صلحمیرزایی: تبلیغ گفتمانساز جامعه را به حرکت وامیدارد
اقتصاد ایران: عضو خبرگان رهبری میگوید: گفتمانها حرکت مردمی را جهت میدهند. اگر گفتمان بهسمت عیاشی رفت، جامعه عیاش میشود. اگر گفتمان سختکوشی حاکم شد، جامعه سختکوشی میشود. اگر گفتمان اخلاقی شد، آن جامعه بهسمت فضیلتهای اخلاقی میرود.
گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم: مهمترین رسالت حوزههای علمیه، ابلاغ پیام خدا و اولیاء دین به مردم است. در واقع تبلیغ دین بخش جداییناپذیر بدنه حوزه است و اساساً هویت حوزه به این مسئله بر میگردد. مراجع و بزرگان دینی همواره بر این موضوع تأکید داشتهاند. رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به این موضوع تأکیدات و نگرانیهایی دارند. ایشان علاوه بر تبلیغ، بر تبیین هم تأکید کردهاند و آن را اساس کار دانستهاند. جهاد تبلیغ و تبیین میتواند حرکت عمومی را شکل بدهد و ما را به زمینهسازی ظهور برساند و این بزرگترین آرزوی هر مؤمنی است که بتواند نقشی در تحقق حکومت جهانی حضرت داشتهباشد تا آرزوی انبیا و و اولیاء تحقق پیدا کند و طرح حضرت حق با حکومت جهانی کامل شود. در این بین شبکهسازی در عرصه تبلیغ اهمیت خاصی دارد از فراهمسازی زمینهها گرفته تا شکلگیری گفتمان در ساحتهای مختلف فرهنگی اجتماعی نیاز به تأمل و واکاوی در مفهوم «شبکهسازی» و «تبلیغ گفتمانساز» است. در این باره حجتالاسلام والمسلمین سعید صلحمیرزایی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در گفتوگو با گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، ابعاد تبلیغ فراگیر و گفتمان ساز را به واکاوی نشسته است که تقدیم مخاطبان میشود.
تسنیم: رهبر انقلاب سال 88 صحبتی را درباره تبلیغ دارند که باید جریانساز و گفتمان ساز باشد و یک فضایی را ایجاد کند. برای شروع بحث بهعنوان سؤال اول بفرمایید گفتمانسازی و شبکهسازی در فضای تبلیغی برای چیست.
صلحمیرزایی: از دو جنبه میشود به این مسئله نگاه کرد؛ یک جنبه از نوع نگاه دین به تبلیغ نگاه کنیم که خداوند بهخاطر اینکه انسان را تکریم کرده (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ) و به انسان عقل و انتخاب داده، انبیاء و اولیاء را فرستاده که مبلغ رسالات الله باشند که انسان قانع شود. انسان اگر قانع نشود به جبر باید کاری را انجام بده که بنای اسلام بر این نیست؛ (لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ) (لا اکراهَ فی الدّین)
به همین خاطر رهبر انقلاب فرمودند تبیین، اساس کار ما است. تا دلها همراه نشود قدمها و دستها به کار نمیافتد. با این نگاهها وقتی نگاه میکنیم، تبلیغ زمانی میتواند مؤثر باشد که حرکت در جامعه ایجاد کند. میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مع هم الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». در این جمله به حسب ادبیات عرب، ناس فاعل یقوم است، نه انبیا؛ انبیا اعداد میکنند و آموزش و پرورش میدهند. به تعبیر رهبر انقلاب کارخانه انسان سازی درست میکنند با کمک مردم که مردم عدل و قسط را در جامعه جاری کنند. پس تبیین و تبلیغ خیلی اهمیت دارد. اگر قرار باشد یک اتفاق اجتماعی را رقم بزنیم، حتماً باید با اقناع اجتماعی همراه باشد و اقناع زمانی اتفاق میافتد که یک گفتمان اجتماعی شکل گرفته باشد. یکبار رهبر انقلاب فرمودهبودند که گفتمان مثل هوایی است که تنفس میکنیم. گفتمانها حرکت مردمی را جهت میدهند. اگر گفتمان بهسمت عیاشی رفت، جامعه عیاش میشود. اگر گفتمان سختکوشی حاکم شد، جامعه سختکوشی میشود. اگر گفتمان اخلاقی شد، آن جامعه بهسمت فضیلتهای اخلاقی میرود.
با این بیان میتوانیم از این جنبه نگاه کنیم که تبیین یک مسئله اساسی است و برای تحرکات اجتماعی جز با گفتمانسازی انجام نمیشود. این برای فضای عمومی است؛ اما یک فضای دیگری هم در آن زیست میکنیم که این فضا از زمان حضرت نوح وجود داشته، آن هم فضایی بوده که درگیری با یک جبهه ابلیس وجود داشته. در این آیه شریفه که فرمود: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ»؛ چرا باید ویژگی مبلغ رسالت خدا این باشد که از غیر خدا نترسد؟ مگر خطری دارد؟ بله خطر دارد. رهبر انقلاب در این کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن میفرماید بهمحض اینکه یک پیامبر علم توحید را بلند کرد و به مردمش گفت: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»، 4 دسته با او مخالفت میکنند. یکی طاغوت است که رأس است؛ نمرودها و فرعونها و ترامپها مخالفت میکنند. یکی ملا است؛ یعنی آن کسانی که چشم مردم را با حضورشان پر میکنند؛ اطرفیان طاغوت مثل هامان و عمروعاص.
