داستان ابراهیم نبی در ساخت کعبه
اقتصاد ایران: طبق آیات قرآن برمیآید که ورود ابراهیم علیهالسلام به مکه و اسکان خانوادهاش در آنجا، همه بر اساس مقدرات الهی بوده تا زمینه ظهور پیامبر آخرالزمان در این منطقه فراهم شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستان ساخت مکه در زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام یکی از زیباترین و پرمغزترین مباحث قرآن کریم است که درسهای عمیقی از ایمان، توکل و اطاعت به همراه دارد.
در روایات، حضرت ابراهیم به فرمان الهی به نقطهای بیآب و علف مهاجرت میکند و خانهای را به دستور خداوند بنا مینهد که بعدها به مرکز توحید و قبله مسلمانان تبدیل میشود. این داستان نهتنها نشاندهنده ارتباط عمیق انسان با خداست، بلکه اهمیت اخلاص در کارها، ایثار و صبر در برابر سختیها را نیز آموزش میدهد و الگویی جاودانه برای تمام نسلها به شمار میرود.
اسکان دادن زن و فرزند در مکه
بخشی پایانی داستان ابراهیم علیهالسلام به ماجراهای آن حضرت در مکه برمیگردد. از آیات قرآن برمیآید که ورود ابراهیم علیهالسلام به مکه و اسکان خانوادهاش در آنجا، همه بر اساس مقدرات الهی بوده تا زمینه ظهور پیامبر آخرالزمان در این منطقه فراهم شود. ابراهیم مأمور شد خانوادهاش را در بیابانی سخت و دور از آبادی اسکان داده و خود از راهی که آماده بود، برود. مأموریتی عجیب و طاقتفرسا. او که پس از سالها انتظار، در دوران پیری، چشمش به فرزندش اسماعیل علیهالسلام روشن شده بود، میبایست او را در سرزمینی بیآب و علف رها کند و از تمام تعلقات پدرانهاش دل بکند و چشم بپوشد.
این است که پس از انجام مأموریت و در آن لحظات وداع، با حالتی متضرعانه به درگاه الهی چنین عرضه داشت: «رَبَّنا اِنّی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرَ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةِ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ.» (سوره ابراهیم، آیه 37) او خواهان گرایش دلهایی از مردم به سوی ذریه اش شد.
از این آیه چند نکته مهم استفاده میشود از جمله:
- مکه در آن زمان خشک و بیآب و علف بود و هیچ زراعتی در آن نمیشد؛ زیرا انسانی در آن سامان زندگی نمیکرد.
- با اینکه مکه غیرقابل زندگی بود، به دست ابراهیم علیهالسلام بنا شده بود، ولی تعبیر به: «عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» نشان میدهد که ابراهیم علیهالسلام آن نقطه از زمین را میشناخت. او میدانست بیتالله الحرام روزی در آن نقطه واقع شده است.
ابراهیم مأموریت داشت اولین سفر اسرارآمیز را اقامه نماز دانسته و با تعبیر «لِیُقیمُوا الصَّلاةَ» فهمانده است که قصه قصهدار شدن ساره و فرزندانش هاجر بهانهای بیش نبوده و اهداف بلندتری در این کوچ عظیم نهفته است.
با اینکه از فرزندان ابراهیم در این ماجرا فقط یک نفر، آن هم اسماعیل شیرخوار حضور دارد، ولی تمام افعال و ضمائر در این آیه به صورت جمع میآید: ذریه که معنای جمعی میدهد، لیقیموا، إلیهم، ارزقهم، لعلهم، یشکرون. این نشان میدهد که مراد ابراهیم در این نیایش فقط اسماعیل نبوده است، بلکه سخن از نسلی است که در آینده خواهند آمد؛ کسانی که برپاکنندگان نماز در پیکره بشریتاند.
