کارگران چند شغله؛ واقعیت تلخ امروز بازار کار
اقتصاد ایران: این روزها با افزایش هزینه های زندگی امکان زندگی برای کارگران بدون شغل دوم ممکن نیست, واقعیت معیشت کارگران در سایه تورم و هزینههای سرسامآور پنهان است.
به گزارش خبرنگاراقتصادی خبرگزاری تسنیم, در حالی که بر اساس قانون کار، کارگران باید در ازای یک شغل و هشت ساعت کار روزانه از دستمزدی برخوردار باشند که نیازهای معیشتیشان را تامین کند، واقعیت میدانی چیز دیگری را نشان میدهد: بسیاری از کارگران ایرانی امروز به ناچار «دو شغله» یا حتی «چند شغله» شدهاند؛ چرا که یک شغل دیگر پاسخگوی هزینههای زندگی نیست.
کارگرانی که صبحها در کارگاه یا کارخانه مشغول کارند، عصرها به عنوان راننده تاکسی اینترنتی، کارگر ساختمانی، فروشنده دورهگرد یا خدماتی در مشاغل غیررسمی فعالیت میکنند. برخی نیز شبها به سراغ پروژههای موقت یا کارهای فریلنسری میروند؛ تنها برای اینکه بتوانند کرایه خانه بدهند، مایحتاج اولیه زندگی را تهیه کنند، و قسط و بدهی عقبافتادهشان را پرداخت کنند.
وقتی اقتصاد نتواند نیازهای ابتدایی زندگی کارگران را پاسخ دهد، شغل دوم نه یک امتیاز، بلکه یک الزام دردناک میشود. و وقتی بازار رسمی شغلی نتواند پذیرای این الزام باشد، کارگر ناگزیر است به حاشیه برود؛ به سمت مشاغل کاذب، ناپایدار و بعضاً تحقیرآمیز. این مسیر اگر اصلاح نشود، آینده نیروی کار کشور را با بحرانهای جدی مواجه خواهد کرد؛ بحرانی که نهفقط اقتصادی، بلکه اجتماعی، فرهنگی و انسانی است.
* شغل دوم، درآمد اول
محمد رضا تاجیک، نماینده کارگران در شورای عالی کار در گفت وگو با خبرنگاراقتصادی خبرگزاری تسنیم، درباره اینکه به نظر شما چرا کارگران برای شغل دوم به سمت مشاغل کاذب میروند گفت: در شرایطی که بحران معیشت هر روز فشار بیشتری بر قشر کارگر وارد میکند، شغل دوم دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی است انکارناپذیر. اما نکته نگرانکننده اینجاست که بسیاری از کارگران، در جستوجوی درآمد مکمل، به سمت مشاغل کاذب کشیده میشوند؛ مشاغلی بیثبات، بدون بیمه، فاقد آینده شغلی مشخص و گاه در حاشیه قانون.
وی با بیان اینکه مشاغل کاذب به فعالیتهایی گفته میشود که ارزش افزوده اقتصادی واقعی ندارند، معمولاًفاقد امنیت شغلیاند، در حوزههای غیررسمی شکل میگیرند و از پوشش بیمهای یا حقوق قانونی برخوردار نیستند افزود: دستفروشی، دلالی، رانندگی پارهوقت در تاکسیهای اینترنتی، باربری غیررسمی، واسطهگری در خرید و فروش کالاهای بیهویت یا حتی فعالیت در بازارهای پرسود و پرریسک مانند رمز ارز و خرید و فروش سیگنال بورسی، از جمله مشاغل کاذبی هستند که این روزها بسیاری از کارگران در کنار شغل اصلی خود به آنها پناه میبرند.
تاجیک اظهار داشت:یکی از دلایلی که کارگران جذب این مشاغل می شوند این است که حداقل دستمزد رسمی، پاسخگوی نیازهای ابتدایی زندگی نیست. وقتی اجارهخانه نیمی از حقوق را میبلعد و هزینههای درمان، آموزش و خوراک روزبهروز بالاتر میرود، کارگر برای تأمین معاش، ناچار است به هر شکل ممکن به درآمد اضافه فکر کند.
وی با بیان اینکه دسترسی آسان و بدون تشریفات قانونی از دیگر مزیت های مشاغل کاذب است گفت: بسیاری از مشاغل کاذب بدون نیاز به مجوز، سابقه یا مهارت خاص، قابل شروعاند. این ویژگی آنها را برای کسی که زمان، سرمایه یا پشتوانه کافی ندارد، جذاب میکند.