دسته سوم عالمان دین فروش و اخبار و رهبان هستند که اینها عالمان درباری یا بهاصطلاح امروز دانشمندانی که به خدمت قدرتهای باطل در میآیند.
چهارمین دسته عیاشان اقتصادی و مترفین هستند که الان شامل کارتلهای اقتصادی و شرکتهای بزرگ میشود. این 4 دسته برای اینکه جلوی اعلای کلمه الله و تکثیر الگوی جامعه ایمانی و موحدانه را بگیرند جبهه تشکیل میدهند. در مقابل این جبهه حتماً باید یک جبهه دیگری برای دفاع شکل بگیرد. اینجا دیگر جنگ تن به تن نیست؛ آنها جبهه هستند و ما هم باید جبهه بشویم و بهصورت یک جمعیت در مقابل آن جبهه بایستیم.
اینجا آن عنصر شبکهشدن اهمیتش زیاد میشود. در سالهای اخیر هم شدت پیدا کرد. رهبر انقلاب در 29 بهمن 403 در دیدار با مردم آذربایجان شرقی گفتند که ما از تهدید سخت نگرانی نداریم؛ چون دشمن میداند از این طریق نمیتواند ضربهای به ما بزند. همه فشارش را روی تهدید نرمافزاری برده. این تهدید خیلی جدی کار میشود. مقداری که ما گشتیم هیچ نظامی در جهان بهاندازه جمهوری اسلامی شبکه و کانال و حساب کاربری و اینستا و مجموعه خبری و تلویزیونی و تلویزیونهای خصوصی و دولتی علیه آن کار نمیکنند. هزاران مجموعه، عدد هزاران عدد درستی است، نه اینکه اغراق باشد. این طرف اگر ما شبکه نشویم ممکن است نتوانیم در این کارزار پیروز شویم.
تسنیم: آیا شبکهسازی ابزاری هم دارد. این ابزار را هم را تبیین کنید.
صلحمیرزایی: ابزار مهم شبکهسازی، نیروی انسانی و تشکیلات است. یک شبکه بهصورت تشکیلاتی باید کار خودش را پیگیری کند، به این معنا که یک هیئت تصمیمگیری و دبیرخانهای داشته باشد که رصد کند، شرایط را بسنجد، مخاطب، خطرها، ظرفیتها و فرصتها را بشناسد. وقتی اینها را با همدیگر تجمیع میکنیم، تشکیلات شکل میگیرد که قاعدتاً یک برنامهریزی را منظم میکند و تشخیص میدهد که کجا تمرکز بیشتر یا کمتری نیاز است.
یک کار این شکلی را تشکیلات ساماندهی میکند و بعد نیروی انسانی. یعنی اگر نیروی انسانی لازم را برای این تشکیلات نداشته باشیم، عملاً مثل ظرف خالی میشود. مثل یک ارتشی است که فقط جایگاه در آن تعریف شده و باید این آدمها سر جای خودشان قرار بگیرند. از این جهت، هم ایجاد تشکیلات و کم نقص کردن آن، هم تربیت نیرو برای پر کردن اینکه یکی از تربیتهایی که برای نیروها شکل میگیرد این است که کار تشکیلاتی را یاد بگیرند، بتوانند شبکه و همافزا شوند.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب چند بار فرمودند این است که ما در حوزه به سنت حضرت ابوذر کار میکنیم. نقل شده که «یعیش وحده و یموت وحده». یک نفر تنهایی کاری را انجام میدهد مثلاً میشود کتاب شریف الغدیر. حالا اگر این کار توسط لجنهای انجام میشد چقدر میتوانست شاید ابعاد بیشتری پیدا کند، یا مثلاً در تبلیغ و پژوهشها هم همین است. البته الان خیلی پیشرفت کردیم. ضرورت کار تشکیلاتی را فهمیدیم. نهادهای حتی طلبگی مردمی برای ساماندهی تبلیغ ایجاد شده، نهادهای بالادستی مثل سازمان تبلیغات، معاونت تبلیغ حوزه تلاش میکنند که یک کار منسجم و شورایی هم دارند برای همافزایی بیشتر و کارها را تقسیم کردند. این ظرفیت آن موقع معنادار میشود، معلوم میشود که هر کسی جای خودش است و با این تکنولوژی جدید معلوم است کجا استفاده میشود، کجا چه مطلبی گفتهشده. حالا هر چقدر اینها در آن سامانهها بهتر بنشیند، برای ارزیابی بهتر میشود. مثلاً بیست طلبه، بیست سال یک جایی تبلیغ میروند و یکی یکبار هم نمیرود. در کار شبکهای معلوم میشود کجا خالی است و کجا چه مطلبی گفته شدهاست.
داستانی را آقای قرائتی نقل کردند که یکبار رفتم جبهه، بعضی رزمندهها گفتند احکام اسلامی فقط تا آخر آبها و تا آخر مطهرات است؟! گفت چرا؟ گفتند این طلبههایی سه ماهه برای تبلیغ میآیند، از اول رساله شروع میکنند، به آخر آبها که میرسند مدت مأموریتشان تمام میشود و نفرات بعدی که میآیند دوباره همان را شروع میکنند.
