آمدهام ای شاه پناهم بده
اقتصاد ایران: بجنورد- خراسان شمالی باب الرضا(ع) است و مردمان این استان مفتخرند که همسایه علی بن موسی الرضا(ع) هستند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- محدثه جوان دلویی: قطعاً روزی و لحظهای بر همه ما گذشت که از صمیم قلبمان امام رئوف ما علی بن موسیالرضا (ع) را صدا زدهایم و مهر و صفایش را در معجزههایش دیدهایم. شما کجا و کی صدایش زدید و معجزههایش را دیدید؟
پرستار یکی از بیمارستانهای بجنورد میگوید: هر موقع از امام رضا (ع) حاجتی داشتم خدا را شکر استجابت کردند اما از لطف و عنایت امام رضا ع خیلی شنیدهایم.
او اضافه میکند: یکی از دوستانم چند وقت قبل سفری به مشهد داشتند وبا خانواده به زیارت مشرف شدند و شرایطی پیش آمده بود که این سفر برای آنها بسیار سخت گذشته بود و به امام رضا (ع) گلایه کردند که آقا اگر ما را میطلبید لااقل اینقدر سختی و مشقت روحی نداشته باشیم. در کمال ناباوری شب بعد هم برای موضوعی عازم مشهد و زیارت امام رضا (ع) میشوند و این بار به اتفاق همسرشان به پابوسی امام میروند که در این زیارت آرامش روحی عجیبی داشتند و اجابت درخواستش متعجب بود.
وی که تمایلی به ذکر نامش ندارد به عنایات دیگری از امام رضا ع اشاره و عنوان میکند: فرزند یکی از دوستانم در ۶ سالگی دچار تشنج میشوند و به دکترهای اینجا مراجعه میکنند با داروهای تجویز شده درمان نمیشود و شرایط سخت و دردناکی برای این کودک به وجود میآید.
این پرستار ادامه میدهد: مادر این کودک متوسل به امام رضا (ع) میشود و به حرم میروند و در آنجا نذر حضرت میکنند. امام رضا (ع) حاجتشان را مستجاب میکند و فرزندشان شفا مییابد و دیگر تشنج نمیکند و بعد از گذشت ۱۰ سال در صحت و سلامتی هستند.
شفای مادرم
مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری خراسان شمالی در پاسخ به این سوال که کجای زندگیتان امام رضا (ع) را با تمام وجود صدا زدید، عنوان میکند: شفای مادرم را از عنایت امام رضا (ع) دارم. تشخیص پزشکان سرطان ریه بود و قرار بود عملش کنند. شب ولادت امام حسین (ع) بود، با خواهرهایم به حرم امام رضا (ع) رفتیم و تا صبح به حضرت متوسل شدیم.
ملیحه یغمایی میگوید: صبح به بیمارستان رفتیم، پزشکها با تعجب اعلام کردند، بافت مرده است و خبری از توده نیست و چند بار دیگر آزمایش کردند ولی نتیجه همان بود.
توفیق پوشیدن لباس خادمی رز قم شد
عباس ناصری چهره بینالمللی کاریکاتور و رئیس خانه کاریکاتور خراسان شمالی از عنایت ویژه آقا علی بن موسیالرضا (ع) میگوید: از اینکه هفته قبل توفیق پوشیدن لباس خادمی رزقش شد.
وی عنوان میکند: جمعی از هنرمندان حوزه هنری کشور در قالب یک گروه و به مدت سه شب و هر شب در شیفتهای چهار ساعته در چایخانه حرم در خدمت زائران امام رئوف ما بودیم.
میپرسم دوست دارید در کدام قسمت حرم غیر از چایخانه به زائران خدمت کنید که میگوید: دوست دارم در همان چایخانه و در قسمتهای مختلفش مثل ظرفشویی، ضد عفونی، چای دم کردن، چای شیرین کردن، چای دادن، لیوان جمع کردن باشم.
