داستان سیدحسن نصرالله ـ ۲۹|شبه‌کودتای مارونی‌ها و ارتش لبنان

اقتصاد ایران: خبرگزاری تسنیم در مجموعه مقالاتی به بازخوانی «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و محور مقاومت می‌پردازد. در این شماره، هم‌چنان بحث «آغاز دوره تصفیه خیابانی مسلمانان از سوی فالانژها» ادامه دارد.

- اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد. در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد و حالا قسمت بیست و نهم آن پیش روی شماست.

پیش͏‌تر توضیح داده͏‌ایم که جنگ داخلی لبنان را باید نقطه عطف زمانه «سیدحسن نصرالله» دانست که مسیر زندگی وی را تغییر داد. اولاً «حزب‌‎الله لبنان» و شمایل فعلی «مقاومت اسلامی لبنان» نتیجه مستقیم ـ و به تعبیری: فرزند ـ جنگ داخلی لبنان است؛ ثانیاً شخص سیدحسن نصرالله نیز زندگی‎اش در اثر این جنگ داخلی کاملاً دگرگون شد. در اثر این جنگ، خانواده‎اش از بیروت به جنوب بازگشتند و نهایتاً سیدحسن راهی عراق شد تا با شهید «سیدعباس موسوی» آشنا شود و در مسیر جهاد و مقاومت قرار گیرد.

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
تصاویر بخش کوچکی از افرادی که در خلال جنگ داخلی لبنان ربوده و مخفیانه به قتل رسیدند!
یکی از تلخ‌ترین ابعاد جنگ داخلی لبنان، مفقود شدن هزاران لبنانی است که سرنوشت بسیاری از آنان در هاله‌ای از ابهام ماند!

در فصل دوم این سلسله‌مقالات، طی قسمت‎های چهارم تا بیست و یکم به بررسی ریشه‎های جنگ داخلی لبنان پرداختیم. در این راستا، از زمینه‌های تاریخی و اجتماعی جنگ داخلی شروع کرده و در ادامه به نقش کشورهای خارجی در آن پرداختیم. در این میان به جریان‌شناسی طرفین اصلی درگیری را مورد توجه قرار داده و به صورت خاص دو قطب اصلی یعنی «حزب کتائب» به عنوان محور «راست افراطی مارونی» و «کمال جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست پیشرو» به عنوان محور «جناح چپ» را معرفی کردیم.

از قسمت بیست و دوم وارد فصل سوم این سلسله‌یادداشت شدیم که به بازخوانی «وقایع مهم روزهای ابتدایی جنگ لبنان» اختصاص دارد. در این‌جا به صورت خاص وقایعی مد نظر است که به صورت مستقیم بر روی زندگی شخصی و خانوادگی شهید سیدحسن نصرالله اثر گذاشت. در این فصل تمرکز ما بر «تشریح وقایع تاریخی بر اساس ترتیب زمانی» است و از این منظر می‌توان قسمت نهم با عنوان «فاجعه بزرگ عین الرمانة» را به عنوان مقدمه این فصل در نظر گرفت.

قسمت بیست و دوم به موج ترور و آدم‌ربایی در بیروت اختصاص داشت. همین آدم‌ربایی‌ها کار را به جایی رساند که جناح مقابل (چپ) به مقری حمله کند که آن را مرکز ناامنی و گروگانگیری غرب بیروت می‌دانست. به این ترتیب «نبرد هتل‌ها» آغاز شد که فاز نخست آن را در قسمت‌های بیست و سوم و بیست و چهارم تشریح کردیم. در قسمت بیست و پنجم، نشان دادیم رژیم صهیونیستی در آن زمان عجله زیادی داشت تا زودتر جنگ داخلی لبنان کلید خورده و جبهه جدید و مهمی علیه سازمان آزادیبخش فلسطینی باز شود. مهم‌ترین بازوی رژیم برای این پروژه، «فالانژهای وابسته به حزب کتائب» بودند. در قسمت بیست و پنجم ماجرای «قرآن‌سوزی» را شرح داده و در قسمت بیست و ششم به «تجزیه اجتماعی لبنان» پرداختیم. از قسمت بیست و هفتم وارد بحث «شنبه سیاه» شدیم.