بعداً احتمال دارد که ایشان این مشکل را بهگونهای حل کرده باشد. اما به هر حال در برههای همه یک مطلب را میگفتند و بخشی از اسلام به افراد معرفی نمیشده. به نظر میآید ابزار این کار، نیروی انسانی و تشکیلات منسجم است که اینها کاملاً انسجام داشتهباشند.
تسنیم: گفتید که یکی از ابزار، نیروی انسانی برای شبکهسازی است. در حوزه تبلیغ که ایام ماه مبارک رمضان است، اگر بخواهیم تبلیغ بهروز را تبیین کنیم، بهخصوص در فضای مجازی و رسانهای، جایگاه طلاب را در این شبکهسازی تبیین کنید.
صلحمیرزایی: طلاب یک کارنامه خوبی دارند. فکر میکنم این مدال افتخاری که رهبر انقلاب در تاریخ 94/12/25 به طلبهها دادند، فرمودند که همه افراد در پیروزی انقلاب مؤثر بودند؛ اما اگر بخواهیم یک تقویم و قیمتگذاری دقیق داشتهباشیم، شاید اگر طلاب نبودند، انقلاب پیروز نمیشد. ما آن زمانی که طلاب اراده کردند و تقیه را کنار گذاشتند و وارد کار شدند، ثمره آن پیروزی انقلاب شد.
اگر طلاب نبودند که به اقصینقاط کشور رفتند، بهتعبیری مویرگی تبلیغی کردند که در همان سخنرانی فرمودند به امام خبر دادند همین شعاری که مردم در تهران میدهند، در فلان روستای خمین هم میدهند، امام فرمودهبودند پس ما پیروزیم؛ یعنی پیام امام که این بود که باید اصل استبداد از ایران ریشه کن بشود و اگر رژیم طاغوت نرود، همه کارها لغو است و اثر چندانی ندارد، این پیام به تکتک خانههای روستایی هم برده شد و این باعث شد که حرکت عمومی شکل گرفت. انقلاب ما که کودتایی و مسلحانه نبود. جز این مواردی که اواخر به مردم تیراندازی شد، برای دفاع از همافرها یک درگیری مسلحانه شکل گرفت؛ ولی اصل حرکت امام این بود مردم با اجسامشان به خیابانها بیایند.
برای اینکه این ایده امام راحل عملی بشود و انقلاب پیروز شود چه کسی باید مردم را آگاه میکرد؟ طلبهها بودند. پس ما یک نمونه داریم؛ نمونه دومش در دوران دفاع مقدس است. کارنامه طلاب ما در فداکاری برای این کشور درخشان است. این را فکر میکنم در منشور روحانیت هم به آن اشاره کردند که به حسب جمعیت، طلاب و روحانیت بالاترین شهدا را تقدیم انقلاب و اسلام کردند.
اینجا این نکته خیلی مهم است که اگر طلاب تا خط مقدم نمیرفتند، تا آنجایی که باید بروند و پیام را برسانند، نمیرفتند، اینقدر شهید روحانی هم نمیدادند. طلاب ننشستند در شهرهای خودشان به مردم نگفتند بروید جبهه! گفتند: «مردم برویم جبهه!» با مردم رفتند، لباس رزم پوشیدند؛ خود رهبر انقلاب تا زمانی که امام اجازه دادند رفتند. تا این سطح مشارکت در جنگ را داشتیم. علمای مسن مثل شهید اشرفی و مدنی که سنین بالای هفتاد سال داشتند به میدان رفتند و بهخاطر اینکه اینها رفتند، مردم به این نتیجه رسیدند که باید بروند و این کارشان جهاد فی سبیل الله است.
ما نمونههای موفق داشتیم و طلبهها باید در واقع از این صحنه یک شناخت خوبی داشتهباشند. آن جبهه را بفهمند و بهجای خوبی هم رسیدیم و جبهه مقابل ما افول کرده است. این را باید بفهمند و خیلی از طلبهها میفهمند.
دوم اینکه باید مقداری ما سبک زندگی جهادی را در خودمان تقویت کنیم. لزوماً نباید همه شرایط فراهم باشد تا یک طلبه تبلیغ برود. الان برخی مذاهب و ادیان هستند که مجاهدانه رفتند در یک مکانی در وسط آفریقا، با امکانات کم، خیلیها با بیماری از دنیا رفتند؛ اما توانستند دین و مذهبشان را تبلیغ کنند.
در یک دورهای زنهای سیستان و بلوچستان طلاها را دادند برای اینکه لعن امیرالمومنین علیهالسلام را نگویند. اولین قیام بعد از عاشورا توسط مردم سیستان اتفاق افتاده است.
الحمدلله به برکت انقلاب اسلامی روحیه جهادی هم در بچههای ما زیاد شده؛ از حضور در میدانهای دفاع از حرم، چقدر شهید طلبه دادیم، خب اینها وسط میدان بودند، تا تبلیغاتی که به قلع گنج و بشاگرد و بازفت رفتند. زمانی آیت الله جوادی فیلمها را دیدهبودند که بچهها برای اینکه بتوانند به روستا برسند از این سیمبکسلهایی که روی رودخانه کشیده شده بود میروند و کپسول گاز بهدوش گرفتند. خیلی ایشان ابراز خرسندی و غبطه نسبت به این افراد کردهبودند.
