به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، اوتیسم عبارتی است که از بدو تشخیص با توانبخشی گره خورده و در همه ابعاد خود نیازمند مداخلات درمانی است. این در حالی است که علیرغم ثبت اوتیسم به عنوان بیماری صعبالعلاج، پایینترین سطح از خدمات را شامل شده و دولت بیآنکه سهمی در بهبود وضعیت خانوادههای اوتیسم به جا آورد، طی دو سال گذشته، سه بار تعرفه توانبخشی را (هر بار دو برابر) بالا برده است. در چند روز گذشته کارزاری خطاب به مسعود پزشکیان، رییسجمهور نوشتهاند که طی مدت زمان کوتاهی نزدیک به ۶ هزار امضا گرفته و در حال گرفتن امضاست.
در بخشی از متن کارزار آمده است:
«قیمت دلار ۸۵ هزار تومان و قیمت سکه ۷۷ میلیون تومان است و حقوق پایه طبق قانون کار بین ده تا دوازده میلیون تومان است. درآمد قریب به اتفاق خانوادههای اوتیسم یک تنه بر دوش پدرانی است که درآمدشان توان زورآزمایی با این تورم افسارگسیخته را ندارد و مادرانی که بدون دریافت کمترین حمایتی از جانب دولت، ناچارند عموما شغل خود را ترک کرده و نقش مراقب و مربی شبانهروز فرزندانشان را به شکلی نفسگیر و خستگیناپذیر عهدهدار شوند و دیگر امکانی برای مشارکت در تأمین معاش خانواده برایشان باقی نمانده است. این در حالی است که کودکان اوتیسم نیازمند دریافت خدمات توانبخشی بهصورت همزمان برای سالیان متمادی در وجوه مختلف هستند و اولویت هیچ یک از این خدمات کمتر از دیگری نیست.
با این اوصاف نه درآمد خانوادههای اوتیسم هر شش ماه دو برابر شده و نه نیاز به دریافت خدماتشان هر ششماه به نصف کاهش یافته است. پس چگونه است که وزارت بهداشت علیرغم اطلاع از وضعیت نابسامان بیمههای تکمیلی در حوزه توانبخشی، تقریبا هر شش ماه وضعیت حیاتی ما و فرزندانمان را نادیده گرفته و بدون مهیا ساختن زیرساختهای لازم برای بیمه و اصلاح کاستیهای آن، اقدام به بالاکشیدن تعرفههای توانبخشی میکند؟ چرا صدای جامعه اوتیسم به گوش مسوولان نمیرسد و از پیامدهای مخاطرهآمیز این سیاستها در کوتاهمدت و درازمدت نمیهراسند؟ بودجههای اختصاص یافته سالانه برای اوتیسم کجا هزینه میشوند که کارگشای مصائب ما نیست؟
چرا ما خانوادههای اوتیسم به عنوان محور مقاومت در این عرصه به رسمیت شمرده نمیشویم و اینقدر باید از پشتوانههای دولتی به حق خود بیبهره باشیم؟
کلیه خدمات تشخیصی، درمانی، توانبخشی و آموزشی مورد نیاز افراد دارای اوتیسم، بدون سقف و محدودیت، تحت پوشش بیمه پایه سلامت قرار گیرد. و نیز سازمانهای بیمهگر تکمیلی باید موظف به ارایه پوشش کامل خدمات توانبخشی و درمانی اوتیسم، علاوه بر تعهدات بیمه پایه، با تعرفههای عادلانه و منطقی باشند. این امر در راستای اجرای کامل قانون بیمه همگانی سلامت مصوب ۱۳۷۳ و اصلاحات بعدی آن است.
به استناد ماده ۳ اصلاح ساختار تعرفهگذاری خدمات توانبخشی، تعرفههای خدمات توانبخشی اوتیسم بر اساس قیمت تمامشده واقعی خدمات، با در نظر گرفتن هزینههای نیروی انسانی متخصص، تجهیزات و مواد مصرفی و متناسب با نرخ تورم و افزایش هزینهها، مورد بازنگری و تعدیل قرار گیرند.
نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد در ارایه خدمات توانبخشی اوتیسم مورد توجه قرار گیرد، به گونهای که کیفیت و اثربخشی خدمات ارایه شده در میزان پرداختی به مراکز توانبخشی لحاظ شود. با استناد به ضرورت ثبت سامانه هوشمند ارزیابی خانواده از کیفیت درمان که در کارزاری در آبانماه سال گذشته با شش هزار امضا در دبیرخانه دولت ثبت شده است.
برگزاری کارگاههای رایگان و تولید و تخصیص بستههای آموزشی و نشریه جامع علمی اوتیسم، جهت دسترسی به آخرین پژوهشهای راهبردی و آگاهی از اطلاعات پایه و حیاتی در توانبخشی کودکان جهت آگاهی بخشی به خانواده و تسهیل ارتباط با فرزند اوتیسم.
تولید و پخش برنامههای آموزشی بهصورت مداوم و روزانه در رسانه ملی با نظارت و سرمایه وزارت بهداشت در رسانه ملی که قابل دسترس دورافتادهترین شهرها و روستاهاست و در پایین آوردن هزینههای توانبخشی با بالا بردن سطح آگاهی خانوادهها نقش موثری خواهد داشت.»