تبلور فروتنی و تواضع در حج ابراهیمی
اقتصاد ایران: خاکساری و خشوع و خضوع در محضر خدای بلند مرتبه و تواضع و فروتنی واقعی و خالصانه، یکی از حکمت ها و اهداف نوارنی حج است و حتّی می توان گفت که جوهره حج و حکمت مهمّ آن، افتادگی و فرودستی و اظهار نداری و بیچارگی است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، حج، آیینی است ریشهدار در تاریخ ایمان، که در اوج شکوه و عظمت، انسان را به فروتنی و تواضعی ناب فرامیخواند. در حج ابراهیمی، انسان از همه تعلقات دنیوی دل میکَند، جامه تفاخر را از تن به در میآورد و در لباسی ساده و یکسان، چون دیگران، در پیشگاه پروردگار به عبادت میایستد.
هیچ امتیازی از مال، جایگاه، نژاد یا زبان باقی نمیماند؛ همه یکساناند، همه بندهاند. این تساوی ظاهری، تجلی گویای حقیقتی درونی است: تواضع در برابر خالق، و فروتنی در برابر خلق. حاجی در این سفر، در مکتب ابراهیم(ع) میآموزد که بندگی، با خاکساری آغاز میشود و بزرگی، تنها در عبودیت است.
حج، تجلی عملی شکستن غرور و خودخواهی است؛ آیینی که در آن انسان خود را فراموش میکند تا خدای خویش را بیابد. حج ابراهیمی، کلاس بزرگ تعلیم فروتنی برای جانهایی است که در جستجوی تعالیاند. اینگونه است که حج گزار در حریم وارستگی، سر می نهد و دل می بازد و خاضعانه بر درگاه دوست پیشانی می ساید و خاشعانه شیوه شیدایی پیش می گیرد.
صادق آن است که با دیده خونبار آید هرکه را دعوی عشق است، پی یار آید
تا که صاحب نظری طالب آن یار آید این همه حسن ز هر آیینه بنمود نگار
از دل سوخته فریاد شرر بار آید... تا نسوزد دلی از عشق، ننالد جانسوز
الهی قمشه ای
امام علی علیه السلام در باره این فلسفه نورانی می فرماید: و فرض علیکم حجّ بیته الحرام. و جعله سبحانه علامةً لتواضعهم لعظمته و اذعانهم لعزّته(1)
و بر شما واجب کرد حج خانه خود را... و آن را نشانه فروتنی مردم در (پیشگاه) عظمتش و تسلیم وپذیرش آنان نسبت به عزّت و بزرگی اش قرار داد.
امام رضا علیه السلام نیز می فرماید:
انّ علّة الحجّ الوفادة الی اللّه ... و ما فیه من الخضوع و الاستکانة والذّل(2).
...حج (باعث به وجود آمدن) خضوع، استکانت و ذلّت می شود.
عالم ربّانی، ملاّ مهدی نراقی در این باره می نویسد:
خدای تعالی آن (بیت عتیق) را با نسبت دادن به خود شرف بخشید و برای عبادت بندگان خود بر پا داشت و اطراف آن را حرم خود ساخت و با تحریم شکار و کندن درخت آن، بر حرمت خانه خود تأکید فرمود و آن را بمانند پایتخت پادشاهان مقرّر داشت تا زیارت کنندگان از راه های دور، ژولیده مو و غبار آلود، قصد آن کنند و برای صاحب خانه تواضع و فروتنی کنند و به درگاه جلال و عزّت و عظمت او تضرّع و زاری نمایند؛ با اعترافشان به اینکه او منزّه است از اینکه خانه ای وی را در برگیرد یا در شهری جای گیرد.(3).
امام راحل قدس سره نیز در بحث های خود، به این مطلب اشاره فرموده که خودخواهی، تکبّر و خودبینی، با روح حج (خدا خواهی و توحید) در تضاد است و شخص باید این صفات رذیله را کنار بگذارد:
حجاج مواظب باشند که رضای غیر خداوند را در اعمال خود، شرکت ندهند و جهات معنوی حج بسیار است و مهم آن است که حاجی بداند که کجا می رود... بداند که هر خود خواهی و خود بینی، با خدا خواهی مخالف است و با هجرت الی اللّه مباین و موجب نقص حج است(4).
عارف والا مقام، ملکیِ تبریزی نیز در سفارش های خود به حج گزاران، آنان را چنین با فلسفه حج آشنا می کند:
باید با جسم و جان متواضع بوده و همانگونه که در روایات آمده است، یکی از کفش هایش را به دستش بگیرد. هر قدر می تواند باید در اظهار خشوع و خواری جدّیت به خرج دهد(5)....
---------------
1. نهج البلاغه، خطبه 1
2. علل الشرایع، ص604
3. جامع السعادات، ج3، ص480
4 . صحیفه نور، ج19، ص199
5 . المراقبات، ص397
انتهای پیام/