"برن"؛ بهانه یا مانع؟
اقتصاد ایران: برخی از فعالان صنعت نشر، عدم توفیق ایران در صادرات کتاب را نتیجه نپیوستن ایران به کنوانسیون برن میدانند؛ در حالی که عدهای دیگر آن را بهانهای برای ترک فعلها میدانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جاده فرهنگ در ایران بیش از آنکه دوسویه باشد، مسیری است برای آمد و شد کتابهای خارجی. روند ترجمه کتاب طی یک دهه گذشته شتاب چشمیگیری داشته است؛ بهطوری که آن را از ساحت فرهنگ تاحدودی خارج و به ساحت تجارت نزدیک کرده است. آش در برخی از حوزهها آنچنان شور است که صدای همه را درآورده.
حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز از جمله اینهاست؛ ساحتی که ایران در آن دست توانایی دارد و وجود نویسندگان، شاعران و تصویرگران چیرهدست طی چند دهه، توانسته قوام خوبی به آثار این حوزه بدهد؛ با این حال بازار این حوزه طی یک دهه گذشته به لحاظ تولید، عرضه و توزیع عمدتاً تکیه بر کتابهای ترجمهای داشته است.
بررسیهای آماری از نشر و بررسیهای میدانی از میزان خرید این کتابها، نشان میدهد که ذائقه مخاطب کودک و نوجوان ایران تغییر کرده و میل به خرید این دست از آثار در این گروه مخاطبان افزایش یافته است. این در حالی است که ادبیات کودک و نوجوان ایران را میتوان امید اول کشور برای حضور در صادرات کتاب معرفی کرد. فلوشیپ تهران با همین نگاه و بهمنظور رفع موانع موجود برای صادرات کتاب کود و نوجوان ایران قرار است اردیبهشتماه برگزار شود و آغازگر راهی باشد برای حضور کتاب ایرانی در بازار جهانی.
علیرضا سبحانینسب، مدیر انتشارات بینالمللی جمال، در گفتوگو با تسنیم علت عدم حضور آثار این حوزه در بازار جهانی را اینطور توضیح داد: اساساً کار در فضای بینالملل نیازمند سواد و دانش فعالیت بینالمللی است. وقتی کاری تولید میکنید، یا محلی فکر میکنید و یا بینالمللی؛ آثاری که با رویکرد بینالملل نوشته و منتشر میشوند، قابلیت خوبی برای ترجمه دارند و به محض اینکه ترجمه میشوند، مورد اقبال هم قرار میگیرند.
موانع حضور کتاب ایرانی در بازار جهانی
او با بیان اینکه این فعالیت نیازمند دانش و سوادی است که در طی زمان به دست میآید، یادآور شد: مثلاً ناشر باید چندین بازار یا نمایشگاه بینالمللی را شرکت کرده باشد و آثار ارائه شده در نمایشگاهها را ببیند، ذائقه آنها را بسنجد و بداند که در ویترین دیگر کشورها چه کتابهایی گذاشته میشود. از سوی دیگر، ذائقه فرهنگی و فهم آنها را بداند تا بتواند اثری خلق کند که به درد کشور مقصد بخورد. رسیدن به این امر نیازمند سرمایهگذاری از سوی ناشر و دستگاههای مسئول است. ما هنوز در ایران مدرسه نشر و انتشار نداریم، کرسیهای بزرگ سخن در زمینه نشر بینالملل و توجه به صدور فرهنگ نداریم تا ناشران ما در یک بستر آکادمیک رشد کنند و سواد خودشان را در عرصه بینالملل بالا ببرند.
مدیر نشر جمال که تاکنون تجربه حضور در نمایشگاههای متعدد بینالمللی را دارد، محدودیتهای ناشران را از جمله موانع رسیدن کتاب ایرانی به بازار جهانی دانست و افزود: خیلی از ناشران با توجه به هزینههای زیاد نمایشگاههای بینالمللی، علیرغم میلشان نمیتوانند در این نمایشگاهها شرکت کنند و ثمرهای از تجربه به دست آورند. بهعنوان نمونه برخی از ناشران با وجود همین هزینهها، بلیط خریداری کرده و مقدمات امر را انجام میدهند اما به یکباره به بهانههای مختلف به آنها اعلام میشود که امکان حضور ندارند.
دریغهای نشر ایران
او با تأکید بر اینکه یک فکر و همت بینالمللی در سطح مدیران دولتی نبوده تا نشر ایران را از جایی که هست، یک گام به جلو سوق دهد، اضافه کرد: برای رسیدن به نقطه مطلوب ما نیازمند عزمی در بدنه اجرایی مسئولان بودیم تا ناشران را در ریل درست قرار دهند که پس از یک دهه، شاهد فعالیت ناشرانی باشیم که عزم و دانش بینالمللی داشته باشند. از سوی دیگر، رفتوآمدهای پیاپی مسئولان نیز کار را سختتر کرد.
برن؛ "بهانه" یا مانع؟
برخی از فعالان صنعت نشر، عدم توفیق ایران در صادرات کتاب را نتیجه نپیوستن ایران به کنوانسیون برن میدانند. با این حال، سبحانیمسب معتقد است این موضوع نمیتواند چندان تاثیرگذار باشد و مطرح کردن آن، فقط در حد یک "بهانه" است: من هم این مسائل را شنیدهام، اما در فضای بینالملل باوری هست که اگر این قانون از طرف دولتمردان پذیرفته نشده، یک امر سیاسی است که دولت به هر دلیلی نمیخواهد بپذیرد.