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
بشیر الجمیل فرمانده شاخه نظامی حزب کتائب در جمع تعدادی از فرماندهان فالانژها
ماجرای جنگ داخلی لبنان را از هر سویی که بازخوانی کنیم، به نقش محوری حزب کتائب در شروع جنگ می‌رسیم!

در قسمت بیست و هفتم، ساعات نخست «شنبه سیاه» را به روایت عامل اصلی این جنایت یعنی «جوزف سعادة» بازگو کردیم. او به صراحت، بی‌پروایی خود در قتل عام کورکورانه همه عابران در منطقه مسلمان‌نشین را شرح داده است. در قسمت بیست و هشتم به ادامه ماجرای قتل عام مسلمانان پرداختیم و توضیح دادیم که ادامه ماجرا به تصرف بخش شرقی پایتخت لبنان رسید. حال این‌جا دو پرسش اساسی مطرح است: اول این‌که ارتش لبنان در قبل این اقدامات – شبیه به کودتا – چه کرد؟ دوم این‌که بررسی کنیم آیا این رخدادها ناشی از خشم شخصی و جنون آنی فرماندهان نظامی گردان «بی‌جین» بود یا حزب کتائب طبق طرح قبلی به این اقدامات دست زد؟

 

چشم بستن ارتش بر کشتار شهروندان غیرنظامی و کودتای غیررسمی در پایتخت

در دو قسمت اخیر – با عنوان‌های «به رگبار بستن مسلمانان در بیروت» و «آوارگی مسلمانان پس‌از قتل عام» - با استفاده از منابع داخلی حزب کتائب نشان دادیم که گردان ویژه عملیات شهری این حزب با عنوان «بی‌جین» در صبح روز شنبه 6 دسامبر 1975 برابر با 15 آذرماه 1354، مسلمانان بیروت را در شمال این شهر، کنار اسکله و بزرگراه شارل حلو به رگبار بستند. در گام بعد، آنان به اداره برق حمله کرده و در آن‌جا نیز غوغای زیادی را برانگیخته و هر کس از ساختمان می‌خواست فرار کند به قتل می‌رسید. مهاجمان در آن زمان وعده می‌دادند کار «اسلام» را در بیروت یکسره سازند!! در گام بعد نیز از ظهر همان روز، به سمت تصرف کامل بخش شرقی بیروت رفته و مانع تردد شهروندان عادی مسلمان در نیمی از پایتخت می‌شدند!

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
نمایی از جاده ارتباطی میان «البربیر» تا «موزه» در بیروت، پایتخت لبنان
این جاده، یکی از اصلی‌ترین مسیرهای ارتباطی میان بخش غربی و شرقی بیروت به شمار می‌رفت. فالانژهای وابسته به حزب کتائب و متحدین آن، از ظهر روز «شنبه سیاه» بخش شرقی بیروت را تصرف کردند. اما ارتش نسبت به این شبه‌کودتا هیچ واکنشی نشان نداد!

در این‌جا باید پرسید ارتش لبنان در این وضعیت چه می‌کرد؟ چرا در برابر قتل‌عام عابران عادی و شهروندان بی‌پناه تحرکی از خود نشان نداد؟ چطور ارتش می‌تواند نسبت به کودتا و تصرف نیمی از پایتخت توسط یک گروه شبه‌نظامی سکوت کند؟ درک رفتار ارتش در قبال رخدادهای شنبه سیاه، از دو منظر درس‌آموز است:

- اول این‌که می‌تواند فضای واقعی آن روزهای لبنان را بهتر نشان بدهد؛

- دوم این‌که با ریشه‌یابی رفتار ارتش می‌توانیم بخشی از پشت پرده رخدادهای آن روز و فراتر از آن علل وقوع جنگ داخلی لبنان را درک کنیم.سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,


نیروهای وابسته به حزب کتائب و متحدین، بعد از تصرف بخش شرقی بیروت، پست‌های ایست و بازرسی در خیابان‌ها ایجاد و تردد شهروندان را کنترل می‌کردند