ما انسانهای فراوانی داریم که این کارها را انجام میدهند؛ ولی چیزهایی را میبیند که دلش به درد میآید. امسال یک پدیده خاصی منتشر شد که بعضی از مجتهدین قم در ماه رمضان درس خارج گذاشتند و اعلام شد. بعضی را من نگاه کردم مثلاً صد طلبه معمم، چهرههای جا افتاده و درسخوان. طلبهای که ماه رمضان سر کلاس میرود، حتماً درسخوان است و خیلی خوب میتواند کار تبلیغی انجام بدهد. چند کرسی درس متأسفانه تشکیل شد و افرادی هم که جا افتاده هستند و میتوانند برای جوانها مسئله حل کنند. اینها در قم ماندند و نرفتند.
یک کار دیگری هم جدیداً ایجاد شده که طلبهها را در ماه رمضان عتبات میبرند. ممکن است بگویند اینها سیکلی هستند و نمیتوانند تبلیغ کنند. چرا نمیتواند؟ طلبه 16 ساله نمیتواند چهار بچه هفت ساله را دور خودش جمع کند حدیثی بگوید، نقاشی بکشد و خاطره خوب ایجاد کند؟!
چند مرکز تخصصی را میدانم که عتبات هستند. این طوری کار پیش نمیرود. درست است که همه عتبات را دوست دارند و در محضر امامین عسکرین یا اباعبدالله باشند؛ اما رهبر انقلاب نگران تبلیغ هستند و فرمودند اولویت اول تبلیغ است. این دوستان که در عراق تبلیغ عربی نمیکنند.
عامه ما نیاز دارد خود تهران از نظر تبلیغی محروم است. از نظر تبلیغی شرایط اسکان کم است. منطقه محروم است مگر آنهایی که خودشان تهرانی هستند. طلبهها اگر این روحیه جهادی را تقویت کنند میتوانیم آن جایگاه طلبگی را پیدا کنیم.
تسنیم: در این شبکهسازی، سازمان تبلیغات، مدیریت حوزه علمیه، حتی خود مدیران و مراجع چه جایگاهی داشتند؟
صلحمیرزایی: همیشه بزرگان حوزه این خلأ را حس کردند و این نگرانی فقط برای رهبر انقلاب نیست. خود مراجع معظم تقلید میبینید که در حد توان خودشان افراد را در ایام تبلیغی مثل ماه محرم و صفر اعزام میکنند و این کار انجاممیشود.
از طرفی هم نهادهای تبلیغی هم همین. اگر چه که خیلی مواقع بودجه کافی ندارند. امسال نزدیک به 35 هزار نفر را با کمکی که رهبر انقلاب کرد توانستند برای ماه رمضان اعزام کنند. ما چقدر نیاز داریم؟ خیلی بیش از این حرفها نیاز داریم. شما یک نفری را برای یک مسجد میفرستی ولی جمعیت این مسجد خیلی بیشتر است، اگر بخواهد چند تا حلقه نوجوان را هم پوشش بدهد وقتش نمیرسد پوشش بدهد.
کار خوبی در حال انجام است؛ اما چیزی که برخی از بزرگان از مجموعههای تبلیغی به من گفتند این است که تبلیغهای موسمی خیلی خوب است و اثر بخش است به شرطی که وصل به تبلیغهای مستمر افرادی که آنجا هجرت کردند یا بومیهای آنجا بشود. فرضا من یک امام جماعتی هستم سالها در یک مسجد کار میکنم، بعد سه طلبه پیش من میآیند و ایام ماه رمضان کمک کار من میشوند. من یک حلقه بزرگسال را تشکیل میدهم و آنها سه حلقه نوجوان و جوان را تشکیل میدهند.
ولی تبلیغهایی که بهصورت ده روز یا سی روز جایی میرویم و یک خاطره خوشی وزیدن میکند و بعد میرود. بعضی دوستان هم هستند سال بعد هم همانجا میروند؛ ولی خب بالاخره خیلی متفاوت است که مردم با یک نفر زندگی کنند و او پیش مردم بماند. خودِ بودنش و سبک زندگی برایش درس است. این را یکی از مسئولین تبلیغی که سالها کارش مدیریت تبلیغی است و در مجموعه تبلیغی درس میدهد و مدیر ارشدی هم بوده، میگفت فرضا 75 هزار مسجد در کشور داریم.
میگفت خیلی از این مساجد در فاصله خیلی نزدیک است که یکی هم کار کند کفایت میکند؛ مثلاً فرض کنید قریب 35 هزار مسجد امام جماعتی میخواهد که مسجد برقرار درست کند و کارش هم مسجد داری باشد. تعداد زیادی هم مدرسه داریم که فرض کنید از این تعداد، مدارس زیر سی چهل نفر است. او میگفت مدارسی که بالای 50 نفر هم دارند مثلاً نزدیک 40 هزار مدرسه داریم. الان 20 هزار مبلغ امین داریم. حدود 55 هزار مبلغ مانا و مهاجر یا بومی لازم داریم که بهمانند و مدرسه از صبح تا بعد از ظهر باشد یا مسجد برود ولی مداومت داشتهباشد. امام آن محله بشود نه اینکه فقط امام مسجد باشد.