جالب آنکه اگر این ضمائر و افعال به اسماعیل و هاجر برمیگشت، میبایست به صورت تثنیه میآمد نه جمع؛ در روایات میخوانیم که امام باقر در تفسیر آیه «وَ إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ ... لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ» فرمود: نحنُ هُم وَ نَحْنُ بَقِیَّةُ تِلکَ الذُریّة»؛ «ما [اهل بیت رسول الله] بقیه ذریه ابراهیم هستیم که دلهای مردم به سوی ما گرایش دارد؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود.
ابراهیم ، زن و فرزندش را در صحرا نهاد و خود به امر خدای حکیم برگشت. چیزی نگذشت که با تشنگی اسماعیل و پدید آمدن آب زمزم، زمینه حضور پرندگان در آن بیابان پیش آمد. قبیله بیابانگرد «جُرهم» که از آن نزدیکی عبور می کرد، با دیدن پرندگان به وجود آب در منطقه پی بردند و به دنبال آن ها جر و اسماعیل را یافتند. بدین وسیله خداوند وسایل نجات آنان را فراهم کرد.
قبیله جُرهم برای همیشه در مکه ساکن شدند و رفته رفته مکه به صورت شهری قابل سکونت درآمد. هاجر و اسماعیل با احترام در آن شهر به زندگی ادامه دادند. بر اساس آیه 35 سوره ابراهیم که از مکه به عنوان «بلد» تعبیر کرده است، استفاده میشود که مکه در زمان حیات ابراهیم (ع) به صورت بلدِ دارای سَکنه در آمده بود.
مأموریت برای ساختن کعبه
از آیات قرآن استفاده میشود که کعبه پیش از ابراهیم ساخته شده بود و پایههای کعبه پیش از وی موجود بود. زیرا بر اساس آیه 127 سوره بقره، ابراهیم خانه کعبه را بر پایههای به جامانده از زمانهای گذشته بنا کرده است. 3 آیه: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَكَانَ الْبَیْتِ» هم میتواند مؤید این مطلب باشد؛ زیرا (بوأنا) بر اساس نقل "علی بن ابراهیم قمی" به معنای شناساندن محل آمده است. معنای این سخن آن است که کعبه از قبل در آن محل بنا شده بود؛ ولی چون دست تطاول زمان آن را تخریب کرده بود، محلش به ابراهیم نشان داده شد تا ایشان دوباره در همان محل کعبه را بازسازی کند.
در هر حال از ظاهر آیات استفاده میشود که ابراهیم در سفرهای بعدی که به مکه برگشت و اسماعیل بزرگ شده بود مأموریت یافت با فرزندش به نوسازی کعبه مبادرت کند. قرآن این موضوع را در سوره بقره آیه 127، چنین حکایت می کند: «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ».
چنان که ملاحظه می شود در اینجا به جای آنکه لفظ اسماعیل را بلافاصله به ابراهیم عطف کند و بفرماید: «و إذ یرفع ابراهیم و اسماعیل القواعد من البیت»، کلمه «و اسماعیل» را پس از اتمام جمله قبلی به «ابراهیم» عطف کرده است. این مسئله بیانگر آن است که در ساختن کعبه، ابراهیم علیهالسلام نقش اصلی را به عهده داشت و اسماعیل به مثابه شاگرد، پدرش را در ساختن کعبه یاری میکرد.
البته در برخی از روایات آمده است که ابراهیم و اسماعیل هر دو مأموریت یافتند تا کعبه را بسازند؛ همان گونه که به تصریح قرآن هر دو مأموریت داشتند تا خانه کعبه را پاکیزه دارند: «وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْراهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهَّرَا بَیْتِی». هرچند مقصود از طهارت در این آیه میتواند اعم از طهارت معنوی و ظاهری باشد، برخی از مفسران با تکیه بر سیاق آن را به طهارت معنوی، یعنی پیراستگی آن از شرک، حمل کردهاند.
منبع: برگرفته از کتاب مکه و مدینه در آیینه قرآن (جمعی از نویسندگان)
انتهایپیام/