آبروریزی آریایینماها؛ لگدمال حافظیه و تاراج خاک هرمز
اقتصاد ایران: میخواهند خود را ایرانی اصیل و آریایی نشان دهند اما اگر دچار لکنت زبان نشوند، فقط در مقام حرفزدن موفق میشوند و در عمل یا وادادگی خود را با ولنتاین و کریسمس و هالووین نشان میدهند یا در لگدمال کردن حافظیه و تاراج خاک هرمز!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از اصول مهم اکوتوریسم احترام به باورها و اعتقادات مردم بومی و همچنین طبیعت بکر و محیط زیست در مناطق گردشگری است، اصلی اساسی که طی سالهایاخیر و با رشد قارچگونه برخی افراد که خود را بلاگر سفر معرفی میکنند کم کم زیر پا گذاشته شد، بلاگرهایی که به جای افزایش آگاهی عمومی درباره فرهنگ سفر، تا جاییپیش رفتند که صدای مردم محلی را هم در آوردند.
اکوتوریسم، به عنوان نوعی گردشگری مسئولانه که بر پایه تعامل با طبیعت و جوامع محلی بنا شده، میتواند نقشبسیار مهمی در حفظ و حفاظت از محیط زیست ایفا کند. این نوع گردشگری نهتنها به گردشگران این فرصت را میدهد تا با طبیعت بکر و فرهنگهای متنوع آشنا شوند، بلکه میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای حفاظت از مناطق طبیعی و تنوع زیستی به کار گرفته شود، اما این رابطه بین اکوتوریسم و محیط زیست، یک رابطه دو طرفه است ونیازمند تعادل و مدیریت دقیق است.
این در حالی است که در سالهای اخیر، شاهد اتفاقات مختلفی در مناطق مختلف گردشگری بهخصوص در جنوب کشور ودر میان مردم محلی هستیم، از راهاندازی تورهایی با عنوان «فرمالیته عروسی» در شمال یا جنوب ایران، بدون توجه به فرهنگ و اعتقادات مردم آن منطقه گرفته تا شکستننردهها و ورود به حریم حافظیه یا سر دادن شعارهای مثلا آریایی کنار مقبره فردوسی و یادگارینویسی روی پیکرههای تخت جمشید و سیوسه پل، حالا هم بحث به یغمابردن خاک هرمز به سوژه داغ این روزها تبدیل شده است.
موضوعی که با واکنشهای زیادی هم همراه شد؛ سید عزتالله ضرغامی وزیر سابق میراث فرهنگی، گردشگری وصنایع دستی در توئیتی چنین نوشت: « پاسخ فردوسی به قلیل کسانی که کنار آرامگاهش گفتند ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم! «اگر چشم داری به هردو سرای، به نزد نبی وعلی گیر جای، بر این زادم و هم بر این بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم»
سیدرضا صالحیامیری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم بر لزوم برنامهریزی رسانه ملی در راستای ارتقاء فرهنگ عمومی برای صیانت از میراث ملی تأکید کرد و گفت: آموزش و پرورش نقش اول را در ایجاد یک ذهنیت در دانشآموزان نسبت به صیانت از میراث ملی دارد و آثاریکه ثبت نشده صیانت از آن بر عهده مسئولان محلی است، باید قبل از اینکه به فکر برخورد قهری باشیم به فکر فرهنگسازی باشیم.
اداره کل محیط زیستهرمزگان هم در واکنش به این اتفاق از گردشگرانی که خاک هرمز را با خود به همراه برده بودند خواست تا خاک این منطقه را پست کنند و روی بسته بنویسند: «بازگشت خاک نقره ای به جزیره هرمز!»
