تاجر بحران

اقتصاد ایران: در فوتبال ایران، گاهی صندلی‌های مدیریتی بیشتر به صندلی داغ شبیه‌اند. جایی برای نشستن نیست؛ بیشتر برای سوختن است.

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «وطن امروز» نوشت: در فوتبال ایران، گاهی صندلی‌های مدیریتی بیشتر به صندلی داغ شبیه‌اند. جایی برای نشستن نیست؛ بیشتر برای سوختن است. علی تاجرنیا، دندانپزشکی باسابقه در سیاست و حاشیه‌نشین در فوتبال، این بار نه در جایگاه منتقد که به عنوان تصمیم‌ساز و نماینده تام‌الاختیار یکی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های ایران روی صحنه آمده. اما ۳ ماه پس از بازگشت رسمی‌اش به هیأت‌مدیره استقلال، یک سوال از ذهن کسی پاک نشده: او دقیقاً چه کرده است؟! در دورانی که واژه «خصوصی‌سازی» به کلیدواژه نجات فوتبال ایران تبدیل شده، باشگاه استقلال هم با مالکیت جدید وارد فاز تازه‌ای شد؛ فازی که قرار بود استقلال را از چنگال آشفتگی‌های مدیریتی نجات دهد اما بیشتر به بازتولید همان بحران‌ها انجامیده است. در این بین، چهره‌هایی چون تاجرنیا آمده‌اند تا ناجی باشند اما در قامت پرسوناهای خاکستری ظاهر شده‌اند؛ نه تنها منجی نبوده بلکه مقصر هم بوده و البته فقط نظاره‌گر.

مردی با چند عنوان ولی بدون یک نتیجه!
عناوین زیادند؛ رئیس هیأت‌مدیره، نماینده هلدینگ، ناظر عالی، دست راست مالک اما هر چه عنوان‌ها سنگین‌تر، توقعات هم بالاتر. تاجرنیا وارد استقلال شد تا بحران را مدیریت کند، نه اینکه به بخشی از بحران بدل شود. اما امروز، با گذشت بیش از یک فصل فوتبالی، هنوز نه طرحی روشن ارائه شده، نه تغییری ملموس اتفاق افتاده. حضورش بیشتر شبیه یک بیانیه سیاسی بوده تا راه‌حل ورزشی. هیچ‌کس دقیق نمی‌داند تصمیم نهایی در باشگاه استقلال کجا صادر می‌شود. وقتی یک باشگاه بزرگ چندین تصمیم‌گیرنده رسمی و غیررسمی دارد، مدیریت نه به مسیر توسعه، بلکه به لبه بحران هدایت می‌شود. این گسست قدرت در ساختار باشگاه دقیقاً همان نقطه‌ای است که استقلال را در برابر کوچک‌ترین توفانی بی‌پناه کرده.

سکوت به‌مثابه سیاست؟
تاجرنیا برخلاف بسیاری از مدیران قبلی استقلال، کمتر در رسانه‌ها ظاهر می‌شود، کمتر حرف می‌زند و وقتی هم حرف می‌زند، بیشتر شبیه تحلیلگر اجتماعی سیاسی است تا یک مدیر باشگاه. در فوتبال ایران اما سکوت نه نشانه بلوغ، بلکه غالباً نشانه بی‌برنامگی است. وقتی بحران از سقف می‌بارد و باشگاه در همه ارکانش با خلأ مدیریتی مواجه است، بی‌پاسخ ماندن پرسش‌ها چیزی جز دامن زدن به بی‌اعتمادی عمومی نیست. سکوت یک مدیر نه فقط یک واکنش فردی، بلکه یک نشانه اجتماعی است. وقتی هواداران آبی از زمین و زمان انتقاد دارند، مدیر نباید پشت عینک آفتابی و شبکه مجازی ایکس پنهان شود. باید بیاید وسط میدان، پاسخ بدهد، بایستد و اگر ناتوان است، کنار برود.

ساختاری که هرگز ساخته نشد و شعار ماند
یکی از شعارهای تاجرنیا، «بازسازی ساختار باشگاه» بود؛ واژه‌ای شیک و فریبنده اما در عمل بی‌مصداق. امروز استقلال تیمی است بدون معاون ورزشی، بدون معاون اجرایی، بدون سیستم پاسخگو، بدون راهبرد رسانه‌ای و در برخی مقاطع، حتی بدون سرمربی! همه چیز موقت است، همه چیز معلّق. این ساختار شبیه بنایی نیمه‌کاره است که مهندس ناظر، از پشت پنجره ایکس (توئیتر) فقط دارد آن را تماشا می‌کند. ساختار نه در جلسات پرزرق‌وبرق، بلکه در نحوه انتخاب مدیران میانی، در تعیین سیاست‌های بازیکن‌گیری، در رابطه باشگاه با رسانه‌ها و در تعامل با هوادار ساخته می‌شود. استقلال اما نه نقشه راه دارد، نه چشم‌انداز و نه بودجه‌بندی مشخص. فقط وعده پشت وعده.

