قالیباف: طوفانالأقصی راهبرد خاورمیانه جدید را شکست داد
اقتصاد ایران: رئیس مجلس گفت: آمریکا با طرح «خاورمیانه بزرگ» درصدد تجزیه کشورها بود اما پس از ناکامی، «خاورمیانه جدید» را با تکیه بر عادیسازی با رژیم صهیونیستی مطرح کرد که طوفانالأقصی این را هم شکست داد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در اختتامیه مجمع گفتگوی تهران، اظهار کرد: مهمانان گرامی و اندیشمندان محترم از اینکه این فرصت فراهم شد که در جمع شما باشم خرسندم و مراتب تقدیر خود را از مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه را اعلام میکنم.
رئیس مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر نقش محوری جغرافیا در تحولات بینالمللی و منطقهای گفت: دوران هژمونی ایالات متحده به پایان رسیده و ما اکنون در مرحلهای از گذار در نظم جهانی قرار داریم.
وی در ابتدای سخنان خود ابراز امیدواری کرد که این نشست، بستری مؤثر برای بحث و بررسی چالشها و مسائل جهانی و منطقهای باشد و اظهار داشت: گفتوگوهای علمی شما میتواند زمینهساز درک دقیقتر و عمیقتری از تحولات بینالمللی و منطقهای شود. فرصت امروز برای من نیز از این حیث مغتنم است که به عنوان یک معلم جغرافیای سیاسی در دانشگاه، برخی دیدگاهها و ایدههایم را درباره تحولات جهانی با شما در میان بگذارم و از نقد و نظر شما بهرهمند شوم.
قالیباف با اشاره به جایگاه جغرافیا در مطالعات ژئوپلیتیکی افزود: در دانش ژئوپولیتیک، سیاست مرکز ثقل نیست، بلکه جغرافیا به عنوان زیرساخت اصلی مطرح است که سیاست بر آن سوار میشود. وقتی از زیر بنا بودن جغرافیا سخن میگوئیم، منظور ما بررسی سه مؤلفه اصلی مکان، انسان و زمان است. درک و تحلیل پدیدههای انسانی با اولویت مکان، به فهمی عمیقتر از تحولات منجر میشود. در سیاست نیز، زمین سیاسیشده به سرزمین تبدیل میشود و این سرزمین، همواره کانون اصلی تحلیل ژئوپلیتیکی باقی میماند.
وی ادامه داد: در قرن بیستم و با گسترش جهانیسازی، برخی متفکران غربی مانند فوکویاما، پایان ژئوپلیتیک را مطرح کردند و در قالب نظریه پایان تاریخ، بر این باور بودند که نظم لیبرال جهانی، مرزها و سرزمین را بیاهمیت کرده است. اما این نگاه سطحی، در کمتر از چند دهه رنگ باخت و امروز میبینیم که جغرافیا بازگشته است. سیاستگذاریهای دوران پاندمی کرونا نمونه روشنی از بازگشت مرزها بود؛ جایی که کشورها مرزهای خود را بستند و ایده دهکده جهانی ناکام ماند.
قالیباف افزود: تحولات چند سال اخیر، نشانهای روشن از پایان دوران بیتوجهی به جغرافیا و سرزمین است. امروز بار دیگر میبینیم که سرزمین، محور منافع ملی و امنیت ملی کشورهاست. بازگشت ناسیونالیسم و افول جهانیسازی در رقابتهای ژئوپلیتیکی آشکار شده و روی کار آمدن جریانهای ملیگرا در کشورهایی چون آمریکا، برزیل، آرژانتین و هند نمونههایی از این واقعیت است.
آمریکا دیگر قادر نیست مانند گذشته از قدرت خود در راستای منافعش بهره بگیرد
وی گفت: قدرت، مهمترین واقعیت در روابط بینالملل است و اکنون در حال جابجایی است. ما در دوره گذار از نظم جهانی مبتنی بر هژمونی آمریکا قرار داریم. هژمونی هیچ کشوری در تاریخ پایدار نبوده و نخواهد بود. آمریکا دیگر قادر نیست مانند گذشته از قدرت سیاسی، اقتصادی و تجاری خود در راستای منافعش بهره بگیرد. در چنین شرایطی، سایر قدرتهای منطقهای و جهانی در حال بازتعریف نقش خود در فضای قدرت هستند.