جوزف سعاده، فرمانده میدانی قتل‌عام صبح شنبه سیاه در کتاب خود پیرامون رفتار ارتش در قبال به رگبار بستن عابران عادی می‌گوید: «[زمانی که در کنار پل، در بزرگراه شارل حلو، عابران را به رگبار می‌بستیم،] تانک[های] ارتش در فاصله تقریباً 300 متری ما قرار داشت. این تانک به سمت ما می‌آمد و نوک سرنیزه تیربار خود را به سمت ما گرفت. با خودم گفتم زمان تبادل آتش میان ما و ارتش فرا رسیده است! ... اما تانک که نزدیک‌تر آمد، فهمیدیم فرمانده واحد زرهی ارتش با یکی از نیروهای ما در "بی‌جین" دوست هست!! در نتیجه این همکار با فرمانده آنان صحبت کرد و باعث شد تا نیروهای ارتش کاری با ما نداشته باشند و به همان محل قبلی در فاصله 300 متری ما بازگردند!!»

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
روایت جوزف سعادة (فرمانده میدانی قتل عام شنبه سیاه) از نوع عملکرد ارتش نسبت به قتل عام عابران پیاده در شمال بندر بیروت
این سخنان به قدری عجیب (غیر قابل باور) و مهم است که تصویر صفحات کتاب را عینا در این‌جا بازنشر کردیم

واقعاً به این راحتی ماجرا خاتمه می‌یابد؟ یعنی فرمانده یگان زرهی ارتش مستقر در شمال پایتخت، صرفاً به علت رفاقت و آشنایی با یکی از فالانژها – در حال قتل عام – تصمیم می‌گیرد چشمان خود را ببندد و به رگبار بستن عابران بی‌گناه و غیرنظامی را نادیده بگیرد؟ دقت کنیم که در کلیه روایت‌های منتشره از سوی حزب کتائب و نزدیکان آن، این نکته مورد اجماع است که کسانی که صبح شنبه سیاه در شمال بیروت به رگبار بسته شدند، عابران غیرنظامی و بی‌گناه بودند. چطور ارتش لبنان نسبت به این موضوع، بی‌تفاوت ماند؟

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
آوارگی و کوچاندن اجباری شهروندان پایتخت در سایه شورش مسلحانه گروه‌های شبه‌نظامی و سکوت (مماشات) ارتش لبنان

نکته بعدی این است که طبق روایت همین کتاب – همان‌گونه که در قسمت قبل شرح دادیم – کشتار آن قدر ادامه یافت که خیابان خالی از جمعیت شده بود. در این وضعیت، یک نفر خبر می‌دهد که تعدادی از مسلمانان در اداره برق جمع شده‌اند و فالانژها به آن‌جا حمله می‌کنند. آیا در حومه اداره برق هم یکی دیگر از فرماندهان ارتش با تروریست‌ها آشنا و رفیق از آب درآمد که ارتش چشمان خود را بر کشتار شهروندان و کارمندان دولت - در اداره برق - بست؟ پژوهش‌های تاریخی در این زمینه پاسخ روشنی می‌دهند؛ هرچند حزب کتائب در تاریخ‌نگاری خود تلاش می‌کند آن را سانسور کند! علت تلاش کتائب برای سانسور کردن بخشی از تاریخ و نادیده گرفتن این پرسش‌ها، در نکته مهمی است که در پایان این یادداشت (بند «جمع‌بندی») بیان خواهد شد.

 

توطئه علیه شهروندان؛ با همکاری ارتش!

اگر دو قسمت اخیر – با عنوان‌های «به رگبار بستن مسلمانان در بیروت» و «آوارگی مسلمانان پس‌از قتل عام» - را ملاحظه کنید، پایه بحث ما در بررسی وقایع «شنبه سیاه» بر منابع داخلی حزب کتائب است. در این زمینه ما در درجه اول به روایت دسته اول فرمانده میدانی عملیات قتل عام یعنی «جوزف سعادة» و در درجه بعد به راوی اصلی تاریخ‌نگاری رسمی حزب کتائب یعنی «جوزف ابو خلیل» استناد کردیم. از روی این دو منبع، می‌توان مماشات عجیب ارتش در برابر کشتار شهروندان و تصرف نیمی از پایتخت را مشاهده کرد؛ اما نمی‌توان علت آن را یافت! در این زمینه به نظر می‌رسد باید سراغ منابع متنوع‌تری رفت. در این زمینه ما ابتدا به یک منبع نزدیک به حزب کتائب یعنی به یک روزنامه‌نگار غربی استناد کرده و در درجه بعد به یکی از پژوهش‌های متأخر می‌رسیم و از آن برای پاسخ به این سئوالات بهره می‌بریم.