برای خیلی از افراد این سوال مطرح است که چرا هیچ یگان حفاظتی در اماکن گردشگری و تاریخی و محیطزیستی حضور ندارد؟ چرا مثل موزهها در برخی از مکانها یگان حفاظت مستقر نمیشود تا یک عده که داعیه فرهنگ آریایی دارند از در و دیوار سی و سه پل آویزان نشوند؟ چرا کسی مانع وندالیسم و ذره ذره از بین رفتن خاک با ارزش هرمز نمی شود؟ چرا از فرهنگ آریایی فقط نام آن را یدک میکشیم و به وقت عمل، خودمان به خاک ایران خیانت میکنیم؟
فروش خاک هرمز توسط ساکنان محلی دروغ است
احمد محسنی قلعهقاضی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در این باره گفت: برداشت خاک مشکل قانونی ندارد اما به لحاظ سرمایه طبیعی باید حفظ شود و مردم هم باید این را بدانند، ما سال گذشته و سالهای قبل هم مانع از برداشت خاک شدیم، حتی خیلی از گردشگران حرفهای با این موضوع برخورد کردند که منجر به درگیریهایی هم شد. من نمیدانم یک عده فکر میکنند این خاک به چه دردی می خورد؟ جای این
خاک در ساحل است اما خیلیها میبرند و به عنوان دکور خانه از آن استفاده میکنند.
وی در واکنش به اینکه برخی مدعی هستند مردم محلی فروش خاک هرمز را آغاز کردند، گفت: این موضوع صحت ندارد، اتفاقاً چون مردم محلی به خوبی از ارزش این خاک خبر دارند برای جلوگیری از برداشت خاک، خودشان خاک عادی را رنگ میکنند و میفروشند، چون همین رنگی بودن خاک برای گردشگر جذابیت دارد و آنها برای جلوگیری از برداشت خاک این کار را میکنند.
مدیرکل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان درباره حضور نیروهای یگان حفاظت گفت: ما نمیتوانیم نیروی یگان حفاظت بگذاریم چون میراث ثبتشده نیست و قانون هم به ما این اجازه را نمیدهد، مگر اینکه به عنوان یک «ژئو سایت» اقدام به ثبت کنیم تا مسئول صیانت از آن شویم که در این صورت سایر فعالیتهای جانبی ما هم محدود میشود، چونهر ثبتی یکسری محدودیت ایجاد میکند؛ بنابراین بهترین کار، اطلاعرسانی و فرهنگسازی است.
قلعهقاضی تأکید کرد:گاهی وایرال شدن یک فعل ناصحیح و بازخوردهای مربوط به آن در فضای مجازی بهترین تبلیغ برای فرهنگسازی است و من فکر میکنم در ماجرای خاک هرمز این اتفاق افتاد.
تخریب آثار تاریخی ومیراث فرهنگی ناشی از عقدههای درونی است
اما نصرالله منصوری، روانشناس و مشاور خانواده معتقد است افرادی که در اماکن و نقاط توریستی مثلحافظیه و سیوسه پل و مقبره فردوسی و به ویژه در جزیره هرمز این رفتارها را از خود نشان دادند باید مورد بررسی روانشناسانه قرار گیرند.
او در گفتوگو باخبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم گفت: در علم روانشناسی بین «آدم» و «انسان» تفاوت وجود دارد، حتی در قرآن از کلمه انسان بیشتر استفاده شده چون مقام بالاتری دارد،اولین تفاوت این است که آدمها میشنوند و انسانها گوش میکنند؛ دومین تفاوت این است که آدمها میبینند اما انسانها عاشقانه نگاه میکنند.
منصوری افزود: اگر کسیعاشق مملکت و موجودی وطن باشد، به آن عاشقانه نگاه میکند نه اینکه میراث طبیعی و ارزشمندی همچون خاک هرمز را با خود به خانه ببرد، آدمها به فکر خود هستند در حالیکه انسانها به دیگران هم فکر میکنند، انسانهایی که در ساحل نقرهای هرمز صرفاً به تماشای زیباییها بسنده کردند، به فکر انسانهای دیگر و نسلهای بعدی بودند. در واقع آدمها میخواهندشاد باشند اما انسانها میخواهند دیگران را هم شاد ببینند.
منصوری با بیان اینکه آدمها اسم اشرف مخلوقات را دارند اما انسانها اعمال اشرف مخلوقات را انجام میدهند،گفت: بخشی از این رفتارها ناشی از چشم و همچشمی و یکسری عقدههای درونی و فروخورده است.
وی با اشاره به شعارهایآریایی گفت: متأسفانه افرادی که ادعای آریایی بودن دارند، اطلاعات شان نسبت به تاریخ کشور کم است، پیامبر فرموده «حب الوطن من الایمان»، عشق وطن از ایمان میآید. خیلیها با افراط و تفریطزندگی میکنند و عدهای هم تصور میکنند با تخریب اماکن تاریخی، میراث فرهنگی و حتی محیطزیست اعتراض خود را نشان دادهاند.