اتاق فرمان کجاست؟
در هر سازمان پیچیده‌ای، مهم‌ترین سوال این است: تصمیم نهایی را چه کسی می‌گیرد؟ در استقلال، این پرسش تبدیل به یک معما شده. مدیرعامل تغییر می‌کند؛ اعضای هیأت‌مدیره، جابه‌جا می‌شوند؛ سرمربیان و مربیان، یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند اما در رأس همه این نوسانات، مردی ایستاده که هم قدرت دارد، هم اختیار ولی مسؤولیت‌پذیری ندارد! اتاق فرمان اگر هست، چرا هیچ کس پاسخ نمی‌دهد؟ اگر نیست، چرا کسی صندلی را ترک نمی‌کند؟

سایه‌ای به نام قلعه‌نویی
حضور غیررسمی اما محسوس چهره‌هایی مانند امیر قلعه‌نویی در تصمیم‌سازی‌های استقلال، تبدیل به شایعه‌ای جدی شده که هیچ‌گاه درباره‌اش شفاف‌سازی نشده. اینکه برخی انتصاب‌ها، برخلاف مصوبه هیأت‌مدیره انجام شده، نشان از نوعی دوگانگی قدرت دارد. اگر تصمیم‌گیری در استقلال از بیرون دیکته می‌شود، پس نقش تاجرنیا در این باشگاه چیست؟ اگر تصمیم‌گیری با اوست، چرا با آنکه نتایجش اینقدر ضعیف و بی‌اثر بوده، کنار نمی‌رود؟
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مدیریت حرفه‌ای، تعیین مرز میان قدرت و نفوذ است اما در استقلال امروز، همه چیز خاکستری است؛ هیچ چیز شفاف نیست. وقتی مدیر نمی‌تواند جلوی دخالت‌ها را بگیرد، باید لااقل شجاعت توضیح دادن داشته باشد.

مدیر مجازی
برخلاف آنچه از یک مدیر فوتبال انتظار می‌رود، تاجرنیا حضور پررنگ‌تری در فضای مجازی دارد تا در رختکن یا حتی جلسات رسمی باشگاه. این تضادِ عجیب میان فضای حقیقی و مجازی، باعث شده استقلال در زمین، بی‌صاحب به‌نظر برسد. فوتبال جای توئیت نیست، جای تصمیم است. جایی است که باید آدم‌ها را رخ در رخ نگاه کرد، نه از پشت آواتارهای مجازی. وقتی زمین تمرین ندارید، بازیکن با باشگاه تسویه‌حساب نمی‌کند و هوادار در استادیوم بیشتر فحش می‌شنود تا فریاد شادی، زمان آن رسیده ایکس را ببندید و در اتاق هیأت‌مدیره را باز کنید.

وعده‌های مانده بر کاغذ
تحول، شفافیت، ساختار، توسعه پایدار، جذب منابع، ساماندهی آکادمی، کاهش حواشی و…، همه این‌ها واژه‌هایی‌اند که در سخنرانی‌های مدیران زیاد شنیده‌ایم اما استقلال، امروز نه فقط از قهرمانی که حتی از آرامش هم فاصله دارد. تیمی که روزی ستاره‌ها برایش صف می‌کشیدند، امروز زمین تمرین ندارد، تیم رسانه‌ای ندارد، صندلی مدیرعاملش لرزان است و نیمکتش هر هفته در حال چرخش.
پایان بازی یا آغاز پاسخگویی؟
این مقاله نه دعوت به استعفاست، نه حمله شخصی. تنها یک مطالبه ساده است: پاسخگویی! اگر تاجرنیا همچنان خود را «تام‌الاختیار» می‌داند، باید در برابر ناکامی‌ها هم «تمام مسؤول» باشد. نمی‌توان قدرت را گرفت ولی بار مسؤولیت را انداخت گردن بقیه. استقلال، دیگر باشگاهی نیست که جای آزمون و خطای سیاسیون باشد. این باشگاه، نیازمند تخصص، شجاعت و حضور است، نه صرفاً توئیت‌نویسی و بیانیه‌خوانی.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