لطافتهای شعر بهمنی جلوه تازهای به غزل امروز بخشیده است
اقتصاد ایران: به گفته مؤلف کتاب«غزل زندگی کنیم»، با بیان اینکه لطافتهای شعر بهمنی، جلوه تازهای به غزل امروز بخشیده است، از نقش او در تثبیت غزل امروز گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «غزل زندگی کنیم»، منتخبی از آثار محمدعلی بهمنی است که به گفته انتشارات شهرستان ادب، پرفروشترین اثر غرفه این ناشر در سی و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران تا امروز بوده است. این کتاب که به کوشش مبین اردستانی و محمدحسین نعمتی تدوین شده، تلاش دارد گزیدهای از بهترین آثار این استاد نامدار شعر امروز را به مخاطب معرفی کند.
بهمنی که اولین مجموعه شعرش را در 30 سالگی منتشر کرده، به عنوان نمادی از جریان غزل نو در سالهای اخیر مطرح است. بهمنی که رسم و الفبای شعر را از فریدون مشیری آموخته بود، در گذر ایام با مسیری که به روی شعر امروز گشود، خود را به عنوان یکی از شاعران تأثیرگذار در ادبیات معاصر به اثبات رساند. شعر بهمنی در کنار داشتن ظرافتهای ادبی، سخنی استوار دارد که بیانگر انس او با آثار گذشته و تأملش در شعر است. شعر او را میتوان آینهای از خلق و خوی شاعر تعریف کرد.
مبین اردستانی، از نویسندگان «غزل زندگی کنیم»، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، با اشاره به ویژگیهای شعر زندهیاد بهمنی گفت: شعر استاد بهمنی صمیمی و با ظرافتهای فراوان است. این صمیمیت گاه باعث شده که ظرافتها خیلی به چشم نیاید. در واقع بهمنی نگاه فخرفروشانه ندارد و تلاش دارد دل مخاطب ارجمند زبان فارسی را با زیباییهای شعر فارسی به دست آورد.
به گفته او؛ سادگی شعر بهمنی به سادگی به دست نیامده است و صمیمیت شعر او به معنای خالی بودن آثار او از ظرافتهاه نیست. دقایق و ظرائفی در شعر بهمنی وجود دارد که برای هر کس که با اشعار او مأنوس باشد، خود را نشان میدهد. البته اگر کسی نیز با شعر او مأنوس نباشد هم از کلام او بینصیب نخواهد ماند.
غزل نو فارسی که با تلاش سایه آغاز شد، در ادامه با حضور منوچهر نیستانی به کار خود ادامه داد و حسین منزوی آن را به اثبات رساند. اردستانی در بخش دیگر صحبتهای خود با اشاره به این موضوع و در پاسخ به این پرسش که نقش بهمنی در قوام بخشیدن به این جریان چه بوده است، گفت: استاد بهمنی دریچه جدیدی به روی این مسیر گشود. او در سخنانش به نقش سایه و دیگران اشاره کرده اما به نقش خودش اشاره نمیکند، این موضوع از سر تواضع همیشگی اوست. بهمنی در شعر هم اهل جدل و بیان این موضوع نبود که از دیگران برتر است. او چه در خلق و چه در شعر، متواضع بود و حُسن خلق داشت.
اردستانی یادآور شد: با تأمل در آثار بهمنی به این نتیجه میرسید که او در جریان غزل مدرن، خود صاحبسبک است و شیوه تازهای دارد. لطافتهایی که در شعر او وجود دارد، جلوه تازهای به غزل امروز بخشیده است. او چه در آثار دهه 60 . 70 و چه در غزلهایی که در مجموعههای بعدیاش به چاپ رسیده، در عین بهرهمندی از زبان صمیمی و ساده، تماشاهای متفاوتی دارد که مخصوص خود اوست. تمام اینها سبب شده تا بهمنی در کنار دیگر شاعران مانند قیصر امینپور، مرحوم منزوی و ... به عنوان غزلسرای شاخصی مطرح باشد.
این شاعر از غزلی که در ادامه منتشر میشود، به عنوان یکی از اشعار شاخص زندهیاد بهمنی یاد کرد:
پیش از آنی که به یک شعله بسوزانمشان
باز هم گوش سپردم به صدای غمشان
هر غزل گرچه خود از دردی و داغی میسوخت
دیدنی داشت ولی سوختن با همشان
گفتی از خستهترین حنجرهها میآمد
بغضشان شیونشان ضجه زیر و بمشان
نه شنیدی و مباد آنکه ببینی روزی
ماتمی را که به جان داشتم از ماتمشان
زخمها خیرهتر از چشم تو را میجستند
تو نبودی که به حرفی بزنی مرهمشان
این غزلها همه جانپاره دنیای منند
لیک با این همه از بهر تو میخواهمشان
گر ندارند زبانی که تو را شاد کنند
بیصدا باد دگر زمزمه مبهمشان
فکر نفرین به تو در ذهن غزلهایم بود
که دگر تاب نیاوردم و سوزاندمشان
اردستانی در ادامه غزلی را به بهمنی تقدیم کرد که در آن شرحی از شخصیت و خدمات او به زبان فارسی آمده است:
گلتبارانِ شاخسار تواَند
نغمههایی که یادگار تواَند
نغمهخوانت پرندگان جهان
بال در بال، رهسپار تواَند
مستم از لهجهٔ تغزلشان
واژهها، جانِ بیغبار تواَند
خندهها و نگاهِ گیرایت
از غزلهای ماندگار تواَند
آه از آیینهها که دلتنگِ
چشمهای امیدوار تواَند
رو به راهاند باز پنجرهها
کوچهها چشمْانتظار تواَند
باشد ای مهربان خداحافظ
ولی این چشمها دچار تواَند
تو که رفتی کبود پوشیدند
باغِ گلها، بنفشهزار تواَند
کوهها در غمت چه میلرزند!
شانههامان که بیقرار تواَند
زلف آشفتهاند دریاها
خواهرانت که سوگوار تواَند
آتش است این که میوزد آتش
بادها نیز داغدار تواَند
اینهمه دفترِ غزل در باد
سینهچاکانِ بیشمار تواَند
در هیاهوی عصر دلتنگی
چه غزلها که وامدار تواَند!
چیستی ای غزل که اینگونه
عاشقانِ جهان دچار تواَند
انتهای پیام/