آریایینماهایِ تاریخنخوانده
این روانشناس با بیاناینکه خیلی از این افراد با آموزش درست متوجه اشتباهات خود می شوند، افزود: اگر انسان بتواند از لحاظ فکری، روانی و موقعیت اجتماعی مستغنی شود، نمیتواند دنبال چنین کارهایی برود، چطور میگویند ما آریایی هستیم اما تاریخ را نخواندهاند؟ چطور نمیدانند که هگل گفته فرهنگ مردم ایران همیشه تمدنساز بوده؟ چطور نمیدانند چرچیل گفته اگر ایران نابود شود تمدن بشری هم نابود می شود؟
منصوری تأکید کرد: متأسفانه برخی تعصب کورکورانه دارند و برخی هم یکشبه پایشان به سفر باز شده وبدون اینکه فرهنگ سفر کردن را بلد باشند، چنین رفتارهای ناشایستی از خود بروز میدهند. به همین دلیل میگویم اینها ژست است و خیلیها حتی به آریاییبودن هم مقید نیستند.
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی هم در گفتوگو با خبرنگار تسنیم علت اصلی این اتفاق را کمکاری در در بحث آموزش و حفظ محیط زیست و اماکن تاریخی میداند و میگوید: در مدرسه ونظام آموزش و پرورشِ فشل و در زمین گیرکرده ما، جای خالی موضوعات آموزشی در مقولههای اجتماعی و فرهنگی به شدت احساس میشود.
وی افزود: علاوه بر نبودآموزش و فرهنگسازی در جامعه، خانواده، مدارس و رسانهها، ما شاهد یک معضل بزرگ دیگر یعنی تفاخر هستیم؛ موضوعی که یک المان و نشانه میخواهد که این نشانه میتواندیادگاری از یک سفر باشد. سفری که این روزها با توجه به شرایط اقتصادی کشور برای همه امکان پذیر نیست و این افراد با نشان دادنیادگاریهای خود از سفرها، به دیگران فخر میفروشند.
شریفی یزدی در پایان تأکید کرد: موضوع دیگر ابتلای برخیافراد به اختلال وندالیسم است که نتیجه آن را در اماکن تاریخی همچون سی و سه پل و تخت جمشید می بینیم، اختلالی که برآمده از خشم، شهرتطلبی و میل به بقاست، بههمین دلیل در بسیاری از آثار تاریخی شاهد ردی از یک نام، تاریخ یا شماره تماس هستید.
به گزارش خبرنگار تسنیم، متأسفانه گاهی برخی افراد صرفاً به دلیل توانایی مالی و بدون آگاهی از فرهنگ گردشگری اقدام به سفر میکنند و با تخریب یا غارت میراث ملی کشور که نه تنها بهنسل فعلی بلکه به نسلهای آینده هم تعلق دارد، ردپای سیاهی را از خود به یادگار میگذارند.
بسیاری از آداب، رسوم و فرهنگ غنی ایرانی_اسلامی در سالهای اخیر با شعارهای نژادپرستانه و با ژستهایمثلاً آریایی در حال فراموشی است و جایگزین آن مدلهایی شده که نهتنها از هر فرهنگی تهی است بلکه به کلی پوچ و بیریشه است و نمایش آن در فضای مجازی بیش از هرچیز یک کمدی تلخ است که فرهنگ یک ملت را نشانه گرفته است.
افرادی که به اسم فرهنگ آریایی هر سال برگ جدیدی از رفتارهای آسیبزننده خود را رو میکنند و در این پوشش، فرهنگو تمدن چندهزار ساله ایران و ایرانی را نابود میکنند. آریاییبودن لقلقهزبانشان است اما در عمل نهتنها به سنت و رسوم ایران و ایرانی معتقد نیستند بلکه در تمام شئون زندگی واداده آیینهایی غیرایرانیمثل کریسمس، هالووین، ولنتاین و خیلی موارد دیگر هستند که شاید اساساً هیچ شناختی درباره ریشه و فسلفه آنها ندارند و صرفاً برای تفاخر وخودبرتربینی آنها را تقلید میکنند.
انتهای پیام/