فکر میکنم اگر یک اتفاق اینطوری بیفتد خیلی میتوانیم توفیق داشتهباشیم و تمام تلاش این بوده ولی بهدلایل مختلف مثل اینکه شرایط زندگی در قم راحتتر است و از طرفی هم کیفیت زندگی نسبت به شهرها تو قم ارزانتر بهدست میآید و مخارج شهرستانها زیاد است. یک مقدار مجموعهها باید کار کنند و ما هم سبک زندگی جهادی را داشته باشیم و خدا هم برکت میآورد.
تسنیم: یکی از شبکهها صالحین بوده که اتفاق افتاده در این رابطه توضیح بفرمایید و اینکه خودتان هم حضور داشتید؟
صلحمیرزایی: میدانید که بسیج یکی از پرحضورترین نهادهای ما است. اولاً اقشار متعددی را پوشش داده از طلبه، دانشجو، استاد حوزه، استاد دانشگاه، حقوقدانها، کارگران و... را پوشش داده و از طرفی هم مأموریتهای مختلفی را برداشته؛ یعنی بهقول خودشان عرصههای نقشآفرین زیادی را انجام میدهد؛ در مقوله بهداشت، مبارزه با براندازان و اغتشاشگران، بحثهای امنیتی و اطلاعاتی، کارهای جهادی، تربیتی و فرهنگی، حل مسائل محلات و روستاها و شهرها، عرصههای متعددی دارد. نزدیک 12 عرصه را بر شمردن که بسیج اینجا رفته و شانهاش را زیر بار این کار قرار داده است. شما در عشایر بسیج داری، در روستا، شهر، حوزه، دانشگاه و ادارات و کارخانهها بسیج دارید. پس یک شبکهای است که خودش را تا خردترین واحدهای اجتماعی توانسته ببرد.
و بعد هم همه اقشار را دارد. غیر ازاین اقشاری که اسم بردم، خواهران و برادران هستند تا نوجوان، میانسال و پیشکسوت. هر طوری نگاه میکنید اینجا هویت دارد. هم بسیج محلات داریم که هر کسی باشی میتوانید علاوه بر اینکه در بسیج طلاب هستید در بسیج محلات هم خدمت کنید. ترکیبی است که با همهچیز میخواند.
این شبکه اینقدر گسترده است و در واقع مجموعه نیروی مقاومت و سازمان بسیج آمده همه این شبکه را پیگیری میکند و بستر شبکه فراهم است. از چند سال پیش برای اینکه بحث تعلیم و تربیت خیلی جدی گرفته بشود یک طرحی برده شد که در واقع نقطه شروع آن مسجدی در خوزستان بود که طرح بسیار موفقی بود که توانستهبود بین خانه، حوزه علمیه و مسجد اتصال برقرار کند. یعنی یک مربع نورانی که از داخل آن تربیت در میآید. وقتی این طرح را خدمت رهبر انقلاب میبرند، میگویند این شبکه احتیاج به یک فوق دارد. از فوق باید شبکه را بچینید.
بهخاطر همین فرمودند در هر استانی یک مجتهد یا با سطح علمی مثلاً سطح چهار در رأس باشد در استان. در هر شهرستان یک نفر باید حداقل سطح سه را داشتهباشد بهعنوان استادیار او باشد که در ناحیه مقاومت آن منطقه فعالیت کند.
در لایه پایینتر که اصطلاح بسیج حوزههای مقاومت است، در حوزه مقاومت یک نفر طلبهای که حداقل سطح دو داشته باشد آنجا قرار داده بشود که به آن سرمربی میگویند.
لایه پایینتر پایگاه هست که در هر پایگاه بسیج یک نفر مربی که معمولاً دنبال این هستند که امام جماعت مسجد باشد، قرار میگیرد و لایه زیرینش که سرگروهها است که حلقات تشکیل میشوند، این مربی نظارت بر آن دارد و سرمربیها بر مربیها نظارت میکنند و استادیارها بر سرمربیها و استاد هم بر این شبکه. این شبکه را تربیتی اسم گذاشتند. این شبکه کاملی است؛ هم از نظر علمی سطوح علمی در آن رعایت شده و هم از نظر سنی بالاتر هستند که به سرگروه میرسد که ممکن طلبه پایه یک باشد یا دانشجوی توانمند در این قصه باشد و این ظرف الان فراهم است و این ظرف احتیاج به مظروف دارد. رهبر انقلاب این را تأکید کردند و پیگیری هم میکند و یک آثار خیلی خوبی هم داشته؛ یعنی کاملاً وظیفه ما طلبهها تعلیم و تربیت بود که بسیج آمد این بستر ر ا برای ما فراهم کرد.
اگر بسیج هم این کار را نمیکرد، وظیفه ما تعلیم و تربیت بود. حالا آنها کمک میکنند، به وظیفهای که بر عهده ما گذاشته شده کمک میکنند. خدمات مالی میدهند، خیلی نیست ولی خدمات میدهند، چه خدمات اردویی و فرهنگی میدهند، ادوات و وسایل میدهند؛ یعنی ما در واقع همان کار طلبیگی خودمان را میکنیم، شبکه مدیریتی بسیج و سپاه که معمولاً فرمانده نواحی و حوزهها هستند کار طلبگی ما را پشتیبانی میکند. این شبکه هم در برادران و هم در خواهران هست. شبکه کاملی است؛ ولی بسیاری از مناطق احتیاج به نیرو دارند، مخصوصاً مناطقی که حوزه علمیه ندارد، بهشدت نیازمند هستند که این شبکه تربیتی و طلبگی را تکمیل کنند، احتیاج به نیرو دارند.
