بازآفرینی یک زیستِ تئاتریکال؛ «مردی مقابل رژه» و درام عباس بهشتیان
اقتصاد ایران: اصفهان- کارگردان نمایش «مردی مقابل رژه» از بازسازی دراماتیک لحظه ایستادگی عباس بهشتیان در برابر تانکها و جستجوی معنای مقاومت در برابر قدرت در این اثر نمایشی میگوید.
خبرگزاری مهر، گروه استانها – کوروش دیباج: تاریخ، گاه در سکوت سنگفرش خیابانها حک میشود؛ نه در نعره کشیده شدن ارابهها، که در ایستادگی بیصدا، در آن لحظههای گذرایی که مردی عادی، بدل به اسطورهای ماندگار میشود. عباس بهشتیان، چهرهای تأثیرگذار در فرهنگ و هنر اصفهان، یکی از همان مردان است؛ مردی که نهتنها در فرهنگ و هنر و میراث فرهنگی این شهر حضوری فعال داشت، بلکه با ایستادن بیهراس در برابر رژه تانکها از تاریخیترین پلهای جهان (سیوسهپل)، روایتی انسانی از مقاومت مدنی را برای همیشه در حافظه شهر ثبت کرد.

حضور مستمر بهشتیان در عرصه فرهنگ، و تلاش بیوقفهاش برای حفظ و احیای بافت تاریخی اصفهان، او را به یکی از چهرههای شاخص و کمتر شناختهشده حوزه فرهنگ شهری بدل ساخته است. با این حال، آنچه این نام را از میان هزاران نام به نقطه تمرکز نگاه امروز بدل کرده، نه صرفاً کارنامه پربار فرهنگی او، بلکه کیفیت زیستن و شیوهای از کنش اجتماعی است که ارزش بازخوانی نمایشی دارد.
اکنون محسن رهنما، نویسنده، طراح و کارگردان تئاتر، در اثری تازه با عنوان «مردی مقابل رژه» کوشیده است تا از دل روایت زندگی عباس بهشتیان، پلی میان گذشته و اکنون بزند. در این نمایش، خاطره و تاریخ، فرم و محتوا، مستند و درام، همه در خدمت بازآفرینی لحظهای قرار گرفتهاند که یک انسان تصمیم گرفت مقابل عبور بایستد.
به همین بهانه، گفتوگویی داشتهایم با محسن رهنما درباره روند نگارش، طراحی و اجرای این اثر، چرایی انتخاب عباس بهشتیان بهعنوان محور دراماتیک، و چالشهای روایت یک زندگی بر صحنه نمایش.

چه انگیزه یا ضرورتی موجب شد که زندگی مرحوم عباس بهشتیان را بهعنوان محور دراماتیک نمایشنامه خود انتخاب کنید؟
به این دلیل که فکر میکنم ایشان حق بزرگی بر گردن شهر اصفهان دارند، اما در تئاتر کمتر به ایشان پرداخته شده است. چند سالی است که درباره زندگی ایشان و فعالیتهایشان پژوهشهایی انجام دادهام، تا جایی که منابع اجازه میداد، دستنوشتهها و نامهنگاریهایی از ایشان را مطالعه کردم. از نظر من، جای یک نمایشنامه درباره زندگی ایشان در تئاتر خالی بود و بر همین اساس به نگارش و اجرای این اثر پرداختم.
برای مخاطبانی که شناخت کمتری از عباس بهشتیان دارند، لطفاً ترسیمی از جایگاه او در تاریخ فرهنگی اصفهان ارائه دهید و بفرمائید برجستهترین خصیصه این شخصیت که موجب شد برای روایت نمایشی انتخابش کنید، چه بود؟
با جسارت عرض میکنم که آقای بهشتیان برای پژوهشگران و افرادی که دغدغه تاریخ اصفهان دارند شناختهشده هستند، اما برای عموم مردم اصفهان شناختهشده نیستند. آنچه باعث شد من به شخصیت ایشان بپردازم، اهمیتی بود که برای بافت تاریخی و آثار باستانی اصفهان قائل بودند. این موضوع برای من انگیزهای شد که در قالب نمایشنامه به بخشهایی از زندگی ایشان بپردازم.