امام رضا (ع) همه زندگی ما است
حمیده حقانی معلم است او هم از یک اتفاق جالب سخن میگوید و عنوان میکند: روزی سر کلاس نقالی به دانش آموزان درس میدادم که وقتی چوب نقالی دستتان هست سر چوب برای افراد مثبت داستان و انتهای چوب برای افراد با نقش منفی داستان استفاده میشود اما اگر تمثال ائمه اطهار (ع) بود، نباید از چوب استفاده کنیم و باید با دست راست روی صورت تمثال مبارک دست بکشیم و سلام بدهیم و تبرک بجوییم بعد یک دایره کشیدم گفتم بچهها مثلاً این نقل ضامن آهو هست و این دایره هم مثلاً آقا امام رضا (ع) هستند دست کشیدم و سلام دادم و ناگهان دلم لرزید چشانم نم دار شد.
وی ادامه میدهد: همان لحظه تلفن همراهم شروع به زنگ زدن کرد اول رد دادم باز زنگ زد و باز رد دادم سر کلاس بودم دفعه سوم تلفن را پاسخ دادم دوستم بود گفت سلام خانم حرم و نزدیک ضریح امام رضا (ع) گوشی را میگیرم سلام بدهید و من چشم به آن دایره بود و اشک واقعاً امانم و بریده بود.
محدثه نیری فعال فرهنگی مساجد استان خراسان شمالی هم میگوید: هر آنچه داریم از عنایت امام رضا (ع) است.
مریم رضویان هم میگوید: سال پیش برای خرید منزل به آقا امام رضا (ع) متوسل شدم و از صمیم قلبم عنایتی کنند تا که بعد چند ماه به خواستهام رسیدم. آقا امام رضا (ع) دست رد به سینه کسی نمیزند.
دو راهی سخت زندگی
اکرم هفت سال قبل در بین دو راهی ماندن و رفتن از زندگی مشترکش به دامن پرمهر امام رضا (ع) پناه میبرد. او با بغض میگوید: زمانی که زندگیام دچار آشفتگی شد بنا به دلایلی با دو فرزند قصد جدایی از همسرم را داشتم و اولین جایی که رفتم حرم امام رضا (ع) بود و خیلی گریه کردم و از آقا خواستم من را قوی و عاقبت خودم و بچههایم و زندگیام را ختم به خیر کند و آقا لطف کرد دوباره زندگیام سر پا شد و در کنار همسر و فرزندانم زندگی ما را از نو ساختیم. اصلاً زندگی دوباره ما را مدیون لطف و عنایت امام رضا (ع) میدانم.
آقای اکبری هم از عنایت چندباره امام رضا (ع) میگوید و ادامه میدهد: هر وقت به حرم امام رضا (ع) مشرف شدیم به من لطف شده است آخرین بار وقتی سخت مریض بودم رفتم زیارت برای شفای خودم و بعد زیارت اتاق عمل رفتم و بیماریم برطرف شد. خدا را شکر تا الان به لطف امام رضا (ع) سالم هستم.
مریم رئوفی طلبه حوزه علمیه است و تحصیل در حوزه را از لطف امام رضا (ع) میداند و ادامه میدهد: هر خواستهای از خداوند داشتم به امام رضا (ع) خواستم زائر امام رضا (ع) بودم که خبر قبولی در آزمون حوزه علمیه را شنیدم.
افسانه قاسمی در پاسخ به سوالم میگوید: پسرم وقتی کوچک بود درگیر بیماری شد و خیلی حال بدی داشت بسیار گریه میکرد و من هم از وضعیتش بسیار بی تاب بودم.
وی با بیان اینکه ولادت آقا امام جواد (ع) بود، شنیده بودم هر که امام رضا (ع) را به جوادش قسم بدهد دست رد به سینهاش نمیزند و غروب یک روز از غصه و خستگی وضعیت پسرم فقط امام رضا (ع) را صدا زدم که متوجه شدم پسرم آرام خوابش برده است، ادامه داد: سه روز بود درست و حسابی نخوابیده بود چند دقیقه بعدش بیدار شد دیگر نه از گریه نه از آن حال بد خبری بود.