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
نسخه انگلیسی (زبان اصلی) کتاب جاناتان رندل در مورد جنگ لبنان

منبع نزدیک به حزب کتائب، کتاب «حرب الألف سنة حتى آخر مسیحی» نوشته «جاناتان رندل» است. جاناتان رندل یک خبرنگار آمریکایی و مسیحی است که به یکی از الگوهای «خبرنگار تحقیقی میدان جنگ» در خاورمیانه مشهور شد. او کار خود را از ویتنام آغاز کرد؛ اما حضور در ایران، عراق، لبنان، الجزایر و... به وی جایگاه قابل توجهی در سطح منطقه بخشید. به شهادت کتاب وی، او رابطه نزدیکی با رهبران حزب کتائب داشت و به عنوان یک خبرنگار خارجی معتبر، مورد توجه خاص آن‌ها قرار داشت.

از روی همین کتاب می‌توان سر نخ‌های کافی را استخراج کرد؛ اما در منبع دیگری می‌توان به پاسخ صریح و نهایی دست یافت. این منبع دوم، کتاب «المکتب الثانی؛ حاکم فی الظل» (اداره [رکن] دوم [ارتش]؛ حاکم در سایه) نوشته «نقولا ناصیف» است. این تحقیق ارزنده، گرچه در زمره منابع دسته اول محسوب نمی‌شود؛ اما استنادات محکمی از منابع دسته اول دارد و در زمره کتب مرجع و رفرنس‌های معتبر قرار می‌گیرد.

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
تصویری از کتاب «المکتب الثانی؛ حاکم فی الظل» (اداره [رکن] دوم [ارتش]؛ حاکم در سایه) نوشته «نقولا ناصیف»
این کتاب 30 سال بعد از شروع جنگ داخلی لبنان منتشر شده است. نویسنده در این پژوهش از متون راویان مستقیم (درچه اول) و مصاحبه اختصاصی با مأمورین امنیتی در اداره رکن دوم، بهره برده است

در قسمت سیزدهم با عنوان «تشییع جنازه جنجالی؛ مقدمه جنگ داخلی» نشان دادیم که بعد از تشییع جنازه بزرگ سه رزمنده فلسطینی در روز 9 آوریل 1973 (20 فروردین 1352)، جلسه‌ای در سطوح عالی لبنان تشکیل و برای مبارزه با گروه‌های فلسطینی تقسیم کار شد: «در این جلسه مقرر شد تا ارتش لبنان از طریق اداره رکن دوم، گروه‌های شبه‌نظامی افراطی وابسته به دو حزب «کتائب» (به رهبری پی‌یر الجمیل) و «الوطنیین الاحرار» (به رهبری کمیل شمعون) را تسلیح و تقویت کند و آنها با حمایت‌های غیرمستقیم سازمان‌های امنیتی و حتی مصونیت قضایی، مأموریت حمله به گروه‌های فلسطینی را بر عهده بگیرند.»

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
«ترایسی شمعون» دختر کمیل شمعون در حال عکاسی با ژست حمله با تیربار به مسلمانان در اردوگاه آموزشی «نمور الاحرار» شاخه نظامی حزب «الوطنیین الاحرار» (به رهبری کمیل شمعون)
برای درک بهتر روابط میان کمیل شمعون و حزب کتائب، مطالعه قسمت‌های هشتم و دهم این سلسله‌یادداشت توصیه می‌شود