امام فرمود مساجد سنگر است، سنگرها را پر کنید. رهبر انقلاب فرمودند مساجد هستههای مقاومت فرهنگی است. خب منِ طلبه بخواهم کار کنم چی بهتر از اینکه در قالب یک شبکه خدمت کنم و بنا همبر این نیست کار علمی کنیم از دل این کارها بچهها تربیت شوند. خود شخص شما بهعنوان مؤمن چطوری به این سطح بصیرت رسیدید؛ جز این است که در مسجدی جذب شدید، به کار گرفته شدید، شاید اول کار شما مکبری بوده، یا در آشپزخانه محرم ظرف شستن بوده، در سنی ریسه کشی بوده، سن شما بالاتر رفت چند تا بچهها زیر دست شما شدند و مدیریت کردید.
ما اگر نبود که در دل یک سری اتفاق؛ اتفاق جهادی، فرهنگی، محرومیتزدایی، بهداشتی، در همه اینها، این کارها را انجام میدادیم و در دل اینها رشد کردیم، استعدادهای خودمان را شناختیم. اگر ما طلبهها این شبکه را تقویت کنیم، در واقع این کار میتواند مثمر ثمر باشد و هدفی که رهبر انقلاب داشتند پیام انقلاب تا روستاها برسد از این طریق میتواند تأمین شود.
تجربه شخصی درباره شبکه بسیج
نکته دیگری که تجربه شخصی را عرض کنم. بعد از اینکه قصه خبرگان اتفاق افتاد دوستان ما در سپاه سیدالشهدا استان تهران جلسهای رفقا آمدند قم و به من گفتند که این شبکهای که الان داریم، احتیاج به پیگیری دارد و از من دعوت کردند که بروم و این شبکه را ببینیم و مسئولیت نظارت بر این شبکه را بر عهده بگیرم و حالا عنوانش استادی شبکه هست.
در هر شهرستانی معمولاً نمایندگان ولی فقیه هستند، جاهایی هم خود رهبری فرمودند شاید این نماینده توان اداره نداشته باشد، شخص دیگری را گذاشتند. در تهران نماینده نداریم. تهران را بهخاطر بزرگی که دارد به دو بخش تقسیم کردند. در شهر بزرگ تهران، یکی از علما مسئول شبکه صالحین با 22 منطقه هستند. 15 شهرستان اطراف تهران بزرگ به 18 ناحیه مقاومت تبدیلشده؛ یعنی از دماوند، پردیس، پاکدشت، ورامین، پیشوا، شهریار، بهارستان، اسلامشهر، رباطکریم، شهر قدس، ملارد و... ناحیه مقاومت داریم که متناظر با شهرستانهای تهران نیست، سه تا بیشتر دارد.
الان در بیشتر این مناطق فکر میکنم امام جمعههای محترم را بهعنوان استادیار انتخاب کردیم که مسئول فرهنگی هم هست خودش طلابی را انتخاب کرده. در هر حوزه بسیجی سرمربی داریم، استادیار و سرمربی خواهر و برادر. این شبکه اگر آنطوری که باید و شاید کار را پیش ببرد ما میتوانیم نگرانیهایی که در استان تهران وجود دارد، با توجه به حجم آسیبهایی که است، با توجه به مشکلاتی که آنجا وجود دارد، حضور مهاجرین و حضور اتباع فراون و حضور نحلهها و برخی مکاتب انحرافی که معمولاً در این مناطق از حیات خلوتش بخواهند استفادهکنند، اگر کار خیلی خوبی شود به نظرم خیال راحتی از جهت نرم افزاری میتواند ایجاد شود. امسال به نظرم رسید که ماه رمضان است و درسها تعطیل میشود، وظیفه تبلیغی هم که داشتیم، رهبر انقلاب هم فرمودهبودند نسبت به تبلیغ نگران هستند.
پیشنهادی را با استادیاران خواهر و برادر که نزدیک به 34 نفر هستند مطرح کردم که ظهرها پیش شما میآیم. همه استقبال کردند. معمولاً بعد نماز ظهر از قم حرکت میکنم و به آن منطقه که میرسم اول یک بازدیدی از پایگاه موفق خواهر و بازدیدی از یک پایگاه برادر دارم، یک مجمع فرماندهان جمع میشوند و من میگویم که ما چه اهدافی را دنبال میکنیم و آنها باید چه کمکی بکنند. یک مجمع هم سرمربیانی است که با حضور استادیار خواهر و برادر تشکیلمیشود.
احساس میکنم که اتفاق خوبی در حال رقم خوردن است. گاهی اوقات پایگاهی را رفتم که واقعاً عرق شرم بر پیشانی من نقش بست و بغض کردم.