آیناز دانش آموز کلاس دهم است، او هم از عنایت امام رضا (ع) میگوید: خیلی دلم میخواست مدرسه نمونه قبول شوم و من این خواستهام را بعد نماز میگفتم و خدا را شکر با آقایی امام رضا (ع) قبول شدم.
ارادت خاص
علی ما را به سالهای کودکیاش میبرد و میگوید: بچه بودم یک روز از سانحهای بد جور ترسیدم و مریض شدم و لکنت زبان گرفتم. مادرم خیلی برایم گریه میکرد. یک روز پدرم من را به مشهد و حرم امام رضا (ع) برد و کنار پنجره فولاد نشست و دعا کرد و گفت تا پسرم خوب نشود از اینجا نمیروم. چند ساعت بعد من در کمال ناباوری و بدون لکنت به حرف آمدیم و به بابایم گفتم برویم حالم خوب خوب شده است.
وی اضافه میکند: قربان مهر و صفای امام رضا (ع) شوم که دعای مادر و پدرم را بی جواب نگذاشت. سلامتی ام را مدیون امام رضا (ع) هستم و ارادت خاصی به ایشان دارم.
سمیه احمدزاده دکترای زلزله شناسی است و بهگفته خودش عاشق امام رضا (ع) است و میگوید: آخرین باری که به مشهد رفتم حاجت مهمی داشتم و اما آخرش گفتم آقاجان هرطور صلاح میدانید.
وی افزود: یک بار موقع سفر به مشهد بدن درد شدیدی داشتم بقدری که نمیتوانستم در ماشین بشینم موقع تشرف به حرم از آقا خواستم کمک کنند تا برای هم سفرانم دردسرساز نشوم و خدا را شکر تا موقع برگشتن حالم خوب شدم.
نظر کرده امام رضا (ع)
فاطمه زاهدی هم همه زندگیاش را از عنایت امام رضا (ع) میداند و تاکید میکند: فرزندانم را از امام رضا (ع) خواستم و اسم مبارک رضا را برایشان گذاشتم و اما پسر بزرگم مریض شده بود و همسرم برای مأموریت در شهر دیگری بود و با خواهر شوهرم در مشهد کارهای بستری شدن را با بهترین دکتر که بیماری میگفت من هشت ماه در نوبت ویزیت مطبش هستم، چطور شما در زمان کمی وقت عمل گرفتید؟ که همه اینها از عنایت امام رضا (ع) بود.
او ادامه میدهد: برادرم مریضی سختی داشت مادر و پدرم او را حرم بردند و امام رضا (ع) او را از مرگ نجات داد همیشه پدرم میگفت: این پسر نظر کرده امام رضا (ع) است.
نذر ۲۰ ساله
غیب الله حصاری و همسرش ۲۰ سال قبل در شب ولادت امام رضا (ع) برای فرزند دار شدن دست به دامن این امام رئوف میشوند و نذر میکنند تا در شب ولادت آقاجان آش بپزند و میان نیازمندان پخش کنند. حالا پسرشان ۱۲ ساله شده است و نذر خانواده حصاریها امسال پرشورتر از قبل با حضور شهروندان بجنوردی در منزلشان برگزار شد.
حصاری میگوید: اول از یک دیگ آش شروع کردیم و کم کم به تعداد دیگها بیشتر شد و امسال در شب ولادت امام رضا ع بین حدود هزار نفر آش پخش شد.
او اضافه میکند: چندسالی است که دوستان و همسایگان و مردم عادی هم قبل از ولادت امام رضا (ع) با من یا همسرم تماس میگیرند و عنوان میکنند که بخشی از هزینه این نذری را بپردازند و میگویند ما را هم در این امر خیر شریک کنید.
وجود با برکت امام رضا (ع) برای همه ما خراسان شمالیها نعمت بزرگی است و مفتخریم که در جوار حرم مطهرشان روزگارمی گذرانیم.