به گفته او؛ ناشران خارج از این بستر، به تعهدات اخلاقی و مالی پایبند میمانند و کارشان را انجام میدهند. البته باید ذکر کرد که این مسئله گاهی بهانه کملطفی و پایان دادن به گفت و گو از سوی ناشر خارجی هم هست اما مانع جدی در بحث صادرات کتاب نیست. الان کشورهای متعددی هستند که به برن نپویستهاند اما ناشران آنها راهکار گفتوگو با دنیا را پیدا کردهاند، دارند رایت میفروشند و میخرند و به قانون جهانی حقوق انسانها احترام میگذارند؛ حتی اگر کشورشان زیر این پرچم نباشد.
مدیر انتشارات بینالمللی جمال با تأکید بر اینکه "احساس نمیکنم اگر ما به برن پیوسته بودیم، الان جایگاه بهتری داشتیم" گفت: کمهمتی ما در این زمینه زیاد بوده است. چطور خیلی از بخشهای اقتصای توانستهاند با وجود قاعده تحریم، آن را دور بزنند و مسیر را پیدا کنتد؟ چرا نشر ما با وجود یک مانع کوچک به نام برن هنوز نتوانسته گام های بلندی در فروش و خرید رایت داشته باشد؟ احساس می کنم برن بهانهای برای اهمالکاری و ترک فعلهای برخی از مسئولان است.
مشتریهای پر و پا قرص ادبیات ایران
سبحانینسب در ادامه به ظرفیتهای نشر کودک و نوجوان ایران در منطقه اشاره کرد و با توجه به روند صادرات کتاب ایران گفت: صادرات کتاب ایران دو جنبه دارد؛ نخست کتابهای انگلیسی است که در برههای توسط ناشران ایرانی افست و در منطقه توزیع میشد. این کار بیش از آنکه جنبه فرهنگی داشته باشد، جنبه اقتصادی داشت و نمایندهای از فرهنگ و ادبیات ما نبود. این جریان در سالهای اخیر از دست ناشران ایرانی خارج و ناشران ترکیهای عهدهدار آن شدهاند.
ترکیه گوی سبقت را ربود
به گفته این فعال حوزه نشر؛ وجه دیگر صادرات کتاب ایران مربوط به ادبیات بومی ماست که در حال حاضر در منطقه مشتریهای خاص خود را دارد. به عنوان نمونه میتوان از لبنان به عنوان یکی از این مقاصد یاد کرد. اخیراً هر کتابی که در ایران با موضوع ادبیات دینی، مسائل مربوط به انقلاب، ادبیات مقاومت و ... منتشر میشود، با تلاش لبنانیها در این کشور ترجمه و توزیع میشود.
به گفته سبحانی نسب؛ هرچند برخی از نویسندگان ایرانی نسبت به عدم حفظ مالکیت آثارشان گلایه دارند، اما باید به خاطر همت لبنانیها به آنها آفرین گفت. آثار آیتالله مصباح یزدی از اقبال خوبی برخوردار است. آنها را میخوانند و راجع به آن گفتوگو میکنند. کتابهای مربوط به ادبیات مقاومت هم از اقبال خوبی برخوردار است. میتوان گفت حدود 80 درصد از جوانان شیعی لبنان کتاب "سلام بر ابراهیم" را خواندهاند و به آن علاقه دارند.
این فعال عرصه نشر، کشورهای حاشیه خلیج فارس و عراق را از دیگر مقاصد کتاب ایران معرفی کرد و یادآور شد: اقبال به این آثار در میان ناشران و خانوادهها به دلیل اشتراکات فرهنگی وجود دارد، اما تعامل با ناشران ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی منطقه برای ناشران عرب به دلیل برخوردهای سخت حکومتها، دشوار است. این برخوردها برخاسته از نگاههای سیاسی است.
آینده امیدوار
به گفته مدیر نشر جمال؛ با توجه به تجربیاتی که در سالهای اخیر به دست آمده و توفیقات برخی از ناشران خصوصی برای حضور در بازار منطقه، امید هست که در 10 سال آینده صادرات کتاب ایران به زبان عربی حرف جدی برای گفتن داشته باشد. در حال حاضر بزرگترین مشکل در این زمینه، فقدان شبکه توزیعی است که ریسک حضور در فضای بین الملل را بپذیرد، وارد این عرصه شود و کتابهای خوب ایرانی را که خیلیها از آن ترجمه شده، معرفی و توزیع کند.
سبحانینسب فلوشیپ تهران را فرصتی مناسب برای معرفی کتاب کودک و نوجوان دانست و در پایان تاکید کرد: باید مراقب بود تا این رویداد گرفتار فساد به ویژه فساد مالی نشود. الان ترکیه با وجود آنکه سابقه چندانی در ترویج و صادرات کتاب ندارد، توانسته بخش قابل توجهی از ویترین کتاب ایران را به دست آورد. برگزاری فلوشیپ تهران هم باید بهگونهای پیش رود که سکوی پرش ادبیات کودک و نوجوان ایران شود و حمایتها بهگونهای باشد که کسی نتواند به پیشنهادات، "نه" بگوید.
انتهای پیام/