به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، پشت میلههای سرد زندان، سعید به گذشتهای فکر میکند که روزی پر از امید بود، کارگاه کوچکش و رؤیای خانهای آرام برای خانوادهاش، اما یک بدهی، یک سقوط بیصدا، همهچیز را تغییر داد. حالا همسرش تلاش میکند بار سنگین مسئولیت را به دوش بکشد و نگاه فرزندانی را که هر شب چشمانتظار تلفنی کوتاه از پشت دیوارهای بلند هستند به جان بخرد.
روایتهای واقعی از مشکلات خانوادههای زندانیان نشان میدهد که آنان نهتنها با مشکلات اقتصادی بلکه با چالشهای اجتماعی و روانی دستوپنجه نرم میکنند و زندگی برای آن دسته از خانوادههایی که عزیزشان به جرمهایی همچون قاچاق مواد مخدر یا دزدی زندانی شده است، دشوارتر هم میشود.
همسر یک زندانی میگوید: «باید بار کنایههای مردم را تحمل کنم که میکنم، اما نگاههای سنگین اطرافیان، طعنهها و قضاوتهای ناعادلانه باعث شده که فرزندم دچار مشکلات روحی شود.
یکی دیگر از زنانی که همسرش به جرم نگهداری مواد مخدر پشت میلههای زندان است، میگوید: «پس از رفتن همسرم، پسر نوجوانم پرخاشگر و تندمزاج شده است و حتی از ملاقات با پدرش اجتناب میکند.»
بر اساس گزارشهای منتشرشده، بیش از ۱۰۰هزار خانواده زندانی در ایران با مشکلات جدی مواجهند، اما تنها حدود ۶۰ هزار خانواده تحت پوشش حمایتی قرار دارند. این به آن معناست که دهها هزار خانواده همچنان بدون حمایت زندگی میکنند و در معرض آسیبهای شدید قرار دارند.
پناهگاهی برای خانواده زندانیان
انجمن حمایت زندانیان مرکز یکی از نهادهایی است که بار سنگین حمایت از خانوادههایی را به دوش میکشد که جرم نکردهاند اما تاوان آن را میپردازند.
در سایه بیمهریهای اجتماعی و مشکلات معیشتی، این انجمن همچون پناهگاهی برای خانوادههای زندانیان عمل میکند، چراغی روشن در تاریکی روزهای سخت. با دستانی گشاده و قلبی سرشار از همدلی تلاش میکند تا اندکی از فشارهای مالی، روحی و اجتماعی این خانوادهها بکاهد. این نهاد، پلی میان سختی و امید میسازد تا نشان دهد که جامعه میتواند با مهرورزی، بار رنج این خانوادهها را سبکتر کند.
منوچهر رحمانی، مدیرعامل انجمن حمایت زندانیان مرکز بر این باور است که خانوادههای زندانیان با چالشهای متعددی روبهرو هستند و به این علت، نیازمند حمایتهای گسترده و همهجانبهاند.
وی به گزارشگر اطلاعات میگوید: مهمترین مشکلی که خانوادههای زندانیان با آن مواجه میشوند، چالشهای اقتصادی است. با از دست دادن سرپرست، خانواده برای مدتی -حداقل تا آزادی زندانی- با مشکلات مالی جدی روبهرو میشود. این مشکلات شامل ناتوانی در پرداخت قبوض، تأمین نیازهای روزانه و حتی حفظ مسکن است. بسیاری از زنان و کودکان در این شرایط مجبور به ورود به بازار کار میشوند که ممکن است منجر به کاهش کیفیت زندگی و تحصیل آنان شود، اما مشکلات اقتصادی تنها بخشی از چالشهای این خانوادههاست. آسیبهای روانی و اجتماعی نیز تأثیرات عمیقی بر آنان میگذارد. نبود سرپرست، فشارهای روحی، احساس ناامنی و نگرانی از آینده، خانواده را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد. کودکان این خانوادهها ممکن است دچار افت تحصیلی، مشکلات رفتاری یا حتی انزوای اجتماعی شوند.
این خانوادهها به دلیل ناآگاهی از حقوق خود، درگیر مشکلات قانونی هم میشوند. همچنین، نگاه جامعه به خانوادههای زندانیان، گاه تبعیضآمیز است که میتواند موجب طرد شدن و کاهش فرصتهای شغلی برای آنان شود.
وی در پاسخ به این پرسش که روند حمایت به چه صورت انجام میشود میگوید: یکی از مهمترین اقدامات، کمک به تأمین هزینههای مسکن است که با همکاری صندوق امداد ولایت تا حدی مرتفع شده، همچنین ارائه آموزشهایی شامل مهارتهای زندگی، مشاوره روانشناسی، فرزندپروری، آموزش حقوقی، آگاهی از بیماریهای پرخطر و موارد مشابه از جمله حمایتهای معنوی انجمن است. چنین حمایتهایی نهتنها از آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند، بلکه موجب انسجام خانوادهها و کاهش پیامدهای منفی زندانی شدن سرپرست میشود.
خانوادههای زندانیان با اولین مراجعه به انجمن، اغلب به دنبال رفع مشکلات معیشتی و تأمین نیازهای روزمره خود و فرزندانشان هستند. این دغدغهها فشارهای روانی زیادی را به آنان تحمیل میکند و ما تلاش میکنیم با ارائه کمکهای مالی، بخشی از این فشار را کاهش دهیم. با این حال، حمایتهای مالی به تنهایی کافی نیست و لازم است اقدامات گستردهتری برای توانمندسازی این خانوادهها انجام شود.