به دارالقرآنی در حسنآباد فشافویه رفتیم. دو خواهر انقلابی و جهادی بودند. اینها گفتند این ساختمان دارالقرآن که تقریباً 30 حافظ تقدیم کرده، زمین این مکان را کسی به ما داد و زمان محدودی به ما وقت داد اگر ساختید برای خودتان وگرنه از شما میگیرم. ما مانده بودیم چه کار کنیم، کسی گفت موقوفهای از خانمی در دوره قاجاریه است که اگر کسی ختم قرآن بکند، یک هزینهای به او میدهند؛ شرطش این است که در حرم حضرت عبدالعظیم یا شیخ صدوق این ختم انجام شود. میگفتند ما از حسنآباد ماشین میگرفتیم چند تا از خواهران که حافظ بودند با همدیگر جلسه تشکیل میدادیم، بازرس میآمد و ملاحظه میکرد هر کدام چند جزء بر میداشتیم و در عرض حدود 8 ساعت هزار ختم قران کردیم. با پول آن اینجا را ساختیم. من اصلاً خشکم زد که چقدر اینها شیرزن هستند. اینها مسلمانی میکنند من هم مسلمانی میکنم!
جای دیگر رفتم، گفتند برای اینکه بتوانیم اعتکاف برگزار کنیم و مادر و دختری بیایند، ختم قرآن و روزه استیجاری گرفتند که با پول آن کار فرهنگی کنند.
جای دیگر رفتم، یکی از شهرستانهای محروم تهران که نمای مسجدش هنوز کامل نشده بود، از پلهها که رفتیم دیدیم یک جای دیگر است، خیلی شیک و فرشهای نو، حدود 16 فرش افتادهبود. کل این اطرافش پرده زیبا و کتیبه بود. گزارش کار را گرفتیم؛ یک مسجد در منطقه فقیرنشین یک میلیارد برای کمک به مردم لبنان جمع کرده بود. من گفتم چطوری اینقدر زیباست و به منطقه نمیخورد! گفتند اینجا 250 میلیون پول فرشها شده همه را خود خانمها قسطی میدهند.
در چهاردانگه خانمی بود 14 سال فرمانده پایگاه بود و مسئولینش میگفتند این 14 سال باعث نشده که پایگاه رسوب کند. اینقدر نقاط امید بخش وجود داشت، اما بهشدت تشنگی نسبت به محتوا بود. خب خیلی از سرگروهها طلبه نبودند و سواد لازم را نداشتند، گعده میکردند؛ همان هم اثر تربیتی دارد ولی اگر یک طلبه خواهر و برادر میرفت و وارد جمع میشد و پاسخ سؤالها را میداد خیلی موفقتر میشد. فکر میکنم قدر این شبکهای که به برکت شهدا ساخته شده و در همهجا پخش است و کمک کنیم، اگر آسیبی دارد حل کنیم، اگر انتقادی داریم یک طوری حل کنیم، به صرف انتقاد، ترکش نکنیم، به نظرم خیلی میتواند اتفاقات خوبی برای فرهنگ کشور و عمق بخشیدن معارف اسلامی در مناطق مختلف کشور بیفتد.
تسنیم: این شبکهای گه گفتید جزو همان کانونهای تبلیغی است که رهبر انقلاب فرمودند؟
صلحمیرزایی: یکی از مصادیقش میتواند باشد. در 31 استان این همه طلبه مرد و زن فعالیت میکنند. کانون خیلی عظیمی است و در واقع صرفاً هم این نیست که محتوای خاصی باشد، همه چی گفتهمیشود، هم بحث بصیرتی، قرآنی، احکام، بحث معرفتی؛ حتی بحثهای مهارتی؛ حتی بعضی از این مربیانی که نزدشان رفتم، کار میکنند، مشاوره میآورند. یک شبکهای هست که رهبر انقلاب فرمودند همان جوان مؤمن انقلابی بصیرِ عازم و مصمم و پای کارِ نقشآفرین؛ از خروجی این اتفاقات میتواند این جوان بیرون بیاید. فرمودند اگر ده درصد جوانهای کشور، پا به کار انقلاب بایستند، ما خیلی سریع میتوانیم به آن اهدافمان که زمینه سازی ظهور امام زمان علیهالسلام در رأس و هدف غایی ما است برسیم. به نظرم حتماً میتوانیم این را یکی از کانونهای تبلیغی قرار بدهیم و همه کسانی که در این شبکه کار میکنند، چه استاد، استادیار، مربی و سرگروه، همه فی سبیل الله کار میکنند؛ یعنی نه حقوق خاصی دارند و همه بهواسطه وظیفه ایمان وارد این عرصه شدند.
تسنیم: در این 45 سال آماری از سیر پیشرفت این شبکهسازی هست و اصلاً پیشرفتی داشته است؟
صلحمیرزایی: اگر منظور آمار فردی و عددی است، نمیدانم؛ ولی خروجی دارد. همین انقلابی که این همه دشمن داره سرپا ایستاده، 22 بهمن امسال که این همه مشکل گرانی وجود داشت، همه امکانات و بودجه دشمن آمدهبود که دلسردی ایجاد کند، به حسب عادی نگاه میکردید، خوش بینیانهترین افراد هم میگفتند شاید مثل پارسال بیایند؛ در حالی که حدود بیستدرصد رشد جمعیت داشتیم و اکثراً هم جوان بودند فکر میکنم این شبکه کار میکند. برخی در مجازی و برخی در حقیقی فعال هستند. به نظرم در حقیقی موفقتر هستیم؛ بهخاطر اینکه در حقیقی نفس به نفسی میشود و تأثیرگذاری بالاتری دارد. با این بیان خروجی این بوده که میبینید در دل این شبکه صدر زادهها، حججیها و این نفرات شاخص از دل این شبکه پدید میآیند و کار میکنند.