این فعال کارگری با اشاره به اینکه یکی از مشکلات بازار کار کشور برای درآمد مکمل کارگران این استکه فقدان فرصتهای شغلی رسمی دوم را داریم. بازار کار رسمی ایران ظرفیت جذب شغل دوم برای کارگران را ندارد. بنابراین کارگران مجبورند در بازارهای غیررسمی و پرریسک دنبال فرصت بگردند.
تاجیک بیان کرد: از مواردمهم دیگر نقدینگی فوری و پرداخت روزانه است. برخلاف مشاغل رسمی که پرداختها معمولاً ماهانه است، بسیاری از مشاغل کاذب پرداخت روزانه دارند و این برای کسی که با بدهی و هزینههای روزمره درگیر است، یک مزیت بزرگ محسوب میشود.
وی با بیان اینکه راهکار برای حل این معضل که کارگران شغل کاذب را شغل دوم خود ندانند گفت: افزایش واقعی دستمزد متناسب با تورم و سبد معیشت،توسعه فرصتهای شغلی دوم در بخشهای رسمی و نیمهرسمی با حمایتهای دولتی،ارائه تسهیلات خرد و آموزش مهارتهای پایدار برای راهاندازی مشاغل خانگی ،اصلاح سیاستهای مالیاتی و بیمهای برای جذب مشاغل غیررسمی به اقتصاد شفاف و کاهش هزینههای ضروری زندگی مانند مسکن، درمان و آموزش حائز اهمیت است.
به گزارش تسنیم, حمیدرضا، کارگر فنی کارخانهای در جنوب تهران، میگوید:شیفتم از 7 صبح تا 4 بعدازظهره، اما بعد از اون بلافاصله با موتورم میرم کار اسنپ. روزایی هست که تا 10 شب بیرونم. با یک حقوق پایه نمیشه زندگی کرد، حتی اگه مجرد باشی.
بر اساس دادههای غیررسمی، بیش از 40درصد کارگران شاغل در کشور، دارای حداقل یک شغل دوم هستند. این رقم در مناطق شهری بزرگ مانند تهران، کرج، مشهد و اصفهان به مراتب بالاتر است. با توجه به تورم بالای 40درصدی، افزایش مداوم قیمت مسکن، غذا و حملونقل، سبد معیشت خانوار با دستمزد مصوب وزارت کار همخوانی ندارد.
حداقل حقوق سال 1404، حدود 10میلیون تومان اعلام شد، در حالی که هزینه واقعی یک زندگی ساده برای یک خانواده چهار نفره، طبق برآورد کارشناسان، از مرز 30میلیون تومان گذشته است. این فاصله عمیق میان درآمد و هزینه، کارگران را به سمت شغلهای دوم و سوم سوق میدهد.
کارشناسان حوزه کار و سلامت معتقدند که اشتغال چندگانه و ساعتهای کاری بیش از حد استاندارد، آسیبهای جدی به سلامت جسمی و روانی کارگران وارد میکند. خستگی مزمن، استرس، فرسودگی شغلی، کاهش کیفیت روابط خانوادگی و حتی افزایش حوادث کاری، از جمله پیامدهای این وضعیت هستند.
قانون کار ایران صراحت دارد که حداکثر ساعت کاری در هفته 44ساعت است. اما با گسترش مشاغل غیررسمی، این چارچوبها دیگر معنا ندارد. بسیاری از کارگران شغل دوم خود را در بخشهایی غیرقانونی یا فاقد بیمه انجام میدهند، که در صورت بروز حادثه یا بیماری، هیچگونه حمایتی شامل حالشان نمیشود.
کارشناسان اقتصادی راهحل اصلی را در ترمیم واقعی دستمزد، مهار تورم، کاهش هزینههای زندگی (مانند اجاره مسکن، آموزش و درمان) و گسترش پوشش بیمهای میدانند. در غیر این صورت، پدیده «کارگر چند شغله» به یک بحران جدی انسانی و اجتماعی تبدیل خواهد شد. دولت باید با حمایت از مشاغل پایدار، اعطای تسهیلات حمایتی، و اعمال نظارت بیشتر بر کارفرمایان و نهادهای رسمی، از استثمار مضاعف نیروی کار جلوگیری کند.
زندگی کارگران ایرانی بدون شغل دوم عملاً ممکن نیست؛ این، واقعیتی است که در کوچه و خیابان، در نگاه خسته کارگرانی که از یک شغل به شغلی دیگر میروند، قابل مشاهده است. اگر دولت و نهادهای مسئول به این بحران توجه نکنند، آیندهای با نیروی کاری فرسوده، بیانگیزه و بدون امنیت شغلی، دور از انتظار نخواهد بود. اکنون وقت آن رسیده است که عدالت معیشتی، نه در شعار، بلکه در عمل محقق شود.
انتهای پیام/