مالیات، کلید مهار فساد و رشد تولید
اقتصاد ایران: درک صحیح از جایگاه مالیات، فراتر از تأمین منابع مالی دولت است؛ مالیات میتواند ابزاری برای شفافسازی اقتصادی، شناسایی فسادهای پنهان، و هدایت سرمایهها به سمت تولید باشد؛ مشروط بر آنکه اراده سیاسی و زیرساخت اطلاعاتی کافی برای اجرای آن فراهم شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، ابتدا و پیش از پرداختن به هر موضوعی باید توجهات را به این مسئله متمرکز کرد که تنها مالیات ابزار درآمد دولت نیست. حتی مسئله اول نظام مالیاتی نیز تنها عبور از نظام سنتی نیست. در حقیقت ابتدا باید درک شود که جایگاه مالیات چیست. مالیات بالاترین و کم هزینه ترین ابزار اجرایی دولتها چه در بُعد داخلی و چه در بُعد خارجی است! ای کاش جملهای که الان خواندید به طور کامل و عمومی قابل توضیح بود.
سازمان امور مالیاتی، کلید مبارزه با فساد؛ تجمیع دادهها در یک نهاد
با این توضیح اگر قرار بود خود را در جایگاه یکی از مقامات بالای دولت در نظر بگیرم، قطعاً و یقیناً اولین ارگان دولتی که به سراغ آن میرفتم سازمان امور مالیاتی بود. معتقدم که اطلاعات سازمانها، نهادهای دولتی و ارگانها باید در سازمان امور مالیاتی تجمیع شود. مسئله اینجا تنها کنترل حسابهای مالی و مالیات نیست. مسئله شناسایی فساد است.
به طور مثال آیا از تجمیع اطلاعات سامانه همتا و اطلاعات حساب افراد نمیتوان به نقطهای رسید که بتوان رشوههایی که به صورت تلفنهای همراه(عموماً به صورت آیفون) دریافت میشوند را شناسایی کرد؟ آیا نمیتوان با دسترسی کامل به اطلاعات ثبت املاک و تعویض پلاک راهور مواردی که به طور مشکوک به دارایی افراد اضافه میشود را رصد کرد؟
شاید گفته شود که برخی اقدامات در سالهای اخیر انجام شده اما دو نقص جدی در این موارد وجود دارد. مسئله اول سطح دسترسی و مسئله دوم سرعت دسترسی به اطلاعات است. این موضوع در مورد وصول مالیات نیز اهمیت ویژه دارد؛ چراکه ما در کشور شاهد تورم بالای سالانه هستیم و هر چقدر که وصول مالیات به تاخیر بیافتد(حتی با وجود جریمههای سنگین) باز هم مالیات وصولی ارزش کمتری از روز درآمد فرد خواهد داشت.
سایه محدودیت دسترسی به اطلاعات بر نظام مالیاتی؛ وقتی اطلاعات حیاتی دیر میرسند
اما منظور سطح دسترسی محدود به اطلاعات چیست؟ به طور مثال در مورد حسابهای بانکی این مشکل وجود دارد که حسابهای بانکی به صورت آنلاین در اختیار سازمان امور مالیات قرار ندارد. به عبارت دیگر تنها اطلاعات افرادی در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد که این سازمان درخواست استعلام آنها را به سیستم بانکی ارائه دهد.
موضوع دیگر بحث سرعت دسترسی به اطلاعات است که باید به صورت برخط باشد تا فرصت تقاطع گیری و استفاده از الگوهای هوش مصنوعی بر روی آنها در لحظه فراهم باشد.
در حاشیه این موارد اما باید اشاره شود که سازمان امور مالیاتی خود اطلاعات گستردهای در خصوص فعالیتهای اقتصادی افراد دریافت میکند. این اطلاعات در قابل دادههای خام هستند. طی حدود دو سال اخیر اما شاهد استفاده جدی از این اطلاعات با وجود پیشرفت سازمان امور مالیاتی در حوزه داده کاوی نبودیم. مسئلهای که انتظار میرود این سازمان به طور جدیتری به آن توجه کند.
اصلاح مالیاتی نیازمند شجاعت تصمیمسازان
اما باز هم باید به نقطه اول این متن بازگردیم. آیا ارکان اصلی سیاستگذاری و اجرا در کشور با وجود دیدگاه و توصیه همه اقتصاددانان که کشور باید با مالیات اداره شود، چنین دیدگاهی دارند؟ آیا حاضر هستند که از اعتبار خود در برابر افکار عمومی هزینه کنند تا پروژههای مالیاتی که اصلاح نظام اقتصادی کشور وابسته به آن است به سرانجام برسد؟
بله اصلاحاتی در حال انجام است و در سالهای اخیر شتاب خوبی را شاهد بودیم. با این وجود ما دههها از قوانین و اقدامات اجرایی که در نظامات مالیاتی بروز دنیا رخ داده است عقب هستیم و جبران این عقبماندگی در مدت کوتاه به نیرویی فراتر از آنچه که امروز شاهد آن هستیم نیاز دارد.
مالیات فقط منبع درآمد نیست؛ ابزاری برای مهار سرمایه و هدایت آن بهسوی تولید
در پایان باید تاکید کنم که منظور از این بحث الزاماً توجه به مالیات به عنوان ابزار درآمد دولت و افزایش فشار مالیاتی نیست. البته که در مواردی تنها با انجام برخی اصلاحات مانند ساماندهی معافیتها، درآمدها نیز چند برابر خواهد شد. معافیت شرکتهایی که هر کدامشان سالانه چند هزار میلیارد تومان از این محل برای خود نگه میدارند و نتیجه این معافیتها هم نامشخص که چه عرض کنم بعضاً بسیار فسادزا بوده است.
با این وجود باید مالیات را فراتر از درآمد دید. آیا نمیتوان با ابزارهای مالیاتی سرمایه را مدیریت کرد؟ آیا نمیتوان با ابزار مالیات تولید را تشویق کرد؟ چطور انتظار داریم که سرمایههای موجود در کشور به سمت تولید حرکت کند وقتی مسیر بازارهای رقیب آن کاملا باز و بیدستاندازد است.
مالیات شاید تنها عامل نباشد و بدون همراهی سایر متغیرها اثرگذاری بالایی در سطح اقتصاد کلان از خود نشان ندهد؛ با این حال همچنان مهمترین ابزار اجرایی دولت است و میتوان سایر سیاستهای اقتصادی و حتی اجتماعی و فرهنگی را نیز با استفاده از این ابزار تنظیم کرد.
انتهای پیام/