در کتاب راندل آمده است که مقامات جناح راست به این نتیجه رسیدند که باید فوراً با گروه‌های فلسطینی وارد جنگ شوند؛ اما ارتش و نهادهای رسمی دولت از انجام چنین کاری عاجز خواهند بود. در نتیجه باید این مأموریت به گروه‌های شبه‌نظامی [افراطی] مارونی سپرده شود که غیردولتی هستند. از روی همین منبع، در قسمت سیزدهم نوشتیم: «مهم‌ترین خروجی این جلسه چنین بود که سه گروه مسلح [افراطی] وابسته به «حزب الکتائب»، «حزب الوطنیین الأحرار» و «جیش التحریر الزغرتاوی» به صورت جدی توسط [اداره رکن دوم] ارتش لبنان تسلیح شوند تا مأموریت "حمله به اردوگاه‌های فلسطینی" و "ایجاد آشوب در کشور" را بر عهده بگیرند.»

همان طور که در گزارش فوق آمد، اداره رکن دوم ارتش مأمور این کار شده بود. رئیس وقت اداره رکن دوم، «جول بستانی» است که در ابتدای این فصل یعنی در قسمت بیست و دوم به آن اشاره کردیم: «بعد از تظاهرات‌های گسترده برای محکومیت قتل «معروف سعد» و درخواست برای خونخواهی و قتل عاملین آن، جول بستانی و کمیل شمعون نظر موافق پی‌یر جمیل را جلب کرده و تصمیم گرفتند در برنامه خود علاوه بر حمله به "گروه‌های فلسطینی"، حمله به "احزاب چپگرا" و خصوصا "سازمان ملی ناصری" را در دستور کار قرار دهند.»

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
نسل اول نفربرهای مورد استفاده گروه‌های شبه‌نظامی راست افراطی (مارونی)

«نقولا (نیکولا) ناصیف» در کتاب «المکتب الثانی؛ حاکم فی الظل» نشان می‌دهد اداره رکن دوم ارتش – که در ایران به «حفاظت اطلاعات» شناخته می‌شود – در این مقطع پوشش امنیتی و حفاظتی برای گروه‌های شبه‌نظامی افراطی مارونی ایجاد کرده بود تا آن‌ها نسخه گروه‌های فلسطینی را در لبنان بپیچند. با این حساب، فاجعه شنبه سیاه معنادارتر می‌شود. ماجرا از این قرار بوده که بعد از نبرد هتل‌ها و البته بر سر کار آمدن نخست‌وزیر مقتدری مانند «رشید کرامی»، جول بستانی در کنار کمیل شمعون و پی‌یر جمیل به دنبال اقدام بزرگ‌تری بودند تا جناح چپ را به طور کامل وارد نبرد ساخته و به این ترتیب نقشه قبلی خود برای سرکوب کامل آنان را کلید بزنند. در واقع آن ماجرایی که جوزف سعاده (فرمانده کشتار بزرگ صبح شنبه سیاه) نقل می‌کند نیز به این ترتیب است که فرمانده تیپ زرهی ارتش به سمت محل جنایت می‌رود؛ اما وقتی متوجه می‌شود که عاملین این کشتار، نیروهای تابع پی‌یر جمیل هستند به تانک‌های ارتش دستور می‌دهد تا صحنه را ترک کنند!

سید حسن نصرالله , لبنان , حزب‌ الله لبنان ,
بخشی از کتاب نقولا ناصیف که نشان می‌دهد جول البستانی حتی در اتاق عملیات برای طراحی جنایت‌هایی مانند محاصره و فاجعه تل‌الزعتر حضور داشت

در واقع، فرمانده در این مقطع طبق دستورات صادره از طرف جول بستانی عمل کرده است و همه چیز طبق برنامه قبلی پیش می‌رفت. در این‌جا ما به کتاب «المکتب الثانی؛ حاکم فی الظل» استناد می‌کنیم. نقولا ناصیف در فصل مربوط به جول بستانی، صریحاً رایزنی‌ها و همکاری‌های اداره دوم در عملیات‌های فالانژها را بازگو کرده است. او حتی در مورد یکی از مهم‌ترین عملیات‌ها (محاصره اردوگاه تل الزعتر) از نقش جول بستانی در اتاق فرماندهی عملیات خبر می‌دهد و مدعی است رئیس وقت اداره رکن دو بر تداوم محاصره تأکید اما نسبت به تصرف اردوگاه ملاحظه و تحفظ داشت! وقتی جول بستانی در مقطع اوج‌گیری جنگ در سال 1976 این‌گونه به یک طرف نزاع تبدیل شده و زیر بار مواضع دولت نمی‌رود؛ معلوم است در شنبه سیاه و روزهای نخست اوج‌گیری جنگ داخلی نیز با گروه‌های راست افراطی همکاری جدی داشته است.