عباس بهشتیان چه جایگاه و سهمی در تحولات شهری، فرهنگی و میراثی اصفهان داشته است؟ بهطور مشخص چه اقدامات تأثیرگذاری از او در حافظه تاریخی شهر به یادگار مانده است؟
ایشان اصالتاً لنجانی بودند، اما در اصفهان بزرگ شدند. عضو شورای نامگذاری معابر و خیابانهای اصفهان بودند و رفتوآمد نزدیکی با مسئولان شهر داشتند. با وجود پیشنهادهای متعدد برای پستهای اداری، هیچگاه مسئولیت دولتی را نپذیرفتند و ترجیح دادند بهعنوان پژوهشگر آزاد فعالیت کنند.
در ساخت آرامگاه صائب نقش عمدهای داشتند. بسیاری از تابلوهای قدیمی کوچهها و خیابانها را با هزینه شخصیشان نصب کردند. همچنین از عبور تانکها و توپهای ارتش از روی پل سیوسهپل جلوگیری کردند؛ اقدامی مهم در حفظ میراث تاریخی. اولین کتاب درباره کبوترخانههای اصفهان را ایشان تألیف کردند و کتابهایی درباره گنجینههای تاریخی شهر نیز داشتند. در مقابل تخریب خانههای قدیمی نامهنگاریهای متعددی انجام میدادند. دغدغهمندی عمیق ایشان نسبت به اصفهان، مهمترین عاملی بود که مرا برای پرداختن به این شخصیت ترغیب کرد.
در این نمایش به کدام مقطع یا بخش از زندگی مرحوم بهشتیان پرداختهاید؟ آیا با یک روایت خطی مواجه هستیم یا ساختار اپیزودیک را دنبال کردهاید؟
بهانه روایت، روزی است که آقای بهشتیان در برابر عبور تانکهای ارتش در زمان شاه از روی پل سیوسهپل ایستادگی میکنند. این تنها ماجرای نمایش نیست و چند خردهروایت دیگر هم داریم. البته اجازه بدهید جزئیات بیشتر را باز نکنم تا مخاطبان در هنگام تماشا غافلگیر شوند.
از آنجا که شخصیت مرحوم برای نسل امروز، بهویژه جوانان، کمتر شناختهشده است، چه تکنیکهایی برای برقراری ارتباط مخاطب معاصر با محتوای نمایش در نظر گرفتهاید؟
از آنجا که نمایشنامه را خودم نوشتم، از تکنیکی استفاده کردهام که به آن «نمایشنامه آمیخته» گفته میشود. این نوع نمایشنامه از تنوع ژانری برخوردار است و سخنمحور است. سعی کردم روایت نمایشی جذابیت لازم را داشته باشد. در روایت هم از سبک آمیخته استفاده کردهام تا فرم کار برای مخاطب دیدنی باشد.
در طراحی صحنه و میزانسنها چه تمهیداتی برای تقویت بیان نمایشی و همراه کردن مخاطب با روایت اتخاذ کردهاید؟ آیا صرفاً با ساختاری مبتنی بر دیالوگ مواجهیم یا از عناصر بصری و اجرایی دیگر نیز بهره گرفتهاید؟
فضاسازی برایم اهمیت زیادی داشت. سعی کردم به ساختار نمایش ایرانی نزدیک شوم؛ با استفاده از قراردادهای نمایشی ملموس که برای مخاطب آشنا باشد. نمایش صرفاً سخنمحور نیست و تلاش شده در اجرا، عناصر بصری و فضاسازی نمایشی در کنار سخنوری مؤثر عمل کنند.
برای مخاطبانی که علاقهمند به تماشای «مردی مقابل رژه» هستند، از ترکیب بازیگران، زمان اجرا و جزئیات محل اجرای نمایش بفرمائید. چطور این گروه شکل گرفت و در چه فضایی روی صحنه میروند؟
در این نمایش، با گروهی از بازیگران پرتلاش و باانگیزه همکاری دارم که هر یک با حساسیت و تمرکز، بخشی از جهان اثر را بر صحنه زنده میکنند. بازیگران ما عبارتاند از: مهدی تقیپور، مهرزاد مشکلگشا، علی پاکروان، سام کوراوند، مونا ابوشهاب، محمدرضا شیروانی، شیدا میرزایی، سبحان شبانی، فرشته باقری، نگین چراغی، میترا قدیری، سحر مرادی، پویا شاهچراغی و ارسطو جوکار.
نمایش «مردی مقابل رژه» از ۲۵ فروردینماه تا ۱۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ هر شب ساعت ۱۹:۱۵ در سالن نقشجهانِ تالار هنر اصفهان روی صحنه میرود. این سالن با فضایی که برای تجربههای متفاوت تئاتری فراهم میکند، انتخاب مناسبی برای اجرای این اثر بود.