به گفته رحمانی، انجمن حمایت زندانیان مرکز یک نهاد باسابقه است که بیش از ۸۰ سال در زمینه حمایت از خانوادههای زندانیان و کمک به زندانیان، فعالیت داشته است. پس از پیروزی انقلاب، تمرکز این انجمن بیشتر بر حمایت از خانوادههای زندانیان قرار گرفته تا بتواند از آسیبهای ناشی از نبود سرپرست بکاهد.
وی میگوید: این انجمن هیچ بودجه دولتی برای کمک به خانوادههای زندانیان ندارد و منابع مالی آن از کمکهای مردمی، خیرین و فعالیتهای محدود اقتصادی تأمین میشود. در روز حمایت از خانواده زندانیان، علاوه بر برگزاری همایشهای آموزشی با محتوای انگیزشی که با هدف تقویت روحیه خانوادهها برای خودکفایی و استقلال مالی برگزار میشود، شاهد توزیع کمکهای خیرین میان خانوادههای نیازمند هستیم. با این حال، بودجههای رسمی و قانونی حمایت از خانوادههای زندانیان نیازمند در اختیار کمیته امداد قرار دارد. بنابراین، انجمن پس از شناسایی یک خانواده زندانی، به مدت سه تا پنج ماه وی را تحت پوشش حمایتی قرار میدهد و پس از این دوره، خانواده را برای دریافت حمایتهای دائمی تا زمان آزادی زندانی، به کمیته امداد معرفی میکند. این همکاری باعث میشود که خانوادهها بتوانند از حمایتهای مستمر بهرهمند شوند.
مجازاتِ فراتر از میلهها
داوود بالوایه، مددکار اجتماعی بیش از ۳۰ سال با زندانیان و خانوادههای آنها در کانون اصلاح و تربیت و زندانها ارتباط داشته است. وی میگوید: در تمامی این سالها دیدهام که چگونه زندانی شدن یک فرد، مجازاتی فراتر از میلههاست. خانواده یک فرد زندانی هم مجبورند در این مسیر، دشواریهایی را متحمل شوند که هم اقتصادی است و هم اجتماعی و روانی.
اگرچه انجمن حمایت زندانیان مرکز، فعالیتهای ارزندهای برای رفع این نیازها انجام میدهد، اما این نهاد، غیرانتفاعی است و بودجه لازم برای حمایت همه جانبه را ندارد و از این رو نیازمند کمک خیرین است.
در این زمینه هم متأسفانه جریانسازی مناسبی انجام نشده است. معمولا امور خیریه به سمت درمان، مدرسهسازی و حمایتهای رایج دیگر سوق پیدا میکند و کمتر کسی خانوادههای زندانیان را در اولویت حمایتهای خود قرار میدهد، این در حالی است که فرزندان زندانیان، مادران و همسرانشان بیش از هر چیز نیازمند کمک برای داشتن یک زندگی پایدار و سالم هستند.
این نگاه باید با آموزش و فرهنگسازی تغییر کند. لازم است افراد جامعه به این درک برسند که حمایت از خانواده زندانیان، نهتنها یک کار خیر، بلکه اقدامی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی بزرگتر است. تغییر این نگاه بیش از هر چیز، ظرفیتهای خیرین را برای حل مشکلات خانوادههای زندانیان بالا میبرد و به این خانوادهها کمک میکند تا از چرخه فقر و انزوا خارج شوند.
آزمونی پرهزینه
به گفته بالوایه، مددکار اجتماعی، مراقبت بعد خروج زندانیان ویژه مددجویان کانون اصلاح و تربیت یکی از نهادهایی بود که پس از آزادی زندانیان جوان به آنها کمک میکرد تا مسیر جدیدی در زندگی پیدا کنند. این اداره مأمنی برای کسانی که جایی برای رفتن نداشتند تلقی میشد. مددجویان در صورت بیسرپناه بودن میتوانستند آنجا بمانند، تحصیل کنند، مهارت بیاموزند یا به دنبال شغل بروند اما متأسفانه در مقطعی این اداره منحل شد و این تصمیم فقط آزمونی پرهزینه بود که آسیبهای اجتماعی را افزایش داد.
وی میگوید: مدتی بعد، متولیان امر دوباره به این نتیجه رسیدند که وجود چنین نهادی در سازمان زندانها ضروری است. نمیتوان این بخش را از مجموعه اصلاح و تربیت جدا کرد، زیرا حمایت پس از آزادی، کلید بازگشت موفق افراد به جامعه است.
نگاه پایانی
خانوادههای زندانیان در سکوت روزهای سختشان، نهتنها داغ دوری را تحمل میکنند، بلکه سنگینی نگاههای جامعه، سختی معیشت و اضطراب آینده را نیز به جان میخرند.
روز نسیم مهر، روزی برای تکریم صبر و تحمل این خانوادههاست، روزی برای یادآوری این حقیقت تلخ که جرم، تنها مجرم را درگیر نمیکند، بلکه همسر، فرزند و پدر و مادر او را نیز به کام مشکلات میکشد. این مناسبت، تلاشی است تا جامعه دریابد حمایت از خانوادههای زندانیان، نه یک لطف که یک وظیفه انسانی و اجتماعی است. لازم است در این روز، جامعه بیش از پیش به خانوادههای زندانیان توجه داشته باشد تا آنها رنج کمتری را به دوش بکشند و در سایه حمایت و مهرورزی، بتوانند روزهای سخت خود را با امید سپری کنند.