قالیباف با اشاره به فعال شدن گسلهای ژئوپلیتیکی در جهان امروز خاطرنشان کرد: در دوران گذار، گسلهای ژئوپلیتیکی به حرکت درمیآیند و به منشأ سیاستگذاریها تبدیل میشوند. سه گسل مهم در جهان امروز قابل شناساییاند: نخست، گسل ژئوتاریخی اوراسیا میان روسیه و اروپا که در بحران اوکراین نمود یافته؛ دوم، گسل ژئواقتصادی میان چین و آمریکا در شرق آسیا که احتمالاً در آینده فعالتر خواهد شد؛ و سوم، گسل ژئوایدئولوژیک در غرب آسیا میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی.
وی افزود: این گسلها در درون خود ترکیبی از تضادهای تاریخی، ایدئولوژیک و اقتصادی دارند و تحولات هر یک بر دو گسل دیگر نیز اثرگذار است. فعال شدن این سه گسل، نظم جهانی را به سمت تغییر سوق داده و هندسه جدیدی از قدرت را شکل میدهد.
قالیباف در ادامه به گسل تاریخی بین روسیه و اروپا پرداخت و گفت: این گسل که امروز در بحران اوکراین به شکل جدی بروز یافته، ریشه در تاریخ روابط اوراسیا در قرون نوزدهم و بیستم دارد. در قرن نوزدهم، روسیه قدرت بزرگی در اروپا بود و در کنگره وین (۱۸۱۵) نقشی مهم در ترسیم مجدد نقشه اروپا داشت. در قرن بیستم، انقلاب ۱۹۱۷ و شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی، چرخشی بزرگ در تاریخ منطقه ایجاد کرد. پس از فروپاشی شوروی، پروژه مهار روسیه در دستور کار غرب قرار گرفت؛ با گسترش ناتو به سوی مرزهای روسیه و اجرای سیاستهای امنیتی اروپا، تلاش شد تا نفوذ روسیه در عرصه بینالمللی محدود شود.
روابط کشورها با منطقه غرب آسیا تحت تأثیر عوامل فرهنگی، تاریخی و هویتی است
رئیس مجلس شورای اسلامی، در ادامه سخنان خود در مجمع گفتوگوی تهران با اشاره به رقابت فزاینده چین و آمریکا گفت: چین از نظر توان قدرت خرید (PPP) از ایالات متحده عبور کرده و منازعه دو کشور بر سر تجارت بینالمللی و فناوریهای آینده، اکنون به رقابتی برای تعیین نظم جهانی آینده تبدیل شده است. ظهور چین به عنوان قدرت اقتصادی پیشرو، همزمان با تلاش آمریکا برای حفظ جایگاه خود در نظام جهانی است.
وی راهبرد اصلی ایالات متحده در مواجهه با این گسل ژئواکونومیک را رقابت استراتژیک با هدف مهار چین توصیف کرد و افزود: آمریکا با تحریک چین و افزایش تنش در محیط پیرامونی آن، تلاش دارد امنیت را به اولویت اصلی سیاستگذاری چین تبدیل کرده و هزینههای این کشور را بالا ببرد. از جمله اقدامات آمریکا میتوان به جنگ تعرفهای و فشار بر کشورهای دیگر برای کاهش روابط اقتصادی با چین اشاره کرد.
رئیس مجلس با ورود به گسل ایدئولوژیک در غرب آسیا، منطقه را محیطی تمدنی و نه صرفاً قدرت محور دانست و گفت: روابط کشورها با منطقه غرب آسیا تحت تأثیر عوامل فرهنگی، تاریخی و هویتی است. در کنار همزیستیها، اختلافات مذهبی و فرهنگی نیز وجود داشتهاند. تشدید تنشها در این منطقه در قرن بیستم، با تأسیس رژیم صهیونیستی به کمک انگلستان و سپس آمریکا، آغاز شد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و عدم به رسمیت شناختن اسرائیل، بر مخالفت ایدئولوژیک با این رژیم افزود.