فرآیند انتخاب بازیگران، بهویژه برای ایفای نقش عباس بهشتیان، بر اساس چه شاخصها و معیارهایی صورت گرفت؟
انتخاب بازیگران در دو مرحله انجام شد. برای برخی نقشها از بازیگران حرفهای استفاده کردم، مثل نقش آقای بهشتیان و تیمساری که از تهران آمده. برای نقشهای دیگر، تست بازیگری برگزار کردیم. در نقش آقای بهشتیان، نیاز نداشتم که بازیگر به لحاظ سنی مشابه ایشان باشد، بلکه به دلیل اینکه این نمایش نمایش ایرانی است نیاز به بازیگری داشتم که بتواند از نظر تکنیکی و اجرایی، ویژگیهای نمایشی مورد نظرم را اجرا کند.
با توجه به اینکه نمایشهای تاریخی ممکن است در بیان روایی به ورطه یکنواختی یا خطابهمحوری بیفتند، در نگارش و اجرا چگونه از این خطر فاصله گرفتید و جذابیت نمایشی را حفظ کردید؟
واقعیت این است که نمایش هنوز اجرا نشده و امشب، شب نخست آن است، بنابراین نمیتوانم با قطعیت بگویم که مخاطب چگونه با آن ارتباط برقرار خواهد کرد. اما در نگارش و کارگردانی تلاش کردهام وقایع تاریخی را دراماتیزه و شخصیتپردازی را جذاب کنم تا مخاطب درگیر نمایش شود. امیدوارم این تلاش نتیجه دهد.
نگارش نمایشنامه بر پایه چه منابع یا شیوههای تحقیقاتی صورت گرفت تا شخصیت بهشتیان بهنحوی مستند در بستر درام بازآفرینی شود؟
نزدیک شدن به شخصیت واقعی ایشان هدف مستقیم من نبود، چون منابع مکتوب بسیار کمی دربارهشان وجود دارد. در کتابهای استاد همایی، استاد قدسی و … اشارات محدودی به ایشان شده است. بخش مهمی از اطلاعات موجود، تاریخ شفاهی است. به تازگی آقای عبدالمهدی رجایی کتابی درباره ایشان منتشر کردهاند. با توجه به کمبود منابع مکتوب، بیشتر بر اساس روایتهای شفاهی و اقداماتی که صحتشان تأیید شده، خردهروایتهایی را در قالب دراماتیک خلق کردم.
در روند نگارش و تولید این اثر، با چه چالش یا دغدغهای بیش از سایر مسائل مواجه بودید؟
بزرگترین چالش من این بود که مخاطب باور کند فردی چون آقای بهشتیان توانسته باشد از عبور ارتش زمان شاه از روی پل تاریخی جلوگیری کند. این باور باید به این نتیجه برسد که هر کدام از ما هم میتوانیم حافظ شهرمان باشیم. تلاشم این بود که شخصیت ایشان را طوری معرفی کنم که مخاطب احساس کند او هم میتواند نقش مؤثری ایفا کند.
با توجه به خاص بودن موضوع نمایشنامه، ارزیابی شما از ظرفیت جذب مخاطب برای این اثر چیست؟ چه رویکردی برای گسترش دامنه مخاطبان در نظر گرفتهاید؟
واقعیت این است که هنوز نمایش اجرا نشده و نمیتوانم درباره فروش قضاوتی داشته باشم. اما باور دارم که بهترین راهکار برای جذب مخاطب، تولید یک کار با کیفیت است. اگر اثر خوب باشد، مخاطب خودش آن را پیدا خواهد کرد. البته تیم روابط عمومی، فضای مجازی و مشاور رسانهای نیز برای معرفی نمایش فعال هستند.
بهعنوان پرسش پایانی، چقدر فکر میکنید این نمایش میتواند نقش در تربیت کنشگر فرهنگی جهت حفاظت از میراث تاریخی شهر اصفهان داشته باشد؟
جسارت ندارم بگویم که این اثر میتواند کسی را تربیت کند، اما معتقدم که میتواند تلنگری باشد. اگر نمایش با کیفیت مطلوب ارائه شود، احتمال زیادی دارد که مخاطب را نسبت به تاریخ و هویت شهر اصفهان حساستر کند.