علمی ایران است.