بعضی مساجد که رفتم میگویند 15 طلبه بیرون آمده، اینقدر پاسدار، اینقدر معلم و متخصص؛ شبکه کار میکند و کمک میکند. خیلی از این افراد اذعان میکنند اگر در قالب مسجد و بسیج نبودند نمیتوانستند به این رشد برسند. انگیزههایشان در اینجا تقویت شده و بچههایی هستند که ماندند و فکر مهاجرت ندارند و ماندند برای اینکه به انقلاب خدمت کنند.
به خروجیها نگاه میکنم، خروجی بهسمت کارآمدی این اتفاق است؛ اما یک جورهایی مثل هواپیما که 4 تا موتور دارد، ما با یک موتور این پیشرفتها را رقم میزنیم. هنوز همه ظرفیتهای حوزه پای کار نیامدهاست. اگر همه اعضای حوزه بیایند اگر همان چند هزار نفر در مراکز مختلف مستقر بشوند چه اتفاق خوبی میافتد. اگر همه مدارس دخترانه ما طلبه خوش اخلاق بینشان باشد چقدر اثر دارد.
اگر همه مساجد ما یک امام جماعت دلسوز که فقط نیاید نماز بخواند و برود، مشکلات محله را حل کند، بهاصطلاح امام محله باشد؛ همین طرحی که در خود بسیج تحت عنوان محله اسلامی نامگذاری کردند و پیگیری میکنند، اگر همین طرحها را کمک بدهیم و از قم مقدس بگذریم و به اوطان خودمان برگردیم و خلأها را پر کنیم حتماً اتفاقات خوبی میفتد. ما یک موتوره این پیشرفت و تقابل را در مقابل استکبار داریم و دوام میآوریم و بعد نهتنها داوم میآوریم و پیشرفت میکنیم، این الگو را صادر میکنیم. الگوی یمن، الگوی زینبیون، فاطمیون، اینهایی که به اقصینقاط جهان این پیام را دریافت کردند و این پیام را اسلام ناب میدانند، به نظر کارکرد همان یک موتوره است.
تسنیم: نکته نهایی اگر دارید بفرمایید.
صلحمیرزایی: نکتهای را عرض میکنم و به بیانات اول خرداد سال 98 رهبر انقلاب ارجاع میدهم؛ یعنی چند وقت بعد از گام دوم فرمودند برای اینکه به زمینه سازی ظهور برسیم و بتوانیم به طلوع خورشید ولایت عظما نزدیک بشویم جز با حرکت عمومی مردمی اتفاق نمیافتد و این حرکت عمومی هم احتیاج به تبیین گری دارد و چهار عنصر را گفتند که باید تبیین شود. یکی صحنه را تبیین کنید، درگیری کجاست؟ ما کجا رفتیم؟ دشمن کجاست؟ جهت را روشن کنیم که همان تمدن نوین اسلامی و زمینهسازی ظهور است. عوامل امید بخش را به مردم بگوییم. دشمن بهشدت مردم و جوانها را ناامید میکند که رهبر انقلاب سه مثال میزنند؛ از عوامل امید بخش یکی بحث کمک خدا و وعدهها و سنتهای الهی برای جوامع، یکی بحث افول دشمن که آمریکای الان با 57 چقدر فرق کرده؛ بعد قوت جبهه قوه حق را مطرح میکند.
رهبر انقلاب میگوید راهکارهای عملی کار من نیست، مجموعهای از خود مردم باید بیایند جوانها را به کار بگیرند و از دل این به کار گرفتنها راهکار عملی برای بحث فرهنگ، آسیبهای اجتماعی و نهضتی و بینالمللی و منطقهای در بیاید؛ حتی اطلاعاتی میتوانند کارگروه تشکیل بدهند و دوازده مورد را در آن سخنرانی شمردند که وقتی جوان را در اینها بهکارگیری کنید خودش راهکار خلق میشود؛ هم مسائل کشور حل میشود و هم تربیت جوان اتفاق میافتد و هم دولت جوان حزب اللهی از بین همین جوانها میتواند آدم خودش را بردارد و ما از مرحله سوم انقلاب که اسلامی سازی دولت است بتوانیم به آن کشور اسلامی نمونه بشویم.
جهاد تبیین و جهاد تبلیغ هر دو جهاد است. جهاد تبیین برای این است که غبار شبهات و تحریف را بزداییم و جهاد تبلیغ برای این است که سختی بکشیم که پیام خدا را برسانیم. کار سختی است. جهاد تبلیغ و تبیین میتواند حرکت عمومی را شکل بدهد و ما را به زمینهسازی ظهور برساند که این بزرگترین آرزوی هر مؤمنی است که بتواند نقشی در تحقق حکومت جهانی حضرت داشتهباشد که آرزوی انبیا و و اولیاء تحقق پیدا کند و طرح حضرت حق با حکومت جهانی کامل شود. این جهاد تبلیغ و تبیین را با این دید اگر نگاه کنم، میفهمم صرفاً این نیست که یک نفری هدایت شود، نه؛ یک حرکت عمومی شکل میگیرد و این حرکت خودش مثل سیلی موانع را بر میدارد.
گفت و گو از: سید محمدامین نورانی و بابک شکورزاده
انتهای پیام/