 

جمع‌بندی

برای درک بهتر این موضوع، باید دو روند را مد نظر قرار داد. این دو روند همزمان با هم پیش می‌رفتند؛ اما لزوما بازیگران روند دوم تصویر دقیقی از روند نخست نداشتند! این دو روند عبارتند از:

روند اول: همان‌گونه که در قسمت بیست و پنجم این سلسله‌یادداشت – با عنوان «قرآن‌سوزی برای تحریک مسلمانان» - اشاره کردیم عجله اسرائیل برای فراگیری جنگ داخلی در لبنان است تا جبهه فعال و عمیقی علیه سازمان آزادبیخش فلسطین ایجاد شود. در این زمینه اسرائیل عجله زیادی داشت تا روندی که در ماه‌های اکتبر و نوامبر 1975 دنبال می‌شد معکوس شود. به این جهت، حزب کتائب به جنایت‌های بزرگی علیه مسلمانان دست زد تا فضای جنگی در سرتاسر لبنان حکمفرما شود.

روند دوم: در این قسمت – با استناد به قسمت‌های سیزدهم و بیست و دوم این سلسله‌یادداشت – نشان دادیم که از سال 1973 جناح راست به این جمع‌بندی رسید که باید مبارزه با گروه‌های فلسطینی را در دستور کار قرار دهد در همین راستا، اداره رکن دوم ارتش لبنان مأمور شد تا گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به احزاب راست افراطی مارونی را تسلیح و تجهیز کند. بهار 1975، رئیس اداره رکن دوم ارتش با همکاری رهبران دو حزب اصلی راست افراطی، سرکوب جناح چپ لبنان را در کنار عملیات علیه سازمان آزادیبخش فلسطینی در پیش گرفتند و به دنبال بهانه مناسب بودند.

تقاطع دو رخداد فوق در کنار وضعیت منجمد  شده نبرد هتل‌ها، باعث شد تا لبنان به سمت جنایت‌های بزرگ‌تر برود. در این زمینه به نظر می‌رسد در آن زمان مقامات ارشد جناح راست میانه مانند رئیس جمهور وقت، وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش، تصویر واضحی از دو روند فوق نداشتند! محاکمه‌های نظامی علیه افسران اداره رکن دوم و فرار چهار نظامی بلندپایه به سوریه نیز در این زمینه معنادار است که ما – به جهت رعایت اختصار – از تشریح آن خودداری کردیم.

با این حال، آن‌چه را می‌توان مسلم دانست این است که ارتش لبنان عملاً به یکی از تسهیلگران پروژه اسرائیل تبدیل شد. به تعبیر دقیق‌تر، ارتش لبنان با چشم بستن بر جنایات فالانژهای وابسته به حزب کتائب، نقش جاده صاف‌کن را برای مسیر اشغال بیروت توسط اسرائیلی‌ها ایفا کردند! در این میان، سوریه نیز وضعیت حساسی داشت که در قسمت بعدی تشریح خواهد شد.

 

اما در پایان این قسمت باید گفت در شرایطی که ارتش لبنان نسبت به حفظ جان شهروندان غیرنظامی احساس مسئولیت نکند، طبیعی است که جوانان مسلمان به سمت تشکیل واحدهای نظامی اختصاصی بروند تا از خود محافظت کنند. از طرف دیگر هم طبیعی است که در سایه اشغال مناطق توسط شبه‌نظامیان، مسئله «مهاجرت» به صورت جدی‌تر برای شهروندان مطرح شود. هر دو نکته فوق را می‌توان در حیات شهید سیدحسن نصرالله ملاحظه کرد. دقیقاً همین جاست که شهید نصرالله نیز مهاجرت (معکوس) خانوادگی را تجربه می‌کند.

انتهای پیام/

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