اسارت؛ روایتی فراموش شده در ادبیات دفاع مقدس
اقتصاد ایران: کامور بخشایش با بیان اینکه از همان ابتدا اسارتنویسی در ادبیات دفاع مقدس جدی گرفته نشد، به چالشهای موجود در این حوزه اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جواد کامور بخشایش، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات دفاع مقدس، در پاسخ به این سؤال که چرا در حوزه ادبیات دفاع مقدس کمتر به موضوع اسارت پرداخته شده است، گفت: واقعیت این است که اسارت از نظر روایی افت و خیز زیادی ندارد. شما با یک فضای بسیار محدود و ثابت طرف هستید که در آن مثلاً 70 نفر سالها کنار هم زندگی میکنند. اگر قرار باشد از هر کدام از این افراد کتابی نوشته شود، به تکرار میافتد. این یکی از چالشهای اصلی است.
وی ادامه داد: مثلاً وقتی دربارۀ جنگ مینویسید، موضوعات متنوع زیادی مانند پشت جبهه، خط مقدم، خانواده، بازگشت به خانه وجود دارد که هرکدام جذابیت خودشان را دارند. اما ممکن است فرد در اسارت هشت سال در یک فضای تکراری زندگی کند طوری که خودش هم روزها را فراموش میکند. تنها چیزی که میداند این است که امروز دوباره بیدار شده و روز دیگری را در همان شرایط تکراری شروع کرده.
وی درباره چرایی نگارش کتاب «زندان موصل» گفت: قبل از شروع کتاب، با یکی از آزادگان گفتوگو کردم و متوجه شدم که خاطرات او ظرفیت خاصی دارد. او فقط در حال تحمل اسارت نبود، بلکه در آن فضا، به دیگران انگیزه و امید میداد. این شخصیت، زاویۀ فرهنگی و عقیدتی خاصی داشت و همین برایم جذاب بود؛ بههمین دلیل احساس کردم روایت او میتواند بُعد تازهای از اسارت را نشان دهد.
وی افزود: به نظرم کتاب خوبی هم شد. حتی در یک دوره، کتاب سال دفاع مقدس هم شد. ولی چاپ سوم آن متوقف شد که به نظرم لازم بود بیشتر چاپ میشد. البته فکر میکردیم کار ما با نوشتن تمام شده، اما حالا میفهمم که نویسنده هم باید همراه کتاب بماند تا برای آن تبلیغ کند. متأسفانه ما این کار را نکردیم.
کامور بخشایش درباره کمبود منابع و روایات از جانبازان گفت: ما جانبازانی داریم که 30 سال روی تخت زندگی میکنند. خانوادههایی هستند که سالها سختی میکشند، اما در روایتها عمدتاً تا جبهه و مجروحیت گفته میشود و بعدش رها میشود. ما باید تعادلی بین روایت جبهه و دوران پس از آن ایجاد کنیم.
بخشایش در پاسخ به این سؤال که چرا دربارۀ اسارتنویسی جریان قدرتمندی شکل نگرفت، گفت: از همان ابتدا اسارتنویسی جدی گرفته نشد. البته خاطرهنویسی تا حدودی شکل گرفت، که آقای سرهنگی تلاش زیادی برای حفظ و احیای آن داشتند؛ ولی هنوز شخصیتهای بسیاری داریم که زندگی آنها پر از سختی است و حرفهایی برای گفتن دارند، اما صدایشان شنیده نشده است.
انتهای پیام/