امروز دیگر صحبتی از عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیست
قالیباف با اشاره به نسلکشی اخیر رژیم صهیونیستی در غزه و حمله به سفارت ایران در دمشق و واکنش ایران در قالب عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ تأکید کرد: سطح تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی وارد فاز درگیری مستقیم در این گسل ژئوپلیتیکی شده است. تحولات پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تأثیرات ژئوپلیتیکی مهمی داشتهاند.
وی گفت: تحلیل راهبردها و سیاستهای رژیم صهیونیستی خارج از چارچوب نظم آمریکایی جهانی شده، خطای محاسباتی است. رژیم صهیونیستی باید در بستر راهبردهای هژمونیک ایالات متحده تحلیل شود. راهبرد آمریکا، ایجاد محور غربی در منطقه به رهبری رژیم صهیونیستی برای تنظیمگری امور منطقهای است.
وی یادآور شد: راهبرد آمریکا در آغاز قرن ۲۱ سیاست خاورمیانه بزرگ بود که با هدف تجزیه برخی کشورها و بازطراحی نظم منطقهای به نفع آمریکا مطرح شد. اما با ناکامی در تغییر مرزهای سیاسی منطقه، این راهبرد به سیاست خاورمیانه جدید تغییر یافت. این سیاست مبتنی بر ایجاد نظم جدید با اتکای به نیروهای همپیمان آمریکا و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود. اما عملیات طوفان الاقصی این راهبرد را شکست داد.
قالیباف با اشاره به شکست پروژههای آمریکا و اسرائیل گفت: امروز دیگر صحبتی از عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیست، بلکه افکار عمومی جهانی به دنبال محکومیت اقدامات این رژیم جنایتکار است. راهبرد پیوستگی غربی-عبری در منطقه دچار چالش جدی شده است.
وی با بیان اینکه طوفان الاقصی هزینههایی نیز برای جبهه مقاومت داشته گفت: اما هزینههای این عملیات برای رژیم صهیونیستی و آمریکا چقدر بوده است؟ اسرائیل مشکل اصلی منطقه است، اما تلاش دارد خود را بخشی از راهحل نشان دهد.
اسرائیل امنیت خود را در ناامنی منطقه میبیند
قالیباف درباره طرح کریدور آیمِک (IMEC) گفت: تمرکز بر اسرائیل به عنوان نقطه قانونی کریدور آیمک، یک اشتباه محاسباتی است. رژیمی مبتنی بر اشغال و نسلکشی نمیتواند محور یک برنامه توسعهای یا اقتصادی باشد. اسرائیل عامل اصلی بیثباتی در منطقه و مانع توسعه کریدورها است.
وی تأکید کرد: استقرار نظم و توسعه در منطقه منوط به امنیت پایدار، امید و آینده روشن برای جوانان فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و دیگر کشورهای منطقه است. گسل میان اسرائیل و منطقه اکنون تنها یک گسل ژئو ایدئولوژیک نیست بلکه ابعاد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی نیز پیدا کرده است. اسرائیل با همراهسازی برخی کشورها تلاش دارد بر این گسل سرپوش بگذارد، اما این گسل قابل ترمیم یا چشمپوشی نیست.
قالیباف با اشاره به دلایل ایجاد این گسل، افزود: نخست، آوارگی مردم فلسطین، لبنان و سوریه تبعات ژئوپلیتیکی گستردهای دارد که کل منطقه را درگیر میکند. دوم، اسرائیل امنیت خود را در ایجاد ناامنی در منطقه و جلب حضور نیروهای آمریکایی جستوجو میکند. سوم، ثبات در منطقه نیازمند همکاری بازیگران متعددی با منافع گوناگون است.
وی گفت: رژیم صهیونیستی و برخی کشورها باید بدانند که نمیتوانند با حذف بازیگران و ایجاد ناامنی، به منافع پایدار برسند. بازی منطقهای امروز حاصلجمع صفری است که اسرائیل آغاز کرده است. اسرائیل امنیت خود را در ناامنی منطقه میبیند.
قالیباف در پایان گفت: توسعه جزیرهای در منطقه غرب آسیا امکانپذیر نیست. جمهوری اسلامی ایران برای گسترش امنیت در سراسر منطقه تلاش میکند، چون معتقد است منطقه امن و پایدار، پایه توسعه پایدار برای همه کشورهاست.